چرا خودروهاي عضلاني آمريكا، محبوبيت دارند؟
طي گذشت ساليان دراز از زمان توليد نخستين خودرو، جهان به پيشرفت قابل ملاحظهاي در زمينه توليد اين محصول دست يافته است و در قرن جاري نيز با بهبود كيفيت ساخت، خودروهاي زيبا و قدرتمندي به بازار آمدهاند، درحاليكه ايمن، قدرتمند و همراه با آخرين فناوري روز در خدمت به سرنشين و راحتي بيشتر عمل ميكنند. اما با وجود اين پيشرفتها هنوز هم، بسياري افراد ترجيح ميدهند از خودروهاي عضلاني استفاده كنند. خودروهايي كه ظاهر درشت، خشن و البته قديمي دارند، اما دذ قرن بيست و يك، همچنان داراي محبوبيت هستند.
اما خودروهاي عضلاني چه خصوصياتي دارند كه باعث ميشود افراد به آن علاقه داشته و در ميان طيف گستردهاي از خودروهاي مدرن به خريد آن تمايل داشته باشند. خودروهاي عضلاني خشن، پر سروصدا و بيش از حد بزرگ هستند. شايد از انديشه متخصصينات اقتصادي، هيچوقت اقدام به خريد اين خودروها نكنيد، اما واقعيت اين است كه بسياري مردم جهان، عاشق خودروهاي عضلاني آمريكايي هستند.
عبارت "supercar" را در گوگل تايپ كنيد و با تصاويري از خودروهاي پر زرقوبرق، نمايشگاههاي خودرو و ركوردهاي پيست بمباران خواهيد شد. چرا؟ اگر ميخواهيد يك خودروي فوق سريع داشته باشيد بهتر است يك بوگاتي ويرون يا مكلارن F1 خريداري كنيد. اگر ميخواهيد سوپراسپرت گرانارزش به خانه ببريد، لامبورگيني اونتادور ميخريد و اگر از اسپرتهاي آلماني لذت ميبريد و به اين خودروها اعتماد نداريد، بهتر است پورشه 911 بخريد. اما وقتي به فورد موستانگ ميرسيم، مفهوم ديگري از جذابيت ديده ميشود. به انديشه متخصصين ميرسد كه زيبايي خودروهاي عضلاني، تاحدودي فلسفي است و چندان مكانيكي محسوب نميشود.
فضاي داخلي لافراري (LaFerrari) نشاندهنده قدرت و ابهت آن است، كه نياز اين سوپراسپرت را به رقابت، نشان ميدهد. از سوي ديگر، فضاي داخلي فورد موستانگ بيشتر مشابه كابين خلبان هواپيماي ايرباس A380 در مسير جزاير هاوايي است.
به طور خلاصه، مهم نيست كه چه خودرويي ميخريد اما بسيار اهميت دارد كه چگونه از خودرو استفاده ميكنيد. لافراري براي كساني است كه ميخواهند بر جامعه مدرن امروزي تسلط داشته باشند و البته فخرفروشي كنند، در حالي كه فورد موستانگ بيشتر به طبيعت آرمانگراي خريدار احترام ميگذارد؛ اين خودرو به تمايل افراد براي رها شدن از كار سخت روزانه و انس بيشتر با محيط، بازگشت به دوران گذشته و خاطرات نوستالژيك پاسخ مناسبي ميدهد.
خودروهاي عضلاني آمريكايي از زماني وجود داشتند كه نوع روغن موتور اهميت نداشت، وقتي كه خرسهاي قطبي هنوز يخ داشتند و زماني كه فاصلهي خانه تا محل كار، اهميت كمي داشت. در آن زمان، نزديكترين مركز تفريحات، ۵۰ كيلومتر دورتر از محل زندگي افراد بود. در حالي كه زنوو (Zenvo) و پاگاني ما را به دنياي آينده سوق ميدهند، خودروهاي ساخت فورد و دوج اجازه ميدهند كه دوباره به دنياي امن و آرام گذشته برگرديم.
اگر اين دلايل كافي نيستند، جالب است بدانيد هنوز هم خودروهاي عضلاني جاليواني مناسبي براي قرار دادن نوشيدني دارند، پيشرانههاي قدرتمندي براي غرش در جادههاي بين شهري و بدنه بسيار مستحكمي كه در برابر تصادفات از سرنشين محافظت ميكنند. البته افرادي هم وجود دارند كه از پتانسيل خودروي عضلاني براي قانونشكني استفاده ميكنند و در جاده از حداكثر سرعت لذتبخش آن استفاده كافي ميبرند.
شايد ديدن تصاويري از خودروهاي خشمگين و قدرتمند عضلاني آمريكايي بتواند ايدهي مناسبي براي مقاومت در مقابل دنياي مملو از محدوديت، روزمرگي و تعلقات بيهوده فراهم كند. به هر حال دنياي قرن بيست و يكم با سرعت زيادي به سمت پيشرفت و نوآوري ميتازد و شايد روزي برسد كه خودروهاي عضلاني امروزي، به خاطرات نوستالژيك تبديل شوند.
هم انديشي ها