بهترين راه حذف كربن موجود در اتمسفر: احياي جنگلهاي طبيعي
طرحي كه هدف آن سه برابر كردن سطح زير كشت گياهان است، اهداف اقليمي ۱/۵ درجهاي را برآورده نخواهد كرد. سيمون لوئيس و همكارانش در پژوهشي نشان دادهاند كه جنگلهاي طبيعي ميتوانند اين اهداف را برآورده سازند. حفظ هدف جهاني افزايش دماي زمين تا حداكثر ۱/۵ درجهي سانتيگراد، مستلزم حذف مقادير زيادي كربندياكسيد از اتمسفر و نيز كاهش قابلتوجه در ميزان انتشار گازهاي گلخانهاي است. طبق برآورد مجمع بينالمللي تغييرات اقليمي (IPCC)، تا انتهاي اين قرن بايد حدود ۷۳۰ ميليارد تن كربندياكسيد از اتمسفر حذف شود (معادل ۷۳۰ پتاگرم كربندياكسيد يا ۱۹۹ پتاگرم كربن). اين مقدار برابر تمام كربندياكسيد منتشرشده در كشورهاي ايالات متحده آمريكا، انگليس، آلمان و چين از زمان انقلاب صنعتي است.
احياي جنگل در زمينهاي سوختهي استان كليمانتان در اندونزي
كسي نميداند كه دقيقا چگونه بايد چنين مقدار زيادي كربندياكسيد را از اتمسفر حذف كرد. جنگلها ممكن است تاثير داشته باشند. بهدامانداختن كربن در اكوسيستمها در اين رابطه، راهي تاييدشده، ايمن و مقرونبهصرفه است. افزايش پوشش درختان داراي مزاياي ديگري همچون حمايت از تنوع زيستي، مديريت آب و ايجاد اشتغال نيز است. IPCC پيشنهاد ميكند كه افزايش مناطق جنگلي جهان ميتواند حدود يكچهارم از كربن موجود در اتمسفر را كه براي محدود كردن ميزان گرمايش زمين نياز است، حذف كند. اين امر در كوتاهمدت، به مفهوم افزايش ساليانهي حدود ۲۴ ميليون هكتار جنگل از اكنون تا سال ۲۰۳۰ است.
در اين راستا، سياستگذاران نيز برنامههايي دارند. براي مثال در سال ۲۰۱۱، دولت آلمان و اتحاديهي بينالمللي حفاظت از طبيعيت، چالش بون را راهاندازي كردند كه هدف آن احياي ۳۵۰ ميليون هكتار زمين تا سال ۲۰۳۰ است. تحت اين نوآوريها، ۴۳ كشور در سرتاسر مناطق گرمسيري و نيمهگرمسيري يعني مناطقي كه در آنها درختان بهسرعت رشد ميكنند، مانند برزيل، هند و چين، متعهد شدهاند كه حدود ۳۰۰ ميليون هكتار از زمينهاي تخريبشده را احيا كنند؛ اين امر دلگرمكننده است.
اما آيا اين سياستها نتيجهاي خواهند داشت؟ پژوهشگران نشان ميدهند كه تحت برنامههاي كنوني چنين كاري اثربخش نيست. نگاهي نزديك به گزارش كشورهاي مختلف در اين زمينه نشان ميدهد كه قرار است در حدود نيمي از مناطق متعهدشده، درختكاري تجاري انجام شود. اگرچه اين كار ميتواند از اقتصادهاي محلي حمايت كند ولي اين نوع درختكاري درمقايسه با جنگلهاي طبيعي كه بدون دخالت انسان توسعه پيدا ميكنند، ازانديشه متخصصين اقليمي عملكرد بسيار ضعيفتري دارند. برداشت و پاكسازي منظم درختان موجب آزاد شدن كربندياكسيد ذخيرهشده در اتمسفر ميشود. درمقابل، جنگلهاي طبيعي براي چندين دهه كربن را در خود نگه ميدارند.
براي توقف روند گرمايش زمين،بايد از جنگلزدايي جلوگيري شود و تمام زمينهاي تخريبشده طي برنامههاي احياي جنگل در سرتاسر جهان به حالت جنگلهاي طبيعي بازگردند و از آنها محفاظت شود. همچنين بايد كربن بيشتري در زمين ذخيره شود و در همين حين فشار رقابتي براي تأمين غذا، سوخت و علوفه مد انديشه متخصصين قرار گيرد. پژوهشگران از جامعهي احياي جنگل، متخصص كارشناسان جنگل و سياستگذاران تقاضا دارند كه در اتخاذ سياستها، اولويتِ ايجاد جنگلهاي طبيعي را بر ديگر روشهاي احياي زمين درانديشه متخصصين بگيرند. اين امر مستلزم تعريف دقيق از احياي جنگل، گزارش شفاف از برنامهها و نتايج و بيان واضح مصالحهي بين استفادههاي مختلف از زمين است.
نقشه فرصتهاي احياي جنگل در سراسر ۴۳ كشور گرمسيري و نيمهگرمسيري
براي مبارزه با تغييرات اقليمي، مناطق گرمسيري و نيمهگرمسيري موثرترين نقاط براي كاشت درختان هستند و البته اينها مناطقي هستند كه اكثر تعهدات مرتبط با احياي جنگل نيز مربوطبه آنها است. درختان در نزديكي خط استوا سريعا رشد كرده و كربن را ذخيره ميكنند، ضمن اينكه در اين مناطق زمين نسبتا ارزان و در دسترس است. همچنين برخلاف كاشت درخت در عرضهاي جغرافياي بيشتر، ايجاد جنگل در اين مناطق تاثير كمي بر ميزان آلبدوي سطح زمين دارد. در عرضهاي جغرافيايي بيشتر درختان موجب تيره شدن سطح زمين و پوشش برف و درنهايت جذب مقدار بيشتري گرما ميشوند. از طرف ديگر، جنگلهايي كه از مديريت خوبي برخوردار باشند، ميتوانند در مناطق كمدرآمد به كاهش فقر كمك كنند و نيز از تنوع زيستي حفاظت كنند.
تاكنون تنها بيش از نيمي از ۲۴ كشور مشاركتكننده در چالش بون و ديگر طرحها، جزئيات طرحهاي احياي جنگل خود را متتشر كردهاند. در اين رابطه، كشورها بهدنبال سه رويكرد مهم هستند:
۱. زمينهاي تخريبشده و زمينهاي كشاورزي متروكه را به حالت جنگلهاي طبيعي خود برگردانند.
۲. زمينهاي كشاورزي حاشيهاي بايد به منطقهي كاشت درختان ارزشمندي همچون اكاليپتوس يا درخت كائوچو تبديل شوند.
۳. جنگل زراعي كه شامل پرورش همراه محصولات كشاورزي و درخت است، رونق پيدا كند.
احياي طبيعي، ارزانترين و عمليترين تكنيك است. فقط حدود يكسوم از كل منطقهي تخصيصدادهشده قرار است به اين شيوه مديريت شوند. حفاظت از زمين دربرابر آتشسوزي و تخريب ناشي از فعاليت انسان به جنگلها اجازه ميدهد كه شكوفا شده و كربن زيادي را در خود ذخيره كنند. زمان احياي جنگل ميتواند با كاشت گونههاي بومي تسريع شود و منطقهي تحت كشت به كمك قوانين و مشوقهايي نظير آنچه در كاستاريكا درحال انجام است، گسترش يابد. البته كاشت گياه رايجترين طرح احياي جنگل است: ۴۵ درصد از تمام تعهدات شامل كاشت انبوه يك نوع درخت با اهداف تجاري است. عمدهي اين طرحها مربوطبه كشورهاي بزرگي نظير برزيل، چين، اندونزي، نيجريه و جمهوري دموكراتيك كنگو است. براي مثال، برزيل تعهد كرده است كه ۱۹ ميليون هكتار زمين را زير كشت ببرد؛ چيزي بيش از دوبرابر جنگلهاي موجود در اين كشور.
جنگلزراعي ۲۱ درصد باقيمانده را شامل ميشود. اين عمل بهطور گسترده بهوسيلهي كشاورزان خردهپا استفاده ميشود ولي در مقياس وسيع كمياب است. برخي از محصولات كشاورزي از همراهي با درختان سود ميبرند؛ مانند قهوه كه ميتواند در سايهي ذرت يا درختاني كه موجب افزايش نيتروژن خاك ميشوند، رشد كند. درختان در اينجا مهياكنندهي سوخت، الوار و ميوه هستند.
يك سگ يادگيريديده در شيلي در حال پاشيدن بذر درختان در جنگلي كه در اثر آتشسوزي تخريب شده است
دو سوم از زمينهاي متعهدشده براي احياي جنگل جهاني بهمنظور ذخيرهي كربن براي رشد محصولات كشاورزي آماده شدهاند. اين امر موجب ايجاد نگرانيهاي جدي شده است. اول، روش كشتوزرع نسبتبه زميني كه براي كاشت كاملا پاكسازي ميشود، كربن بيشتري در خود نگه ميدارد. پاكسازي موجب آزاد شدن كربن ميشود و بهدنبال رشد سريع درختاني نظير اوكاليپتوس و آكاسيا، كربن بهسرعت از اتمسفر برداشته ميشود. اما پس از اينكه چنين درختاني برداشت شده و زمين براي كشت مجدد پاكسازي شود (معمولا طي يك دهه)، كربن دوباره ازطريق تجزيهي ضايعات كاشت و محصولات (عمدتا كاغذ و خرده چوبها) آزاد ميشود. مقدار كربن ذخيرهشده در زمينهاي زير كشت را ميتوان بهوسيلهي كاهش دفعات برداشت، استفاده از گونههاي مختلف يا تبديل الوار به محصولاتي كه ماندگاري بيشتري دارند، افزايش داد. اما در اين زمينه، پژوهشهاي ميداني كمي انجام شده است.
دوم، افزايش قابلتوجه در منطقهي زير كشت ميتواند سودآوري آنها را كاهش دهد و بههمين دليل كشورها آنها را اولويتبندي ميكنند. اگر برنامههاي كنوني احياي جنگل قانوني شود، وسعت جنگلهاي گرمسيري و نيمهگرمسيري از ۱۵۷ ميليون هكتار تا ۲۳۷ ميليون هكتار افزايش خواهد يافت. اين يك تغيير عمده در استفاده از زمينهاي جهاني است. در اين مدت احتمالا خردهچوبها و محصولات كاغذي كاهش خواهند يافت اما پژوهشي درمورد اثرات احتمالي اقتصادي اين تغيير عمده در سياستهاي جنگلداري انجام نشده است.
سوم، سياستگذاران اصطلاح احياي جنگل را اشتباه تفسير ميكنند. برخي افراد فكر ميكنند كه احياي جنگل به مفهوم كاشت يك نوع از درخت مانند اوكاليپتوس و برداشت منظم آنها است. اما با استناد به تعاريف اشتباه و اصطلاحات گيجكننده، سياستگذاران و مشاوران آنها موجب گمراه شدن مردم ميشوند. اگرچه بسياري از كشت و زرعهاي درختي با تعريف سازمان غذا و كشاورزي سازمان ملل از يك جنگل سازگار هستند (بيش از نيم هكتار وسعت، درختان داراي ارتفاع حداقل ۵ متر و بيش از ۱۰ درصد پوشش تاج)، ولي در اين تعريف اجزاي كليدي كاهش تغييرات اقليمي و حفاظت از تنوع زيستي ديده نميشوند. كشت گياهان ازلحاظ اقتصادي مهم است اما نبايد اين كار بهعنوان احياي جنگل درانديشه متخصصين گرفته شود.
چهارم، در بسياري از گزارشها فرايند احياي جنگل طبيعي با پوشش گياهي زمين يكسان در انديشه متخصصين گرفته ميشود. زمين زماني ميتواند بهعنوان يك جنگل طبيعي تلقي شود كه مدتي از رشد و بلوغ آن گذشته باشد. همچنين در محاسبات اقليمي احياي جنگل معمولا فرض ميشود زمينهايي كه تبديل به جنگل ميشوند، براي هميشه باقي ميمانند اما هيچ تضميني وجود ندارد كه اين جنگلها ۵۰ يا ۱۰۰ سال آينده نيز همچنان پابرجا باشند؛ بهويژه وقتي تقاضا براي زمين افزايش پيدا كند.
احياي طبيعي جنگل، بهوضوح، موثرترين روش براي ذخيرهي كربن است. اما ناسازگاري بين اولويتها ظرفيت ذخيرهي كربن آنها را تضعيف ميكند. پژوهشگران براي نشان دادن اين موضوع، ميزان برداشت كربن حاصل از چهار سناريوي احياي جنگل را محاسبه كردند. در سناريوي اول، تعهدات كنوني تا سال ۲۱۰۰ همچنان وجود خواهند داشت. در سناريوي دوم، اين تعهدات تا سال ۲۰۵۰ حفظ خواهند شد و پس از آن جنگلهاي طبيعي به محل كاشت گياهاني براي توليد سوخت زيستي تبديل ميشود. در سناريوي سوم، كل منطقه به وضعيت جنگلهاي طبيعي بازميگردد و در سناريوي چهارم، همه مناطق به منطقهي كشت و زرع تبديل ميشوند.
بهطور خلاصه، اگر كل ۳۵۰ ميليون هكتار زمين به جنگلهاي طبيعي تبديل شوند، آنها تا سال ۲۰۱۰ مقدار ۴۲ پتاگرم كربن ذخيره خواهند كرد. با فرض اينكه اين مناطق بهمنظور كاشت تجاري درختان استفاده شود، ميزان ذخيره كربن فقط ۱ پتاگرم خواهد بود و اگر براي جنگلزراعي استفاده شود، اين مقدار برابر ۷ پتاگرم خواهد بود. علاوهبراين، جنگلهاي طبيعي ازانديشه متخصصين ذخيرهي كربن نسبتبه جنگلزراعي ۶ برابر و نسبتبه كاشت تجاري درختان، ۴۰ برابر بهتر هستند. بنابراين تحت طرحهاي كنوني، جنگلهاي طبيعي ميتوانند ما را به اهداف اقليمي IPCC نزديك كنند و ديگر روشها چندان كارآمد نيستند. اين حالت حتي ممكن است خوشبينانه باشد، زيرا فرض ميكند كه تمام جنگلهاي جديد محافظت ميشوند؛ درحاليكه حتي خود سياستهاي اقليمي ميتوانند آنها را تهديد كنند.
در مركز مسير رسيدن به هدف دمايي ۱/۵ درجه، يك تكنولوژي ديگر نيز براي حذف كربن از اتمسفر وجود دارد: توليد انرژي زيستي همراهبا برداشت و ذخيرهي كربن. انتظار ميرود كه اين كار تا سال ۲۱۰۰ موجب حذف ۱۳۰ پتاگرم كربن از اتمسفر شود. اين تكنولوژي نيازمند كشت ۳۸۰-۷۰۰ ميليون هكتار زمين ديگر براي رشد محصولاتي براي توليد سوخت زيستي است. اوكاليپتوس، ذرت و چمنتركه در نيروگاهها سوزانده خواهد شد و انتشارات كربني حاصل برداشته و زير زمين ذخيره ميشوند. اين تقاضاي عظيم براي زمين موجب جايگزيني جنگلهاي احيا شده خواهد شد.
طبق برآورد پژوهشگران، تبديل جنگلهاي طبيعي احياشده به محل كاشت محصولات مرتبط با توليد انرژي زيستي، موجب ميشود كه ميزان جذب كربن كاهش پيدا كند. البته عدم اطمينان زيادي در برآوردهاي اين پژوهشگران وجود دارد. اينكه دقيقا احياي جنگل در كدام مناطق اتفاق ميافتد و اينكه چه گونههايي ممكن است كشت داده شوند و نيز ميزان جذب كربن آنها تا چه حد خواهد بود، از عواملي است كه ميتوانند نتايج را تغيير دهند.
يك منطقهي تحت كشت اوكاليپتوس در سائو پائولوي برزيل
درحاليكه نميتوان انتظار داشت تمام جنگلهاي طبيعي بهطور دائم حفظ شوند، اما نبايد از موضوع احياي جنگل عقبنشيني كرد؛ بلكه بايد تا جاي ممكن موضوع گسترش جنگل را در برنامههاي مختلف مدانديشه متخصصين قرار داد و دركنار فعاليتهاي جنگلزراعي و كاشت تجاري درختان روي احياي جنگلهاي طبيعي تمركز كرد.
از آنجايي كه سطح زمين محدود است، براي تعيين پاسخهاي بهينه در مواجهه با فشارهاي موجود در زمين براي تأمين غذا، سوخت، علوفه، فيبر و خدمات اكوسيستم بايد پژوهشهاي بيشتري انجام داد. اگرچه، اين فشارها تنها در يك جهت نيستند: احتمال افزايش بهرهوري در بخش كشاورزي و آزادشده زمين وجود دارد و نيز ممكن است عادات غذايي مردم تغيير كند. شايد در آينده تمايل به مصرف گوشت و محصولات لبني كاهش پيدا كند.
يك همكاري نيز وجود دارد: استفاده از احياي زيستگاهها براي ايجاد ارتباط بين جنگلهاي موجود به گونهها اجازه ميدهد كه همراهبا تغييرات اقليمي حركت كنند و از شدت انقراض گونهها كاسته شود.
ظرفيت جذب كربن طرحهاي كنوني احياي جنگل بايد افزايش يابد تا اهداف اقليمي برآورده شود. پژوهشگران در اين رابطه چهار راهبرد را پيشنهاد ميكنند:
اول اينكه، نسبت احياي جنگلهاي طبيعي در تمام كشورها بايد افزايش پيدا كند. هر ۸/۶ ميليون هكتار جنگل اضافي، موجب جذب ۱ پتاگرم كربن بيشتر ميشود. اين اندازه حدود منطقهاي به وسعت جزيرهي ايرلند يا ايالت كاروليناي جنوبي است. دوم، بايد روي احياي طبيعي جنگل در مناطق مرطوب مانند آمازون، برونئيا حوزهي كنگو تمركز بيشتري شود. توانايي اين مناطق براي توليد جنگل بيشتر از مناطق خشكتر است. در اين زمينه، پرداختهاي بينالمللي ميتواند روند ايجاد و نگهداري جنگلهاي جديد را تسريع كند. سوم، تقويت ذخاير كربن موجود ازطريق بازسازي جنگلهاي تخريبشده، تمركز بر فعاليتهاي جنگلزراعي در مناطق بدون درخت و تقويت جنگلهاي ضعيف. چهارم، وقتي يك جنگل طبيعي احيا شد، بايد از آن محافظت كرد. اين كار ميتواند بهوسيلهي گسترش مناطق حفاظتشده، حمايت از افراد محلي كه از زمينهاي جنگلي محافظت ميكنند، تغيير قوانين مرتبط با پاكسازي جنگلها براي كشاورزي و ديگر اهداف عملي شود.
موضوع احياي جهاني جنگل خبر خوبي است. دههي ۲۰۲۰ بهعنوان دههي بازيابي اكوسيستمها نامگذاري شده است، اما اين تلاشها فقط در صورتي ميتوانند مقدار كافي كربن را از اتمسفر حذف كنند كه احياي جنگل بهمعناي واقعي آن انجام شود: بازسازي دائمي جنگلهاي طبيعي و تقويت جنگلهاي دستنخورده.
هم انديشي ها