پلاستيكهاي زيست تجزيه پذيري كه تجزيه نميشوند
ايدهي پلاستيك زيستتجزيهپذير معرف مادهاي است كه در مدت كوتاهي تجزيه ميشود و خطر چنداني هم براي حياتوحش و محيطزيست برجاي نميگذارد. اين ادعايي است كه اغلب توليدكنندگان پلاستيك مطرح ميكنند؛ اما نتايج پژوهش جديدي نشان ميدهد كه پلاستيكهاي بهظاهر زيستتجزيهپذير حتي پس از سه سال ماندن در دريا يا دفنشدن در زير زمين همچنان سالم باقي ميمانند. اين دسته از كيسهها چنان تجزيهناپذير بودند كه هنوزهم ميتوانستند بيش از دو كيلوگرم بار را تحمل كنند.
پژوهشگران در اين مطالعه، كيسههاي پلاستيكي پلياتيلن معمولي، زيستتجزيهپذير، زيستتجزيهپذير اكسو و پلاستيكهاي قابلكمپوست را در سه محيط طبيعي مختلف آزمايش كردند. اين محيطها عبارت بودند از: مدفونشدن زير زمين، فضاي بيرون و قرارگرفتن درمعرض هوا و نورخورشيد و فرورفتن در آب دريا. هيچكدام از اين كيسهها در محيطهاي مطالعهشده بهطوركامل تجزيه نشدند. كيسههاي زيستتجزيهپذير در خاك و دريا تقريبا سالم باقي ماندند.
پلاستيك زيستتجزيهپذير هنوز انتظارات ما را برآورده نساخته است. انواع مختلفي از اين نوع پلاستيكها موجود هستند كه درجات تجزيهپذيري مختلفي دارند و براي تجزيهشدن به شرايط خاصي محتاجاند.
پلاستيكها از ملكولهاي بسيار طويلي بهنام «پليمر» ساخته شدهاند. اين پليمرها از هزاران اتم تشكيل ميشوند كه در يك زنجيره كنارهم قرار گرفتهاند. همين اندازهي ملكولها است كه موجب ويژگيهاي معروف پلاستيك، يعني قدرت و استحكام آن ميشود. بسياري از پلاستيكهايي كه هر روز از آنها استفاده ميكنيم، تمايلي به واكنش با موادشيميايي ديگر ندارند؛ بههميندليل، اينچنين بادوام هستند. همين دوام دليل اين مسئله است كه چرا پلاستيكها وقتي در مكانهايي قرار ميگيرند كه جاي آنها نيست (مانند اقيانوسها)، به اشكالي جدي تبديل ميشوند.
اين كيسهي پلاستيكي زيستتجزيهپذير چندين سال عمر ميكند
پلاستيكي كه بهعنوان زيستتجزيهپذير تعريف ميشود، از ملكولهايي ساخته شده كه ميتوانند بهطورطبيعي بشكنند؛ اما مقياس زماني خاصي براي اين تجزيه تعيين نشده و در برخي از شرايط ممكن است چندين سال طول بكشد. برخي از پلاستيكهاي زيستتجزيهپذير نيز اصطلاحا قابلكمپوست هستند و در اين مورد، بايد از استانداردهاي دقيقتري برخوردار باشند. يك مثال، پليلاكتيد (PLA) است كه براي ساخت ظروف بستهبندي غذا استفاده ميشود. پلاستيكهاي قابلكمپوستي كه استاندارد اروپايي EN13432 دارند، بايد در شرايط كمپوستسازي صنعتي در كمتر از ۱۲ هفته تجزيه شوند.
كارخانهي كمپوستسازي صنعتي توازني از دما، رطوبت، هوا و ميكروارگانيسمها را فراهم ميكند تا ضايعات غذايي و ديگر مواد قابلكمپوست را بهطوركارآمد به كمپوست تبديل كند. بااينحال، باتوجهبه ضرورت درجهحرارتهاي ۶۰ درجهي سانتيگراد و گرمتر، چنين شرايطي با مدفونشدن در زمين يا ايجاد تودهي كمپوست فراهم نميشود.
ظروف ساختهشده از مواد زيستتجزيهپذير نشاستهپلياستر
اساسا اصطلاحات زيستتجزيهپذير و قابلكمپوست، به قابليت تجزيهپذيري سريع اين گونه مواد در محيط طبيعي اشارهاي نميكند. در اين مطالعه، كيسهي پلاستيكي قابلكمپوست هنگام قرارگرفتن درمعرض هوا يا زير آب متلاشي شد؛ درحاليكه پس از گذشت بيش از دو سال، همچنان زير خاك باقي بود. اين پلاستيكها معمولا طوري طراحي نشدهاند كه بدون تيمار خاصي تجزيه شوند. برايناساس، وقتي اين پلاستيكها بهعنوان زباله وارد محيطزيست ميشوند، بهاندازهي پلاستيكهاي معمولي مشتقشده از سوختهاي فسيلي مضر هستند. استاندارد بينالمللي براي پلاستيكهاي قابلكمپوست خانگي وجود ندارد؛ ولي برخي از كشورها، نظير اتريش و بلژيك، دراينزمينه استانداردهاي ملي تعريف كردهاند.
نوع ديگري از پلاستيكهاي تجزيهپذير آزمايششده در اين مطالعه، پلاستيكهاي زيستتجزيهپذير اكسو بودند. اينها همان پلاستيكهاي معمولي هستند؛ اما حاوي مواد افزودني هستند كه پس از گذشت مدت زمان مناسبي، به پلاستيك اجازه ميدهند با اكسيژن وارد واكنش شود. اين امر موجب افزايش سرعت واكنشهاي تجزيهاي ميشود كه در غياب اين مواد افزودني، صدها سال طول خواهد كشيد. اين پلاستيكها نيز تاحدودي مباحثهبرانگيز هستند؛ زيرا شواهد نشان ميدهد پلاستيكهاي مذكور آنطوركه شركتهاي سازندهي آنها ادعا ميكنند، تجزيهپذير نيستند و درعوض، به ريزپلاستيكهايي تجزيه ميشوند كه ممكن است مدتها در محيط باقي بمانند. اتحاديهي اروپا در حال برداشتن گامهايي براي محدوديت مصرف اين نوع پلاستيك است.
چيزي نمانده تا پلاستيكهاي موجود در دريا از ماهيها بيشتر شود
فراواني جهاني پلاستيكها به اين معنا است كه اگر ميخواهيم به وابستگي خود به سوختهاي فسيلي خاتمه دهيم، بايد براي ساختن آنها به منابع بيولوژيكي روي آوريم. شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد توليد پلاستيك از گياهان درمقايسهبا توليد آنها با استفاده از نفت خام، تأثيرات زيستمحيطي منفي كمتري ميگذارد. بااينحال، همانطور كه دربارهي سوختهاي زيستي هم ديده ميشود، اين تغيير ميتواند موجب بروز اشكالات جديدي مانند استفاده از زمينهايي شود كه درصورت كشتنشدن محصولاتي براي اين هدف (توليد پلاستيك)، براي محصولات كشاورزي زيركشت خواهند رفت. اين وضعيت احتمالا با پيشرفت در فرايندهاي صنعتي زيستپلاستيك و توسعهي تكنولوژيهاي كارآمدتر بهبود خواهد يافت. دراينزمينه از مواد اوليهاي نظير ضايعات موادغذايي نيز ميتوان استفاده كرد؛ اما پلاستيكهاي زيستتجزيهپذير نيز بايد درست مانند پلاستيكهاي معمولي از بين برده شوند و زيستتجزيهپذيربودن آنها نبايد بهانهاي براي ايجا زبالههايي باشد كه در طبيعت رها ميشوند.
پلاستيكهاي قابلكمپوست ميتوانند وارد مدل اقتصادي چرخشي شوند كه در آن ضايعات، بازيافت و به محصولات مفيد تبديل ميشود يا اينكه پلاستيكهاي قابلكمپوست و ضايعات غذايي ميتوانند بهعنوان موادمغذي به خاك بازگردند.
اگرچه جايگزينهاي پلاستيكي پايدارتري نيز وجود دارند، بدون وجود زيرساختهاي موردنياز براي توليد و جمعآوري و بازيافت آنها در مقياسي بزرگ، اين جايگزينها نميتوانند راهحل پايداري باشند. ضمن اينكه اگر انواع مختلف پلاستيكهاي معمولي و زيستتجزيهپذير باهم مخلوط شوند، اشكالاتي براي سيستمهاي بازيافت پيش خواهد آمد.
درحاليكه ۴۶ درصد از بستهبنديهاي پلاستيكي در انگلستان بازيافت ميشوند، پلاستيكهاي قابلكمپوست يا زيستتجزيهپذير كه بهوسيلهي سيستمهاي بازيافت فعلي همراهي نميشوند، يا زير زمين دفن يا به خاكستر تبديل ميشوند. اين موضوعي است كه بايد بهزودي راهحلي براي آن پيدا شود. درحالحاضر درحدود يكسوم از بستهبنديهاي پلاستيكي در سرتاسر جهان در محيطزيست رها ميشوند و بدون اقدامات درخورتوجه تا سال ۲۰۵۰، وزن پلاستيكها بيش از وزن ماهيهاي موجود در اقيانوسها خواهد شد.
هم انديشي ها