اگر در فضا بميريد، چه بر سر بدنتان خواهد آمد؟
هنگاميكه خدمهي آپولو ۱۱ قرار بود پس از يك گردش ۲۲ ساعته سطح ماه را ترك كنند، دو متن سخنراني روي ميز كار رئيس جمهور وقت آمريكا، ريچارد نيكسون، قرار داشت. در متن سخنراني جايگزين كه براي پيشامدهاي ناگوار محتمل آماده شده بود، آمده است: «سرنوشت اينگونه مقدر كرده بود كه مرداني كه براي اكتشاف صلحجويانه به ماه عزيمت كردند، روي ماه بمانند تا در صلح و آرامش چشم بر جهان فروبندند.» آيا امكان داشت باز آلدرين و نيل آرمسترانگ بقيهي عمر خود را در حال خيره شدن به نور آبي زمين از فاصلهي ۴۰۰ هزار كيلومتري بگذرانند؟
از هنگامي كه بشر در سفينههاي فضايي قرار گرفت و به فضا رفت، تاكنون ۱۸ نفر از جمله ۱۴ فضانورد ناسا از دست رفتهاند. اين آمار با توجه به تاريخچهي پرتاب انسان با استفاده از موشك به فضا، بدون اينكه بدانيم چه چيزي در انتظار ما است، آمار نسبتا پاييني است. زماني كه در مأموريتي مرگومير وجود داشت، كليهي خدمه از بين رفتهاند و هيچكس زنده نمانده است. اما هرچه به مأموريت ارسال انسان به مريخ نزديكتر ميشويم، احتمال مرگ انسانها در اين مأموريت، چه در مسير رسيدن به مريخ و چه در زمان اقامت در مريخ با آن شرايط سخت محيطي يا هر دليل ديگري بيشتر ميشود. حادث شدن هر اشكالي در مريخ، مثل اشكالات متخصص يا كمبود غذا، ميتواند منجر به رها شدن خدمهي مأموريت در تبعيد و سرگرداني شود.
هيچ راه حل جايگزيني در ناسا مورد مباحثه قرار نگرفته و ايدههاي گروههاي خصوصي مانند مريخ يك (Mars One) نيز فعلا در حد يك رؤيا است. اما يك مأموريت حمل انسان مدتي است در حال مطالعه بوده و احتمالا تا اوايل دههي ۲۰۴۰ انسان قدم بر مريخ خواهد گذاشت. ناسا براي مأموريت «سفر به مريخ» حدود سه سال زمان براي رفت و برگشت در انديشه متخصصين گرفته، كه زمان زيادي براي رخ دادن اشكالات بيشمار محتمل است.
پائول ولپ، زيستشناس اخلاقگراي دانشگاه اموري، ميگويد: «سؤال واقعا جالب اين است كه اگر در يك مأموريت فضايي به مريخ يا ايستگاه فضايي، مرگي رخ دهد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ اگر بازگرداندن جسد به زمين ماهها يا سالها طول بكشد، يا اصلا برگرداندن آن به زمين غيرممكن باشد، چه خواهد شد؟»
امروزه فضانوردان با استفاده از فضاپيماهاي روسي سايوز (Soyuz) به فضا فرستاده ميشوند، سپس چند ماه درايستگاه فضايي بينالمللي ميمانند. از آنجا كه فضانوردان در هنگام پرتاب در سلامت كامل به سر ميبرند، مرگ در ايستگاه فضايي ميتواند به علت يك تصادف هنگام يك پيادهروي فضايي رخ دهد.
كريس هادفيلد، فضانورد كانادايي و فرمانده سابق ايستگاه فضايي بينالمللي، ميگويد: «در بدترين سناريو، ممكن است اتفاقي در حين پيادهروي فضايي رخ دهد. ممكن است ناگهان در معرض يك شهابسنگ بسيار كوچك قرار بگيريد و نتوانيد هيچ كاري براي جلوگيري از اصابت آن به خود انجام دهيد. اين برخورد ميتواند باعث ايجاد يك حفره در لباس فضايي شما و در عرض چند ثانيه باعث ناتواني و در نهايت نابودي شما شود.»
اين فضانورد فرضي تنها ۱۵ ثانيه تا از دست رفتن هشيارياش زمان دارد. پيش از اينكه يخ بزند، به احتمال زياد در اثر خفگي يا كاهش فشار ناشي از خلأ ميميرد. ۱۰ ثانيه قرار گرفتن در فضاي خلأ باعث تبخير آب موجود در پوست و خون او ميشود، در حالي كه بدن او همچون بالوني پر از هوا منبسط ميشود. ريهها از بين ميروند و اگر تا اين لحظه نمرده باشد، پس از ۳۰ ثانيه فلج ميشود.
احتمال مرگ در ايستگاه فضايي بينالمللي كم است و تاكنون هرگز اتفاق نيافتاده است. اما اگر روزي چنين اتفاقي رخ دهد، فضانوردان بازمانده چه بايد بكنند؟
براي بدترين اتفاق آماده باشيد
تري ويرتس، فضانورد شاتل و ايستگاه فضايي بينالمللي، در دو مأموريت اعزامي به ايستگاه فضايي و يك مأموريت شاتل حضور داشته است. او در مجموع ۲۱۳ روز در فضا سپري كرده است. اما اين فضانورد ميگويد تاكنون هيچگونه يادگيريي در خصوص نحوهي رفتار با يك جسد در فضا نديده است. او ميگويد: «من مقدار كمي يادگيري پزشكي براي نجات جان افراد ديدهام، اما در اين مورد چيزي نياموختهام.»
بيانيهي رسمي ناسا به وبسايت Popular Science در اين زمينه نااميد كننده است:
ناسا براي همهي خطرات احتمالي راه دور، طرحهاي احتمالي تهيه نكرده است. واكنش ناسا در برابر هر وضعيت پيشبيني نشدهي فضايي در يك فرآيند مشترك و همزمان بين ادارهي عمليات پرواز، ادارهي عملكرد و بهداشت انساني، رهبري ناسا و شركاي بينالمللي ما تعيين ميشود.
تري ويرتس ميگويد: «در طول سابقهي ۱۶ سالهام به عنوان فضانورد، به ياد نميآورم تاكنون با هيچ فضانوردي در خصوص احتمال مرگ صحبت كرده باشم. همه ميدانيم كه اين يك احتمال است، اما در اين مورد تا الان مباحثه نشده است.»
سياست ناسا در خصوص مرگ كه همان پاك كردن صورت مسئله به دليل عدم مواجهه تاكنون است، ممكن است بهنجار نباشد. فرمانده هادفيلد ميگويد: «ساير شركاي بينالمللي كه نيروهاي خود را براي شركت در مأموريتهاي ايستگاه فضايي بينالمللي يادگيري ميدهند، از جمله آژانس فضايي ژاپن (JAXA) و آژانس فضايي اروپا (ESA)، پيشبينيهاي لازم را براي پيشامد مرگ يكي از خدمه در فضا كردهاند».
او ميگويد: «ما به اين پيشبينيها شبيهسازي احتمالي ميگوييم كه در آن در مورد اينكه با جسد چه كنيم، مباحثه ميشود».
هادفيلد در جزوه رايگان خود «راهنماي زندگي براي فضانوردان» در مورد اين شبيهسازيهاي مرگ مباحثه ميكند. او صحنه را اينچنين ترسيم ميكند: «واحد كنترل مأموريت: ما هماكنون پيام ايستگاه را دريافت كرديم: كريس مرده است. بلافاصله افراد شروع به كار روي اين اشكال ميكنند. حالا بايد با جسد چه كنيم؟ هيچ كيف جسدي در ايستگاه وجود ندارد، پس آيا بايد آن را در يك لباس فضايي در يك كمد قرار دهيم؟ اما با بوي تعفن آن چه كنيم؟ آيا بايد آن را در يك سفينهي تداركاتي به زمين بازگردانيم و اجازه دهيم به همراه ساير زبالهها با ورود به جو زمين بسوزد؟ يا آن را در حين يك پيادهروي فضايي در فضا رها كنيم؟»
همانطور كه هادفيلد اشاره ميكند، يك جسد در فضا ميتواند اشكالات متعدد تداركاتي ايجاد كند. اين واقعيت كه جسد يك خطر براي سلامتي و محيط است، قطعا بزرگترين نگراني در مورد آن است و پيدا كردن فضايي براي نگهداري آن، نگراني دوم است.
از آنجا كه ناسا فاقد يك پروتكل براي مرگ ناگهاني در ايستگاه فضايي است، احتمالا فرماندهي ايستگاه در مورد اينكه با جسد چه كنند، تصميم خواهد گرفت. هادفيلد ميگويد: «اگر فضانوردي حين مأموريت خارج از سفينه بميرد، من ابتدا او را به داخل سفينه ميآورم. احتمالا جسد را در همان لباس تحت فشار نگه خواهم داشت. جسدها در لباس فضايي سريعتر تجزيه ميشوند و ما نميخواهيم بوي تعفن گوشت فاسد شده را خارج از لباس تحمل كنيم و مسموم شويم. پس ما آنها را در لباس فضايي خود در محلي سرد داخل ايستگاه نگه خواهيم داشت تا هم سريعتر تجزيه شود و هم بوي بد آن فضا را در برنگيرد».
در زيردرياييها اگر يكي از خدمه فوت شود و امكان بازگرداندن او به سطح زمين وجود نداشته باشد، جسد را در نزديكي اژدرها كه مكاني سرد و مجزا از محل اقامت خدمه است، نگهداري ميكنند. خدمهي ايستگاه فضايي بينالمللي زبالهها را در سردترين مكان ايستگاه فضايي ذخيره ميكنند. آنها با اين كار از ورود باكتري به زبالهها جلوگيري ميكنند و باعث ميشوند بوي بد به يك اشكال تبديل نشود. هادفيلد ميگويد: «من احتمالا جسد را تا زماني كه يك سفينه به خانه برگردد، در آنجا نگه ميدارم تا احتمالا در صورت امكان در صندلي سوم سفينهي سايوز قرار گيرد». همچنين ميتوان آنها را درون يكي از محفظههاي هواي ورودي ايستگاه نگهداري كرد.
تشييع جنازهي منجمد خشك
ناسا شايد طرحهاي احتمالي ويژه براي يك مرگ ناگهاني نداشته باشد، اما در حال كار در اين زمينه است. در سال ۲۰۰۵ آنها تحقيقي به يك شركت سوئدي فعال در زمينهي دفن سازگار با محيط به نام پرومسا (Promessa) سفارش دادند. اين مطالعه به طرحي به نام «بازگرداندن جسد» انجاميد كه هنوز نياز به آزمايش دارد. اين سيستم از تكنيكي به نام پرومشن (Promession) يعني انجماد خشك جسد استفاده ميكند. به جاي توليد خاكستر از سوزاندن سنتي جسد، در اين روش جسد منجمد يه يك ميليون قطعهي كوچك از گوشت يخزده تبديل ميشود.
در طول اين تحقيق، محققان شركت پرومسا، سوزان ويگ ماساك و پيتر ماساك با دانشجويان طراح همكاري كردند تا در مورد اينكه اين فرآيند در سفر به مريخ چگونه اجرا خواهد شد، فكر كنند. در زمين، فرآيند انجماد خشك از نيتروژن مايع براي انجماد بدن استفاده ميكند؛ اما در فضا يك بازوي روباتيك، جسد را خارج از سفينه در يك كيسه به حالت معلق نگه ميدارد. جسد به مدت يك ساعت در انجماد خلأ بيرون از سفينه باقي ميماند تا شكننده شود، سپس بازو با ايجاد ارتعاش باعث در هم شكستن جسد به بقايايي خاكستر مانند ميشود. اين فرآيند ميتواند به لحاظ تئوري يك فضانورد ۹۰ كيلوگرمي را به اندازهي يك چمدان ۲۲ كيلوگرمي درآورد كه ميتوان آن را براي سالها در يك سفينهي فضايي نگهداري كرد.
اگر روش انجماد خشك به عنوان يك گزينه انتخاب نشود، ميتوان از گزينهي رها كردن جسد به فضاي بيانتهاي خلأ استفاده كرد. در حالي كه سازمان ملل متحد مقرراتي براي رهاسازي زباله در فضا تصويب كرده است، جسد انسان احتمالا مشمول اين مقررات نميشود. كاترين كانلي، از دفتر حفاظت سيارهاي ناسا ميگويد: «در حال حاضر هيچگونه مقررات مشخصي در سياستهاي حفاظت سيارهاي، چه در سطح ناسا و چه در سطح بينالملل، وجود ندارد كه در مورد دفن يك فضانورد مرده بهصورت رهاسازي در فضا مباحثه كرده باشد».
اما در اين مورد خاص، قوانين فيزيك ممكن است بر قوانين بشري غالب شوند. تنها در صورتي اجساد از تعقيب مسير سفينهاي كه از آن رها شدهاند، منحرف ميشوند كه آنها را به يك موشك كوچك ببنديم و به جهتي ديگر بفرستيم. در غير اين صورت، پس از گذشت سالها و جمع شدن اجساد، سفر به مريخ ناخوشايند و وحشتآور خواهد بود.
مراسم دفن ساكنان مريخ
خطرات مرگ در مسير رسيدن به مريخ در مقايسه با اجتنابناپذير بودن مرگ در خود مريخ ناچيز است. ايلان ماسك و شركت تحت مالكيت او اسپيس ايكس (SpaceX) آشكارا هشدار دادهاند كه «اگر ميخواهيد به مريخ سفر كنيد، براي مرگ آماده باشيد». حال اين سوال پيش ميآيد كه اگر شخصي در سيارهي سرخ بميرد، چگونه بايد دفن شود؟
اگر كسي در سفينهي فضايي در مسير رسيدن به مريخ بميرد، نگهداري جسد او در فضايي سرد يا فرآيند انجماد خشك ميتواند به عنوان يك راه حل خوب مورد استفاده قرار گيرد. اما در مريخ سردخانهاي وجود ندارد، و سفينههاي فضايي معمولا فضاي اضافهاي براي نگهداري اجساد ندارند.
پس كاشفان مريخ بايد با اجساد چه كنند؟ هادفيلد ميگويد: «به عقيدهي من اگر يكي از خدمه در حين اقامت در مريخ بميرد، ترجيح ميدهيم به جاي اينكه جسد او را به خانه بازگردانيم، آن را همانجا دفن كنيم».
اين كار منطقي به انديشه متخصصين ميرسد، چراكه مسير بازگشت بسيار طولاني است؛ اما اين راه حل، شما را با اشكالات ناشي از آلودگي بالقوه روبرو خواهد كرد. قانون حتي مريخنوردها را به همراه نداشتن ميكروبهاي زمين روي سيارهي خاكي جديد ملزم كرده است. فضاپيماها قبل از پرتاب، بارها و بارها پاكسازي و مطالعه ميشوند تا از مناطق قابل سكونت بالقوه در برابر نفوذ ميكروبهاي زميني محافظت شود. اما ميكروبهاي روي يك مريخنورد در مقايسه با باكتريهايي كه در يك جسد وجود دارند، ناچيز هستند.
اين مسئله، اشكال حفاظت سيارهاي را حساستر ميكند؛ اما تصور يك قبرستان مريخي چندان دور از ذهن نيست. خانم كانلي از ناسا ميگويد: «در خصوص دفع مواد آلي (از جمله اجساد) در مريخ، تا زماني كه همهي ميكروبهاي زميني از بين بروند، محدوديتي اعمال نميكنيم، بنابر اين سوزاندن اجساد ضروري خواهد بود. با اين حال حفاظت سيارهاي نيازمند اسنادي در خصوص دفن خواهد بود تا از عدم آشفتگي مأموريتهاي آينده اطمينان حاصل شود».
اما لاخبار تخصصيا با همهي مردگان به عنوان يك بار اضافه رفتار نميشود. بعضي از اجساد درواقع نجاتدهندهي زندگي افراد خواهند بود.
بدترين سناريو
فضا ممكن است يك مرز نهايي باشد، اما هميشه اينگونه نبوده است. بشر هزاران سال را صرف پيمودن مناطق دشوار و قرار گرفتن در معرض انواع موقعيتهاي عجيب و خطرناك براي اكتشاف بوده است. در راه اين هدف هزاران نفر جان خود را از دست دادهاند و در مواردي اين مردگان بودند كه درواقع جان رفقاي خود را نجات دادهاند. ذهنتان منحرف نشود، منظور ما فداكاريهاي قهرمانانهي مرگآور نيست، بلكه منظور ما آدمخواري است!
حتي يك ثانيه فكر نكنيد چنين چيزي در فضا امكان ندارد. در جزوه رايگان مريخي، نويسنده، اندي واير، در صحنهاي خدمهي سفينهي آرس را به تصوير ميكشد كه تصميم ميگيرد براي نجات جان مارك واتني به مريخ برگردد. يوهانسون، اپراتور سيستمهاي سفينهي آرس و كوچكترين عضو خدمهي مأموريت (كه به كمترين ميزان كالري نياز دارد) به پدرش ميگويد كه گروه يك نقشه به عنوان آخرين راه براي رسيدن به مريخ در صورت عدم ارسال تداركات توسط ناسا براي آنها در انديشه متخصصين دارد. او توضيح ميدهد: «همه ميميرند بهجز من، آنها همه با خوردن قرص فورا خواهند مرد و ديگر نيازي به مصرف كردن غذا نخواهند داشت». پدرش ميپرسد: «پس تو چگونه زنده خواهي ماند»؟ او ميگويد: «تنها منبع غذا استفاده از تداركات نيست.»
در حالي كه نقشهي خدمه براي مبادرت به خودكشي براي نجات يك عضو گروه دور از ذهن به انديشه متخصصين ميرسد، كاملا هم بيسابقه نيست. زيستشناس اخلاقگرا، پائول ولپ، ميگويد: «اين يك سنت ديرينه است. انسانها براي نجات سايرين خود را به كشتن دادهاند و در واقع از انديشه متخصصينات مذهبي اين موضوع كاملا پذيرفته شده است. نميتوانيم قرعهكشي كنيم كه قصد داريم چه كسي را بكشيم و بخوريم، اما در مقاطع مختلف زماني، افرادي را ديدهايم كه براي نجات جان دوستان خود روي نارنجك پريدهاند».
ولپ ميگويد: «مكتب فكري آدمخواري براي حفظ حيات بر دو نوع تقسيم شده است. يكي از اين مكاتب ميگويد حتي اگر براي جسد احترام بسيار زيادي قائل باشيم، حفظ حيات در اولويت قرار دارد و اگر تنها راه زنده ماندن شخصي خوردن يك جسد باشد، قابل قبول است؛ هرچند مطلوب نيست.»
مريخ داراي مانديشه متخصصينهاي بسيار خشك و مرده است. اگر چيزي مانع از تأمين غذاي مأموريت شود، گزينهي ديگري به عنوان جايگزين وجود نخواهد داشت.
اما هيچيك از آژانسهاي فضايي، سياستي رسمي در خصوص آدمخواري اهالي مريخ ندارند؛ البته تا كنون نداشتهاند!
سفري به خلأ
تاريخچهي سفر به فضا در مقايسه با تاريخچهي وجود انسان بسيار كوتاه است؛ اما در همين مدت اندك توانسته مرزهاي اكتشاف خود را تا هزاران سال گسترش دهد، و بدون شك ما اين راه را با وجود خطرات آن ادامه خواهيم داد. هر فضانورد يا گردشگر فضايي كه آرزوي سوار شدن بر يك سفينه براي سفر به مريخ در سر داشته باشد، در نهايت مجبور است با حقيقت مرگ، چه ناگهاني و چه آرام، دست و پنجه نرم كند.
ناسا شايد براي فضانورداني كه با آپولو به ماه رفتند، يك طرح احتمالي رسمي منتشر نكرده باشد، اما قطعا براي از دست دادن خدمهي آن مأموريت آماده بوده است. ويليام سافاير، نويسندهي متن سخنرانيهاي رئيسجمهور سابق آمريكا، ريچارد نيكسون، در زندگينامهي خود از پرتاب بسيار حساس و شكنندهي آپولو ۱۱ ياد كرده است. او نوشته: «ميدانستيم كه فاجعه به شكل يك انفجار ناگهاني رخ نخواهد داد. ممكن بود فاجعه به شكل گير افتادن فضانوردان در ماه با وجود ارتباط آنها با مركز كنترل مأموريت اتفاق افتد و در نهايت منجر به مرگ آرام آنها در اثر گرسنگي شود يا آنها بهعمد ارتباط خود را قطع كنند كه حسن تعبيري براي خودكشي است.»
در حقيقت ناسا براي قطع ارتباط با فضانوردان گير افتاده و تجويز يك مراسم رسمي دفن در دريا براي آنها برنامه داشت. اما حتي با وجود اين فرض وحشتآور، همه ميدانستند كه آنها به ماه قدم خواهند گذاشت. در بخشي از متن سخنراني جايگزين نيكسون آمده است: «افرادي ديگر راه آنها را ادامه خواهند داد و راه بازگشت به خانه را خواهند يافت. جستوجوي انسان متوقف نخواهد شد. اما اين مردان پيشگامان ما بودند و همواره در قلب ما، بهترين خواهند ماند.»
با ورود ما به عصر جديدي از اكتشافات فضايي كه قطعا پر از پرتابهاي موشك و مأموريتهاي انساني خواهد بود، فكر كردن به مرگ بر انديشهي هر يك از اعضاي خدمه و تصميمگيرندگان مأموريت سايه خواهد انداخت.
تري ويتس فضانورد شايد هرگز در يك گپ معمولي هنگام نوشيدن قهوه با دوستانش دربارهي مرگ صحبت نكرده باشد؛ اما قطعا ميدانست هنگام پرتاب به فضا چه خطراتي در انتظارش هستند. او ميگويد: «هر تلاش بزرگي با خطر همراه است و من اعتقاد دارم به خطرش ميارزد. ما آگاهانه خطرات اجتناب ناپذيري را كه با آنها روبرو هستيم، ميپذيريم».
فضانورد شاتل، مايك ماسيمينيو، مانند بيشتر اكتشافگران، بيدرنگ ميگويد قبول اين خطرات ارزشمند است. او ميگويد: «اين خطرات در راه افزايش آگاهي ما هستند. من فكر ميكنم پذيرفتن اين خطرات ارزشش را دارد. اكتشاف هميشه با جانفشاني همراه بوده است و مطمئنم همواره اينگونه خواهد بود.»
گزينههاي واقعبينانه براي يك عضو فوت شده در مأموريت يعني آدمخواري، نگهداري در زبالهدان سرد سفينه، انجماد خشك و تبديل به يك ميليون دانهي يخزده، همگي فاقد شأن و منزلت همراه با شكوه پروازهاي فضايي هستند. اما ولپ معتقد نيست كه بشر كار سختي در تنظيم واقعيتهاي تلخ رفتار پس از مرگ در فضا داشته باشد. ما پذيرفتهايم كه كاشفان زمين هم در صورت مرگ در زمين، ممكن است از داشتن يك مراسم تشييع آبرومند محروم شوند. ولپ كوه اورست را به عنوان نظير زميني مأموريتهاي آيندهي مريخ ميبيند. اگر كسي در اورست بميرد، جسد او همانجا خواهد ماند؛ تا ابد.
هر سال حدود ۸۰۰ نفر تلاش ميكنند به قلهي اورست قدم گذارند و هر سال تعدادي از آنها در اين راه جان خود را از دست ميدهند. و سپس ۸۰۰ نفر ديگر در سال بعد براي همين هدف تلاش ميكنند. اين افراد ميخواهند اولين باشند، بهترين باشند و چيزي شگفتانگيز و نادر كشف كنند. اين عزم بلند با خطر پرداخت ارزش نهايي، يعني جان، همراه است.
ولپ ميگويد: «اگر به فكر صعود به اورست باشيد، بايد بدانيد كه اگر جان خود را از دست دهيد، همانجا باقي خواهيد ماند». در اورست هيچ روش تجملي براي مراسم دفن و هيچ راهي براي بازگرداندن منطقي جسد به خانه براي تشييع وجود ندارد. بيش از ۲۰۰ جسد در اين كوه وجود دارند و بعضي از آنها در روزهايي كه پوشش برف سبكتر است، قابل ديدن هستند. هر كس به اين كوه صعود ميكند، بايد بهياد داشته باشد كه با اين كار براي شانس رسيدن به قله، جان خود را به خطر مياندازد و شانس داشتن يك مراسم تشييع آبرومند را از خود ميگيرد. ولپ ميگويد: «همه به سادگي اين را ميپذيرند. اين بخشي از صعود به اورست است.»
شايد شما هم مثل ما فكر نميكرديد اين مباحثه تا اين حد جنجالي و چالش برانگيز باشد. سرنوشت ما پس از مرگ در فضا ممكن است پيچيدهتر از آن باشد كه تاكنون تصور ميكرديم. انديشه متخصصين شما چيست؟
هم انديشي ها