نگاهي عميق به مدلهاي مختلف نسل اول فورد موستانگ
۵۰ سال پيش، خودروساز آمريكايي فورد با هدف توليد خودرويي خوشارزش و مناسب براي نيازهاي همه، نام موستانگ (تلفظ صحيح انگليسي ماستنگ، Mustang) را مطرح كرد. بهطور دقيقتر، ۲۹ فروردين سال جاري تولد ۵۵ سالگي فورد موستانگ بود.
موستانگ مدرن با مدل دههي ۱۹۶۰ بسيار متفاوت است؛ در چند سال اخير محصول اصيل فورد پرفروشترين خودروي اسپرت (كلاس كوپه) در جهان بوده است و بهويژه چينيها علاقهي خاصي به اين مدل دارند. البته فروش بالاي موستانگ جديد بهمعني محبوب نبودن مدل كلاسيك نيست؛ بلكه نسل اول موستانگ در دهههاي ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ هنوز هم يكي از پرطرفدارترين خودروهاي قديمي ساخت آمريكا شمرده ميشود.
زمانيكه اولين مدل از فورد موستانگ رونمايي شد، ارزش بنزين بسيار پايين بود و انواع خودروهاي اسپرت از برندهاي مختلف مثل نقل ونبات در آمريكا فروخته ميشدند. فورد خودرويي با كلاس و سطح جديدي به بازار آورد و زمانيكه شركتهاي ديگر براي رقابت وارد ميدان شدند، شور خاصي در صنعت خودروسازي ايجاد شد. فورد موستانگ امروز به پنج دهه اصالتش افتخار ميكند و با تكيه بر پيشرانهي V8، هر روز به شمار طرفدارانش افزوده ميشود. در اين مقاله قصد داريم نسل اول موستانگ و بهترين مدلهايش را مطالعه كنيم؛ اولين موستانگ چه داستاني داشت؟
سال ۱۹۶۲؛ اولين مدل مفهومي موستانگ
اولين مدل مفهومي از موستانگ شباهت بسيار كمي با نمونهي نهايي و توليدي داشت. مدل مفهومي يك موستانگ، خودرويي دوسرنشينه با پيشرانهي ۴ سيلندر V شكل ۱/۵ ليتري بود؛ اين مدل موتورمياني براي پر كردن شكاف بين شورولت كوروت و كارتينگ و شركت در مسابقات گروه ۹ فدراسيون جهاني اتومبيلراني (FIA) با نظارت كميتهي ويژهي مقامات فورد و سرپرستي ليدو آنتوني اياكوكا طرحي شده بود. موستانگ قرار بود كه خودرويي متفاوت در عملكرد متخصص، طراحي و متخصصدي بودن باشد؛ اين مورد را ميتوان از پيشرانهي كوچك V4 با قدرتهاي ۸۹ و ۱۰۹ اسببخار و بدنهي آلومينيومي درك كرد. در طول ۱۰۰ روز تلاش، دو دستگاه از اولين مدل مفهومي موستانگ توليد شد؛ يك مدل نمايشي فايبرگلس بدون پيشرانه و يك مدل آماده براي آزمايش ميداني. نمايش عمومي مدل مفهومي يك موستانگ در گرنپري فرمول يك سال ۱۹۶۲ انجام شد؛ پيش از برگزاري مسابقه، دن گِرني يك دور پشت فرمان موستانگ مفهومي در پيست واتكينز گلن رانندگي كرد. گرني اشاره كرد كه بيش از ۱۹۰ كيلومتربرساعت با موستانگ مفهومي سرعت گرفته است؛ اين گفتهي رانندهي آمريكايي فرمول يك باعث شد تا رسانههاي مختلف از احتمال رقابت فورد با شورولت كوروت خبر دهند، همان واكنشي كه اياكوكا انتظارش را داشت. مقامات فورد طرح دوسرنشين بودن موستانگ را براي فروش بيشتر مناسب ندانستند؛ بنابراين برنامهريزي براي طراحي و توليد مدل مفهومي دوم آغاز شد.
سال ۱۹۶۳؛ دومين مدل مفهومي موستانگ
تيم طراحي و مهندسي فورد در دومين مدل مفهومي موستانگ با نام رسمي Mustang II، تغييرات مهمي ايجاد كردند. براساس خواستهي مقامات فورد، موستانگ دوم حالا با ظرفيت ۲+۲ سرنشين همراه بود و از طرح موتورجلو-محورعقب استفاده ميكرد كه امتحانش را در خودروسازي پس داده بود. مدل مفهومي دوم از انديشه متخصصين طراحي شباهت بيشتري به مدل توليدي داشت؛ چراغهاي عقب و شيارهاي كنار پنجره دقيقا همانند مدل ۱۹۶۴ بود. پيشرانهي V8 با حجم ۴/۷ ليتر هم نشانهاي ديگر از قصد جدي فورد براي توليد موستانگ بود. مدل مفهومي دوم موستانگ هم مشابه نمونهي اول در گرنپري فرمول يك آمريكا (سال ۱۹۶۳) بهنمايش عمومي گذاشته شد. مدلهاي مفهومي يك و دو موستانگ در موزههاي هنري فورد و ديترويت نگهداري ميشوند.
سال ۱۹۶۴؛ اولين نسل از فورد موستانگ رونمايي شد
رونمايي موستانگ در نمايشگاه نيويورك بسيار باشكوه بود؛ نزديك به دو سال بود كه آمريكاييها انتظار محصول جديد فورد را ميكشيدند اما فروش ۲۲,۰۰۰ دستگاه تنها در ۲۴ ساعت پس از رونمايي، فراتر از انتظار همه بود. درواقع مقامات فورد انتظار داشتند كه موستانگ در سال اول توليد تا ۱۰۰ هزار دستگاه فروش داشته باشد كه تنها در روز اول عرضه، يك چهارم اين هدف بهنتيجه رسيد. تقاضا براي موستانگ بهقدري بالا بود كه علاوهبر خط توليد ميشيگان دركنار مدل فالكون، كارخانههاي كاليفرنيا و نيورجرزي هم در اختيار محصول جديد فورد قرار گرفتند. موستانگ ۱۹۶۴ با پيشرانهي ۶ سيلندر خطي و قدرت ۱۰۱ اسببخار دركنار سه پيشرانهي ۸ سيلندر V شكل با قدرتهاي ۱۶۴ و ۲۱۰ و ۲۷۱ اسببخار فروخته شد؛ در سال ۱۹۶۵، نزديك به ۳۵ درصد از موستانگهاي فروختهشده به پيشرانهي ۶ سيلندر مجهز بودند. در سال دوم عرضه، تقاضا براي موستانگ ۶ سيلندر به ۴۲ درصد رسيد. ظرفيت توليد اول و بدون بازطراحي موستانگ از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۶ بود كه در اين مدت، نسخههاي ديگري هم از محصول جذاب فورد رونمايي شدند.
سال ۱۹۶۴؛ موستانگ با طرفيت دو سرنشين
مقامات فورد توليد موستانگ در مدلهاي كوپه، كروك و فستبك را تأييد كرده بودند اما از طرفي دستِ تيم طراحي را باز گذاشتند تا نسخههاي خاصتر را هم ارائه كنند. هدف مديران ارشد فورد اين بود كه اگر به تنوع و جذب بيشتري مشتري نياز بود، طرح توليد موستانگِ متفاوت، آماده باشد. در انواع طرحهاي پيشنهادي، مدل دو سرنشين موستانگ و بازگشت به مدل مفهومي يك، طرفداران زيادي داشت؛ البته تنها يك نسخه تأييد شد و از طرفي تنها در نسخهي پروتوتايپ باقي ماند. موستانگ دوسرنشينه ساخت شركت DST حدود ۴۰/۵ سانتيمتر طول كمتري از مدل استاندارد داشت و به «Shorty Mustang» معروف است. ويژگي ديگر اين نسخه، استفاده از فايبرگلس در تمام بخشهاي بدنه بود؛ فورد اين مدل ويژه را در همايشهاي معتبري بهنمايش گذاشت و همين مورد باعث شد تا شايعهي توليد موستانگ منحصربهفرد با ظرفيت دو سرنشين قوت بگيرد. اما اين مدل كه امروز با نام مدل مفهومي سوم موستانگ هم مشهور است، هيچوقت به توليد نرسيد. جالب اين است كه طراح اين مدل كه بهصورت قراردادي با خودروساز آمريكايي همكاري ميكرد، موستانگ مورد علاقهاش را در يك انبار بدون اطلاع مقامات فورد مخفي كرد؛ پس از چند ماه جستوجو، بازرسانِ فورد، موستانگ مخفيشده را پيدا كردند و سرانجام در اختيار يك شركت بيمه قرار دادند. با اينكه موستانگ مفهومي و خاص نبايد به فروش عمومي گذاشته ميشد، اما امروز در اختيار يك شخص حقيقي قرار دارد و داستان فروشش بهطور دقيق اعلام نشده است.
سال ۱۹۶۵؛ موستانگ با طرح سدان و دو ديفرانسيل
بازار محصول جديد فورد در اواسط دههي ۱۹۶۰ ميلادي تا جايي پرشور بود كه احتمال توليد مدل سدان موستانگ هم مطرح شد. فورد در سال ۱۹۶۵ براي موستانگ ۵۱۸,۲۵۲ مشتري پيدا كرده بود و تقاضا همچنان بالا بود؛ علاقهمندي مردم باعث شد تا مقامات فورد بهفكر توليد مدلي متفاوت و جديد از موستانگ باشند. تيم طراحي فورد برنامههاي اوليه براي به واقعيت پيوستن موستانگ سدان را آغاز كرد؛ نمونهي آزمايشي موستانگ چهاردر توليد شد اما هيچوقت به مرحلهي نهايي نرسيد. جالب اين است كه تصاوير مدل آزمايشي سدان سال ۱۹۶۳ گرفته شده، بنابراين حتي پيش از رونمايي رسمي نسل اول موستانگ، توليد نسخهي چهاردر مطرح بوده است. موستانگ سدان قرار بود براساس پلتفرم مدل فالكون توليد شود و تنها عاملي كه مانع اين هدف شد، تركيب نامناسب خودروهاي چهاردر با طراحي اصيل موستانگ بود؛ از طرفي اگر موستانگ در كلاس سدان توليد ميشد بهطور رسمي با عنوان خودروي پوني (Ponycar) كه بنيانگذارش بود، فاصله ميگرفت.
بايد قبول كنيم كه فرمانپذيري موستانگ كلاسيك دربرابر خودروهاي اروپايي مقايسه كردني نيست. مديران ارشد فورد مطلعترين افراد به اين موضوع بودند بنابراين اضافه كردن سيستم انتقال قدرت را درانديشه متخصصين گرفتند. هدف اصلي، بهبود فرمانپذيري و پايداري موستانگ بهويژه در هواي باراني و جادههاي لغزنده بود؛ سال ۱۹۶۵ يك دستگاه موستانگ با پيشرانهي V8 به مركز تحقيقاتي فرگوسن در انگلستان ارسال شد تا اولين آزمايشها براي كارايي سيستم دو ديفرانسيل انجام شود. هري فرگوسن كه امروز از او بهعنوان «پدر تراكتورهاي مدرن» ياد ميشود، شركت فرگوسن را تشكيل داد و از پيشگامان طراحي سيستم انتقال قدرت چهارچرخ محرك بود. آزمايش نصب سيستم چهارچرخ محرك روي موستانگ براي بهتر كردن فرمانپذيري موفقيتآميز بود، اما مقامات فورد توسعه و توليد انبوه اين مدل را بسيار پرهزينه دانستند. اين پروژه خيلي زود لغو شد و هنوز هم خبري از موستانگ تمام چرخ محرك نيست؛ بسياري از رقباي موستانگ مثل چلنجر، امروز با سيستم تمام چرخ محرك توليد ميشوند. نصب سيستم دوديفرانسيل فرگوسن روي موستانگ ميتوانست تاريخي و بسيار مهم باشد و آمريكاييها ميتوانستند بهعنوان اولين توليدكنندهي خودروي جادهاي دو ديفرانسيل در جزوه رايگانهاي تاريخ ماندگار شوند؛ اما موستانگ ديفرانسيل عقب باقي ماند و سيستم تمام چرخ محرك فرگوسن روي خودروي زيباي جنسن FF نصب شد.
سال ۱۹۶۵؛ آغاز تركيب شلبي و موستانگ
كرول شلبي نقش مهمي در افزايش محبوبيت موستانگ داشت. زمانيكه شلبي براي اولينبار محصول جديد فورد را ديد، تنها به ارتقاء و تيونينگ موستانگ فكر ميكرد. فورد موستانگ خودرويي عضلاني نبود، بنابراين ابعاد و وزنش كوچكتر و كمتر از نمونههاي تمام عضلاني آمريكايي بود؛ ازطرفي شلبي كه توليد مدل كبرا را در كارنامه داشت، كاملاً با پيشرانهي فورد آشنا بود. اولين مدل از شلبي موستانگ تاريخ، سال ۱۹۶۵ با كد GT350 توليد شد؛ اين مدل از پيشرانهي ۸ سيلندر V شكل ۴/۷ ليتري استفاده ميكرد كه بهعنوان آپشن در فورد موستانگ فروخته ميشد؛ قدرت شلبي GT350 بهلطف متخصصاتور سفارشي و بزرگتر به ۳۰۶ اسببخار ميرسيد كه ۳۵ اسببخار بيشتر از موستانگ V8 استاندارد بود. مهندسي شلبي تنها در افزايش قدرت پيشرانه خلاصه نميشد و GT350 با تنظيمات سفارشي سيستم تعليق و فرمان همراه بود. رينگهاي سفارشي ۱۵ اينچي و طرح سفيد و آبي بدنه از ديگر تغييرات شلبي براي موستانگ بودند. شلبي GT350 از لحاظ عملكرد متخصص بين دو كلاس خودروهاي جادهاي و مسابقهاي قرار ميگرفت؛ اين مدل ماندگار با ارزش پايه ۴,۵۴۷ دلار (حدود ۳۶,۰۰۰ دلار به نرخ و تورم ۲۰۱۹) تنها به نمايندگيهاي معتبر فورد فروخته ميشد.
سال ۱۹۶۶؛ موستانگ GT350H اجارهاي و مدل استيشن
همكاري سه برند فورد، شلبي و هرتز (Hertz) بسيار عجيب بود. مدل GT350H بهطور ويژه براي شركت اجارهي خودرو هرتز توليد شد تا همه با كمترين هزينهي ممكن تجربهي رانندگي با اولين خودروي پوني جهان را داشته باشند. شلبي در اين مدل هم از پيشرانهي ۴/۷ ليتري با قدرت ۳۰۶ اسببخار استفاده كرد؛ موستانگ GT350H با طرح ويژهي بدنه و لوگوي شركت هرتز، تفاوت زيادي با شلبي GT350 نداشت. هدف اصلي توليد ۱۰۰۱ دستگاه موستانگ GT350H و توزيع در نمايندگيهاي مختلف هرتز در سراسر آمريكا، بازاريابي و جذب مشتري براي مدل شلبي موستانگ GT350 بود. مقامات فورد پيشبيني ميكردند كه پس از اجارهي اين مدل و تجربهي رانندگي با GT350H، تقاضا براي موستانگ بيشتر خواهد شد. در سال ۱۹۶۶، موستانگ GT350H به تمام افرادي كه بالاي ۲۵ سال بودند، با مبلغ ۱۷ دلار در يك روز ( به نرخ امروز حدود ۱۳۰ دلار) يا ۱۷ سنت در هر يك مايل مسافت (۱/۶ كيلومتر) اجاره داده ميشد. پروژهي موستانگ اجارهاي درست مانند پيشبيني مديران ارشد فورد پيش نرفت؛ محبوبيت موستانگ بيشتر شد، اما علاقهمندان GT350H را راهي ارزانارزش براي بهدست آوردن خودروي مسابقهاي درانديشه متخصصين گرفتند. بسياري از افراد برنامهي ويژهاي براي موستانگ اجارهاي داشتند؛ پس از پرداخت مبلغي كم و دراختيار گرفتن GT350H، برخي افراد پيشرانهاي قدرتمندتر از شلبي را روي موستانگ نصب و در مسابقات شركت ميكردند. پس از پايان مسابقه، پيشرانهي اصلي دوباره روي GT350H نصب و بدون اشكال تحويل نمايندگي هرتز ميشد. درهر صورت GT350H مدل موفقي در تاريخ موستانگ بود، بهطوري اين كد در دو نسخهي ديگر در نسلهاي بعد هم عرضه شد.
پس از گذشت دو سال از توليد موستانگ و حذف طرح سدان، تعدادي از مديران فورد بهفكر عرضهي مدلي جادارتر افتادند. تيم طراحي فورد، مدل شوتينگ بريك با دو در را پيشنهاد دادند. اما باز هم تنها يك مدل آزمايشي از موستانگ شوتينگ بريك ساخته شد و اين پروژه لغو شد. مدل پروتوتايپ موستانگ استيشن در طول ۱۱ ماه در شركت ايتاليايي Construzione Automobili Intermeccanica طراحي و توليد شد؛ مقامات فورد توليد اين مدل را بهدليل تمركز بيشتر بر نسخههاي جديد كوپه، فستبك و كروك تأييد نكردند.
سال ۱۹۶۷؛ قدرت بيشتر براي موستانگ
در پايان سال ۱۹۶۶، فروش موستانگ روند نزولي گرفت و بهزودي رقباي قدرتمندتر از راه رسيدند. فورد براي جلوگيري از فروش كمتر، عرضهي نسخههاي توليد محدود و ويژه براي مناطق و ايالتهاي مختلف آمريكا را درانديشه متخصصين گرفت. اولين مدل ويژه، موستانگ با كد High Country Special با سه رنگ اختصاصي سبز، طلايي و آبي بود كه تنها در ايالت كلرادو فروخته شد؛ اين نسخه در سالهاي ۱۹۶۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۶۸ در تعداد محدود عرضه شد. سال ۱۹۷۶ بود كه شورولت، پونتياك و داج محصولات جديدشان براي رقابت با موستانگ را رونمايي كردند. پيش از بازطراحي موستانگ، فورد ابتدا پيشرانهي ۶/۴ ليتري با قدرت ۳۲۰ اسببخار را ارائه كرد؛ ارزش موستانگ با پيشرانهي جديد، ۲۶۴ دلار (حدود ۲,۰۰۰ دلار به نرخ ۲۰۱۹) بيشتر شد. داستان قدرت بيشتر براي موستانگ با مدل شلبي GT500 به فصل جديدي رسيد؛ اين مدل در سال ۱۹۶۷ معرفي شد و شلبي GT350 را بهعنوان قدرتمندترين نسخه از موستانگ كنار زد. شلبي GT500 از پيشرانهي ۸ سيلندر V شكل ۷ ليتري كبرا با قدرت ۳۵۵ اسببخار در ۵۴۰۰ دوربردقيقه استفاده ميكرد. از ويژگيهاي ظاهري مهم ديگر اين نسخه كه تفاوت بيشتري بين مدلهاي استاندارد و قدرتمند موستانگ ايجاد كرد، طرح سفارشي دركنار دريچه هواي بزرگ روي كاپوت بود.
درحالي كه شلبي مدل GT500 را رونمايي ميكرد، نسخهاي ويژه از موستانگ پشت درهاي بسته در حال توسعه بود. شلبي بهسفارش تايرسازي گوديِر (Goodyear) براي آزمايش لاستيكهاي جديدش، مدلي بسيار قدرتمند از موستانگ را بر پايهي GT500 توليد كرد. كد مخصوص اين نسخه سوپر اسنيك (Super Snake) بود و از پيشرانهي ۵۲۰ اسب بخاري V8 دركنار ترمزهاي سفارشي و تايرهاي گودير استفاده ميكرد. زمانيكه موستانگ شلبي سوپراسنيك در آزمايشهاي گودير نهايت سرعت بيش از ۲۷۰ كيلومتربرساعت را ثبت كرد، احتمال توليد نهايي و فروش عمومي اين مدل در ۵۰ دستگاه مطرح شد. تيم مهندسي شلبي ارزش نهايي سوپراسنيك را حدود ۸,۰۰۰ دلار تخمين ميزد؛ از طرفي مقامات فورد هم با پروژههاي پرهزينه مخالف بودند، بنابراين توليد محدود سوپراسنيك ۱۹۶۷ لغو شد و تنها يك مدل آزمايشي و تكنمونه باقي ماند. كد سوپراسنيك در نسلهاي بعدي موستانگ سالهاي ۲۰۰۷ و ۲۰۱۸ احيا شد و جزو قدرتمندترين محصولات فورد است. سوپراسنيك كلاسيك امروز تا ۱/۳ ميليون دلار ارزش ميخورد.
سال ۱۹۶۸؛ پيشرانهي بزرگ براي موستانگ
همكاري شلبي و فورد باز هم ادامه يافت تا نسخهاي ديگر با كد GT500KR عرضه شود؛ كد KR بهمعني سلطان جاده (Kind of the Road) بود. موستانگ شلبي GT500KR در نمايشگاه خودرو نيويورك سال ۱۹۶۷ رونمايي و بهعنوان جايگزين GT500 استاندارد معرفي شد. پيشرانهي اين مدل نمونهي ۷ ليتري V8 كبرا اما اين بار با قدرت ۴۰۰ اسببخار بود؛ از آنجايي كه موستانگ از سال ۱۹۶۴ روزبهروز بزرگتر و سنگينتر شده بود، پنلهاي بدنه از فايبرگلس ساخته شدند. شلبي GT500KR تنها در سال ۱۹۶۸ عرضه شد و سال ۱۹۶۹ دوباره مدل GT500 پرچمدار نسخههاي مختلف موستانگ شد؛ اما در همين يك سال، از GT500KR شلبي ۱۵۷۰ دستگاه فروش رفت. در سال ۱۹۶۸ موستانگ GT350 پيشرانهي جديدي دريافت كرد و قدرتش به ۲۵۰ اسببخار رسيد؛ در مقايسه با سال ۱۹۶۷ اين قدرت ۵۶ اسببخار كمتر شده بود اما آپشن پيشرانهي سوپرشارژ با قدرت ۳۳۵ اسببخار درانديشه متخصصين گرفته شد.
با نزديك شدن به دههي ۱۹۷۰، موستانگ كه در عصر اسببخار آمريكايي قرار داشت با رقبايي روبهرو شد كه پيشرانههاي بزرگتري داشتند. شورولت كامارو و پونتياك فايربرد هر دو با پيشرانههاي بزرگتر از موستانگ فروخته ميشدند؛ اين ويژگي در آن سالها مهمتر از مصرف سوخت يا فناوري و تجهيزات رفاهي بود. مقامات فورد براي حفظ كردن جايگاه موستانگ در بازار، پيشرانهي V8 جديدي با حجم ۷ ليتر و قدرت ۳۹۰ اسببخار را به فهرست آپشنها اضافه كردند؛ بهلطف اين پيشرانه، حالا موستانگ در زماني حدود ۶ ثانيه به سرعت ۱۰۰ كيلومتربرساعت ميرسيد. در پايان سال ۱۹۶۸، فهرست پيشرانههاي موستانگ شامل يك نمونهي ۶ سيلندر ۱۱۵ اسب بخاري و ۱۱ نمونهي ۸ سيلندر V شكل با قدرتهاي ۱۹۵ تا ۳۹۰ اسببخار ميشد.
سال ۱۹۶۹؛ تغييرات ظاهري موستانگ دركنار مدلهاي ويژه
در سال ۱۹۶۹، فورد موستانگ بازهم بزرگتر و سنگينتر شد و براي اولينبار، از چهار چراغ جلو استفاده كرد. بهعنوان اولين مدل مخصوص از موستانگ جديد، پكيج ارتقاء مك وان (Mach 1) رونمايي شد. مك وان پكيج آپشن ويژه براي موستانگ بود؛ چيزي مشابه انواع پكيجهاي ارتقاي متخصص و ظاهري ۲۰۱۹ بيامو. مك وان كه تنها در مدل فستبك عرضه ميشد، با قلابهاي روي كاپوت، سيستم تعليق بهتر و كابين مجهزتر طرفداران زيادي پيدا كرد. مك وان بهصورت استاندارد با پيشرانهي ۵.۸ ليتري در دسترس بود، اما فورد حجمهاي مختلف از V8 را روبهروي مشتري قرار ميداد. سال ۱۹۶۹ براي موستانگ بسيار مهم بود؛ علاوهبر اينكه اين مدل در آستانهي بازطراحي بزرگي قرار داشت، نسخههاي متنوعي شامل GT، Boss 302، Boss 429، شلبي GT350، شلبي GT500 و مك وان عرضه ميشدند.
Boss 302 مدل ويژهي ديگري از موستانگ در سال ۱۹۶۹ بود كه محبوبيت بالايي دارد؛ موستانگ Boss 302 براي رقابت در مسابقات خودروهاي اسپرت آمريكا موسوم به SCCA Trans-Am توليد شده بود. كد 302 به حجم پيشرانه در واحد اينچ مكعب (۴.۹ ليتر) اشاره داشت؛ Boss 302 با قدرت ۲۹۰ اسببخار و تنظيمات سيستم تعليق بهطور ويژه براي رانندگي تهاجمي در خيابان تيونينگ شده بود. موستانگ Boss 302 در مسابقات SCCA Trans-Am سال ۱۹۶۸ و ۱۹۶۹ از شورولت كامارو شكست خورد اما درنهايت در سال ۱۹۷۰ پيروز شد. مدل بعدي، Boss 429، قدرتمندترين مدل از موستانگ در سال ۱۹۶۹ بود؛ اين نسخه از پيشرانهي ۷ ليتري با قدرت ۳۷۰ اسببخار استفاده ميكرد و براي رقابت مستقيم با محصولات كرايسلر توليد شد. در سالهاي ۱۹۶۹ و ۱۹۷۰ درمجموع ۱۳۵۹ دستگاه از موستانگ Boss 429 فروخته شد.
آخرين نفسهاي نسل اول موستانگ
مقامات فورد در آخرين سالهاي توليد نسل اول موستانگ، مدل لوكس Grande را توليد كردند. با پرداخت ۲۳۱ دلار بيشتر از مدل استاندارد (حدود ۱۶۰۰ دلار به نرخ ۲۰۱۹)، موستانگ به سقف وينيل، كابين مجهزتر، تزئينات چوبي و رنگارنگ مجهز ميشد. فهرست پيشرانههاي نسل اول موستانگ در سالهاي آخرِ توليد، شامل ۶ سيلندر خطي با قدرت ۱۱۵ اسببخار و ۸ نمونهي V8 با قدرتهاي ۲۲۰ تا ۳۷۰ اسببخار بود؛ البته مثل بيشتر خودروسازان در آن سالها، فورد هم نهايت قدرت محصولاتش را بهصورت دقيق اعلام نميكرد و موستانگ ۳۷۰ اسب بخاري قدرت بيشتري داشت. در سال ۱۹۶۹ بيش از ۸۱ درصد فروش موستانگ با پيشرانهي V8 و ۷۱ درصد با جعبهدندهي خودكار بود.
سال ۱۹۷۴؛ نسل دوم موستانگ
در طول تاريخ بارها مشاهده كردهايم كه فورد براي پاسخدهي به تقاضا و تمايل بازار تصميمهاي عميق و درخورتوجهي گرفته است. موستانگ نيز در همين قاعده قرار ميگيرد و در نسل دوم كاملاً دگرگون شد. سال ۱۹۷۳ بحران سوخت فراگير بود؛ بنابراين فورد براي توليد نسل دوم موستانگ، خودرويي متفاوت با نسل اول عرضه كرد. موستانگ دوم براساس پلتفرم پينتو (Pinto) شكل گرفته بود؛ در مقايسه با نسل اول كوچكتر بود و از طرح صندوق عقب مك وان استفاده ميكرد. موستانگ جديد قرار بود رقيبي بزرگ براي خودروهاي وارداتي به آمريكا، مثلتويوتا سليكا باشد.
نسل دوم موستانگ جايگاهي در نگاه كلكسيونرها ندارد و در بين طرفداران قديمي هم انديشه متخصصيناتي سياه و سفيد دارد؛ بهعقيده بسياري از افراد، موستانگ ۱۹۷۴ بايد براساس صنعت خودروسازي آمريكا تغيير ميكرد. گروهي ديگر معتقد هستند كه نسل دوم موستانگ با اصالت و روح اول نسل اول مخالف است؛ قدرت كمتر، كيفيت ساخت پايين و طراحي معمولي اصلا شايستهي موستانگ نيست. اگر واقعبين باشيم، صحبتهاي هر دو گروه صحيح است؛ اما واقعيت اين است كه نسل دوم موستانگ هيچوقت موفقيتهاي نسل دوم را تكرار نكرد و اصلا در سطح مقايسه با مدل ۱۹۶۴ نبود.
بهانديشه متخصصين شما بهترين نسل از فورد موستانگ كدام است؟ كدام مدل از نسل اول را بيشتر ميپسنديد؟ شلبي، جيتي يا Boss؟ موستانگ ۲۰۱۹ چقدر با تعريف واقعي خودروي پوني سال ۱۹۶۴ فاصله گرفته است؟
هم انديشي ها