آيا فرازمينيها زمين را شايسته توجه ميدانند؟
نگاه خودبينانه و خودمحور انسانها باعث شده خود را موجودي شايان توجه فرض كنند كه گونههاي پيشرفتهي راه شيري در جستوجوي او هستند. شايد انسان براي تمدنهاي ديگر جذاب نباشد، همانطوركه مورچهها جذابيت زيادي براي انسان ندارد؛ زيرا معمولا وقتي در پيادهرو راه ميرويد، بهندرت به مورچههاي روي زمين توجه ميكنيد.
خورشيد ما در انتهاي زنجيرهي تاريخ شكلگيري جهان قرار دارد. اغلب ستارهها ميلياردها سال قديميتر از خورشيد هستند؛ بهطوريكه بسياري از ستارههاي مشابه خورشيد پس از پايان سوخت هستهاي خود سرد شدهاند و تنها بقايايي بهشكل كوتولههاي سفيد از آنها باقي مانده است. طبق يافتههاي اخير، تقريبا نيمي از ستارههاي مشابه خورشيد ميزبان سيارهاي مشابه زمين در كمربند حيات خود هستند كه امكان جريان آب مايع و شيمي حيات روي آنها وجود دارد.
ازآنجاكه تاس حيات در ميلياردها موقعيت ديگر راه شيري با شرايط مشابه زمين انداخته شده است، بعيد نيست حياتي كه امروز ميشناسيم، در كل كهكشان متداول باشد. دراينصورت، برخي از گونههاي هوشمند ممكن است ميلياردها سال ازانديشه متخصصين پيشرفت فناوري از ما جلوتر باشند و پس از ارزيابي ريسك ارتباط با تمدنهاي توسعهيافتهاي چون ما، از برقراري ارتباط اجتناب كرده باشند. اين سكوت براساس تناقض فرمي (همه كجا هستند؟) بدينمعني است كه فرازمينيها چندان هم ارزشي براي انسان قائل نيستند.
براساس فرضيهاي، تمام انسانها كمابيش شباهتهاي ژنتيكي دارند؛ اما اين مسئله ممكن است براي حيات مستقل سيارههاي ديگر صدق نكند. براي مثال، ممكن است حيوانات و پوشش گياهي روي نزديكترين سيارهي فراخورشيدي سكونتپذيري مثل پروكسيما قنطورس b با گونههاي روي زمين كاملا متفاوت باشند. بهعنوان نمونه، ممكن است اين حيوانات چشمهايي عجيب داشته باشند كه براي ديدن براساس پرتوهاي مادونقرمز ستارهي پروكسيما قنطورس بهتكامل رسيده باشند. پروكسيما قنطورس ستارهاي كوتوله است كه دماي سطح آن به نيمي از دماي سطح خورشيد ميرسد.
ازآنجاكه فاصلهي پروكسيما b از زمين و خورشيد در فاصلهي نزديكتري از ستارهي خود قرار دارد، احتمالا از قفل جزرومدي برخوردار است؛ يعني هميشه يك طرف آن بهسمت ستاره قرار دارد. گونههايي كه در سمت هميشهروز سياره ساكن هستند، ممكن است با گونههاي سمت شب كاملا متفاوت باشند و الگوهاي خواب آنها يكسان نباشد. هر پوشش گياهي در سطح سياره هم منطبق با نور مادونقرمز رشد ميكند؛ درنتيجه ممكن است پوشش گياهي سيارهي همسايه تيره باشند و به سبزي پوشش گياهي زمين نباشند.
پيشبيني فناوريهايي كه ميلياردها سال دوام آوردهاند، كار دشواري است. در جستوجوي آنها بايد بهدنبال ناهنجاريهايي در تلسكوپها باشيم و بهسرعت از كنار سيگنالهاي غيرمنتظره عبور نكنيم. اگر ابراز انسان از حساسيت كافي برخوردار نباشند يا روشهاي جستوجو ناكافي باشند، نميتوان اثرهاي فناوري سيارههاي ديگر را كشف كرد. پردازش دادهها بدون الگوريتمهاي يادگيري ماشين مناسب ميتواند مشابه تور ماهيگيري باشد كه بهدليل حفرههاي بزرگ هرگز هيچ ماهي را بهدام نمياندازد.
انسان جستوجوي خود را براساس آنچه در آينه ميبيند، طراحي ميكند. پس از اختراع ارتباطات راديويي و ليزرها، جستوجو براي سيگنالهاي ليزري و راديويي از فضاي خارجي آغاز شد و با فناوري بادبان خورشيدي هم جستوجو بهشكل مشابهي پيش رفت؛ اما براي كشف گونههاي ديگر، بايد از فناوريهاي جديدتري استفاده كرد.
بااينهمه، بايد مراقب مشاهدات روايتگونه هم بود كه با شواهد و استانداردهاي علمي منطبق نيستند. اين مشاهدات تئوريهاي توطئهي بدون مدرك را شامل ميشوند كه بهصورت منظم نقل ميشوند يا گزارشهايي دربارهي اشياي پرندهي ناشناس (UFOها) كه اعتبار و دقت كافي ندارند. گزارشهاي يوفو صرفا سرنخهايي ارائه ميكنند كه هميشه در مرز اكتشاف قرار دارند.
ازآنجاكه فناوري بهمرورزمان بهطور چشمگيري بهبود يافته است، انتظار ميرود تصويري مبهم كه پنجاه سال پيش با دوربيني قديمي ثبت شده، امروز با دوربينهاي پيشرفته به تصويري شفاف و واضح تبديل شود؛ درنتيجه شواهد جامعي بهدست خواهند آمد كه هرگونه شكي را از بين ميبرند.
سرنخها هميشه حاشيهاي هستند و نشان ميدهند يوفوها ميتوانند صرفا نويزهاي حاصل از ابزارها يا پديدههايي طبيعي باشند. براي رسيدن به اعتبار علمي، هر يافتهي مربوط به شيء ناشناس بايد با مطالعه ازطريق روالهاي علمي مستند همراه باشد. شواهد علمي تخيلات را محدود ميكنند و شك به ايدههاي بعيد را از بين ميبرند.
براساس تناقض فرمي، انسانها نوعي اهميت كيهاني دارند؛ اما حقيقت اينجا است كه انسان گونهاي معمولي است كه مانند دايناسورها محكوم به فنا است و سرنوشت آن ميتواند به فاجعه ختم شود؛ بنابراين، چرا همسايههاي كهكشاني بايد به ميزان سبزبودن چمنهاي ما اهميت دهند؟ باتوجهبه اينكه ستارههاي كوتولهاي مثل پروكسيما قنطورس فراوانتر از خورشيد هستند، سكونتپذيرترين سيارهها احتمالا پوشش علفي تيره دارند. ازاينرو، سازمانهاي توريستي ميانستارهاي احتمالا پروكسيما بي را مقصدي جذابتر از زمين ميبينند. افزونبراين، با پروكسيما بي ميتوان در تماس بود و بوميان آن را به بازديد از زمين تشويق كرد.
آوي لوئب، نويسندهي اصلي اين مقاله و رئيس سابق بخش نجوم دانشگاه هاروارد (۲۰۱۱-۲۰۲۰)، بنيانگذار مؤسسهي انديشه متخصصينيه و محاسبات مركز اخترفيزيك اسميتسونيان هاروارد است. همچنين، لوئب مؤلف اصلي جزوه رايگان «فرازميني: اولين علائم حيات هوشمند فرازميني» است كه ماه جاري منتشر شد.
هم انديشي ها