داستان برند سيلزفورس، امپراطوري ميليارد دلاري بر فراز ابرها
سيلزفورس (Salesforce) شركت خدمات نرمافزاري مبتني بر فضاي ابري است كه مركز مديريت آن در سانفرانسيسكو كاليفرنيا قرار دارد. شركت فعاليت خود را با خدمات مديريت ارتباط با مشتري يا CRM شروع كرد و امروز نيز حجم عمدهاي از درآمد آنها از همين بخش تأمين ميشود.
استارتاپ سيلزفورس كار خود را در سالهاي پاياني قرن بيستم و اوج حباب دات كام شروع كرد. آنها در ارائهي خدمات نرمافزاري ساختارشكني كردند و شايد بتوان موج خدمات ابري ايجاد شده را بهخاطر تلاشهاي اين شركت دانست. در زمانيكه سيلزفورس شروع به كار كرد، هنوز شركتهاي بزرگ همچون SAP و اوراكل به فروش نرمافزارهاي شركتي مشغول بودند و امروز همهي آنها روندي مشابه اين شركت را در پيش گرفتهاند.
علاوهبر مديريت ارتباط با مشتري، خدمات ابري متعدد ديگري هم توسط سيلزفورس ارائه ميشود كه عموما مشتريان تجاري و سازماني را هدف قرار ميدهند. از ميان آنها ميتوان به انواع خدمات اتوماسيون فروش، تحليل داده و توسعهي اپليكيشن اشاره كرد. سيلزفورس در سالهاي متمادي در رتبهبندي برترين شركتها براي استخدام قرار داشت و در سال ۲۰۱۸ نيز در رتبهي اول از سوي وبسايت فورچن قرار گرفت. بهعلاوه برند آنها با وجود عمر پايين امروز در زمرهي باارزشترين برندهاي جهان قرار ميگيرد.
مركز مديريت سيلزفورس - Salesforce Tower
تاريخچهي تأسيس
سيلزفورس در سال ۱۹۹۹ توسط مارك بنيوف و چند تن از دوستان برنامهنويسش در يك آپارتمان كوچك در تلگراف هيل سانفرانسيسكو تأسيس شد. داستان تأسيس كه مشابه بسياري از استارتاپهاي موفق ديگر جهان است. بههرحال بنيوف و همكارانش با ايدهاي ساختارشكن قصد ورود به دنياي نرمافزار داشتند و نخستين جريان بزرگ خبري را در سال حساس ۲۰۰۰ به خود اختصاص دادند.
مارك بنيوف در سال ۲۰۰۰ يك تظاهرات نمايشي در سيليكونولي به راه انداخت كه اولين در نوع خودش بود. او در آن زمان مديرعامل استارتاپي بود كه تقريبا هيچكس اطلاعي از عملكردش نداشت. بازيگراني كه توسط بنيوف استخدام شده بودند، پلاكاردهايي با مضمون ممنوعيت نرمافزار حمل ميكردند كه قطعا در شرايط آن سالهاي سيليكونولي يك حركت ساختارشكنانه محسوب ميشد.
راهپيمايي نمايشي ضد نرمافزار
راهپيمايي نمايشي بازيگران سيلزفورس دقيقا روبهروي يك كنفرانس متخصصي انجام ميشد كه شركت Siebel Systems از بزرگان نرمافزارهاي مديريت خدمات مشتري آن را برگزار ميكرد. حركت بنيوف و تيمش از همان ابتدا نشاندهندهي هدف گرفتن بازاري حساس بود. بههرحال آنها فعاليتهاي خود را ادامه دادند و در ادامهي سال، ميهماني نمايشي هم با تم حمله به نرمافزار برگزار شد.
سيلزفورس هم مانند بسياري استارتاپهاي ديگر كار خود را از يك آپارتمان شروع كرد
فعاليتهاي نمايشي بنيوف و همكارانش در رسانهها بازتاب پيدا كرد. متخصص كارشناسان و متخصصان توجه خود را به استارتاپ شجاع جديد جلب كردند، اما كسي تصور موفقيت براي آنها نميكرد. فوربز در مقالهاي در همان سالها، سيلزفورس را نيرويي ضعيف خواند و آنها را به «مورچهاي در پيكنيك» تشبيه كرد. بههرحال مورچهي آن سالها امروز توانست بازاري با ارزش كلي ۲۵۰ ميليارد دلار ايجاد كند.
اولين دفتر سيلزفورس
بنيوف شركتش را پيرامون يك ايدهي كلي تأسيس كرده بود. او اعتقاد داشت نرمافزار بايد بهصورت ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته ازطريق خدمات ابري به متخصص ارائه شود. سيلزفورس اولين شركتي بود كه اين برنامه را در سال پاياني دههي ۱۹۹۰ اجرا كرد. در آن زمان بزرگاني همچون SAP و اوراكل هنوز به فروش نرمافزار و بهروزرساني در ازاي دريافت هزينه مشغول بودند.
سيلزفورس اولين محصول خود را بهصورت خدمات CRM در فضاي ابري عرضه كرد. آنها با ورود به اين بازار اولين دستاوردهاي خدمات ابري را به جهانيان نشان دادند و با قدرت، در مسير چشمانداز ابري حركت كردند. چشمانداز سيلزفورس براي ايجاد انقلاب ابري، بسيار بلندپروازانه و شجاعانه بود. منتهي نميتوان چنين چشماندازي را با سرعت بالا پيادهسازي كرد. درنتيجه مديران ميدانستند كه سالهاي متمادي براي اثبات فرهنگ خدمات ابري، زمان نياز خواهند داشت.
مارك بنيوف در اولين رويدادهاي داخلي سيلزفورس
مديريت ارتباط با مشتري
در سالهاي پاياني دههي ۱۹۹۰، مديريت خدمات مشتري بخش عمدهاي از برنامهها و تفكرات مديران دنياي كسبوكار را به خود مشغول ميكرد. در اين زمان، نرمافزارهاي مديريتي يكي پس از ديگري به بازار راه مييافتند و غولهاي نرمافزاري نيز سالهاي پرسودي را تجربه ميكردند. شركتهايي همچون اسايپي و اوراكل با قدرت براي كسب سهم حداكثري در بازار تلاش ميكردند و با اضافه كردن خدمات و قابليتهاي متعدد به نرمافزارها، سعي در جذب هرچه بيشتري مشتريان سازماني داشتند.
ساختارشكني در دنياي نرمافزار و ارائهي سرويس، هدف اصلي بنيوف بود
تلاشهاي غولهاي نرمافزاري براي پيروزي در نبرد جذب مشتري، منجر به توسعهي نرمافزارهايي ميشد كه عموما از پيچيدگي بالا و حجم زياد رنج ميبردند؛ البته مشتريان تجاري باز هم از خدمات اين شركتها استفاده ميكردند؛ چرا كه نيازمند به سرويسي مركزي براي مديريت و ردگيري فروش و دادههاي مشتريان بودند.
بنيانگذاران ابتدايي سيلزفورس همگي تجربهي كار در شركتهاي خدمات مديريت ارتباط با مشتري و اتوماسيون را داشتند. آنها در قدم نخست تصميم گرفتند تا نرمافزاري ساده و متفاوت با سرويسهاي پيچيدهي آن سالها به بازار عرضه كنند. نرمافزار مورد انديشه متخصصين آنها نصب سريع، هماهنگي با سيستمهاي موجود، سهولت پرداخت به ازاي هر متخصص و سرعت اجراي بالا را به مشتريان ارائه ميكرد.
اولين دفتر غير آپارتماني سيلزفورس
دربارهي تجربههاي قبلي بنيانگذاران سيلزفورس، پرداختن به داستان بنيوف از همه جذابتر به انديشه متخصصين ميرسد. او معاون ارشد غول نرمافزاري اوراكل بود. مارك فعاليت خود را در حوزهي ارتباط با مشتري شروع كرده بود و در طول ۱۳ سال به ردههاي مديريتي بالا دست يافت. او ارتباط نزديكي هم با بنيانگذار اوراكل، لري اليسون داشت. او در همان سالهاي فعاليت در اوراكل ايدهي نرمافزار بهصورت سرويس را در ذهن پرورانده بود. بنيوف در جايي پيرامون موضوع نرمافزار بهصورت سرويس گفت:
مدل ارائهي نرمافزار بهصورت ابري، آن را به يك ابزار تبديل كرده كه استفاده را شبيه به پرداخت قبض برق ميكند. چرا مشتري نبايد هزينهاي ماهانه براي سرويسي پرداخت كند كه كارهاي كسبوكارش را در همهجا و همهوقت انجام دهد؟
بنيوف به محض ترك كردن اوراكل، سه مشاور را از استارتاپي استخدام كرد كه قبلا در آن سرمايهگذاري كرده بود. هدف اوليهي استارتاپ مشخص بود: ساختن يك CRM بهتر. پاركر هريس، ديو مالنهوف و فرانك دومينگز نخستين افرادي بودند كه به بنيوف ملحق شدند. از ميان سرمايهگذاران نيز ميتوان به لري اليسون از اوراكل، بابي يزداني از اولين سرمايهگذارهاي دراپباكس و هلسي ماينر، بنيانگذار CNET اشاره كرد.
يكي از اولين نماهاي سرويس سيلزفورس
گروه اوليه ارتباط خوبي با هم داشتند و سالها هم در توسعهي نرمافزار همكاري كرده بودند. از همان ابتداي فعاليت، هماهنگي بالايي در ميان اعضاي گروه وجود داشت و همگي به چشماندازي مشترك ايمان داشتند. بههرحال اولين نمونهي نرمافزاري CRM شركت سيلزفورس در همان سال ۱۹۹۹ توسعه يافت.
نبرد با غولهاي نرمافزاري
سيلزفورس از همان ابتدا استراتژي بازاريابي تهاجمي را براي محصول خود در انديشه متخصصين گرفت. در ابتداي مقاله گفتيم كه تظاهرات نمايشي و ميهمانيهاي مخصوص براي معرفي هدف و چشمانداز شركت برگزار شدند. آنها اعتقاد داشتند كه نرمافزار در ساختار موجود، كار و زندگي را براي افراد فعال در حوزهي CRM دشوارتر هم ميكند.
پنل گفتوگوي داخلي سيلزفورس
تيم سيلزفورس علاوهبر بازاريابي حرفهاي، خدمات خود را هم بهگونهاي عالي ارائه ميكرد تا تعهد كامل به چشمانداز را نشان دهد. حتي بخش پيامرساني وبسايت آنها از همان ابتدا بهقدري عالي و متخصصدي بود كه تمركز تيم مديريتي روي توسعهي محصول بهتر، سريعتر و در دسترستر نسبت به رقبا را بهخوبي نشان ميداد.
لري اليسون بنيانگذار اوراكل از اولين سرمايهگذارهاي سيلزفورس بود
از برنامههاي مباحثهبرانگيز بازاريابي سيلزفورس در سالهاي ابتدايي ميتوان به جشن ۱۰۰ هزار نفري شدن متخصصان شركت اشاره كرد. آنها در سال ۲۰۰۳ به اين ركورد رسيدند و با دعوتنامهاي شامل تصوير دالاي لاما، سعي در انقلابي نشان دادن رويكرد خود داشتند. بههرحال برنامههاي بنيوف و تيمش با انتقادهاي شديد روبهرو شد و آنها مجبور به عذرخواهي هم شدند.
در سال ۲۰۰۳ اولين رويداد Dreamforce شركت نيز برگزار شد كه از آن سال به بعد، بهصورت اختصاصي به معرفي سرويسها و نرمافزارهاي جديد اختصاص يافت. دريمفورس را ميتوان قدمي محكم در جهت ايجاد جامعهي متخصصي پيرامون محصولات سيلزفورس دانست كه بهمرور، اشتياق به خدمات ابري را نيز در بين مردم افزايش داد.
مراسم IPO سيلزفورس
سال ۲۰۰۴ قدم مهم ديگري را براي بنيوف و تيمش بههمراه داشت. IPO سيلزفورس در اين سال انجام شد و ارزش سهام با افزايش ۵۵ درصدي، روند مناسبي را طي كرد. موفقيت عرضهي عمومي سهام سيلزفورس، نشاندهندهي موفقيت در ساخت محصولي بود كه مردم آن را دوست داشتند. محصول و شركتي كه از بحران دات كام هم به سلامت عبور كرده بود و توانست ايده و چشمانداز خود در حوزهي ابري را به متخصصان بفروشد. در آن سال درآمد سيلزفورس به ۹۶ ميليون دلار رسيده بود و ارزش شركت نيز ۱/۱ ميليارد دلار گزارش شد.
سيلزفورس در سالهاي ابتدايي قرن ۲۱ تلاش كرد تا استراتژيهاي محصول، بازاريابي و فروش خود را همسو كند. درنتيجه با وجود اينكه ايدهي خدمات ابري نو و ناشناخته محسوب ميشد، ارزش افرودهي آن به متخصصان بسيار قابلتوجه بود. درنهايت مشتريان هدف كه اكثرا نيروهاي فروش و همراهي شركتها بودند، شعار سيلزفورس را بهخوبي درك كردند: يك CRM بهتر.
محصول ابتدايي سيلزفورس به تأييد خود تيم سازنده، قابليتها و ساختاري ساده و ابتدايي داشت؛ البته همين سادگي منجر به افزايش محبوبيت آنها هم شد. سرويسهاي رقبايي همچون Siebel و SAP بسيار پيچيده و سنگين بودند، اما CRM سيلزفورس همهي خدمات را با ظاهري ساده و سريع به متخصص عرضه ميكرد.
طراحي اوليهي Salesforce.com
تمركز استراتژي بازاريابي سيلزفورس روي افراد شاغل در بخش فروش شركتها، كليد موفقيت سريع آنها در مراحل ابتدايي بود. فروش براي بسياري از كسبوكارها دريچهي اصلي درآمد محسوب ميشود. به همين ترتيب نيروهاي فعال در بخش فروش همهي تلاش خود را به كار ميگيرند تا به اهداف درآمدي مورد انديشه متخصصين دست پيدا كنند. بخشي از تلاشها نيز شامل سرمايهگذاري در فناوريهاي جديد فروش ميشود. سيلزفورس را هدفگيري اين بخش از فعاليت كسبوكارها، بهصورت مستقيم به آنها اثبات ميكرد كه سرويس جديد، چه تأثيري بر افزايش درآمد دارد.
سهولت نصب و مقياسدهي سرويسهاي ابري، توجه بخش عظيمي از متخصصان را جلب كرد
سيلزفورس روش ارائهي اوليهي رايگان را براي سرويس خود در انديشه متخصصين گرفت كه گسترش آن را آسانتر ميكرد. از آنجايي كه نرمافزار آنها بدون نياز به نصب و بهصورت خدمات ابري عرضه ميشد، ارائهي آن بهصورت رايگان چالشهاي زيادي نداشت. درنتيجه شركت تصميم گرفت تا استراتژي دورهي رايگان آزمايشي را به مشتريان عرضه كند. درنهايت برنامه به اين صورت اجرا شد كه پنج متخصص اول سيلزفورس در هر شركت، آن را بهصورت رايگان استفاده ميكردند.
وقتي تعدادي از متخصصان يك شركت با سرويس سيلزفورس كار ميكردند و به آن علاقهمند ميشدند، توسعهي پايگاه مشتريان دشوار نبود. برنامههاي ارزشدهي و توسعهاي سيلزفورس بهگونهاي ساده و سريع طراحي شده بودند كه تيمها بهراحتي قابليت اضافه كردن اعضاي جديد را داشتند. طرحهاي افزايش متخصصي و ارزشگذاري سيلزفورس بهگونهاي بود كه گزينههاي متعدد دربرابر مشتريان سازماني قرار ميگرفت و درنتيجه افزايش درآمد را هم براي استارتاپ ابري بههمراه داشت.
تبليغات سيلزفورس در نمايشگاههاي كامپيوتري با تمركز روي مرگ نرمافزار
مديران سيلزفورس در سالهاي ابتدايي درآمد كسبشده را در توسعهي موتور رشد هزينه ميكردند. رويكردهاي بازاريابي و فروش بهقدري با بازدهي بالا پيش رفت كه در خلال سالهاي ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ هرساله رشد ۱۰۰ درصدي براي سيلزفورس ثبت شد. شركت با تركيب محصولي متخصصپسند و كانال توزيع قدرتمند توانست درآمد خود را از ۵/۹ ميليون دلار در سال ۲۰۰۱ به ۵۰/۹ ميليون دلار در سال ۲۰۰۳ برساند.
تا پايان سال پنجم فعاليت، CRM محصول و سرويس اصلي سيلزفورس بود. آنها حجم اصلي درآمد را از اين سرويس كسب ميكردند، اما مارك بنيوف، برنامههايي بيش از خدمات ارتباط با مشتري براي شركتش در انديشه متخصصين داشت.
پلتفرم بهعنوان سرويس
وقتي سيلزفورس فعاليت خود را بهعنوان عرضهكنندهي ابري CRM شروع كرد، جزو نخستين شركتهاي ارائهكنندهي نرمافزار بهعنوان سرويس يا SaaS بود. رقيب آنها نرمافزارهاي سنتي CRM بودند كه بهصورت خريد و نصب به شركتها ارائه ميشدند. با رشد سيلزفورس و ورود به دنياهاي جديد، ساختار درآمدي و رقابتي هم تغيير كرد.
تأكيد روي مرگ نرمافزار در همهي سرويسهاي سيلزفورس
موفقيتهاي اوليهي سيلزفورس و افزايش سريع تعداد مشتريان، منجر به تولد كسبوكارهاي متعدد در حوزهي ابري شد. شركتهاي جديد ميدانستند كه مدل جديد توزيع خدمات، امكان ساخت و توزيع محصولات را به متخصصان بيشتر و بهصورت سريعتر ممكن ميكند.
امكان توسعهي اپليكيشن در پلتفرم سيلزفورس، محبوبيت آن را چندبرابر كرد
سيلزفورس پس از مشاهدهي ظهور رقباي متعدد بهجاي مقابلهي شديد با خيل عظيم شركتهاي SaaS، با روند موجود هماهنگ شد. آنها پلتفرمي ساختند كه توسعهدهندهها در آن بتوانند اپليكيشنهاي اختصاصي خود را بر پايهي سيلزفورس طراحي كنند. در ادامه يك جامعهي مركزي ايجاد شد كه قابليت ساخت و فروش اپليكيشن را به متخصصان خود ميداد. بهعلاوه خدمات خود شركت نيز با خريد و ادغام شركتهاي متعدد SaaS، فراتر از CRM رفت.
استارتاپي كه كار خود را با خدمات CRM شروع كرده بود، در ميانهي دههي ۲۰۰۰ با افزايش خدمات و سرويسها، تور بزرگتري براي شكار مشتريان طراحي كرد. چنين توسعهاي، اكوسيستم را براي توسعهدهندهها جذابتر كرد كه درنهايت منجر به افزايش ارزش خدمات سيلزفورس ميشد. درنتيجه هرچه خدمات ابري رشد مييافتند، سيلزفورس نيز بزرگتر ميشد.
رونمايي از Demandware
در بخشي از برنامهي توسعهي خدمات سيلزفورس، سرويسي بهنام AppExchange در سال ۲۰۰۵ توسعه يافت كه امكان عرضهي اپليكيشن براي ديگر متخصصان را به توسعهدهندهها ميداد. چنين رويكردي، قدم مهمي در توسعهي يك صنعت بزرگ حول خدمات ابري محسوب ميشد. با عرضهي سرويس جديد، توسعهدهندهها بيشازپيش به ارزشهاي خدمات ابري پي ميبردند و راههاي خوبي براي كسب درآمد ازطريق آن داشتند.
قدم بعدي پيشرفت و توسعهي سيلزفورس با تأسيس Apex برداشته شد. اپكس زبان برنامهنويسي بود كه با سهولت به متخصص خدمات ميداد و در دستهي On-Demand قرار ميگرفت. توسعهدهندهها با استفاده از اپكس ميتوانند اپليكيشنهاي خود را در زيرساخت اشتراكي سيلزفورس طراحي و ارائه كنند.
پاركر هريس كه مسئوليتهاي مهندسي سيلزفورس را بر عهده دارد، علاوهبر اپكس سرويسي بهنام Visualforce هم توسعه داد. ويژوال فورس به متخصصان امكان ميدهد تا هر رابط متخصصي مورد نياز خود را طراحي كرده و از فرم، دكمه، لينك و هر عنصر داخلي در آن استفاده كنند.
كمپين مباحثهبرانگيز دالاي لاما
توسعه با خريد و ادغام
سيلزفورس در سال ۲۰۰۸ پلتفرم رسمي خود را براي توسعهدهندهها عرضه كرد كه نام Force را يدك ميكشيد. فورس داتكام اولين پلتفرم بهعنوان سرويس جهان بود كه امكانات خود را با مدل پرداخت بهازاي ورود، به شركتها و اشخاص متفرقه ارائه ميكرد.
در روند توسعه سرويسهاي متعدد ابري به زيرمجموعهي سيلزفورس افزوده شدند
استارتاپ ساختارشكن خدمات ابري پس از گذشته نخستين دههي فعاليت، برنامههاي خريد و ادغام را نيز به استراتژي خود اضافه كرد. شركت Jigsaw يكي از مهمترين خريدها در حوزهي مديريت داده بود كه بعدا به Data.com تغيير نام داد. چنين خريدهايي به سيلزفورس امكان ميداد تا بيشازپيش از صنعت SaaS پيشرفت كند و بهنوعي بازوهاي درآمدي خود را افزايش دهد.
سرويس خدمات مشتري Assistly خريد بعدي سيلزفورس بود كه به Desk.com تغيير نام داد. آنها ابتدا در استارتاپ مذكور سرمايهگذاري كرده بودند و درنهايت در سال ۲۰۱۱ با پرداخت ۸۰ ميليون دلار آن را خريدند. سرويس Desk براي ارتباط مستقيم با مشتريان استفاده ميشد كه در ارتباط با CRM سيلزفورس و دريافت داده از آن، تجربهي جامعتري را به مشتريان ارائه ميداد. فوربز در آن سال سيلزفورس را در رتبهي نخست نوآورترين شركتهاي جهان قرار داد.
رونمايي از Data.com
شبكههاي اجتماعي در دههي ۲۰۱۰ اهميت خود را بيش از هميشه به كسبوكارها ثابت كردند. سيلزفورس بهعنوان شركتي با خدمات B2B بايد اين بخش از نيازهاي كسبوكارها را نيز رفع ميكرد. درنتيجه آنها پلتفرم نظارت بر شبكههاي اجتماعي Radian 6 را خريداري كردند و آن را به Social.com تغيير نام دادند. مشتريان سيلزفورس با استفاده از سرويس جديد ميتوانستند دادههاي رسانههاي اجتماعي خود را با دادههاي CRM تركيب و هماهنگ كنند.
شركتي بهنام Rypple در حوزهي خدمات مخصوص كسبوكارها در سال ۲۰۰۸ ثبت شد. آنها ميخواستند سرويسي براي اظهارانديشه متخصصين ناشناس و آسان در محيط شركت ارائه كنند. در ميان نخستين مشتريان سرويس ريپل، بزرگاني همچون موزيلا، فيسبوك و لينكدين قرار داشتند. بهعلاوه آنها سرويسهايي اختصاصي را هم براي اسپاتيفاي و فيسبوك توسعه دادند. سيلزفورس در سال ۲۰۱۱ تصميم به خريد ريپل را رسانهاي كرد كه در سال ۲۰۱۲ هم انجام شد. در همان سال ريپل به Work.com تغيير نام داد و هنوز هم بههمين نام فعاليت ميكند.
در سال ۲۰۱۳ ركورد دو ميليون دانلود و نصب اپليكيشن در AppExchange ثبت شد كه نشانهاي از موفقيت پلتفرم سيلزفورس بود. آنها ديگر تنها يك شركت CRM نبودند و بهعنوان بازيگري قابل احترام در حوزهي خدمات پلتفرمي شناخته شدند.
طراحيهاي اوليهي Salesforce.com
در همان سال ۲۰۱۳ سومين خريد بزرگ تاريخ سيلزفورس انجام شد. آنها سرويس ارائهي خدمات رايانامه ExactTarget را به مبلغ ۲/۵ ميليارد دلار خريداري كردند. با اين خريد، سرويس Pardot هم به زيرمجموعههاي سيلزفورس اضافه شد. اگزكتتارگت پس از ملحق شدن به سيلزفورس به The Marketing Cloud تغيير نام داد كه امروز هم از ستونهاي اصلي فعاليت شركت محسوب ميشود. سرويس Pardot هم امروز بهعنوان زيرمجموعهاي از سيلزفورس با تمركز روي اتوماسيون خدمات بازاريابي B2B فعاليت ميكند.
سيلزفورس فرهنگ خدمات ابري را در جهان نهادينه كرد
سيلزفورس پس از ۱۰ سال فعاليت و موفقيت در بازاريابي CRM، اشتياق و تمايل به خدمات ابري را بهخوبي در جامعهي متخصصان ايجاد كرده بود. پس از مدتي فعاليت در توسعهي اپليكيشنهاي ابري، نوبت به توسعهي چشمانداز خدمات ابري و تشويق هرچه بيشتر توسعهدهندهها به فعاليت در آن رسيد. درنتيجه PaaS بهلطف سيلزفورس بيش از هميشه شهرت و محبوبيت يافت و توسعهدهندهها حداكثر تلاش خود را براي عرضهي اپليكيشن در آن بهكار گرفتند. بههرحال فعاليتهاي استارتاپ مارك بنيوف نقشي حياتي در توسعهي فرهنگسازي ابري داشت. آلن پلز شارپ از Digital Clarity Group دربارهي وضعيت آن سالها گفته بود:
نرمافزارها و سرويسهاي سنتي تلاشهاي متعددي براي موفقيت در مدل ابري داشتند و عموما شكستهاي بزرگي را متحمل شدند. دراينميان سرويس بازي كه خدمات تبادل اپليكيشن بهصورت B2B را به توسعهدهندهها بدهند، منجر به افزايش شديد تعداد اپليكيشنهاي در دسترس ميشود.
پلتفرم سيلزفورس، ارزش افزودهي اين شركت را با شدت زيادي افزايش داد. آنها علاوهبر ارائهي سرويسهاي ابري، به كسبوكارها امكان ميدادند تا اپليكيشنهاي اختصاصي خود را در اين فضا توسعه دهند. درنتيجه كانالهاي درآمدي نيز چندبرابر ميشد. مدلهاي هزينهاي آنها و كاهش ارزش قابلتوجه نيز هر كسبوكاري را متقاعد به استفاده از پلتفرم ميكرد. در بخشي از مدل درآمدي، با افزايش متخصصان و درآمد اپليكيشنهاي داخلي، سيلزفورس نيز درآمد بيشتري كسب ميكرد كه نشاندهندهي استراتژي صحيح ارزشگذاري در فضاي سرويسهاي الكترونيك بود.
رونمايي از Force.com
توسعهي كانالهاي درآمدي به سرويسهاي متنوع باعث ميشد تا روند افزايش درآمد سيلزفورس از ميانگين بازار سريعتر باشد. آنها چند مركز درآمدي داشتند كه هركدام با مدلي مستقل، پولها را به سمت شركت سرازير ميكرد. كانالهاي نرمافزار CRM، سرويسهاي Force.com ،Data.com ،Desk.com و Social.com همگي درآمد قابل توجهي را به شركت اضافه ميكردند.
در سال ۲۰۱۴ برنامهي بازاريابي و توسعهي بزرگي بهنام New Industries Strategy توسط سيلزفورس انجام شد. هدف از اجراي برنامه، گسترش بازارهاي هدف و بهنوعي توسعهي عمودي شركت بود. در برنامهي مذكور، ۶ صنعت جديد جهاني ازجمله بهداشت و سلامت، ميزبان سيلزفورس شدند.
طراحي بهينهي سيلزفورس در سمت متخصص، هميشه يكي از مزيتهاي اين شركت دربرابر رقبا بود. آنها در سال ۲۰۱۴ اين بخش از طراحي خود را بهصورت عمومي و بهنام Lightning معرفي كردند. فريمورك لايتنينگ براساس طراحي بهكمك تركيب قطعات كار ميكند و اپليكيشن موبايل سيلزفورس هم بهكمك همان توسعه يافت. در سال ۲۰۱۵ نسخهي بهينهسازيشدهي پلتفرم بهنام Lightning Design System معرفي شد كه پلتفرمي HTML با طراحي CSS اوليه به متخصص عرضه ميكند. فريمورك به مشتريان كمك ميكند كه قطعات طراحي مورد نياز خود را بسازند يا قطعاتي براي فروش در AppExchange توسعه دهند.
سرويس Einstein
سيلزفورس با هدف توسعهي ابزارهاي طراحي خود، سرويس Lightning App Builder را براساس لايتنينگ توسعه داد كه براي توسعهي سريع اپليكيشنهاي تحت وب متخصصد دارد. از سال ۲۰۱۶ رابط متخصصي جديدي بهنام Lightning Experience در سيلزفورس شروع به كار كرد كه از آن پس همهي اپليكيشنهاي موجود در اپ اكسچنج ملزم به رعايت استانداردهاي آن شدند. البته شركت راهكارهايي براي مهاجرت اپليكيشنها به سرويس جديد هم ارائه كرد.
رويكرد سيلزفورس، بزرگان دنياي فناوري را به فضاي ابري كشاند
با نزديك شدن به پانزدهمين سال فعاليت سيلزفورس، آنها از يك محصول اوليهي CRM به كانالهاي متعددي براي خدمترساني به مشتريان رسيده بودند. درواقع CRM به نقطهي شروعي بدل شده بود كه درنهايت به چشمانداز مورد انديشه متخصصين بنيوف و شركتش ميانجاميد: دنياي بدون نرمافزار با خدماتي كه كاملا در فضاي ابري ارائه ميشوند.
سالهاي اخير و وضعيت كنوني سيلزفورس
سيلزفورس پس از ۱۵ سال فعاليت به فرمانرواي بازاري تبديل شد كه مهر پيشگامي آن را بر پيشاني داشت. توسعه در سالهاي فعاليت، منجر به ظهور رقباي كوچك و بزرگ هم شده بود كه از ميان آنها ميتوان به استارتاپهاي متعدد و همچنين شركتهاي با سابقهاي همچون مايكروسافت و اوراكل اشاره كرد.
طراحي اوليهي سرويس اپكس
افزايش رقابت باعث تغيير استراتژي سيلزفورس در سالهاي اخير شد. سيلزفورس ديگر بهجاي حمايت و همراهي از شركتهاي جديد SaaS، به رقابت مستقيم با آنهايي ميپردازد كه مانع رشدش ميشوند. شركت بنيوف ديگر روي توسعهي ابزارها، منابع و جامعهي متخصصي در فضاهاي پر از رقيب متمركز نيست. آنها در عوض به توسعهي ابزارهاي موجود خود در رقابت با شركتهاي ديگر ميپردازند.
رويكرد جديد سيلزفورس منجر به گسترش عمودي و افقي ساختارهاي شركت شد. آنها در چند سال اخير با بهكارگيري جديدترين ابزارها و فناوريهاي روي توسعهي ابزارهاي CRM خود متمركز شدهاند تا خدمات را به مشتريان با همهي ابعاد ارائه كنند. در راستاي همين برنامههاي سرويسي بهنام SalesforceIQ معرفي شد كه بهعنوان ابزار CRM براي شركتهاي كوچك شناخته ميشود.
سيلزفورس در سالهاي ابتدايي توسعه تمركز زيادي روي شركتهاي بزرگ داشت و بازار SMB يا كسبوكارهاي كوچك و متوسط را رها كرده بود. آنها پس از چندين سال فعاليت با خريد RelateIQ و تغييرنام آن به SalesforceIQ به بازار كوچكتر ورود كردند. شركت جديد همان چشماندازهاي سال ۱۹۹۹ سيلزفورس را داشت. راهكاري آسان و سريع كه يك تيم كوچك ميتوانست بهراحتي و در تجربهي اوليهي رايگان، از آن استفاده كند.
طراحي كنوني سرويس لايتنينگ
خريد و ادغامها در سالهاي اخير هم براي توسعهي خدمات سيلزفورس ادامه داشتهاند. آنها سرويس Quip را در سال ۲۰۱۶ خريداري كردند كه در حوزهي نرمافزارهاي متخصصدي فعاليت ميكند. از خدمات كويپ ميتوان به امكان ساخت اسناد متني و صفحات گسترده اشاره كرد كه بهصورت مستقيم با مايكروسافت آفيس و گوگل داكس رقابت ميكند. در همان سال پلتفرم تجارت الكترونيك Demandware هم به ارزش ۲/۸۶ ميليارد دلار خريداري شد كه امكان ارائهي خدمات تجارت اكترونيك را در فضاي ابري Salesforce Suite به مشتريان هدف ميدهد.
سال ۲۰۱۶ را ميتوان سال اوج خريد و ادغامهاي سيلزفورس دانست. آنها سرويس خدمات CPQ بهنام SteelBrick را هم در اين سال خريداري كردند. بهعلاوه سرويس جديدي بهنام The Health Cloud معرفي شد كه با هدف بهبود ارائهي اپليكيشنهاي ابري در حوزهي سلامت فعاليت ميكند.
هوش مصنوعي از حوزههاي پرطرفدار اين سالها محسوب ميشود كه غول خدمات مشتري سيلزفورس هم از آن عقب نماند. آنها در سال ۲۰۱۶ فناوري Salesforce Einstein را توسعه دادند كه ظرفيتهاي هوش مصنوعي را به مجموعهي بزرگ محصولات شركت اضافه ميكند. با استفاده از فناوري جديد، پلتفرم Force.com قابليت بهرهبرداري از اپليكيشنهاي مبتني بر هوش مصنوعي را پيدا ميكند. معرفي فناوري جديد از سوي سيلزفورس همزمان با معرفي سرويس مشابه از سوي اوراكل و مايكروسافت صورت گرفت كه نشان از رقابت شديد در اين حوزه است.
توسعهي اپليكيشنها با كاراييهاي منحصربهفرد و اختصاصي، از برنامههاي مهم سيلزفورس در سالهاي اخير بود. چنين اپليكيشنهاي، مشتريان را با اهداف متنوع هدف قرار ميدهند و پس از جذب اوليه، امكان فروش سرويسهاي ديگر را هم فراهم ميكنند.
در سال ۲۰۱۷ فوربز بار ديگر سيلزفورس را نوآورترين شركت جهان ناميد. يك سال بعد تغيير مكانهاي اساسي براي متخصصان شركت ايجاد شد و همهي آنها از دفاتر متفرقه به برج سيلزفورس منتقل شدند. در ماه مارس همان سال، بزرگترين خريد تاريخ شركت به مبلغ ۶/۵ ميليارد دلار انجام شد و MuleSoft به زيرمجموعهي سيلزفورس پيوست.
سرويس myTrailhead يكي ديگر از جديدترين خدمات سيلزفورس براي كسبوكارها است كه در سال ۲۰۱۷ معرفي شد و در سال ۲۰۱۹ شروع به كار كرد. مايتريلهد بهعنوان يك پلتفرم يادگيريي فعاليت ميكند كه امكان شخصيسازي يادگيريها را نيز به مشتريان ارائه ميكند. در اين سرويس محتواي يادگيريي مرتبط با موضوع كاري مشتريان ارائه ميشود و همچنين، امكان توليد و توزيع محتواي يادگيريي توسط خود سازمانها هم در آن وجود دارد.
فناوري بلاكچين از جديدترين حوزههاي فعاليت سيلزفورس است
فناوري بلاك چين در مجموعهي فناوريهاي پركاربرد و مشهور سالهاي اخير در حوزهي نرمافزار و سختافزار محسوب ميشود. سيلزفورس بهعنوان يك شركت نرمافزاري معتبر ظرفيتهاي اين فناوري را درك ميكند و برنامههايي جدي براي توسعه در آن حوزه دارد. آنها در ماه مه سل ۲۰۱۹ از پلتفرم بلاكچين خود رونمايي كردند كه بهعنوان شبكهاي زيرساختي براي توسعهي اپليكيشنهاي مرتبط با CRM متخصصد خواهد داشت.
سيلزفورس علاوهبر دفتر مركزي سان فرانسيسكو، در شهرهاي بزرگ ديگر جهان هم مركز فعاليت دارد. از ميان آنها ميتوان به دفتر مورژ سوئيس (مديريت مناطق اروپا، خاورميانه، آفريقا و سنگاپور)، هند (مديريت آسيا-اقيانوسيه به جز ژاپن) و توكيو اشاره كرد. دفاتر بزرگ مديريت ديگر در شهرهاي تورنتو، شيكاگو، نيويورك سيتي، لندن، سيدني، دوبلين و بسياري شهرهاي بزرگ ديگر در آمريكا مشغول به فعاليت هستند.
سيلزفورس علاوهبر فعاليتهاي توسعهاي خود، سرمايهگذاريهاي متعددي را هم در دنياي فناوري انجام ميدهد. آنها در سال ۲۰۰۹ و در واكنش به بحران مالي آن زمان، در شركتهاي طرف قرارداد خود سرمايهگذار كردند. اين برنامهي سرمايهگذاري بعدا به Salesforce Ventures تبديل شد و در سال ۲۰۱۴ صندوقي بهنام Salesforce1 را با هدف سرمايهگذري در استارتاپهاي فعال در حوزهي موبايل معرفي كرد.
مجموع سرمايهگذاريهاي سيلزفورس تا سال ۲۰۱۸ به ۱/۲ ميليارد دلار در ۲۷۵ شركت رسيد كه حوزههاي متنوعي را هم پوشش ميدهد. از ميان حوزههاي فعاليت صندوق سرمايهگذاري ميتوان به ذخيرهسازي ابري، هوش مصنوعي، امنيت، نرمافزار و موارد ديگر اشاره كرد. در ميان برترين شركتهاي هدف سيلزفورس اسامي مهمي همچون Domo ،SurveyMonkey ،Twilio ،Dropbox و DocuSign به چشم ميخورند.
در حال حاضر مارك بنيوف بهعنوان رئيس هيئت مديره و مديرعامل كمكي سيلزفورس دركنار كيث بلاك مشغول به كار است. آخرين آمارها از سال ۲۰۱۹، درآمد شركت را ۱۳/۲۸ ميليارد دلار بيان ميكنند. تعداد متخصصان سيلزفورس نيز ۳۵ هزار نفر بيان ميشود. برند Salesforce نيز طبق رتبهبندي اينتربرند در جايگاه ۷۵ برترين برندهاي جهان قرار ميگيرد. بنيوف هنوز برنامههاي بسيار بزرگي براي شركتش در سر دارد و ميخواهد سيلزفورس را تا سال ۲۰۳۴ به شركتي ۶۰ ميليارد دلاري تبديل كند.
هم انديشي ها