مسير اپل بهسمت توليد پردازندههاي ARM و دشواري در جايگزيني Xeon
از سالها پيش اين سؤال مطرح ميشد كه اپل چه زماني پردازندههاي اختصاصي مبتني بر آرم توليد خواهد كرد. جايگزيني پردازندههاي اينتل يا انواع نمونههاي x86 بهدست كوپرتينوييها، هميشه موضوع مباحثه متخصص كارشناسان و خبرنگاران دنياي فناوري بود. مطالعه احتمال چنين توليدي، حتي از سال ۲۰۱۱ هم انجام و بارها تحليل و دربارهش پيشبيني ميشد. بههرحال، توليد پردازنده بهوسيلهي اپل هميشه ازلحاظ انديشه متخصصيني اقدامي توجيهپذير و حتمي بود؛ اما پيادهسازي عملي آن هميشه در هالهاي از ابهام قرار داشت.
رسانهي اپلاينسايدر اخيرا مقالهاي منتشر و بهروشني دلايل الزام اپل به ساخت پردازندهي اختصاصي را مطالعه كرد. بهعلاوه، قبلا شايعاتي از توليد چنين محصولي در سال ۲۰۲۰ شنيده ميشد. بههرحال، با وجود اينكه نميتوان شايعات را دلايل و اسنادي محكم براي زمانبندي توليد محصول دانست، رخدادن آنها دور از انتظار نيست.
مقالهي اپلاينسايدر توضيحات منطقي متعددي براي توليد پردازنده مطرح ميكند. همچنين، دلايلي روشن مانند اشكالات اينتل در گذار از فناوري توليد ۱۴ نانومتري، تلاشهاي اپل براي توليد پردازندههاي گرافيكي و مركزي در گذشته، افزايش پيچيدگي توليد SoC و توليد تراشههاي ثانويه همچون كنترلر T2، بهعنوان نشانههايي از حركت قطعي اپل بهسمت توليد پردازنده بيان ميشوند.
با نگاهي به مقالهي اپلاينسايدر و حقايق موجود در آن، ميتوان تاريخ ۲۰۲۰ را بيش از همهي اخبار و شايعات دربارهي توليد پردازندهي اپل پذيرفت. دراينميان، هنوز بخش ديگري از پازل وجود دارد كه به پرداخت بيشتري نياز خواهد داشت. اپل قطعا ميتواند پردازندههاي مبتني بر آرم توليد كند كه بهراحتي macOS را اجرا كنند؛ اما اگر كوپرتينوييها قصد جايگزيني پردازندههاي x86 را در محصولات پرچمداري همچون iMac Pro و Mac Pro داشته باشند، قطعا با اشكالات بزرگي روبهرو خواهند شد؛ اشكالاتي از جنس طراحي كه قبلا با آن روبهرو نبودهاند.
اپل سابقهي توليد پردازنده را دارد. شايد متخصصان عادي اطلاعات زيادي از اين برنامههاي توليدي نداشته باشند؛ اما اپل با توليد پردازنده ناآشنا نيست. البته، آنها هيچگاه بهسمت توليد محصولي حرفهاي مثلا پردازندهاي مبتنيبر آرم با ۲۸ تا ۳۲ هسته در سيستمي چند سوكت حركت نكردهاند و هيچگاه تراشهاي در كلاس سرور نساختهاند و حتي سوكت را براي خانوادهي محصولات خود طراحي نكردهاند.
از ميان توليدكنندگان پردازنده، AMD را ميتوان مثالي مناسب از توسعهي طراحي محصولات دانست. آنها در رويداد اخير E3 ارائهاي كامل با موضوع تكامل سوكتهاي AM4 داشتند كه نشاندهندهي چگونگي فعاليتهاي توسعهاي توليدكنندهي حرفهاي پردازنده بود. AMD در رويداد مذكور توضيح داد چگونه براي ساخت محصول هفتنانومتري و هماهنگي آن با سوكتهاي موجود، فرايند طراحي را بهينهسازي كرد؛ فرايندي كه به توليد محصولي با چهار هسته در يك نود پردازشي ۲۸ نانومتري منجر شد. درواقع، AMD در آن رويداد مهارت خود در عبور از اشكالات بهروزرساني پردازنده و پلتفرم مرتبط را توضيح داد.
توليد پردازندهي اختصاصي به فرايندهاي طراحي و توليد منحصربهفرد و دشوار نياز دارد
با توجه به فرايندهاي طراحي و توليد پردازنده در شركتهاي ديگر، حتي اگر اپل قصد داشته باشد پلتفرمي بدون قابليت بهروزرساني پردازنده توليد كند، بايد مادربوردهاي اختصاصي خود را طراحي كند. دراينميان، تصميمهاي طراحي در بخش سوكت اهميت فراواني پيدا كرده و تكرارپذيري پلتفرم مدانديشه متخصصين كوپرتينوييها را تعيين ميكند. به بيان ديگر، پس از طراحيهاي اوليه، توانايي در بهروزرساني پلتفرم اهميت دارد كه به فعاليتهاي بيشتر نياز خواهد داشت. قطعا چنين رويكردي از شركتي به عظمت اپل ممكن خواهد بود؛ اما براي رسيدن به هدف نهايي، زمان بسياري نياز است.
استفاده از چيپلت يكي از مهمترين رويكردها در ساخت پردازندههاي امروزي محسوب ميشود. با استفاده از اين قطعات ميتوان بسياري از جنبههاي طراحي پردازندهي مركزي را سادهسازي كرد. البته، قطعا همهي فرايندها سادهسازي نميشوند و استفاده از چنين قطعاتي، نياز ديگري بهصورت ارتباط بين المانهاي مدار مجتمع (Interconnect) ايجاد ميكند كه AMD با مفهومي بهنام Infinity Fabric آن را حل كرد. درنتيجه، اپل براي ساخت پردازندهها قطعا به توسعهي راهكار اختصاصي اينتركانكت نياز خواهد داشت؛ چون هنوز استانداردي در اين زمينه وجود ندارد. درنهايت، اپل بايد فعاليتهاي متعددي در حوزهي طراحي و مفاهيم مالكيت معنوي انجام دهد تا بخشي از خدمات اينتل به بازار و خصوصا محصولي همچون Mac Pro را جايگزين كند.
يكي از راهكارهايي كه در حوزهي پردازنده براي اپل مطرح ميشود، ساخت پردازندههاي اختصاصي آرم براي لپتاپها و استفاده از سختافزار كنوني اينتل براي دسكتاپ است. ازلحاظ انديشه متخصصيني چنين رويكردي منطقي بهانديشه متخصصين ميرسد؛ زيرا اكوسيستم براي آن آماده است و اپل نيز توانايي ارائهي ابزارهاي مرتبط را دارد. البته، مديريت همراهيهاي نرمافزاري و انتظارات مشتريان در تئوري اينچنيني، به فعاليتهاي جانبي زيادي نياز خواهد داشت؛ اما اپل توانايي انجام آنها را دارد.
اشكال اصلي اپل در توسعهي پردازندهي اختصاصي مبتنيبر آرم، در اشكالات هماهنگي سيستمها پديدار ميشود. آنها بايد اين درك را به مشتريان خود منتقل كنند كه توليد پردازندهي مبتنيبر آرم براي لپتاپ، شايد اشكالات هماهنگي اپليكيشن ايجاد كند. بهعلاوه، بايد بهروشني نشان دهد اين نوع محصولات كاملا متفاوت از پردازندههاي قديمي x86 عمل ميكنند.
چرا اپل براي مك پردازنده توليد نميكند؟
اپل براي توليدنكردن پردازندهي اختصاصي براي مك، دلايل روشني دارد. براي راهاندازي خطتوليد پردازندهي لپتاپ يا دسكتاپ، قطعا فعاليتهاي متعددي بايد انجام شود؛ فرايندهاي متعددي همچون توسعهي اينتركانكت، چيپلت، تراشه، مادربورد و ديگر قطعات كه همگي نيز بايد از نقطهي صفر شروع شوند. درمقابل، ميتوان در همكاري با توليدكنندگان ديگر، از استانداردهاي محصول و توليدي از پيش آمادهي آنها استفاده كرد. درنهايت، فعاليتهاي متعددي در شركتهايي همچون اينتل براي توليد پردازنده انجام ميشود كه اپل لاخبار تخصصيي براي انجام آنها و درگيرشدن در شرايط پيچيده نميبيند.
با وجود توضيحات مذكور، اين سؤال مطرح ميشود كه آيا عبور از محصولات اينتل براي اپل منطقي خواهد بود؟ براي پيشبيني پاسخ، ابتدا بايد اين حقيقت را مطالعه كنيم كه اپل براي اجراي چنان رويكردي، چه نوع كسب درآمدي براي خودش پيشبيني ميكند؟ اپل با توليد پردازندهي اختصاصي، قطعا در مباحثه هزينه صرفهجويي خواهد كرد؛ اما ورود به آن حوزه، خود نيازمند هزينههاي بيشتر خواهد بود.
زمانيكه اپل در حوزهي پردازندههاي غير x86 فعاليت ميكرد، سهم بازاري بسيار كوچكتر از امروز داشت و بهمحض استفادهي آنها از پردازندههاي x86، سهم بازار افزايش شديدي تجربه كرد. البته، كسب سهم زياد بازار دلايل متعددي دارد. شايد اپل بهدليل بهبود هماهنگي نرمافزارها با پردازندههاي مرسوم سهم خود را افزايش داد. سناريو ديگر ميگويد افزايش سهم بهدليل افزايش توان رقابتي سيستمهاي متعدد آنها، بهويژه لپتاپها، با رقباي ويندوزي بود.
جايگزيني x86 شايد به كاهش سهم اپل از بازار منجر شود
اپل قطعا ميداند با عبور از سيستمهاي x86 بهدليل ازبينرفتن هماهنگي سيستمهايش، مجددا بخشي از بازار را از دست خوهد داد. دلايل ازدستدادن سهم نيز همان مواردي است كه در بالا گفته شد: يا هماهنگي نرمافزاري براي مشتري اشكال ايجاد ميكند يا سيستمهاي اپل توانايي رقابت در قدرت را با محصولات مبتني بر اينتل نخواهند داشت.
ارزشمندترين پردازندههايي كه اپل استفاده ميكند، در مك پرو نصب ميشوند. طراحي و توليد چنين پردازندههايي به گرانترين فرايندها نياز خواهد داشت. اگر كوپرتينوييها نتوانند پردازندهاي با قدرت محصولات كنوني، يعني زئون (Xeon) و ارزشي مشابه يا ارزانتر عرضه كنند، قطعا به معرفي پردازنده در حوزههاي مذكور فكر نخواهند كرد. درواقع، تا زمانيكه محصول اختصاصي توجيه اقتصادي (هم براي اپل و هم براي مشتريان) نداشته باشد، از برنامهريزي و طراحي خبري نخواهد بود.
درنهايت، متخصص كارشناسان اعتقاد دارند پردازندههاي اپل بهاندازهي كافي رشد كردهاند و قابليت تغيير ساختار به آرم را دارند. چنين قابليتي در سالهاي گذشته در اپل ديده نميشد؛ اما اكنون ميتوان احتمال انجام آن را زياد دانست. البته، هنوز اشكالات و پرسشهاي متعددي دربارهي روند اجرايي كوپرتينوييها در اين حوزه وجود دارد. بهعنوان مثال، اپل پردازندههاي توليدي خود را در چه بازارهايي خواهد فروخت؟ آيا آنها پردازندههاي x86 را در همهي محصولان جايگزين ميكنند يا تنها به بخش موبايل فكر خواهند كرد؟
با وجود همهي احتمالات گفتهشده، آيندهي ديگري نيز ميتوان متصور شد كه در آن، اپل با شركتهايي همچون اينتل و AMD همكاري نزديك و طولانيمدت خواهد كرد. البته، دركنار آن همكاري ميتوان توليد پردازندههاي اختصاصي آرم را در خط Mac پيشبيني كرد يا محصولات ثانويهاي همچون تراشهي T2 را براي كوپرتينوييها متصور شد.
هم انديشي ها