OLED به زبان ساده؛ قسمت دوم: مزايا و معايب
در قسمت قبل با مقايسهي تلويزيونهاي OLED با ديگر تلويزيونهاي موجود در بازار، متوجه تفاوتهاي ساختاري آنها شديم. در اين قسمت با مطالعه ويژگيهاي تكنولوژي OLED، با مزايا و معايب تلويزيونهايي كه از اين تكنولوژي استفاده ميكنند آشنا خواهيم شد.
OLED چيست؟
OLED مخفف عبارت organic light-emitting diode و بهمعني «ديود ارگانيك گسيل دهندهي نور» است. ازلحاظ متخصص، نمايشگرهاي اولد از لايهاي از مواد ارگانيك كه بين دو الكترود قرار گرفته است، تشكيل ميشوند. اما آنچه يك مصرفكنندهي معمولي كافي است بداند، اين است كه در نمايشگرهاي OLED برخلاف LCD هر پيكسل خودش نور خود را تأمين ميكند.
همانطور كه در قسمت قبل اشاره كرديم، در نمايشگرهاي LCD نور صفحه در پسزمينه توليد ميشود و با عبور از كريستالهاي مايع و سپس فيلتر رنگي، رنگهاي متفاوت به خود ميگيرد. حال اگر منبع اين نور پسزمينه لامپهاي LED باشند، توليدكنندگان روي آن نمايشگر يا تلويزيونِ LCD، نام گمراه كنندهي LED را ميگذارند.
ساخت نمايشگر OLED در ابعاد تلويزيون كار بسيار سختي است. تا همين چند سال پيش نمايشگرهاي OLED تنها محدود به صفحات ۴ اينچي تلفنهاي هوشمند ميشدند؛ تا اينكه در سال ۲۰۱۲ سامسونگ از اولين تلويزيون OLED رونمايي و الجي در سال ۲۰۱۳ نسل اول تلويزيونهاي OLED خود را در ابعاد ۵۵ اينچ روانهي بازار كرد. از آن زمان تا به امروز تلويزيونهاي اولد راه درازي پيمودهاند و ارزش آنها چندين برابر كاهش يافته است. در اين سالها الجي تقريبا تنها بازيگر عرصهي اولد بود تا اينكه در نمايشگاه CES 2017 سوني و پاناسونيك با معرفي تلويزيونهاي OLED خود نشان دادند كه قصد دارند بهصورت جدي وارد بازار اين تلويزيونها شوند و بر انحصار چند سالهي الجي بر آن پايان دهند.
ضخامت و وزن
ازآنجاكه OLED-ها (LED-هاي ارگانيك) نور رنگي را مستقيما تابش ميدهند و نيازي به نور زمينه و قطعات نوري اضافه ندارند، ميتوان آنها را در ضخامتهاي بسيار كم (ضخامت ۵ ميلي متري در مدلهاي ۶۵ اينچي) توليد كرد. با پيشرفت و تكامل روزافزون فناوري ساخت پنلهاي اولد، بهانديشه متخصصين ميرسد كاهش ضخامت تلويزيونهاي OLED پاياني نداشته باشد؛ تا جايي كه شنيده ميشود LG قرار است تلويزيون Wallpaper (كاغذديواري) خود را با ضخامت تنها ۱ ميليمتر در سال ۲۰۱۷ به بازار عرضه كند.
تلويزيونهاي OLED همچنين وزن بسيار كمتري نسبت به رقباي LCD خود دارند. براي مثال در مدلهاي مشابه، تلويزيونهاي OLED الجي ۵۲ درصد از رقيب بالاردهي سامسونگي خود سبكتر هستند.
نتيجه: مزيت براي تلويزيونهاي OLED
مصرف انرژي
مصرف انرژي تلويزيونهاي LCD و OLED تقريبا با هم برابر است؛ اما تفاوت ماهيتي مهمي در نحوهي مصرف انرژي اين دو تكنولوژي وجود دارد. مصرف انرژي تلويزيونهاي LCD ثابت است و ربطي به تاريكي يا روشني محتواي پخششده توسط آنها ندارد. دليل اين موضوع هم اين است كه نور پسزمينه در تلويزيونهاي LCD همواره با بالاترين شدت ممكن در حال تابش است، حتي اگر تمامي صفحه سياه باشد. تنها راه كاهش دادن مصرف انرژي در تلويزيونهاي LCD پايين آوردن ميزان روشنايي كلي تلويزيون يا Brightness آن است.
تلويزيونهاي OLED برخلاف LCD مصرف انرژي ثابتي ندارند
در طرف ديگر اما، ازآنجاكه تلويزيون OLED هنگام نمايش رنگ سياه، پيكسل مدانديشه متخصصين را كاملا خاموش ميكند، هنگام پخش محتوايي كه نصف آن رنگ سياه دارد، عملا نيمي از تلويزيون خاموش است. باتوجهبه همين نكته، مصرف انرژي در تلويزيونهاي OLED مقدار ثابتي ندارد و باتوجهبه محتواي پخششده تغيير ميكند.
اشاره به اين نكته نيز ضروري است كه در تلويزيونهاي LCD بالاردهي بازار از تكنيكي با نام Local Dimming (تاريكي موضعي) استفاده ميشود كه به بهينه شدن مصرف انرژي و افزايش نسبت كنتراست كمك ميكند. در LCD-هايي كه از Local Dimming استفاده ميكنند، بهجاي استفاده از يك لامپ LED يكپارچه براي تأمين نور پسزمينه، از چندين منبع نور LED مجزا استفاده ميشود كه ميتوانند بهصورت مستقل روشن و خاموش شوند.
نتيجه: مصرف تقريبا يكسان با ديگر تلويزيونهاي رايج (بستگي به نوع محتوا دارد)
روشنايي و كنتراست
روشنايي نمايشگرها با واحد شمع بر متر مربع - كه به نيت (nit) مشهور است - اندازهگيري ميشود. نسبت كنتراست (Contrast Ratio) نيز برابر است با نسبت كمترين و بيشترين روشنايي كه يك نمايشگر قادر است توليد كند. تلويزيونهاي OLED در تاريكترين حالتِ ممكن، روشنايي ۰ نيت توليد ميكنند كه منجر به نسبت كنتراست بينهايت ميشود. براي مقايسه، بهترين تلويزيونهاي LCD بازار همچنان هنگام نمايش رنگ سياه ۰.۱ نيت روشنايي دارند كه باعث ميشود كنتراستي در حدود ۱:۴۰۰۰ (بخوانيد ۱ به ۴ هزار) داشته باشند.
عدم توانايي نمايش رنگ سياه توسط تلويزيونهاي LCD در صحنههاي تاريك كاملا مشخص است
نتيجهي ملموس اين اعداد و ارقام اين است كه تلويزيون OLED شما رنگ سياهِ تيرهتري را به نمايش ميگذارد، بهطوريكه وقتي تصوير سياهي در صفحه به نمايش دربيايد، نمايشگر از قاب سياه پيرامون تلويزيون قابل تشخيص نيست و تمام بدنه يكپارچه بهانديشه متخصصين ميرسد. در LCD-ها اما همواره نور زمينه وجود دارد و نمايشگر هيچگاه نميتواند كاملا جلوي آن را بگيرد و سياه واقعي را نمايش دهد. اين موضوع هنگامي كه تلويزيون تصاوير و ويدئوهاي روشن را نشان ميدهد، قابلتوجه نيست؛ اما هنگام نمايش تصاوير تيره، زمينهي خاكستري بهجاي سياه كاملا قابل تشخيص است.
در تصوير زير، تفاوت نمايش رنگ سياه در تاريكي را بهخوبي ميتوان مشاهده كرد. نكتهي جالب اينجا است كه تلويزيون LCD تصوير زير، يك تلويزيون بالارده است كه از قابليت تاريكي موضعي بهره ميبرد. در صورت استفاده از يك LCD معمولي، تفاوت از اين هم بيشتر به چشم ميآمد.
تصوير سمت راست مربوط به يك تلويزيون LCD با قابليت Local Dimming و تصوير سمت چپ مربوط به يك تلويزيون OLED است.
اما در طرف ديگر طيف روشنايي، يعني در روشنترين حالت ممكن، تلويزيونهاي OLED رقابت را به تلويزيونهاي LCD واگذار ميكنند. تلويزيونهاي OLED الجي در روشنترين حالت ممكن ۷۰۰ تا ۸۰۰ نيت روشن ميشوند. اين در حالي است كه روشنايي تلويزيونهاي LCD در بازهي ۱۴۰۰ تا ۱۵۰۰ نيت هم قرار ميگيرد. اگر قصد داريد از تلويزيون OLED خود در مكاني استفاده كنيد كه در اكثر مواقع در معرض تابش مستقيم نور قوي قرار دارد، شايد تلويزيون OLED با تمام مزايايي كه دارد انتخاب مناسبي براي شما نباشد. در شرايط نور محيطي كم و متوسط اما، روشنايي تلويزيونهاي OLED كافي است و اشكالي براي شما ايجاد نخواهد كرد.
نتيجه:
كنتراست: بزرگترين مزيت تلويزيونهاي OLED
روشنايي: از جمله مهمترين نقاط ضعف تلويزيونهاي OLED
رزولوشن 4K (اولترا HD)
4K و HDR قابليتهاي مختص تلويزيونهاي OLED نيستند و آنها را در تلويزيونهاي LCD بالاردهي بازار نيز ميتوان يافت؛ اما ازآنجاكه تمامي تلويزيونهاي OLED معرفيشده طي يك سال گذشته 4K و HDR هستند، اين دو ويژگي را جزو مزاياي تلويزيونهاي OLED بر خواهيم شمرد.
4K اصطلاحي مربوط به رزولوشن يا تعداد پيكسلهاي نمايشگر است. نمايشگرهاي HD (HD) رزولوشني برابر با ۱۲۸۰ در ۷۲۰ پيكسل دارند كه برابر با يك ميليون پيكسل يا يك مگاپيكسل است. رزولوشن تلويزيونهاي Full HD (Full HD) برابر با ۱۹۲۰ در ۱۰۸۰ است و درنتيجه دو ميليون پيكسل يا ۲ مگاپيكسل را در خود جاي ميدهند. 4K اما يك جهش خيرهكننده نسبت به دو استاندارد پيشين است.
رزولوشن 4K يا اولترا HD (Ultra HD) برابر با ۳۸۴۰ در ۲۱۶۰ پيكسل است. اين يعني نمايشگرهاي 4K با داشتن ۸ ميليون پيكسل، رزولوشني ۴ برابر بيشتر از نمايشگرهاي Full HD ارائه ميدهند. در تصوير زير تفاوت رزولوشنهاي HD، Full HD و 4K را بهخوبي ميتوان مشاهده كرد.
با كاهش ارزش تلويزيون 4K و متداول شدن روزافزون محتواي مناسب براي آنها، خريد اين تلويزيونها ديگر صرفا آيندهنگري محض محسوب نميشود؛ چرا كه همين حالا هم ميتوانيد از مزاياي رزولوشن اولترا HD لذت ببريد. براي مثال، كنسولهاي جديد سوني و مايكروسافت هر دو از اين رزولوشن همراهي ميكنند. با پلي استيشن ۴ پرو ميتوانيد از انجام بازي در رزولوشن 4K لذت ببريد و ايكس باكس وان اس نيز تنها كنسولي است كه فيلمهاي بلوري 4K اولترا HD را ميتوان ازطريق آن تماشا كرد. (در حقيقت، درحالحاضر ايكس باكس وان اس ارزانترين پخشكنندهي بلوري 4K نيز محسوب ميشود.)
پيش از اين در مطلبي در اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران به توضيح اين موضوع پرداختيم كه چرا خريد تلويزيونهاي 4K ديگر كار احمقانهاي نيست. مطالعهي مطلب مذكور ميتواند براي درك بهتر مزاياي تلويزيونهاي 4K مفيد باشد.
نتيجه: مزيت بزرگ براي همهي تلويزيونهاي بهرهمند، از جمله OLED
HDR
HDR يا «طيف ديناميك بالا»، با دراختيار گذاشتن نسبت كنتراست بيشتر و طيف رنگهاي گستردهتر نسبت به استاندارد قديمي (SDR)، سطح جديدي از واقعيت و جزئيات را به تلويزيونها ميآورد. استفاده از تكنولوژي HDR در تلويزيونهاي LCD به افزايش نسبت كنتراست آنها كمك بسزايي ميكند، اما ازآنجاكه تلويزيونهاي OLED از قبل نسبت كنتراست بينهايت دارند، تأثير افزايش تعداد رنگها در آنها بسيار قابلتوجهتر است.
همانطور كه در قسمت قبل توضيح داديم، تأثير تفاوتي را كه HDR ايجاد ميكند، ازطريق بستر غير HDR نميتوان به نمايش گذاشت. اما براي درك بهتر اين تفاوت ميتوان از مثال طيفهاي رنگي محدودتر استفاده كرد. در ادامه دو تصوير با طيف رنگي متفاوت را مشاهده ميكنيد. تصوير اول عمق رنگي برابر با ۴ بيت دارد و عمق رنگ در تصوير دوم برابر با ۸ بيت است.
همانطور كه مشاهده ميكنيد، افزايش عمق رنگ بهتنهايي باعث پديدار شدن سطح جديدي از جزئيات در تصوير شده است. دقت به اين نكته ضروري است كه رزولوشن و ديگر مشخصات هر دو عكس كاملا يكسان است و تنها عاملي كه باعث تفاوت اين دو عكس شده، عمق رنگ آنها است. نمايشگري كه همين حالا در حال استفاده از آن هستيد به احتمال زياد تنها توانايي نمايش ۱۶ ميليون رنگ را دارد و بنابراين شما قادر نخواهيد بود تفاوت تصويري با عمق رنگ ۱۰ يا ۱۲ بيت (كه اطلاعات ۱ تا ۴ ميليارد رنگ را در خود جاي داده است) را ازطريق آن متوجه شويد.
اما با مقايسهي همين دو عكس، تصور كنيد اگر تصوير سومي هم وجود داشت و طيف رنگها در آن نسبت به تصوير دوم افزايش مييافت، سطح جزئيات قابل رؤيت تا چه ميزان بهبود پيدا ميكرد. براي همين است كه بسياري عقيده دارند HDR، تأثيري بسيار ملموستر و قابلتوجهتر نسبت به 4K در تجربهي نهايي يك مصرفكنندهي معمولي ميگذارد.
درحالحاضر دو استاندارد HDR 10 و Dolby Vision براي HDR وجود دارند. تفاوت عمدهي اين دو استاندارد در اين است كه استاندارد HDR 10 از عمق رنگ ۱۰ بيتي همراهي ميكند و استانداردي باز و رايگان است، اما در سوي ديگر استاندارد دالبي ويژن از عمق رنگ ۱۲ بيتي همراهي ميكند و استانداردي تجاري است. (براي آشنايي بيشتر با ابعاد متخصص HDR و تفاوت استانداردهاي موجود براي آن ميتوانيد به اين مقاله از اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران نگاهي بيندازيد.)
اما آنچه براي متخصص عادي مهم است، نتيجهي نهايي است. خبر خوب اين است كه بهعنوان مصرفكننده، مجبور نيستيد از بين اين دو استاندارد يكي را انتخاب كنيد. هر دو استاندارد ميتوانند بهصورت همزمان و مسالمت آميز در يك دستگاه به كار گرفته شوند؛ كه در اكثر موارد نيز چنين است. ازلحاظ محتواي موجود نيز بار ديگر جديدترين كنسول هاي سوني و كنسول هاي مايكروسافت به ياري شما خواهند آمد. هم PS4 Pro و هم Xbox One S از بازيهاي HDR همراهي ميكنند و علاوه بر آن، كنسول مايكروسافت توانايي نمايش بلوريهاي HDR را نيز دارد. براي مثال همين حالا ميتوانيد بازيهايي مثل The Last of Us و 4 Uncharted را روي كنسول سوني، و Gears of War 4 و Forza Horizon 3 را روي كنسول مايكروسافت با همراهي از HDR بازي كنيد و از سطح جديد جزئيات به نمايش درآمده شگفت زده شويد.
از طرف ديگر، همانطور كه چند روز پيش به اطلاعتان رسانديم، انجمن بلوري نيز كه تا پيش از اين تنها از استاندارد HDR10 همراهي ميكرد، قصد دارد همراهي از استاندارد دالبي ويژن را نيز به ديسكهاي خود اضافه كند. كمپانيهاي بزرگ فيلم سازي هاليوودي از جمله لايونز گيت، يونيورسال پيكچرز و وارنر برادرز نيز با حمايت از تصميم انجمن بلوري اعلام كردهاند كه در سال جاري فيلمهاي بيشتري را با همراهي از استاندارد دالبي ويژن و ازطريق ديسكهاي بلوري عرضه خواهند كرد.
نتيجه: مزيت بزرگ براي همهي تلويزيونهاي بهرهمند، از جمله OLED
تاري ناشي از حركت (Motion Blur)
LCD-ها به داشتن اشكال «تاري ناشي از حركت» (Motion Blur) مشهورند. هرچند اين اشكال در مدلهاي اوليهي LCD-ها شدت بيشتري داشت، اما هنوز هم اين اشكال حتي در تلويزيونهاي LCD بالارده نيز بهصورت كامل رفع نشده است. جالب اينجا است كه حتي تلويزيونهاي CRT قديمي نيز در اين زمينه عملكرد بهتري نسبت به تلويزيونهاي LCD دارند.اشكال از اينجا ناشي ميشود كه كريستالهاي مايع در LCD-ها نميتوانند با سرعت بالا تغيير جهت بدهند و درنتيجه هنگام تعويض هر فريم در تلويزيون، اثر فريم قبلي براي مدت اندكي (در حد چند ميلي ثانيه) همچنان روي صفحه باقي خواهد ماند.
اگر به خاطر داشته باشيد، در قسمت قبل با مطالعه تكنولوژي بهكاررفته در تلويزيونهاي پلاسما به اين نتيجه رسيديم كه نرخ نوسازي (Refresh Rate) بالا و زمان پاسخدهي (Response Time) پايين در اين تلويزيونها باعث ميشود اثر تاريِ ناشي از حركت به حداقل برسد. همين دليل بود كه باعث ميشد بسياري از افراد از معايب تلويزيونهاي پلاسما چشم پوشي كنند و آنها را به LCD ترجيح بدهند.
OLED اما آمده است تا بهترين مزاياي تلويزيونهاي پلاسما، LCD و CRT را با هم تركيب كند. الجي ادعا ميكند كه سرعت پاسخدهي تلويزيونهاي OLED ساخت اين شركت حدود ۰.۱ ميلي ثانيه است. براي مقايسه جالب است بدانيد سرعت پاسخدهي تلويزيونهاي LCD بالارده به ۲۰ ميلي ثانيه ميرسد. اين تفاوت هنگام انجام بازيهاي ويدئويي و تماشاي مسابقات ورزشي بيشتر خودش را نشان ميدهد.
براي تست نمايشگري كه همين حالا مشغول خواندن اين متن در آن هستيد، ميتوانيد با مراجعه به سايت testufo.com و مشاهدهي تصاوير متحرك، اثر تاري ناشي از حركت را در نمايشگر خود به چشم ببينيد. براي مثال، هنگام مشاهدهي حركت اين تصوير از برج ايفل در نمايشگرهاي LCD بهخوبي متوجه Blur و تاري ناشي از حركت خواهيد شد. درحاليكه اگر اين صفحه را در يك تلويزيون OLED مشاهده كنيد، بهانديشه متخصصين خواهد رسيد كه يك كارت پستال واقعي از برج ايفل بهصورت فيزيكي در جلوي تلويزيون در حال جابهجا شدن است!
نتيجه: مزيت بزرگ براي OLED
دقت رنگها
يكي از معايب عجيب تلويزيونهاي OLED اين است كه رنگهاي آنها بهصورت پيشفرض كاليبره نيستند. حتي اگر دو تلويزيون OLED از يك شركت خاص و با مدل يكسان را مطالعه كنيد، متوجه خواهيد شد كه دقت رنگهاي پيشفرض آنها با يكديگر متفاوت است. بهانديشه متخصصين ميرسد كه پنلهاي OLED را به دلايل ماهيتشان نميتوان با دقت رنگ يكسان توليد كرد. به همين دليل است كه در يك خط توليد تلويزيون OLED، دقت رنگ هر پنل با پنل ديگر متفاوت است. از طرفي چون كاليبراسيونتكتك تلويزيونها كاري زمانبر و پرهزينه است، متاسفانه توليدكنندگان تلويزيونهاي OLED زحمت اين كار را به خود نميدهند.
اشكال وقتي پيچيدهتر ميشود كه متوجه شويد براي كاليبره كردن تلويزيون به يك تصوير استاندارد و خاص نياز است تا با استفاده از آن و دستگاه colorimeter بتوان ازطريق بخش تنظيمات رنگ تلويزيون، آن را كاليبره كرد. اگر هم بهصورت دستي بخواهيد تلويزيون را كاليبره كنيد، متأسفانه دستگاههايي مانند ايكس باكس وان كه بخش كاليبراسيون نسبتا كاملي دارند، تصاوير و پترنهاي خود را براي تلويزيونهاي SDR در انديشه متخصصين گرفتهاند و اين درحالي است كه تلويزيون OLED شما HDR است.
از كاليبراسيون هم كه بگذريم، ظاهرا ازلحاظ طيف رنگ (Color Gamut) هم صفحات LCD با تكنولوژي نقاط كوانتومي قادر به توليد رنگهاي بيشتر و دقيقتري نسبت به OLED هستند. اگر به ياد داشته باشيد، تيم كوك در سال ۲۰۱۳ با اشاره به اشكال دقت رنگ در صفحات OLED، آنها را به باد انتقاد گرفته بود. اما مزاياي استفاده از تكنولوژي OLED به قدري زياد هستند كه بهراحتي ميتوان از اين اشكال جزئي (كه البته رفع شدني هم هست) گذشت. تا جايي كه حتي اپل هم از موضع پيشين خود عقب نشيني كرده و قرار است در آيفونهاي بعدي از پنلهاي OLED ساخت سامسونگ استفاده كند.
نتيجه: عيب جزئي براي OLED
زاويهي ديد
زاويهي ديد (Viewing Angle) در تلويزيونها نسبت به ديگر در دستگاههاي داراي نمايشگر از اهميت به مراتب بالاتري برخوردار است؛ چرا كه برخلاف تلفنهاي هوشمند يا تبلت كه دستگاههاي شخصي هستند و معمولا تنها يك نفر از زاويهاي يكسان از آنها استفاده ميكند، تلويزيونها اغلب توسط تعداد افراد بيشتري و از زواياي متفاوت تماشا ميشود.
زاويهي ديد نيز از ديگر زمينههايي است كه تلويزيونهاي OLED در آن با اختلاف زياد نسبت به تلويزيونهاي LCD بهتر عمل ميكنند. معمولا در مطالعه تأثير تغيير زاويهي ديد بر كيفيت تصوير به نمايش درآمده، سه فاكتور «تغيير رنگ»، «كاهش روشنايي» و «كاهش عمق رنگ سياه» مطالعه ميشوند.
تغيير رنگ تلويزيونهاي OLED در زواياي مختلف بسيار ناچيز است؛ بهطوريكه در زاويهي ۶۰ درجه، اين ميزان تغيير تنها به ۹ درصد ميرسد. اين در حالي است كه در بالاردهترين تلويزيونهاي LCD بازار ميزان تغيير رنگ در همان زاويه به ۵۹ درصد ميرسد.
ازلحاظ كاهش روشنايي هم اوضاع به نفع تلويزيونهاي OLED است؛ اما بيشترين تفاوت در كاهش عمق رنگ سياه به چشم ميخورد. درحاليكه عمق رنگ سياه تلويزيونهاي اولد با تغيير زاويه تغيير نميكند (۰ درصد افزايش روشنايي رنگ سياه در هر زاويهاي)، اما تلويزيونهاي LCD در زاويهي ۴۵ درجه ۴۱۹ درصد افزايش روشنايي رنگ سياه را تجربه ميكنند كه تأثير بسيار نامطلوبي بر كيفيت تصاوير ميگذارد و رنگ سياه را كاملا خاكستري نشان ميدهد.
نتيجه: مزيت قابلتوجه براي OLED
ارزش
كاز هيراي در حال معرفي تلويزيون اولد براوياي سوني در جريان نمايشگاه CES 2017
يك باور نادرست در مورد تلويزيونهاي OLED، ارزش بالاي آنها است. درست است كه نميتوانيد تلويزيون OLED ارزان ارزشي در بازار پيدا كنيد، اما دليل آن نبود مدلهاي پايينرده يا ميانردهي اين تلويزيونها است. همانطور كه پيشتر اشاره كرديم، تمامي تلويزيونهاي OLED معرفيشده طي يك سال گذشته 4K و HDR هستند. بديهي است كه تمامي اين تلويزيونها هوشمند (Smart TV) نيز هستند كه اين موضوع به ارزش آنها ميافزايد.
طبيعتا نبايد يك تلويزيون OLED (كه درواقع محصولي لوكس و Premium است) را با يك LCD پايينرده، غير هوشمند، Full HD و غير HDR مقايسه كرد. اگر به LCDهاي منحني بالارده (كه اكثرا از قابليتهايي مشابه تلويزيونهاي OLED بهره ميگيرند) نگاهي بيندازيد، حتي مدلهايي را خواهيد يافت كه از همتاي OLED خود نيز گرانتر هستند.
نتيجه: در صورت خريد تلويزيون بالارده، تفاوت ارزشي با رقباي LCD ندارد.در صورت داشتن بودجه محدود، عيب براي OLED
در قسمت بعد، پس از مقايسهي جديدترين تلويزيونهاي OLED معرفيشده در نمايشگاه CES 2017، به اين سؤال پاسخ خواهيم داد؛ آيا زمان آن رسيده است كه تلويزيون خود را ارتقا بدهيد يا خير.
اين مطلب ادامه دارد ...
هم انديشي ها