TSMC براي اينتل ظرفيت توليد جديد ايجاد نميكند
خبر تصميم اينتل مبني بر قرارداد با توليدكنندههاي خارجي (فاندري) براي تأمين نيازهاي تراشه، كل صنعت سختافزار را شوكه كرد. غول دنياي پردازنده قبلا توليد تراشههاي ابتدايي براي محصولات را نيز بهصورت داخلي انجام ميداد. تصميم جديد اينتل يعني آنها هم مانند بسياري از توليدكنندههاي ديگر پردازنده، بخشهايي از فرايند را برونسپاري ميكنند و براي اولين برنامهها نيز TSMC انتخاب شد. يكي از مهمترين سؤالهايي كه پيرامون تصميم جديد اينتل مطرح ميشود اين است كه تصميم اينتل براي برونسپاري، تا چه حد موقتي خواهد بود.
TSMC اينتل را به چشم يك شريك توليدي طولانيمدت نميبيند
رسانهي ديجيتايمز ادعا ميكند كه TSMC برنامهي خاصي براي گسترش ظرفيت توليد خود براي اينتل ندارد. ظاهرا شركت تايواني، اينتل را يك مشتري موقت ميداند و برنامهريزيهاي طولانيمدتي براي آنها ندارد. اين خبر براي متخصصان و متخصص كارشناساني كه طرفدار توليد داخلي در اينتل هستند، خبر خوبي محسوب ميشود. اگرچه اينتل اكنون ديگر جزو پنج توليدكنندهي بزرگ نيمههادي در جهان نيست، اما با توانايي توليد ۸۱۷ هزار ويفر در ماه، فاصلهاي نهچندان زياد با رهبران بازار دارد. شركتهاي بزرگ، همگي ظرفيت توليد بيش از يك ميليون ويفر را در ماه دارند. تيم آبي برخلاف شركتهايي همچون TSMC و سامسونگ و گلوبالفاندريز، از تمامي ظرفيت توليد براي محصولات خودش استفاده ميكند.
يكي از پيچيدگيهاي مهم در وضعيت همكاري اينتل با TSMC در ظرفيت توليد شركتها ديده ميشود. فاصلهي ظرفيتي اينتل با هر شركت فاندري ديگر هم بسيار زياد بود. درنهايت TSMC اكنون خود را تنها بهعنوان ناجي اينتل ميشناسد. تايوانيها احتمال ميدهند كه درنهايت به پيمانكار طولانيمدت توليد تراشه براي اينتل تبديل نشوند.
بحراني مشابه AMD
پيش از اينكه AMD و اينتل به دعواهاي حقوقي پيرامون انحصارگرايي پايان دهند، AMD فشارهاي زيادي را ازلحاظ مجوز توليد x86 تحمل ميكرد و بهعنوان مثال آنها محدود به داشتن كارخانهي اختصاصي توليد تراشه بودند. تيم قرمز نميتوانست با پرداخت هزينه به TSMC يا UMC يا هر فاندري ديگر، پردازندههاي x86 توليد كند. البته اينتل در چنين محدوديتي قرار ندارد، اما بههرحال شرايطي مشابه با همين اشكال در سطح توليد نيمههادي هم ديده ميشود.
فاندريهاي اختصاصي اينتل براي توليد پردازندههاي x86 شركت بهينهسازي شدهاند. طراحي پردازندههاي اين شركت نيز اغلب با تمركز روي توليد در فاندريهاي داخلي اين رويكرد مهندسي، مزيتي است كه بهخاطر فعاليت اينتل بهعنوان يك توليدكنندهي دستگاه يكپارچه (IDM) به دست ميآيد. اينتل در گذشته براي شرح دادن عمبلكرد عالي خود در صنعت، از همين برتري براي ارائهي دليل استفاده ميكرد. تا زمانيكه شركت مشغول توليد داخلي باشد، اشكالات خاصي نخواهد داشت. از وقتي كه پاي يك شركت متفرقه و فاندري خارجي به ميام ميآيد، چالشها كمي افزايش پيدا ميكنند.
پيشرفتهبودن فاندريهاي اينتل، ارزش بالايي براي آنها در شركت بههمراه دارد. درنتيجه هر سرمايهگذاري شركت آمريكايي براي ايجاد يك خط توليد ويژه در فاندري TSMC در مسير ساختن محصولات خاص، بهنوعي خروج سرمايهاي محسوب ميشود كه بايد براي بهبود فناوريهاي توليدي خودشان استفاده ميشد. به همين ترتيب، هر تجهيزات و خط توليد پيشرفتهاي كه در TSMC براي ساخت سفارشهاي اينتل ساخته شود، پس از از بازگشت آنها به فاندريهاي خودشان، بايد متخصصد ديگري پيدا كند.
فرضيههاي بالا متمركز بر اين تصوير بودند كه اينتل روزي مجددا به فاندريهاي خودش باز ميگردد و مشتري بلندمدتي براي TSMC نيست. حال اگر اينتل هيچگاه نتواند به كارخانههاي خودش باز گردد، چه اتفاقي رخ ميدهد؟ درواقع در پيشبينيهاي كوتاهمدت هيچ تفاوتي ايجاد نميشود. به هرحال TSMC نميتواند كل كسبوكار توليد اينتل را مديريت كند. اولا كسبوكار اينتل بسيار عظيم است و ثانيا، راهاندازي خط توليدهاي اختصاصي سه تا پنج سال زمان ميبرد. حتي اگر اينتل تصميم داشت تا كل توليد خود را به TSMC واگذار كند و شركت تايواني هم پيشنهاد را ميپذيرفت، براي هماهنگ شدن كارخانههاي توليدي و فرايندهاي طراحي در دو شركت، به سالها زمان نياز داشتند.
برخي متخصص كارشناسان پيشبيني ميكردند كه اينتل يك ضربالاجل ۲۴ تا ۳۶ ماهه را در انديشه متخصصين دارد تا در اشكالات توليدي خود را حل كند. البته اشكال به همين سادگي هم نيست. قطعا غول دنياي پردازنده نميتواند ۲۴ تا ۳۶ ماه منتظر بماند تا فرايند توليد خود را بهطور كامل به سامسونگ يا TSMC منتقل كند. باتوجهبه پيچيدگي چنين فرايندي، اينتل احتمالا برامهاي تركيبي خواهد داشت. بهعنوان مثال آنها توليد با يكي از روشهاي نانومتري را در كارخانههاي داخلي و توليد با روش ديگر را در كارخانههاي TSMC انجام ميدهند.
احتمال رخ دادن پيشبيني بالا، كم نخواهد بود. شريك فاندري اينتل نياز به يك نقشهي راه عمومي و مورد تأييد دارد تا زمان كافي براي هماهنگ كردن تجهيزات توليدي يا راهاندازي خط توليدهاي جديد را داشته باشد. ازطرفي اينتل هم بايد به سرمايهگذاران، برنامهاي دقيق را ارائه كرده و همچنين طرحهايي براي جابهجايي كسبوكار فاندري خود تدوين كند. درنهايت تقسيم توليد طبق سناريوي بالا ميتواند زمان مناسب را در نقشهي راه براي شركت آمريكايي فراهم كند. درنهايت اينتل باتوجهبه محدوديت زمانيكه براي عرضهي پردازندههاي هفت نانومتري دارد، بايد هرچه سريعتر برنامههاي توليدي خود را منظم كند.
درنهايت متخصص كارشناسان متعدد هم دركنار مديران TSMC اعتقاد دارند كه اينتل درنهايت، تصميم به بازگشت به كارخانههاي خود ميگيرد. تيم آبي قطعا تمايل دارد تا به برتري پيشين در روشهاي توليد نانومتري برسد و از يكپارچه بودن فرايندهاي طراحي و توليد، بهره ببرد.
هم انديشي ها