فرازميني ها ؛ از حيات فرازميني ميكروبي تا اشياي پرنده ناشناس
از سدهي بيستم با پيشرفت فناوري فضايي و آغاز عصر فضا، فرازمينيها به موضوع جديدي براي پژوهشگرها و همچنين براي فرهنگ عامه تبديل شدند. از اواسط قرن بيستم شايعاتي از شواهد عيني برخورد با موجودات سبز كوچك بر سر زبانها افتاد. اين شايعات بهسرعت فراگير شدند؛ تا جايي كه به موضوع جذابي براي داستانها و رمانهاي علمي تخيلي و فيلمهاي سينمايي تبديل شدند. از طرفي دانشمندان تلاشهاي جدي خود را براي جستجوي موجودات و حيات فرازميني آغاز كردند. اين تلاشها كل حيات خارج از زمين از جمله موجودات ميكروبي تا حيات فرازميني هوشمند را در بر گرفتند.
امروزه با پيشرفت فناوري تلسكوپها و ارسال كاوشگرهاي بيشتر، تلاش براي جستجوي موجودات و حيات فرازميني همچنان ادامه دارد و با وجود نرسيدن به نتايج شفاف و مشخص، پژوهشگرها دست از جستجو برنميدارند و همواره اين سؤال را مطرح ميكنند كه آيا ما در اين جهان بيكران تنها هستيم؟ اما هنوز نتوانستهاند پاسخ قانعكنندهاي براي اين سؤال ارائه كنند.
در اين مقاله به حدس و گمانها، تلاشها و پژوهشها دربارهي موجودات فرازميني خواهيم پرداخت. از تلاشهاي جدي براي جستجوي حيات فرازميني در منظومهي شمسي و كهكشانهاي دوردست تا شايعات و شواهد مبني بر اشياي پرندهي ناشناس (يوفو) و نقش آنها در فرهنگ عامه.
- حيات فرازميني چيست؟
- حيات زميني؛ الگوي جستجوي حيات
- حيات فرازميني در منظومهي شمسي
- حيات در عطارد
- حيات در زهره
- حيات در مريخ
- حيات در ماه، قمر زمين
- حيات در سرس
- حيات در اروپا
- حيات در تايتان
- حيات در انسلادوس
- حيات در گانيمد
- حيات در كاليستو
- حيات در آيو
- حيات در تريتون
- حيات در سيارههاي فراخورشيدي
- حيات فرازميني هوشمند
- معادلهي دريك
- پارادوكس فرمي
- روشهاي جستجوي حيات فرازميني
- روش مستقيم
- جستجوي غير مستقيم
- روشهاي ديگر
- فرازميني ها در تمدن هاي باستاني
- ساكسي هوامان
- خطوط نازكا
- اهرام مصر
- استونهنج
- تئوتيهواكان
- جزيرهي ايستر
- اشياي پرندهي ناشناس (UFO)
- تاريخچه يوفو
- مشاهدات قرن بيستم و پس از آن
- بشقابپرنده
- مردان سبز كوچك
- يوفو در ايران
- گزارش پنتاگون دربارهي فرازمينيها
- امواموا
- فرازمينيها در فرهنگ عامه
- سخن پاياني
حيات فرازميني چيست؟
حيات فرازميني به حياتي فرضي گفته ميشود كه ممكن است در نقطهاي خارج از زمين وجود داشته باشد. اين حيات منشأ زميني ندارد و انواع حيات از پروكاريوتهاي ساده تا موجودات هوشمند يا حتي موجودات خردمند را در بر ميگيرد؛ موجوداتي كه حتي ممكن است پيشرفتهتر از انسان باشند.
بر اساس انديشه متخصصين بسياري از دانشمندان، احتمال وجود حيات فرازميني از جمله جانداران بسيار كوچك در كل جهان بسيار بالا است. اين فرضيه بر اساس اندازهي وسيع و قوانين متناظر فيزيكي جهان مرئي مطرح ميشود. بر اساس اين فرضيه كه توسط كارل ساگان و استيون هاوكينگ ارائه شد، غير ممكن است حيات در جاي ديگري غير از زمين وجود نداشته باشد.
از دههي ۱۹۵۰، ستارهشناسان فرضيهي كمربند حيات را در اطراف ستارهها مطرح كردند. كمربند حيات محتملترين نقطه براي رشد و رونق حيات در اطراف يك ستاره است. اكتشافات متعدد كمربند حيات در سال ۲۰۰۷ زمينه را براي تخمين ميلياردها سياره با تركيب مشابه زمين فراهم كرد. تا سال ۲۰۱۳ تعداد كمي سياره در محدودهي كمربند حيات كشف شدند؛ اما طبق گزارش ستارهشناسان در ۴ نوامبر ۲۰۱۳ بر اساس دادههاي فضاپيماي كپلر، تنها در راه شيري احتمالا ۴۰ ميليارد سياره در اندازهي زمين در كمربند حيات ستارهها وجود دارند كه ۱۱ ميليارد از اين آنها در مدار ستارههاي مشابه خورشيد قرار دارند.
تنها در راه شيري، ۱۱ ميليارد سياره در مدار ستارههاي مشابه خورشيد قرار دارند
حيات زميني؛ الگوي جستجوي حيات
حيات روي زمين به آب بهعنوان حلالي براي واكنشهاي زيستشيميايي نياز دارد. مقادير كافي كربن و عناصر ديگر همراه با آب امكان شكلگيري موجودات زنده را روي سيارههاي سنگي مشابه زمين فراهم ميكنند. حيات مبتني بر آمونياك بهعنوان نوع ديگري از حيات پيشنهاد شده است؛ اما اين حلال به اندازهي آب براي شكلگيري حيات مناسب نيست. منطقي است كه شكلهاي ديگري از حيات با حلالهاي متفاوتي مثل متان، اتان يا پروپان وجود داشته باشند. تقريبا ۲۹ مادهي شيميايي نقشي فعال در حيات جانداران زميني دارند. نزديك به ۹۵ درصد از موجودات زنده تنها بر شش عنصر استوار هستند: كربن، هيدروژن، نيتروژن، اكسيژن، فسفر و سولفور. اين شش عنصر، بلوكهاي سازندهي اوليهي حيات زميني را شكل ميدهند؛ درحاليكه بخش زيادي از عناصر باقيمانده را ميتوان در مقادير اندكي پيدا كرد.
ويژگيهاي منحصربهفرد كربن باعث بيرقيب شدن آن حتي در سيارههاي ديگر شده است. اتم كربن از ويژگي منحصربهفرد تشكيل چهار پيوند شيميايي قوي با اتمهاي ديگر از جمله اتمهاي ديگر كربن برخوردار است. اين پيوندهاي كووالانسي داراي جهتي در فضا هستند؛ در نتيجه اتمهاي كربن ميتوانند اسكلت ساختارهاي پيچيدهي سهبعدي مثل نوكلئيك اسيدها و پروتئينها را تشكيل بدهند. كربن بيش از هر عنصر ديگري در شكلگيري تركيبهاي متنوع نقش دارد. انعطاف بالاي اين عنصر و فراواني آن در جهان مرئي آن را به عنصر غالب براي تركيب شيميايي حيات در سيارههاي ديگر تبديل كرده است.
حيات فرازميني در منظومهي شمسي
تاكنون كاوشهاي زيادي در سيارههاي منظومهي شمسي و بهويژه مريخ صورت گرفته است. بخش زيادي از اين اكتشافات به جستجوي حيات در سيارهها و قمرهاي منظومهي شمسي اختصاص داشتند. پتانسيل حيات در سيارههاي سنگي مثل مريخ و قمرهاي يخي بيشتر است. بهطور كلي هر نقطهاي از منظومهي شمسي كه داراي ويژگيهايي مثل آب، يخ، فعاليتهاي آتشفشاني، جو و مايعات سطحي باشد پتانسيل شكلگيري حيات فرازميني دارد. بر اساس استراتژي اخترزيستشناسي ناسا در سال ۲۰۱۵، حيات در دنياهاي ديگر احتمالا شامل حيات ميكروبي است و هر نوع حيات پيچيدهي ديگري بر پايهي حيات ميكروبي استوار است.
حيات در عطارد
فضاپيماي MESSENGER ناسا شواهدي از يخ آب را در عطارد مشاهده كرد. بر اساس گزارشي كه در مارس ۲۰۲۰ منتشر شد، احتمال سكونتپذيري و شكلگيري حيات در بخشهايي از اين سياره وجود دارد. حيات در اين سياره ميتواند به شكل جانداران ميكروسكوپي كوچك باشد. عطارد در فاصلهي بسيار نزديكي با خورشيد قرار دارد و شرايط آن براي شكلگيري اشكال پيچيدهتر حيات مناسب نيست؛ اما هنوز به دادههاي محكمتري دربارهي حيات در اين سياره وجود دارد و هيچ مدرك مستقيمي به دست نيامده است.
حيات در زهره
زهره در گذشتههاي دور مانند زمين بود؛ اما بهمرور با تشديد شرايط آب و هوايي و اثر گريز گلخانهاي به وضعيت كنوني درآمد. تا همين چند سال گذشته كسي حتي احتمال كشف حيات در اين سيارهي جهنمي نميداد؛ اما با كشف گاز فسفين در جو اين سياره ورق برگشت و تمام انديشه متخصصينها به سوي اين سياره جلب شد. كشف اين گاز احتمال وجود حيات در ابرهاي زهره را افزايش داد.
فسفين گازي نامطبوع است كه بخش عمدهي آن بر اثر فعاليتهاي زيستي به وجود ميآيد. برخي دانشمندان احتمال ميدهند اين گاز بر اثر فعاليتهاي احتمالي آتشفشاني زهره به وجود آمده باشد؛ اما برخي ديگر شواهد را ناكافي ميدانند و معتقدند اين گاز احتمالا منشأ زيستي دارد. با دادههاي محدود موجود بهسختي ميتوان دربارهي دقت اكتشافات انديشه متخصصين داد. در حال حاضر ناسا روي دو پروژهي اكتشافي زهره كار ميكند. در سالهاي آينده اين دادهها خواهند توانست حدس و گمانها را به واقعيت تبديل كنند. به هر حال حيات زهره از حيات ميكروبي فراتر نخواهد رفت؛ زيرا سطح اين سياره به دليل دماي شديد و وجود گازهاي سمي براي رشد موجودات زنده مناسب نيست.
حيات در مريخ
مريخ يكي از شبيهترين دنياها به زمين در منظومهي شمسي است. روز اين سياره معادل ۲۴٫۵ ساعت زميني است همچنين پوشش يخي قطبي، تغييرات فصلي و منابع وسيعي از ويژگيهاي سطحي دارد. با وجود ارسال كاوشگرها و مريخنوردهاي متعدد هنوز هيچ شكلي از حيات فرازميني پيدا نشده است؛ اما شواهد زيادي به دست آمدهاند كه دانشمندان را يك قدم به سرنخ حيات نزديكتر كردند. مريخ به چند دليل نقطهي خوبي براي جستجوي حيات است. در درجهي اول اين سياره ميلياردها سال قبل از رودخانههاي آب مايع و درياچههاي سطحي برخوردار بوده و ميدانيم جو ضخيم مريخ در آن زمان گرماي اين سياره را حفظ ميكرده است.
در حال حاضر مريخنوردهاي متعددي به كاوش در سطح سيارهي سرخ ميپردازند. براي مثال كاوشگر پرسويرنس به دنبال علائم حيات گذشتهي مريخ است. اين كاوشگر به جمعآوري نمونههايي ميپردازد كه روزي به آزمايشگاههاي زميني بازخواهند گشت.
از سوي ديگر در مريخ منابع آب زيرزميني وجود دارد. آب بهعنوان مايع حيات پتانسيل كشف حيات ميكروبي را بالا ميبرد. در حال حاضر پژوهشهاي بزرگي به رصدهاي راداري اين منابع آبي اختصاص دارند كه كيلومترها زير سطح مريخ قرار دارند. در شرايط مشابه روي زمين، باكتريهايي در آبهاي زيرزميني كشف شدند؛ در نتيجه اين احتمالا براي مريخ هم افزايش مييابد. دسترسي به آبهاي زير سطح مريخ دشوار است؛ اما با پيشرفت فناوري غير ممكن نخواهد بود.
حيات در ماه، قمر زمين
در سدههاي گذشته تصور ميشد ماه ميزبان موجودات فرازميني باشد. در حدود ۳٫۵ تا ۴ ميليارد سال پيش ماه داراي ميدان مغناطيسي و جو و آب مايع كافي بوده است و هنوز هم در بخشهايي از ماه آب وجود دارد كه قرار است در پروژههاي آيندهي سفر به ماه از اين آب براي تأمين منابع فضانوردان استفاده شود. تاكنون هيچ گونهاي از حيات بومي بهويژه در سنگها و خاك ماه پيدا نشده است.
موقعيت پوشش آبي ماه
حيات در سرس
سرس بزرگترين سيارك و كوچكترين سيارهي كوتوله در منظومهي شمسي ميتواند ميزبان آب مايع زيرزميني باشد. اين سيارهي كوتوله بين مريخ و سياره مشتري قرار دارد. كاوشگر داون ناسا (Dawn) بين سالهاي ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ به مطالعه اين سيارك پرداخت. دانشمندان هنوز بهطور كامل دادههاي اين مطالعه را تحليل نكردهاند؛ اما بر اساس پژوهشهاي متعدد در سالهاي اخير احتمالا اقيانوسي زيرزميني در عمق ۴۰ كيلومتري اين سيارك وجود دارد كه تا صدها كيلومتر كشيده شده است. اين اقيانوس تقريبا شور است و همين ويژگي از انجماد آب و رسيدن دماي آن به زير صفر درجه جلوگيري ميكند. داون همچنين شواهدي از تركيبهاي زيستي در سرس پيدا كرد كه ميتوانند مواد خام حيات را تشكيل بدهند.
اما سكونتپذيري سرس با پرسشهاي زيادي همراه است. شواهد مربوط به آب زيرسطحي و مواد زيستي كاملا جديد هستند و حتي در صورت وجود تمام اين شواهد، نياز به منبع انرژي و گرما وجود دارد تا آب و مواد زيستي بتوانند براي تشكيل حيات با يكديگر واكنش بدهند. حتي در اين صورت هم يافتن حيات در اين سيارك مستلزم حفاري تا اعماق و دسترسي به آب و مطالعه آن است. در نهايت، سرس ۱۳ مرتبه كوچكتر از زمين است و هنوز مشخص نيست جاذبهي آن بتواند بر حيات تأثير بگذارد و از آنجا كه زمين قطبنماي سكونتپذيري است، اندازهي كوچك سرس شايد ويژگي مثبتي نباشد.
حيات در اروپا
اروپا، قمر مشتري داراي پوستهاي يخي با ضخامت ۱۶ تا ۲۱ كيلومتر است كه بخش زيادي از اقيانوسهاي زيرسطحي اين قمر را ميپوشاند. اين اقيانوسها بر اثر نيروهاي جزر و مدي گرم ميشوند. بر اساس فرضيهها، افزايش گرما ميتواند سيستم گردشي داخلي را به وجود بياورد كه منجر به حركت آب و احياي يخهاي سطحي بهصورت منظم شود. اين يعني بستري اقيانوس با سطح آن در تعامل است و اگر براي مطالعه حيات در اقيانوسهاي زير سطح نيازي به حفاري تا اعماق بالا نيست. دانشمندان همچنين منابعي از مواد معدني مشابه خاك رس را پيدا كردند كه مرتبط با مواد زيستي اروپا هستند.
همچنين گمان ميرود پرتوهاي فضايي با برخورد به سطح يخي اروپا اكسيژن توليد كنند؛ اين عنصر در نهايت راه خود را به اقيانوسهاي زير سطح پيدا ميكند و ممكن است در شكلگيري حيات نقش داشته باشد. بهطور كلي، اروپا از تمام مواد اوليهي حيات برخوردار است. يكي از اهداف مأموريت JUICE مطالعه دقيق اروپا است و مأموريت ديگر كه به مطالعه اختصاصي اروپا اختصاص دارد، اروپا كليپر است. فضاپيمايي كه در ارتفاعات پائين از سطح اين قمر پرواز ميكند و به مطالعه ويژگيهاي سطحي و محيط زيرسطحي آن خواهد پرداخت. كليپر در سال ۲۰۲۴ پرتاب خواهد شد و در سال ۲۰۳۰ به اروپا خواهد رسيد.
حيات در تايتان
تايتان، بزرگترين قمر زحل است. اين قمر ويژگيهايي كاملا متفاوت با ديگر قمرها و دنياهاي منظومهي شمسي دارد. تايتان پس از زهره و زمين تنها دنياي سنگي با جو پايدار و ضخيم است. اين قمر همچنين داراي درياچهها و رودخانههاي مايع سطحي است؛ اما اين درياها از آب تشكيل نشدهاند بلكه تركيب آنها از متان و ديگر هيدروكربنها است. تايتان غني از مواد زيستي و همچنين مواد خام مورد نياز براي حيات است. همچنين ممكن است اقيانوسهاي زيرسطحي در اين قمر وجود داشته باشند كه از آب تشكيل شدهاند؛ اما اين ادعا نياز به مطالعه بيشتري دارد.
مأموريت دراگن فلاي ناسا به مطالعه تايتان اختصاص دارد. اين كاوشگر هليكوپتري بدون سرنشين است كه در طول مأموريت خود به مطالعه مستقيم جو تايتان ميپردازد و از تركيب زيستي و شيميايي آن پرده برميدارد. دراگنفلاي در سال ۲۰۲۷ پرتاب خواهد شد و تا سال ۲۰۳۴ به تايتان خواهد رسيد.
حيات در انسلادوس
انسلادوس ششمين قمر بزرگ زحل است كه سطح آن بهطور كامل از يخ پوشيده شده و يكي از انعكاسيترين سطوح را در ميان اجرام منظومهي شمسي دارد. فعاليتهايي زير سطح اين قمر در جريان است. يخفشانهايي كه از سطح انسلادوس منتشر ميشوند، حاوي هزاران تركيب مختلف از جمله آب شور، آمونياك و مولكولهاي زيستي مثل متان و پروپان هستند. تصور ميشود انسلادوس از اقيانوس شور زيرسطحي برخوردار باشد. بر اساس شواهد ناسا، فعاليت گرمابي زير سطح انسلادوس منبع گرماي مورد نياز براي شكلگيري و تكامل حيات را فراهم ميكند. در سالهاي گذشته طرحهاي پيشنهادي متعددي براي مطالعه انسلادوس ارائه شدند كه همه به جستجوي علائم حيات در زير سطح انسلادوس اختصاص دارند.
حيات در گانيمد
گانيمد بزرگترين قمر مشتري و بزرگترين قمر در كل منظومهي شمسي است. اين قمر مانند تعدادي از قمرهاي ديگر منظومهي زحلي و مشتري، داراي پوششي يخي است؛ اما زير اين پوستهي يخي اقيانوس سراسري زيرزميني آب شوري قرار دارد كه ممكن است مقدار آن از آب كل اقيانوسهاي زمين بيشتر باشد. طبيعتا آب ميتواند ميزبان احتمالي حيات باشد. اين قمر همچنين داراي جو رقيق اكسيژني است. گانيمد همچنين داراي ويژگي منحصربه فردي است كه بسياري از قمرهاي منظومهي شمسي فاقد آن هستند: ميدان مغناطيسي. وجود ميدان مغناطيسي براي محافظت از دنياها در برابر پرتوهاي مضر خورشيد ضروري است.
اما گانيمد بينقص نيست. مطالعه اقيانوس زيرسطحي آن كار دشواري است؛ در نتيجه حتي در صورت وجود حيات روي اين قمر، بهسختي ميتوان آن را پيدا كرد. تاكنون هيچ مأموريت اختصاصي براي مطالعه گانيمد در انديشه متخصصين گرفته نشده است؛ اما كاوشگر JUICE در سال ۲۰۳۲ به مطالعه دقيقتر اين قمر خواهد پرداخت. اين كاوشگر فرصت خواهد يافت با استفاده از رادار خود به شكلي دقيق سرنخهاي احتمالي حيات در اين سياره را آشكار كند.
حيات در كاليستو
كاليستو قديميترين سطح را در منظومهي شمسي دارد و يكي از ديگر قمرهايي است كه اقيانوس زيرسطحي در عمق تقريبي ۲۵۰ كيلومتري دارد. اين قمر همچنين داراي جوي نازك از هيدروژن، كربن دياكسيد و اكسيژن است كه از انديشه متخصصين تنوع شباهت زيادي به زمين دارد. اما احتمال وجود حيات در كاليستو به اندازهي دنياهاي ديگر بالا نيست؛ زيرا اين قمر بسيار سرد است. فرصت مطالعه دقيقتر كاليستو از طريق مأموريت JUICE حاصل خواهد شد.
حيات در آيو
آيو با وجود بيش از ۴۰۰ آتشفشان فعال، فعالترين دنيا از انديشه متخصصين زمينشناختي در منظومهي شمسي است. يكي از دلايل اين فعاليت، نيروهاي جزر و مدي ناشي از داخل آيو هستند كه بر اثر كشش گرانشي بين مشتري و ديگر قمرها به وجود ميآيند. فعاليتهاي آتشفشاني پوششي عظيم از سولفور و سولفور دياكسيد را در سطح و جو آيو به وجود ميآورند. احتمال وجود اقيانوس زيرسطحي در آيو هم وجود دارد؛ اما ساختار اين اقيانوس از ماگما است نه آب.
حيات روي آيو تقريبا بعيد است؛ اما ممكن است مناطقي در سطح آيو يا زير سطح آن وجود داشته باشند كه درگير فعاليت آتشفشاني نباشند. مناطقي با دماي معتدلتر كه شكلهاي سختجان حيات در آنها شكل ميگيرند. امكان مطالعه مستقيم اين حيات وجود ندارد؛ اما در صورت خوششانسي، ميتوان به شواهدي دست يافت. بهترين فرصت براي مطالعه ايو، مأموريت IVO (ناظر آتشفشاني آيو) است كه در صورت تصويب، در سال ۲۰۲۹ پرتاب خواهد شد.
حيات در تريتون
تريتون بزرگترين قمر نپتون و يكي از عجيبترين دنياهاي منظومهي شمسي است. تريتون يكي از پنج قمر منظومهي شمسي با سطحي فعال است. يخفشانهاي فعالي در سطح اين قمر وجود دارند كه گاز نيتروژن منجمد از خود منتشر ميكنند. بخش زيادي از سطح تريتون را نيتروژن جامد تشكيل ميدهد و پوستهي آن از يخ آب تشكيل شده است اين قمر همچنين داراي گوشتهاي يخي است. با وجود سرماي شديد، به انديشه متخصصين ميرسد فعاليتهايي گرمايي بر اثر نيروهاي جزر و مدي درون اين سياره شكل گرفته باشند. اين نيروها بر اثر كشش گرانشي تريتون و نپتون به وجود ميآيند و ميتوانند به گرم شدن آب و بالا آمدن مواد زيستي كمك كنند.
اما يافتن حيات در تريتون هدف بسيار دور از دسترسي است. تنها كاوشگر وويجر ۲ در سال ۱۹۸۹ به مطالعه اين قمر پرداخته است. بهترين فرصت براي مطالعه تريتون مأموريت Trident خواهد بود كه قرار است پس از مأموريت ناسا به زهره در دههي جاري پرتاب شود.
حيات در سيارههاي فراخورشيدي
از سال ۱۹۹۲ تاكنون بيش از ۴۰۰۰ سيارهي فراخورشيدي كشف شدهاند. دانشمندان در اين سيارهها هم به دنبال پاسخ به پرسش ديرينهي خود هستند: آيا ما تنها هستيم؟ چه عاملي يك سيارهي فراخورشيدي را سكونتپذير ميسازد و چه شرايطي براي رشد حيات در اين سيارهها لازم است.
دانشمندان در ارزيابي پتانسيل حيات در دنياهاي ديگر، در درجهي اول به مطالعه اندازه، جرم و جو سياره ميپردازند. به عقيدهي بسياري از ستارهشناسان، سيارههاي فراخورشيد سكونتپذير در محدودهي كمربند حيات سيارهي خود قرار دارند. برخي ستارهشناسها جستجوي خود را محدود به سيارههاي سنگي كردهاند كه در محدودهي كمربند حيات ستارهي خود قرار دارند.
تلسكوپ فضايي كپلر تاكنون چند هزار سيارهي كانديد را شناسايي كرده كه از اين ميان، ۱۱ درصد ممكن است مثبت كاذب باشند. بهطور ميانگين، حداقل يك سياره به ازاي هر ستاره وجود دارد. از هر پنج ستارهي مشابه خورشيد حداقل يكي از آنها داراي سيارهاي مشابه زمين در كمربند حيات خود است. نزديكترين سياره تنها ۱۲ سال نوري از زمين فاصله دارد. با فرض وجود ۲۰۰ ميليارد ستاره در راه شيري، تعداد سيارههاي مشابه زمين ميتواند به ۱۱ ميليارد برسد و اگر كوتولههاي سرخ را هم در اين محاسبه بياوريم، اين تعداد به ۴۰ ميليارد خواهد رسيد.
نزديكترين سيارهي فراخورشيدي شناختهشده پروكسيما قنطورس b است كه در فاصلهي ۴٫۲ سال نوري از زمين در قسمت جنوبي صورت فلكي قنطورس قرار دارد. بهطور كلي، ستارههاي كوچكتر از جمله كوتولههاي سرخ از رايجترين ستارههاي موجود در راه شيري هستند و كمربند حيات آنها بسيار نزديك به ستاره است. يكي از اين نمونهها منظومهي TRAPPIST-1 است. سيارههايي كه در كمربند حيات اين ستارهها قرار دارند بسيار به ستارهي خود نزديك هستند و در معرض پرتوهاي شديد ايكس و فرابنفش قرار دارند كه صدها هزار بار شديدتر از پرتوهاي دريافتي زمين هستند.
حيات روي سيارههاي ديگر ممكن است هيچ شباهتي به زمين نداشته باشد؛ اما حداقل ميتوانيم با دادههاي موجود، به جستجوي حياتي كه ميشناسيم برويم؛ زيرا جستجوي چنين حياتي آسانتر است. بسياري از سيارههاي سنگي شناختهشده تقريبا هماندازه با زمين هستند و همين مسئله ميتواند احتمال حيات در چنين سيارههايي را افزايش بدهد.
از سويي اغلب دنياهاي زمين مانند در اطراف ستارههاي كوتولهي سرخ مشاهده شدهاند؛ كشف سيارههاي مشابه زمين در مدار سيارههاي مشابه خورشيد كار دشواري است. كوتولههاي سرخ زبانههاي قدرتمندي از سطح خود منتشر ميكنند. اين زبانهها ميتوانند حيات سيارههاي موجود در مدار اين ستارهها را از بين ببرند.
با توجه به شرايط و تكامل حيات زمين از حدود ۴ ميليارد سال پيش، ميتوان نتيجه گرفت ستارههاي مشابه خورشيد شرايط بهتري براي حيات فراهم ميكنند و كانديداهاي مناسبتري براي جستجوي حيات فرازميني هستند. از سويي ستارههاي زرد نوع G مشابه خورشيد، عمر كوتاهتري دارند و تعداد آنها در راه شيري كمتر است.
تصوير مفهومي از سيارهي پروكسيما قنطورس b. اين سيارهي سنگي نزديكترين سيارهي فراخورشيدي به زمين است كه در كمربند حيات ستارهي خود قرار دارد.
حيات فرازميني هوشمند
هوش و فناوري در طول دورهاي پايدار از عمر خورشيد، در زمين به وجود آمدهاند. مزاياي متعددي براي هوش و فناوري وجود دارد؛ اما اين پيشرفتها ميتوانند به فاجعههاي بومشناختي، تخليهي منابع طبيعي و حتي جنگ هستهاي منجر شوند. با وجود چنين فاجعههايي، محيط فيزيكي زمين از ميلياردها سال پيش تقريبا ثبات خود را حفظ كرده است.
مراحل زيادي براي تكامل هوش و فناوري لازم است و تمام سيارههاي سكونتپذير اين قابليت را ندارند. از طرفي به عقيدهي برخي متخصص كارشناسان تمدنهاي فرازميني با رسيدن به سطح مشخصي از فناوري نابود ميشوند. بر اساس تخمينها ميلياردها سيارهي مناسب در كهكشان وجود دارد و با حساب اينكه شرايط حيات برخي سيارهها مناسب باشد و ميلياردها سال تكامل را طي كرده باشند و حتي بخشي كوچكي از تمدنهاي فناورانه با امنيت از مراحل اوليهي بلوغ فناوري عبور كرده باشند، تعداد تمدنهاي هوشمند كهكشان باز هم زياد خواهد بود.
بهسختي ميتوان تعداد چنين تمدنهايي را تخمين زد. هم انديشي ها با يكديگر متفاوت هستند؛ اما بر اساس بهترين حدس تقريبا يك ميليون تمدن در راه شيري وجود دارند كه در سطح فناوري زمين يا فراتر از آن هستند. اگر اين تمدنها بهصورت تصادفي در فضا توزيع شده باشند، فاصلهي بين ما و نزديكترين تمدن نزديك به ۳۰۰ سال نوري خواهد بود. از اين رو مخابرهي اطلاعات يكطرفه بين ما و تمدني ديگر، حداقل ۳۰۰ سال و در صورت دريافت پاسخ، ۶۰۰ سال به طول خواهد انجاميد.
معادلهي دريك
معادلهي دريك براي تخمين تعداد تمدنهاي فرازميني فعال در راه شيري به كار ميرود. فرانك دريك در سال ۱۹۶۱ اين معادله را ارائه كرد. البته هدف او تنها اندازهگيري تعداد تمدنها نبود؛ بلكه به دنبال راهي براي شبيهسازي گفتگويي علمي در اولين نشست علمي مؤسسهي SETI بود.
يكي از چالشهاي اصلي معادلهي دريك اين است كه ستارهشناسان هيچ عدد قطعي براي متغيرهاي آن ندارند؛ در نتيجه هرگونه محاسبهي مربوط به معادلهي دريك در حد تخمين باقي مانده است. البته اكتشافات در برخي حوزهها باعث شده ستارهشناسان به روشهاي بهتري براي حل معادله برسند.
پارادوكس فرمي
پارادوكس يا تناقض فرمي برگرفته از نام انريكو فرمي (فيزيكدان ايتاليايي-آمريكايي) است. اين تعريف به تناقض بين نبود شواهد براي تمدنهاي فرازميني و تخمينهاي مرتبط براي احتمال وجود آنها اشاره دارد (از جمله تخمينهاي خوشبينانهي معادلهي دريك). اين پارادوكس حقايق ذيل را مطرح ميكند:
- ميلياردها ستارهي مشابه خورشيد در راه شيري وجود دارند.
- به احتمال زياد تعدادي از اين ستارهها ميزان سيارههاي مشابه زمين در كمربند حيات خود هستند.
- بسياري از اين ستارهها و در نتيجه سيارههاي آنها، بسيار كهنسالتر از خورشيد هستند. اگر زمين سيارهاي معمولي باشد، ممكن است تمدن هوشمند برخي سيارهها بسيار پيشتر از زمين شكل گرفته باشد.
- برخي از اين تمدنها به فناوري سفرهاي ميانستارهاي دست يافتهاند و از انسانهاي زميني بسيار پيشتر هستند.
- حتي با سرعت آهستهي سفرهاي ميانستارهاي، ميتوان كل كهكشان راه شيري را در چند ميليون سال پيمايش كرد.
- از آنجا كه تعداد زيادي از ستارههاي مشابه خورشيد ميلياردها سال كهنسالتر از خورشيد هستند، زمين ممكن است در گذشته توسط تمدنهاي فرازميني يا حداقل كاوشگرهاي آنها مورد بازديد قرار گرفته باشد.
- اما هيچ مدرك قانعكنندهاي براي تمام اين اتفاقات وجود ندارد.
تلاشهاي متعددي براي توضيح تناقض فرمي صورت گرفتهاند. اين پارادوكس سه احتمال را مطرح ميكند:
- تمدنهاي هوشمند بسيار كمياباند.
- عمر چنين تمدنهايي كوتاه است و معمولا خود را نابود ميكنند.
- تمدنهاي هوشمند وجود دارند؛ اما انسان قادر به ديدن آنها نيست.
روشهاي جستجوي حيات فرازميني
جستجوي علمي حيات فرازميني به دو روش مستقيم و غير مستقيم
روش مستقيم
جستجوي دانشمندان براي كشف آثار زيستي از طريق مطالعه سطوح سيارهها و مطالعه شهابسنگها در دستهي روشهاي مستقيم قرار ميگيرد؛ اما با وجود كشف مواد و عناصر لازم براي حيات، هنوز هيچگونه شواهد مستقيم از وجود حيات ميكروبي در سطح هيچ كدام از اجرام منظومهي شمسي به دست نيامده است و مأموريتها و اكتشافات ادامه دارند.
از سوي ديگر شواهد و اكتشافات مربوط به گذشتهي زمين تأثير زيادي بر درك سيارههاي فراخورشيدي مشابه زمين و حتي شكلگيري ديگر اجرام منظومهي شمسي دارند. در اگوست ۲۰۱۱ ناسا بر اساس مطالعه شهابسنگهايي كه روي زمين پيدا شده بود، نشان داد كه اجزاي DNA و RNA (آدنين، گوانين و مولكولهاي زيستي مربوطه) ميتوانند منشأ فرازميني داشته باشند.
جستجوي غير مستقيم
پروژههايي مثل SETI (جستجوي هوش فرازميني هوشمند) براي يافتن سيگنالهاي ميانستارهاي الكترومغناطيسي تمدنهاي ديگر، كهكشان را رصد ميكنند. اگر تمدني پيشرفته وجود داشته باشد، هيچ تضميني نيست سيگنالهاي راديويي در جهت زمين منتشر شوند. طول زمان مورد نياز يك سيگنال براي پيمايش فضا به اين معني است كه هر سيگنالي كشف شود، در گذشتههاي دور منتشر شده است. وجود عناصر سنگين در طيف نور ستاره، اثر زيستي ديگري براي كشف تمدنهاي فرازميني است.
SETI از تلسكوپهاي راديويي براي رديابي سيگنالهاي فرازميني استفاده ميكند.
روشهاي ديگر
توسعهي جامعهي آماري: گروهي از پژوهشگران دانشگاه منچستر، نمونهي آماري جستجوي حيات فرازميني را از ۱۴۰۰ ستاره به ۲۸۰ هزار ستاره رساندند. طبق نتايج، كمتر از ۰٫۰۴ درصد از منظومههاي ستارهاي داراي پتانسيل ميزباني تمدنهاي پيشرفته با فناوريهاي يكسان يا كمي پيشرفتهتر از انسان قرن بيست و يك هستند. پژوهشگرها براي اولين بار از فيلترها و شروط جديدي براي جستوجوي حيات هوشمند استفاده كردند. در اين جستوجو فرض ميشود اشكال بالقوهي حيات هوشمند داراي فناوري مخابراتي پيشرفته هستند.
با توجه به معيارهاي يادشده، پژوهشگرها تنها قادر به كشف تمدنهاي پيشرفته و هوشمندي هستند كه از امواج راديويي براي برقراري ارتباط استفاده ميكنند و درنتيجه نميتوانند صرفا شكل سادهي حيات يا تمدنهاي غير پيشرفته را پيدا كنند.
پژوهشگرها بر اساس دادههاي فضاپيماي گايا متعلق به آژانس فضايي اروپا، به محاسبهي مجدد محدوديتها روي ستارههاي موجود در ميدان ديد تلسكوپ راديويي پرداختند. فضاپيماي گايا تاكنون به اندازهگيري فاصلهي بيش از يك ميليارد ستاره پرداخته است. آنها با انتخاب ستارههاي دوردست (تا مسافت ۳۳ هزار سال نوري) ميتوانند مجموعه انتخابهاي محتمل را از ۱۳۲۷ به بيش از ۲۸۸ هزار ستاره برسانند.
مطالعه آلودگي سيارههاي فراخورشيدي: بر اساس پژوهش ناسا، اگر تمدن فرازميني پيشرفتهاي در منظومهي ستارهاي مجاور وجود داشته باشد، ميتوان از طريق آلودگي جوّي سياره به وجود آن پي برد. براي اين منظور، دانشمندان گاز نيتروژن دياكسيدي را بايد جستوجوي كنند كه روي زمين از طريق سوزاندن سوختهاي فسيلي يا از طريق منابع غير صنعتي مثل فعاليتهاي بيولوژيكي، صاعقه و آتشفشانها توليد ميشود.
ارسال پيام به هوش فرازميني (METI): بخش عمدهاي از اين تلاشها توسط مؤسسهي جستجوي هوش فرازميني (SETI) در كاليفرنيا سازماندهي شدند؛ اما تاكنون هيچ موفقيتي به دست نيامده است. برخي دانشمندان به دنبال برنامهاي فعالتر به نام ارسال پيام به هوش فرازميني (METI) هستند. اين برنامه فقط شامل شنيدن نيست؛ بلكه شامل ارسال پيامهاي قدرتمند به ديگر ستارهها و برقراري ارتباط است. به اين ترتيب سرعت جستجو افزايش مييابد و حتي ممكن است سيگنالهايي دريافت شود.
فرازميني ها در تمدن هاي باستاني
آثار تماشايي باستاني متعددي روي زمين وجود دارند كه بسيار سنگين، عظيم و پيچيده هستند. بر اساس باورهاي ديرينه، فرازمينيها در ساخت چنين آثاري نقش داشتهاند. اين ادعا هرگز اثبات نشده است؛ اما روايتهاي جالبي در ميان فرهنگ عامه مطرح كرده است.
سازههايي مثل اهرام مصر، خطوط نازكا و بسياري از آثار وجود دارند كه بر اساس باور برخي، بر اساس دستورالعملي خاص ساخته شدهاند. شايد موجوداتي كه اين سازههاي عظيم را ساختند از سيارههايي ديگر آمده باشند. قطعا فكر كردن به اينكه فرازمينيها روزي از زمين بازديد كردهاند هيجانانگيز و سرگرمكننده است. به هر حال انسان هم مرزهاي كاوش را جابهجا كرده و به سيارههايي مثل مريخ دسترسي پيدا كرده است؛ اما حقيقت اين است كه هيچ مدركي وجود ندارد كه نشان بدهد فرازمينيها واقعا اينجا بودهاند و تعريفهاي ماوراء طبيعي براي دستاوردهاي انسان به معني چشمپوشي از دستاوردهاي عصر باستان در مديريت و ساخت سازههاي حيرتانگيز روي زمين است. در ادامه به برخي نقاطي كه سالها گمان ميشود به دست فرازمينيها ساخته شدهاند اشاره ميكنيم:
ساكسي هوامان
اين معبد كه در پرو واقع شده است، از سنگهاي متعددي ساخته شده كه مانند يك پازل روي يكديگر قرار گرفتهاند. به عقيدهي برخي افراد در دوران باستان از دوستان فرازميني خود براي ساخت اين بنا كمك گرفتهاند. ديوارهاي ۱۰۰۰ سالهي اين بنا از سنگهايي ساخته شدهاند كه وزن هر يك تقريبا به ۳۶ تن ميرسد و پس از طي مسافت ۳۲ كيلومتري، بلند شدهاند و با دقتي بالا روي يكديگر قرار گرفتهاند. چگونه يك فرهنگ كهن ميتواند به اين دستاورد مهندسي برسد؟
اخيرا باستانشناسان ردهايي از سيستمهاي طناب و اهرمي پيدا كردند كه امپراطوري اينكا براي حمل و نقل سنگ از آنها استفاده ميكرد؛ اين سيستم بيشتر به قدرت و نبوغ وابسته است تا معماران فرازميني.
خطوط نازكا
فلاتي مرتفع و خشك در جنوب شرق ليما، خطوط سفيد را نشان ميدهد كه روي بدنهي صحرا حكاكي شدهاند. اين خطوط به انديشه متخصصين تصادفي ميرسند؛ ولي با اتصال آنها ميتوان به ۳۰۰ شكل هندسي و ۷۰ شكل از حيوانات از جمله عنكبوت، ميمون و مرغ مگسخوار رسيد. طول بزرگترين شكلها به ۳۶۰ متر ميرسد كه از نماي هوايي بهتر ديده ميشوند. به عقيدهي دانشمندان، قدمت اين خطوط تقريبا به دو هزار سال ميرسد و به دليل سن، اندازه و نماي هواي و همچنين ماهيت اسرارآميز يكي از بهترين نمونههاي شكبرانگيز ساخت فرازمينيها روي زمين در انديشه متخصصين گرفته شدند. در غير اين صورت چگونه تمدني باستاني ميتواند اين طرحها را بدون پرواز كردن و ديدنشان از نماي هوايي بسازد و چرا بايد اين كار را انجام بدهد؟
به عقيدهي باستانشناسان اين خطوط با حذف لايهي فوقاني سنگها و نمايش لايههاي سفيدتر زيرين ساخته شدهاند. خطوط نازكا براي اولين بار در اوايل سدهي ۱۹۰۰ ميلادي مطالعه شدند. پژوهشهاي اخير نشان ميدهند اين خطوط براي مراسم مذهبي يا جشنهاي مرتبط با آب و حاصلخيزي به كار ميرفتند. علاوه بر نماي هوايي، ميتوان اشكالشان را از تپههاي اطراف هم نظاره كرد.
اهرام مصر
خارج از قاهره در جيزه، مشهورترين اهرام مصر از بيابان سر برآوردهاند. اهرام جيزه در بيش از ۴۵۰۰ سال پيش مقبرههايي براي دفن ملكه و فرعونهاي مصري بودند؛ اما مصريها دقيقا چگونه چنين اهرام عظيمي را ساختند؟ هرم بزرگ از ميليونها سنگ تراشيدهشده ساخته شده است كه وزن هر كدام حداقل به دو تن ميرسد. حتي با وجود جرثقيلهاي امروزي و ديگر تجهيزات ساخت و ساز، ساخت هرمي به اندازهي هرم خوفو چالشي بزرگ است.
از طرفي بر اساس محاسبات نجومي، هرمها همتراز با ستارههاي كمربند اوريون هستند. انديشه متخصصينيهپردازان فرازميني اغلب به اين حقيقت اشاره ميكنند كه اين سه هرم ساختار بهتري نسبت به قرنهاي گذشته دارند. البته آنها اين حقيقت را ناديده ميگيرند كه معماري در طول قرنها بهتدريج پيشرفت كرده است؛ اما آيا ميتوان گفت اهرام مصر ساخت دست فرازمينيها هستند؟ نه دقيقا. دانشمندان هنوز از چگونگي ساخت اهرام مصر و همچنين سرعت بالاي آنها اطمينان ندارند؛ اما بر اساس شواهد، بالا بردن اين سنگها توسط هزاران نفر انجام شده است.
استونهنج
دايرهاي بزرگ از سنگها كه وزن برخي از آنها به ۵۰ تن ميرسد در سالسبري انگلستان قرار گرفته است. اين دايره كه به استونهنج معروف است، بسياري را بر آن داشته كه آن را مدلي از منظومهي شمسي در انديشه متخصصين بگيرند كه فرازمينيها از آن بهعنوان سكوي فرود استفاده ميكردند. اما چگونه اين سنگهاي بزرگ صدها كيلومتر جابهجا شده و در اين نقطه قرار گرفتهاند؟ كسي دقيقا نميداند معني استونهنج چيست؛ اما فرازمينيها توضيح خوبي براي اين سازه نيستند. دانشمندان نشان دادهاند ميتوان چنين سازهاي را با استفاده از فناوري ۵۰۰۰ سال پيش ساخت. امروزه اين سنگها همتراز با خورشيدگرفتگي و ماهگرفتگي و تحويل سالها هستند و نشان ميدهند سازندگان استونهنج با اين بنا چشم به آسمان ميدوختند.
تئوتيهواكان
تئوتيهواكان به معني شهر خدايان، شهري باستاني در مكزيك است كه به خاطر معابد هرميشكل و ترازبنديهاي نجومياش معروف شده است. اين شهر كه در حدود ۲۰۰۰ سال پيش ساخته شد، به دليل اندازه، سن و پيچيدگي سازهها اين شك را به وجود آورده كه توسط موجوداتي غير از انسان ساخته شده است.
دانشمندان گمان ميكنند در طول قرنها، تركيبي از فرهنگها از جمله ماياها، زاپوتكها و ميكستكها اين شهر را ساختهاند كه ميزبان بيش از ۱۰۰ هزار نفر بوده است. تئوتيهواكان با شواهدي مثل نقاشيهاي ديواري، ابزار، سيستم حمل و نقل و كشاورزي پيشرفته بسيار از زمان خود جلوتر بود.
جزيرهي ايستر
مجسمههاي غولآساي جزيرهي ايستر از انديشه متخصصين الگوي ساخت و ساز دقيقا مشابه سازههاي عظيم در نقاط ديگر دنيا هستند و چنين پرسشهايي را مطرح ميكنند: اين مجسمهها چگونه در حدود بيش از ۱۰۰۰ سال پيش ساخته شدند؟ چگونه موآي (نمادهاي جزيرهي ايستر) به ايستر راه پيدا كردند؟
نزديك به ۹۰۰ پيكرهي انساني كه از سنگ ساخته شدهاند، در دامنههاي آتشفشاني اين جزيره قرار دارند. طول متوسط اين پيكرهها چهار متر و وزن هر كدام به ۱۴ تن ميرسد. بيش از ۴۰۰ مجسمه هنوز در مناطق مختلف ساخت و ساز وجود دارند و برخي از آنها كه تكميل شده بودند، در انتظار انتقال به محلهي استراحت مورد انديشه متخصصين به سر ميبردند.
دليل حجاري موآيها هنوز مشخص نيست؛ اما به عقيدهي برخي، اين مجسمهها به دلايل مذهبي يا آييني ساخته شدهاند. مشخص نيست چه بر سر تمدن راپا نويي آمده است؛ اما بر اساس انديشه متخصصينيهاي پيشتاز تمدن آنها به دلايل محيطي نابود شد و اگر فرازمينيها آنجا بودند، ميتوانستند حداقل از اين اتفاق جلوگيري كنند.
اشياي پرندهي ناشناس (UFO)
شيء پرندهي ناشناس (UFO) يا يوفو به هر پديدهي هوايي گفته ميشود كه بهصورت آني قابل شناسايي يا قابل توجيه نباشد. اغلب يوفوهاي شناساييشده اشيا و پديدههاي معمولي بودند. اصطلاح يوفو براي اولين بار در پروژهي Blue Book به سرپرستي ادوارد جي راپلت ابداع شد؛ اما امروزه يوفو در سطح گستردهاي به فضاپيماهاي فرازمينيها گفته ميشود كه بر اساس ادعاي برخي، شاهدان عيني آنها را ديدهاند. بسياري از يوفوها به شكل بشقابپرنده توصيف شدند.
مطالعهها و مطالعات زيادي روي گزارشهاي يوفوي سراسر جهان صورت گرفته است. پژوهشها در ايالاتمتحده در اواخر دههي ۱۹۴۰ ميلادي شروع شدند. اين پژوهشها شامل پروژههاي Grudge، Sign و Blue Book بودند. پروژهي بلو بوك در ۱۹۶۹-۱۹۷۰ متوقف شد.
گزارش نورها و اشياي پرندهي ناشناس قدمتي به اندازهي طول تاريخ انسان دارند. به عقيدهي برخي، اين اشيا را ميتوان در گروه پديدهها يا اشياي معمولي قرار داد؛ درحاليكه گروهي به نام يوفولوژيستها با اين ادعا مخالف هستند و معتقدند فرضيههاي متعددي دربارهي اين اشياء وجود دارد. مباحثه يوفو حتي امروز هم مباحثه جديدي در فرهنگ عامهي جهان است و به موضوع ثابت فيلمهاي علمي تخيلي، سريالهاي تلويزيوني و ديگر رسانهها تبديل شده است.
تصوير منتسب به يوفو در پاسائيك نيوجرسي؛ اين تصوير در ۳۱ جولاي ۱۹۵۲ ثبت شده است.
تاريخچه يوفو
گزارش اشياي پرندهي ناشناس به قرنها پيش بازميگردد. اين اشيا با چشم غير مسلح هم قابل رؤيت بودند. البته بخش عمدهاي از اين ادعاها به پديدههاي نوري جوي اشاره دارند. يكي از اين نمونهها دنبالهدار هالي است كه براي اولين بار ستارهشناسان چيني آن را در ۲۴۰ پيش از ميلاد و احتمالا ۴۶۷ پيش از ميلاد گزارش كردند. آنها معمولا دنبالهدارها و پديدههاي اينچنيني را رويداد فراطبيعي ميدانستند. برخي از پژوهشگران كنوني يوفو شباهتهايي بين برخي نمادهاي مذهبي در نقاشيهاي قرون وسطا و گزارشهاي يوفو پيدا كردند.
مشاهدات قرن بيستم و پس از آن
از قرن بيستم به بعد و با توجه به پيشرفت چشمگير فناوري فضايي و افزايش سيگنالهاي مختلف، گزارشهاي يوفو به شكل چشمگيري افزايش يافتند. برخي از اين گزارشها بر اثر خطاي ديد يا پديدههاي جوي و آب و هوايي و حتي پرواز پرندگان منتشر شدند؛ اما برخي ديگر هم همچنان ناشناس ماندهاند و توضيحي برايشان وجود ندارد. گزارشهاي يوفو به قدري افزايش يافتهاند كه به بخشي از فرهنگ عامه تبديل شدهاند و تئوريهاي توطئهي مختلفي دربارهي آنها به وجود آمده است. مشاهدهي يوفو نهتنها در ايالات متحده بلكه در سراسر جهان گزارش شده است كه از شاخصترين آنها ميتوان به گزارشهاي بريتانيا، فرانسه و ايتاليا اشاره كرد.
بشقابپرنده
بشقابپرندهها در بسياري از مشاهدات عيني در سراسر جهان گزارش شدهاند. تمام افراد بهصورت مشترك دربارهي اشياي بيضيشكلي گزارش دادهاند كه با سرعت بسيار بالايي در آسمان حركت ميكردند. يكي از اين گزارشها كه به شهرت بالايي رسيد، حادثهي بشقابپرندهي رازول است. در ماه ژوئن يا احتمالا اوايل جولاي ۱۹۴۷، كشاورزي به نام ويليام برازل شيء عجيبي در مزرعهي رازول واقع در ايالت لينكلن كشف كرد. او متوجه بخشهايي از لاشههاي درخشان هواپيما شد كه از رشتههاي لاستيكي و قلعي ساخته شده بودند.
برازل تا آن زمان چيزي دربارهي بشقابپرندهها نشنيده بود. از طرفي مشاهدات عيني مختلفي در اين باره نقل ميشد؛ براي مثال در ۲۴ ژوئن همان سال خلباني به نام كنت آرنولد از مشاهدهي ۹ شيء ناشناس خبر داد كه مانند يك بشقابپرنده روي آب در نزديكي ماونت رينر واشنگتن حركت ميكردند. بر اساس تخمينهاي آرنولد، سرعت اين اشياي پرنده به ۱۹۳۰ كيلومتر بر ساعت ميرسيد؛ اما در آن زمان هيچ هواپيمايي وجود نداشت كه با اين سرعت پرواز كند. نيروي هوايي اعلام كرد هيچ هواپيماي آزمايشي يا موشك جديدي با اين توصيفها منطبق نيست. اين داستان به تيتر اول اخبار تبديل و عبارت بشقابپرنده از همان زمان متولد شد؛ درحاليكه آرنولد اشياي پرنده را به شكل هلالي توصيف كرده بود.
اما با افزايش هيجانهاي عمومي در مورد روايت فوق، ارتش سعي كرد داستان بشقابپرنده را كمارزش جلوه بدهد. روز بعد و بلافاصله پس از رسيدن دانشمندان دولتي به صحنهي حادثه، اين خبر منتشر شد كه قطعات و خردهها در واقع بر اثر برخورد يك بالن هواشناسي با زمين پراكنده شدهاند و به اين ترتيب همه تصور كردند پروندهي حادثه بسته شده است؛ اما حدس و گمانها در سالهاي بعد افزايش يافتند و نتيجهاي قطعي براي اين حادثه به دست نيامد.
مردان سبز كوچك
مردان سبز كوچك تصوري بصري از فرازمينيهايي به شكل انسانهاي كوچك با پوست سبز و گاهي آنتنهايي روي سر هستند. اين اصطلاح گاهي براي توصيف موجودات افسانهاي به كار ميرود كه براي هواپيماها يا دستگاههاي مكانيكي اشكال ايجاد ميكنند. در كنار فرازمينيهاي سبز، گونههايي با پوست خاكستري هم گزارش شدهاند.
در طول اوج گزارشهاي يوفو و بشقابپرنده در دههي ۱۹۵۰، اصطلاح مردان سبز كوچك براي اشاره به فرازمينيها به اوج رسيد. بر اساس يكي از گزارشها، در سال ۱۹۵۵ دو مرد روستايي اهل كنتاكي مشاهدهي فرازمينيهايي به رنگ نقرهاي را گزارش دادند كه اندازهي قد آنها به ۱٫۲ متر ميرسيد. گزارشهاي مشابه اينچنيني بسيار زيادند.
معتقدين به يوفو اين حادثه را يكي از برجستهترين و مستندترين نمونهها در تاريخچهي يوفو ميدانند؛ اما شكگراها ميگويند چنين مواردي بيشتر به دلايل هيجاني يا تشخيص ندادن پديدههاي طبيعي مثل شهابوارها و جغدها رخ ميدهند. براي بسياري از افراد در فرهنگ عامه، عبارت مردان سبز كوچك يادآور حيات فرازميني است. توصيف موجودات فرازميني دهها سال است به بخشي از فرهنگ داستانهاي علمي تخيلي تبديل شده؛ اما هيچ مدرك مستقيم و محكمي از اين موجودات به دست نيامده است.
يوفو در ايران
در ايران هم مانند كشورهاي ديگر در دهههاي گذشته، گزارشهايي از مشاهدهي اشياي پرندهي ناشناس منتشر شد:
- ۱۹۷۶: رويداد يوفوي تهران در سال ۱۹۷۶، گزارش راداري از يك شيء پرندهي ناشناس (UFO) را روي آسمان تهران نشان داد. اين رويداد به دليل تداخل الكترومغناطيسي با يك هواپيماي نزديك به يوفو اهميت زيادي پيدا كرد. دو رهگير جت اف ۴ بهصورت مجزا از يكديگر ارتباط خود را با نزديك شدن به يوفو از دست دادند و پس از ترك يوفو از آن محل بازيابي شدند.
- ۱۹۸۲: شب تابستاني ۱۹۸۲ در اصفهان، انعكاس بزرگي از يك شيء توسط هزاران نفر از مردم در آسمان رؤيت شد.
- ۲۰۰۳: در اوت ۲۰۰۳، دو جهانگرد يوفوهايي به رنگ سفيد و زرد نزديك به درياي خزر رؤيت كردند.
- ۲۰۰۴: در تاريخ ۱۲ تا ۲۱ آوريل ۲۰۰۴، مجموعهاي از مشاهدات يوفو ثبت شد. يوفوها توسط هزاران نفر از افراد ديده شدند. مشخص نيست اين مشاهدات، يوفو يا هواپيماي جاسوسي يا حتي سيارهي زهره بودند. بسياري از تصاوير يوفوهاي ايران در اين فاصله ثبت شدند كه بسياري از آنها توسط گروههاي يوفو برچسب ناشناس خوردند.
- ۲۰۰۵: جهانگردي رؤيت يك يوفو را در نزديكي مقبرهي كوروش گزارش كرد.
- ۲۰۰۷: ناظران عيني در گفتگو با خبرگزاري فارس، از يوفويي درخشان سخن گفتند كه صبح يك روز چهارشنبه با كوهستان بارز در كرمان برخورد كرده بود. به گفتهي مقامات، اين شيء ميتواند يك شهاب سنگ باشد. به گفتهي منبعي ديگر، اين شيء احتمالا آتشسوزي با دودي عظيم بوده است و شهابسنگي در كار نيست؛ اما شهابسنگها معمولا به شكل توپهاي آتشين در آسمان پديدار ميشوند و بخش زيادي از آنها به دليل فشار جوي از هم ميپاشد و قبل از رسيدن به زمين كاملا ميسوزند. در روزهاي پيشتر از اين حادثه، رويداد مشابهي در رفسنجان گزارش شده بود.
گزارش پنتاگون دربارهي فرازمينيها
در سال گذشته، وزارت دفاع ايالات متحده (پنتاگون) ويدئوهايي از دو شيء پرندهي ناشناس منتشر كرد كه توسط خلبانان نيروي دريايي به ترتيب در سالهاي ۲۰۰۴ و ۲۰۱۵ ثبت شده بودند. در اين ويدئوها اشيايي به شكل بشقابپرنده ديده ميشوند كه با سرعت بالايي در هوا و روي اقيانوس حركت ميكنند.
با توجه به انتشار عمومي ويدئوها و بالا گرفتن حدس و گمانها، پنتاگون تصميم ميگيرد با مطالعه موارد مشاهدهشده گزارشي شفاف در اين باره منتشر كند. سرانجام پس از ماهها تلاش و مطالعه بيش از ۱۴۴ گزارش يوفو كه بين سالهاي ۲۰۰۴ و ۲۰۲۱ رخ دادند، اين گزارش منتشر شد.
بر اساس گزارش پنتاگون تنها در يكي از گزارشهاي يوفو، ماهيت شيء ناشناس مشخص شد: شيء مذكور بالوني بزرگ در حال خالي شدن از باد بود. در اين گزارش به منشأهاي ديگري مثل پديدههاي طبيعي نظير بلورهاي يخ و هواگردهاي آمريكايي اشاره شده است؛ اما بسياري از موارد گزارششده بهسختي قابل شناسايي بودند.
بسياري از متخصص كارشناسان معتقدند جو و هيجانات ناشي از يوفو ميتوانند به اين گزارشها دامن بزنند؛ اما هيچ چيز دور از انتظار نيست و ممكن است فرازمينيها واقعا از زمين بازديد كرده باشند. البته هيچگونه مدرك محكمي براي اين فرضيه وجود ندارد.
فيلم معروف به گوفست كه در سال ۲۰۱۵ ثبت شد
امواموا
در اكتبر سال ۲۰۱۷ جرمي ناشناخته با ظاهري عجيب در منظومهي شمسي ديده شد. اين شيء كه امواموا ناميده شد، تنها مدت كوتاهي در آسمان ظاهر شد و سپس به سفر خود به ستارههاي دوردست ادامه داد. اين شيء مسطح و سيگارمانند، شك ذهن بسياري از اخترفيزيكدانها و متخصص كارشناسان حوزهي فرازميني را به خود مشغول كرد. برخي از آنها از جمله آوي لوئب اين پرسش را مطرح كردند:
آيا امواموا را بايد با پديدههاي طبيعي كه تاكنون ديده نشدند توصيف كرد يا آن را نتيجهي فناوري فرازميني در انديشه متخصصين گرفت كه مانند يك بادبان خورشيدي يا بشقاب ارتباطي بسيار باريك عمل ميكند.
امواموا رفتار عجيبي را از خود نشان داد. اين جرم با وجود نزديك شدن به خورشيد هيچگونه علامتي از خروج گاز را نشان نداد؛ بلكه در عوض شتاب آن افزايش گرفت. اما اين جرم ميتواند باقيماندهي يك دنبالهدار سرگردان غير يكپارچه يا دنبالهدار فراخورشيدي باشد. در جولاي ۲۰۱۹ ستارهشناسان به اين نتيجه رسيدند كه امواموا به احتمال زياد يك جرم طبيعي است و تعداد اندكي اين جرم را نتيجهي فناوري فضايي دانستند و شواهد اندكي براي همراهي از ادعاي خود دارند. بر اساس فرضيهاي ديگر در مارس ۲۰۲۱، امواموا ميتواند بخشي از يك سيارهي فراخورشيد مشابه پلوتو باشد. حداقل تا جايي كه ميدانيم، امواموا اولين بازديدكنندهي ميانستارهاي منظومهي شمسي بود؛ اما آخرين نخواهد بود.
فرازمينيها در فرهنگ عامه
سالها قبل در اواخر قرن نوزدهم، نويسندگان علمي تخيلي مانند اچ. جي. ولز به موضوعاتي مثل نفوذ فرازمينيها و جنگهاي بين سيارهاي پرداخته بودند. علاقه به فرازمينيها و نفوذ آن در فرهنگ عامه از اواسط قرن بيستم با افزايش گزارشهاي منتسب به يوفو شدت گرفت. فرازمينيها به موضوع جديدي براي رمانها و فيلمهاي علمي تخيلي و جزوه رايگانهاي مصور تبديل شدند. بسياري از اين آثار مثل مجموعه فيلمهاي بيگانه (۱۹۷۹-۱۹۹۲)، روز استقلال (۱۹۹۶) و حملهي مريخيها (۱۹۹۶) به حمله و دشمني فرازمينيها با ساكنين زمين اشاره داشتند؛ درحاليكه برخي ديگر مثل E.T (۱۹۸۲) به صلحدوستي فرازمينيها با مردم زمين اشاره كردند.
موضوع فرازمينيها در رسانه تأثير چشمگيري بر افكار عمومي گذاشت و هواداران زيادي را به سمت خود جذب كرد. تا جايي كه بسياري از مرد فرازمينيها را مانند فيلمها و سريالهاي علمي تخيلي تصور ميكنند؛ درحاليكه اين تصور فرسنگها با واقعيت فاصله دارد.
تصوير سمت راست: صحنهاي از فيلم بيگانه (۱۹۷۹)، در اين فيلم فرازمينيها موجوداتي متخاصم هستند. تصوير سمت چپ: صحنهاي از فيلم E.T كه در سال ۱۹۸۲ ساخته شد. در اين فيلم فرازمينيها ماهيتي دوستانه دارند
سخن پاياني
انسان صدها سال است براي پاسخ به اين پرسش تلاش ميكند: آيا ما تنها هستيم؟ بسياري معتقدند با وجود صدها ميليارد كهكشان و ستاره و منظومهي سيارهاي بعيد است انسان تنها موجود هوشمند و داراي تمدن در كل كيهان باشد. برخي ديگر معتقدند يافتن تمدني زنده با فناوري پيشرفتهي مشابه انسان يا فراتر از آن حداقل در فاصلهاي نزديك ميسر نخواهد شد و انسان براي كشف چنين تمدني بايد سالها صبر كند.
فرضيههاي علمي و تئوريهاي توطئه همه به موجوداتي در آن سوي كيهان يا منظومهي شمسي اشاره دارند و اين احتمال را مطرح ميكنند كه شايد فرازمينيها زماني از زمين بازديد كرده باشند. با توجه به مقياس عظيم فضا زمان، حتي اگر تمدني بخواهد كل كهكشان را به تصرف خود درآورد با فناوري مشابه زمين به چند ميليون سال زمان نياز دارد. منظومهي شمسي نسبت به منظومههاي ستارهاي ديگر در راه شيري جوانتر است؛ پس اگر ساكناني در منظومههاي كهنتر وجود داشته باشند بايد تاكنون زمين را فتح ميكردند. به هر حال تلاشها و پرسشها در اين زمينه ادامه دارند و مؤسسههاي مثل SETI در تلاشاند با دريافت سيگنالهاي فرازميني آثاري از تمدنهاي پيشرفتهي هوشمند پيدا كنند.
هم انديشي ها