سري در ميان ابرها: ساتيا نادلا در مايكروسافت چه كرد
يك دهه پيش، ديدار از دفتر مركزي مايكروسافت در سياتل همانند سفري به قلمرو دشمن بود. مديران بهجاي صحبت كردن با ديداركنندگان، فرياد ميزدند. اگر ديداركنندگان مديران را درباره پيام شركت به چالش ميكشيدند، زبان بدن آنها به تفكرشان خيانت ميكرد و همان چيزي را ميگفتند كه بيل گيتس، بنيانگذار مايكروسافت، اغلب ميگفت: «اين احمقانهترين چيزي است كه تابهحال شنيدهام.»
اما امروز حالت دفتر مركزي مايكروسافت، مجموعهاي متشكل از ۱۰۰ ساختمان، به طرز چشمگيري متفاوت است. ميزان كلمات اداشده بسيار كمتر است. سؤالات، هر چند احمقانه يا نقادانه، با صبر و حوصله پاسخ داده ميشوند. رئيس شركت، ساتيا نادلا، سبك متفاوت و ملايمتري نسبت به بيل گيتس و استيو بالمر دارد.
هر دو توصيف بالا كاريكاتورهايي بيش نيستند. اما هر دو به يك حقيقت پنهاني اشاره ميكنند: چگونه بزرگترين شركت نرمافزاري دنيا اندك زماني پس از روي كار آمدن ساتيا نادلا تغيير كرده است. در آن زمان هر چيزي حول و حوش ويندوز ميچرخيد. ويندوز محصولي بود كه مايكروسافت اعتقاد داشت بايد به هر ارزشي از آن دفاع كند و آن را گسترش دهد.
از آن زمان تاكنون، ويندوز به محصولي با نقش همراهي عقبنشيني كرده است؛ بيشتر مواقع نقش يك كالاي مشتريآور را دارد كه هدف آن تبليغ ديگر محصولات است. در قلب مايكروسافت جديد، اژور (Azure)، پلتفرم پردازش ابري جهاني، قرار دارد. اژور از ۱۰۰ مركز داده در سراسر دنيا تشكيل شده است كه كارهايي همچون تغذيه اپليكيشنهاي مبتني بر وب، زندگي دادن به دستگاههاي موبايل و پردازش داده براي سرويسهاي هوش مصنوعي را انجام ميدهد. همزمان با اين تغيير در اين استراتژي، فرهنگ بازتر و كمتر آزارندهاي به وجود آمده است.
هنوز راه زيادي تا كامل شدن دگرديسي مايكروسافت وجود دارد. هنوز هم ويندوز، آفيس و ديگر محصولات مرتبط با پيسي، دوپنجم درآمد و يكسوم سود اين شركت را تشكيل ميدهند. اما حتي كساني هم كه كارهاي ساتيا نادلا را با بدبيني دنبال ميكردند، معتقدند كه مايكروسافت منبع درآمد اصلي خود را تغيير داده است.
دگرديسي مايكروسافت با ساتيا نادلا آغاز نشد. مايكروسافت تحت رهبري استيو بالمر، اژور را راهاندازي كرد و شروع به بازنويسي كدها براي فضاي ابري كرد. اما نادلا به مايكروسافت شخصيت جديدي داده است كه سرمايهگذاران دوست دارند. ارزش سهام اين شركت از زماني كه نادلا رياست را بر عهده گرفت، دو برابر شده است.
پايين كشيدن ويندوز از تخت پادشاهي اولين كار بود. پيش از اين اگر تصور ميشد محصولي ممكن است به ويندوز آسيب وارد كند، يا عرضه نميشد يا برخي از ويژگيهاي آن حذف ميشد (در خود مايكروسافت به اين كار «ماليات استراتژي» ميگفتند). يكي از اولين كارهايي نادلا اين بود كه اجازه داد آفيس روي موبايلهايي كه به سيستمعامل رقيب مجهر بودند، اجرا شود. او حتي تا آنجا پيش رفت كه در يكي از اسلايدهايش نوشت: «مايكروسافت لينوكس را دوست دارد.» استيو بالمر به لينوكس لقب سرطان داده بود.
كاهش اهميت ويندوز باعث شد تغيير استراتژي آسانتر باشد كه اين بسيار مهم است؛ چون نادلا معتقد است ويندوز «استراتژي را همچون صبحانه ميبلعد.» نادلا معتقد است تكنولوژيها ميآيند و ميروند و شما به فرهنگي احتياج خواهيد داشت كه اجازه بدهد دائما خود را از نو بسازيد. درحاليكه استيو بالمر روي صحنه راه ميرفت و فرياد ميزد «من اين شركت را دوست دارم»، نادلا اغلب در ميان حضار مينشيند و به صحبتهاي آنان گوش ميدهد. زماني كه در سال ۲۰۱۶، ترولهاي اينترنتي، تي (Tay)، يكي از باتهاي مبتني بر هوش مصنوعي مايكروسافت را وادار كردند كه كامنتهاي نژادپرستانه بيان كند، متخصصان منتظر عصبانيت مقامات مايكروسافت بودند. آقاي نادلا رايانامهي فرستاد كه در آن گفته شده بود: «به راه خود ادامه دهيد و بدانيد كه من با شما هستم ... كليد اين است كه به يادگرفتن و بهبود يافتن ادامه دهيد.»
كارمندان ديگر با نمودار ارزيابي نميشوند. قبل از نادلا كساني كه در پايين نمودار قرار ميگرفتند، پاداش يا ارتقاء دريافت نميكردند. براي كنفرانس سالانه مديران در سال ۲۰۱۵، ساتيا نادلا رسم ديرينه اين شركت را مبتني بر دعوت از مديراني كه سالهاي طولاني با اين شركت بودند، شكست و از مديران شركتهايي كه مايكروسافت بهتازگي تصاحب كرده بود، همچون موجانگ، شركت سازنده بازي ماينكرفت و Acompli، اپليكيشن رايانامه نيز دعوت به عمل آورد.
جزوه رايگان نادلا
فرستادن چنين سيگنالهايي روزبهروز در دنياي تكنولوژي مهمتر ميشود. شركتهاي معتبر راحتتر خواهند توانست استعدادهاي طراز اول را كه بسيار اشكال پسند هستند و گاهي استخدامكننده خود را انتخاب ميكنند، استخدام كنند. فرهنگ تهاجمي، باعث جلب توجه رگولاتورها ميشود و واكنش شديد متخصصان را در پي خواهد داشت؛ چيزي كه مايكروسافت از روي تجربه دريافته است و اوبر در حال تجربه كردن آن است.
نادلا علاوه بر فرهنگ، ساختار مايكروسافت را نيز تغيير داده است. مايكروسافت در حال حاضر يك شركت تكنولوژيكي است كه عمودي تجميع شده است (در اصطلاح تخصصي، فول استك). مايكروسافت در حال حاضر نهتنها انواع نرمافزارها را خودش مينويسد، بلكه مراكز داده را نيز خودش ميسازد و سختافزار را هم خودش طراحي ميكند. بنا بر گفتههاي نادلا، مايكروسافت حتي برخي چيپهاي مراكز دادهاش را خودش توسعه ميدهد.
ردپاي نادلا را ميتوان در سه بخش بهخوبي ديد: پردازش ابري، سختافزار و هوش مصنوعي. مايكروسافت آشكار نميكند كه چه ميزان در پردازش ابري سرمايهگذاري ميكند؛ اما ساخت مراكز داده پرهزينه است و ميزان صرف هزينه مايكروسافت با دو برابر شدن نسبت به زماني كه نادلا مديرعامل شد، به ۹ ميليارد دلار در سال جاري ميرسد. اگر تنها سرويسهاي اوليه همچون ذخيره داده و محاسبات را در انديشه متخصصين بگيريد، بخش پردازش ابري مايكروسافت بسيار كوچكتر از پردازش ابري آمازون خواهد بود. اما اگر سرويسهاي مبتني بر وب مايكروسافت همانند آفيس ۳۶۵ و ديگر اپليكيشنهاي تجاري را در انديشه متخصصين بگيريد، بخش پردازش ابري هر دو تقريبا هماندازه خواهد بود. آمازون و مايكروسافت، هر دو ادعا ميكنند كه بخش پردازش ابري آنها ۱۴ ميليارد دلار در سال درآمد دارد. مايكروسافت اميدوار است تا سال ۲۰۱۸ به درآمد ۲۰ ميليارد دلاري در اين بخش برسد.
از انديشه متخصصين مقياس نيز پيشرفتهاي زيادي حاصل شده است. اما بر خلاف سرويس ابري آمازون كه بيشتر سود آمازون را تشكيل ميدهد، اژور هنوز هم ضررده است. برخي تحليلگران خوشبين هستند كه اين وضع ميتواند تغيير كند. مارك موردلر از شركت تحقيقاتي Sanford C. Bernstein معتقد است زماني كه مايكروسافت مراكز داده خود را كامل كند و استفاده از آن افزايش يابد، به همان حاشيه سود ۳۰۰ درصدي در پردازش ابري خواهد رسيد كه آمازون در آخرين سهماهه مالي داشت.
اسكات گوتري، رئيس اژور، اعتراف ميكند كه حاشيه سود براي سرويسهاي مبتني بر پردازش ابري كمتر از نرمافزار سنتي خواهد بود. اما زماني كه اپليكيشنها الكترونيك عرضه شوند، مايكروسافت ميتواند سهم بيشتري از بازار داشته باشد. مايكروسافت همچنين ميتواند علاوه بر عرضه نرمافزار بهصورت الكترونيك، زيرساختهايي همچون ذخيره داده و شبكه نيز به شركتها عرضه كند كه سابقا توسط ديگر شركتها تأمين ميشد. در نتيجه، بازاري كه مايكروسافت ميتواند پوشش دهد، بسيار بزرگتر خواهد بود.
ديويد ميچل اسميت از موسسه گارتنر، معتقد است كه فارغ از عملكرد مايكروسافت، زندگي در بازار پردازش ابري بسيار دشوارتر از بازار نرمافزار سنتي خواهد بود. مايكروسافت نهتنها بايد با آمازون رقابت كند، بلكه بايد با گوگل - كه قصد دارد مشتريان تجاري را جذب كند - نيز رقابت كند.
گرچه پردازش ابري هسته اصلي مايكروسافت جديد را تشكيل ميدهد، سختافزار قمار ديگر مايكروسافت خواهد بود. اين شركت تقريبا بخش موبايل خود را تعطيل كرده است؛ اما در كمپهاي مايكروسافت، صدها نفر در حال توسعه محصولات جديد هستند. آزمايشگاههاي اين شركت هر آنچه يك طراح موبايل لازم داشته باشد، از پرينترهاي سهبعدي كه توانايي پرينت يك محصول دارند تا ماشينهايي كه ميتوانند قالب لپتاپ را از آلومينيوم بتراشند، در خود دارند.
پانوس پاناي كه بخش سختافزار مايكروسافت را هدايت ميكند، هدف اين تجهيزات را «شكست سريعتر» ميداند. طراحان براي پيشبرد ايده شركت در توسعه محصولات، ميتوانند ايدهها را سريعتر تست كنند. سختافزار، نرمافزار و سرويسهاي الكترونيك بايد درون يك محصول باندل شوند تا آنچه مايكروسافت «تجربه» مينامد، ايجاد شود.
يك مثال، سرفيس بوك است. سرفيس بوك داراي يك نمايشگر جداشدني با اندازه دو برابر تبلتهاي معمول است. اين محصول اكنون طرفداران خود را دارد و حتي برخي معتقدند كه ارزش بيشتري نسبت به لپتاپهاي اپل دارد. محصول متهورانهتر، هولولنز است. اين محصول قادر است براي اهداف تجاري، واقعيت و واقعيت مجازي را تركيب كند. بهعنوان مثال، طراح موتورسيكلت ميتواند با ديدن يك قطعه بر بدنه يك موتورسيكلت، كاركرد آن را مطالعه كند.
طراحان هولولنز اميدوارند مردم با استفاده از آن از سرويسهاي هوش مصنوعي، قمار سوم نادلا، بهره ببرند. در ماه سپتامبر گذشته، مايكروسافت واحد هوش مصنوعي جديدي راه انداخت و در آن تمام تلاشهايش در اين زمينه، شامل ۱۰۰۰ نفر تيم تحقيقاتي اوليه و تيم مهندسي موتور جستجوي بينگ را يكپارچه كرد.
هري شام كه سرپرستي واحد جديد را بر عهده خواهد داشت، ميگويد هر اپليكيشن تجاري تحت تأثير هوش مصنوعي خواهد بود. الگوريتمهايي كه با استفاده از دادههاي زياد تعليم ديدهاند، ميتوانند تعيين كنند كدام معاملات وقت بيشتري لازم دارند يا معاملات پرخطر را كه مشتري ممكن است مفاد قرارداد را نقض كند، شناسايي كنند. او ميگويد به همين دليل است كه مايكروسافت حاضر شد براي خريد لينكداين مبلغ هنگفت ۲۷ ميليارد دلار بپردازد. دادههاي اين شبكه به جمع دادههايي كه براي يادگيري اپليكيشنهاي هوش مصنوعي اين شركت به كار ميروند، افزوده ميشود.
هوش مصنوعي بخش روبه رشدي از اژور نيز هست. در ماههاي اخير، مايكروسافت دهها سرويس شناختي به اژور اضافه كرده است. برخي از اين سرويسها قادرند زبان را درك كنند و گوينده را تشخيص دهند، برخي قادرند چهرهها را تشخيص دهند و برخي نيز ميتوانند در محتواي آكادميك جستجو كنند. ايده اين است كه ديگر شركتها بتوانند از اين محصولات استفاده كنند و محصولات خود را هوشمندتر سازند و بدين ترتيب هوش مصنوعي همگاني ميشود. اشنايدر الكتريك كه تجهيزات مديريت انرژي توليد ميكند برخي از سرويسهاي هوش مصنوعي مايكروسافت براي نظارت بر تجهيزاتش به كار ميبرد.
آسان خواهد بود كه تحت تأثير كارهايي قرار بگيريم كه نادلا تنها در عرض سه سال انجام داده است. اما هنوز نميتوان مطمئن بود كه اين قمارها آنگونه كه برنامهريزي شده است، جواب بدهند. براي اينكه يك پلتفرم پردازش ابري را به سوددهي برسانيد، نياز به عمليات فوق پربازده داريد؛ چيزي كه بر خلاف مايكروسافت، آمازون با آن بزرگ شده است. گرچه مايكروسافت در زمينه هوش مصنوعي تخصص خوبي دارد، اما گوگل و آيبيام بسيار زودتر از مايكروسافت وارد اين حوزه شدهاند. همچنين طراحي محصولات يكپارچه مانند اپل، بخشي از دياناي مايكروسافت نيست. واقعيت افزوده آينده بسيار روشني دارد، اما هولولنز ممكن است چيزي بيش از يك اسباببازي گرانارزش براي توسعهدهندگان نباشد.
تا مدتها، ويندوز و آفيس، موفقيت و شكست در اين حوزههاي تكنولوژي را جبران خواهند كرد. حتي در اين مورد نيز ريسك بالايي وجود دارد. جان ديفوچي، از بانك Jefferies، عنوان ميكند كه اگر سقوط در بازار پيسي بدتر شود، سود اين شركت ميتواند ضربه شديدي بخورد.
نادلا چندان نگران اين ناشناختهها كه ميتوان انتظار آنها را در صنايع بهسرعت در حال تغيير داشت، نيست. در عوض، او نگران موفقيت بيش از حد است. او ميگويد: «زماني كه يك هسته اصلي داريد كه بيش از ۲۰ درصد سود ايجاد ميكند، اينجا است كه فساد وارد ميشود.» هنوز بايد منتظر بود و ديد كه آيا اين شركت ميتواند به چنين سرعتي برسد يا نه. در حال حاضر، افزايش ارزش سهام آن سرعت زيادي نشان ميدهد.
هم انديشي ها