آيا واقعا آينده ما در ژن‌هاي ما نوشته شده است؟

شنبه ۲۲ دي ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۰
مطالعه 5 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
اخير در جزوه رايگاني ادعا شده است كه DNA مي‌تواند هنگام تولد، آينده‌ي‌ فرد را با صد‌در‌صد اطمينان پيش‌بيني كند.
تبليغات

آيا آينده‌ي ما در ژن‌هاي ما نوشته شده است؟ پيشرفت‌هاي اخير در ژنتيك موجب اميد به افزايش در توانايي پيش‌بيني صفات انفرادي ما براساس اطلاعات ژنتيكي و حتي دستكاري آن صفات ازطريق تكنولوژي‌هايي نظير ويرايش ژني كريسپر شده است. براي برخي از صفات فيزيكي مانند رنگ چشم و براي بيماري‌هاي ژنتيكي ساده نظير فيبروز سيستيك يا كم‌خوني داسي‌شكل، اين عقيده كاملا درست است؛ ما مي‌توانيم آن‌ها را از روي پروفايل ژنتيكي يك فرد پيش‌بيني كنيم و نيز مي‌توانيم واقعا آن‌ها را با ويرايش ژني در جنين تغيير دهيم. اما آيا مي‌توانيم همين كار را براي خصوصيات پييچد‌ه‌تري نظير صفات روانشناختي همچون هوش انجام دهيم؟ داستان‌هاي اخير مي‌گويند كه انجام چنين كاري نيز ممكن است.

رابرت پلومين در جزوه رايگاني با عنوان بلوپرينت، DNA را به‌عنوان فالگيري كه صد‌در‌صد قابل اطمينان است، معرفي مي‌كند و ادعا مي‌كند كه او مي‌تواند آينده‌ي شما را از زمان تولد پيش‌بيني كند. او همچنين استدلال مي‌كند كه تنها مرجع سيستماتيك، ماندگار و داراي ثبات از هويت ما DNA است. يك شركت آمريكايي با نام پيش‌بيني ژنوميك (Genomic Prediction) اخيرا گفته است كه مي‌تواند از بين جنين‌ها براساس امتياز پلي‌ژنيك براي هوش انتخاب انجام دهد.

خبر منتشرشده در كشور چين درباره‌ي تولد نوزاداني كه ژنوم آن‌ها ويرايش شده بود، موجب ايجاد چشم‌انداز‌هايي در زمينه‌ي استفاده از اين تكنولوژي‌ها براي طراحي نوزادان شد: ايجاد تغييراتي در ژن‌هايي كه روي صفات مهمي همچون هوش اثر مي‌گذارند. چشم‌انداز انتخاب ژنتيكي يا ويرايش ژنومي براي هوش يا ديگر صفات منجر به انتقاداتي در زمينه‌ي نگراني‌هاي اخلاقي مرتبط با اين نوع پژوهش‌ها شده است.

فرض ضمني پشت‌صحنه‌ي بسياري از اين مباحث اين است كه حتي اگر توانايي ما در پيش‌بيني هوش از روي ژنوم در حال‌حاضر ناقص است، تنها چيزي كه براي رسيدن به پيش‌بيني‌هاي دقيق‌تر لازم داريم، زمان است. درواقع همان‌طور كه اندازه‌ي نمونه مطالعات افزايش پيدا مي‌كند، تعداد بيشتر و بيشتري از واريانت‌هاي ژنتيكي مربوط‌به هوش پيدا مي‌شوند و تكنيك‌هاي محاسباتي پيشرفته نظير يادگيري ماشين به ما توانايي عظيمي در درك روابط بين داده‌ها مي‌دهد.

مرجع متخصصين ايران DNA

با اين تفاسير به‌انديشه متخصصين منطقي است كه فرض كنيم قدرت اطلاعات ژنتيكي حتي براي صفات پيچيده‌اي نظير هوش كه در برگيرنده‌ي واريانت‌هايي در هزاران ژن مي‌شود، همچنان در حال افزايش است اما اين مباحث از يك محدوديت بسيار اساسي در توانايي ما براي پيش‌بيني يا كنترل صفات روانشناختي غفلت كرده‌اند.

بيشتر اين صفاتي تا حدودي توارث‌پذير هستند و تنها بخشي از تنوعي كه ما در صفات افراد در كل جمعيت مشاهده مي‌كنيم، مي‌تواند ناشي از تفاوت‌هاي ژنتيكي بين افراد باشد. وراثت‌پذيري هوش حداقل در كشورهاي توسعه‌يافته و در جوامع داراي وضعيت اجتماعي‌-اقتصادي نسبتا يكنواخت، حدود ۵۰ درصد است. ساير تنوع ناشي از عوامل غيرژنتيكي است. استنباط رايج اين است كه اگر اين ژن‌ها نيستند كه موجب تفاوت ما از همديگر مي‌شوند، پس بايد موردي مربوط‌به محيط باشد. اگر چنين چيزي درست باشد و ما بتوانيم عوامل محيطي مؤثر را شناسايي كنيم، شايد بتوانيم آن‌ها را نيز كنترل كنيم. البته ما مي‌دانيم كه اين امر حداقل تاحدودي درست بوده و بسياري از عوامل محيطي مانند سلامت، تغذيه و يادگيري مادران و نوزادان روي هوش تاثير مي‌گذارند؛ اما حتي در موقعيت‌هايي كه تنوع در اين عوامل بسيار پايين است، هنوز تنوع غيرژنتيكي چشم‌گيري در صفت وجود دارد كه بدون توضيح مي‌ماند. منبع سوم تنوع، شانس است. صفات روانشناختي ما از تفاوت در ساختار فيزيكي و شيميايي مغز ما مشق مي‌شوند.

ارتباطات نوروني مغز به‌طور شگفت‌انگيزي پيچيده بوده و سرهم‌بندي معجزه‌آساي آن وابسته به تعداد بي‌شماري فرايندهاي سلولي و توسعه‌اي متكي به عمل هزاران ژن است. تنوع اين ژن‌ها است كه به‌نوعي بر هوش دلالت مي‌كند. اين ژن‌ها كدكننده‌ي يك برنامه‌ي توسعه هستند ولي كدكننده‌ي نتيجه‌ي صريحي نيستند. آنچه آن‌ها كد مي‌كنند، مجموعه‌اي از قوانين ناهشيارانه است كه تعاملات بيوشيميايي ميليون‌ها ملكول پروتئيني را هدايت مي‌كنند و تعيين مي‌كنند كه كدام ژن‌ها در جنينِ در حال توسعه، فعال يا غيرفعال شوند.

مرجع متخصصين ايران مغز

مجموعه‌هاي پيچيده‌اي از بازخوردها و تعاملات تضمين مي‌كنند كه ارگان‌هاي مختلف در محل درست خود توسعه پيدا كنند، انواع مختلف سلول تمايز پيدا كنند و تمام سلول‌هاي عصبي و مناطق مغز با هم در مسيري درست ارتباط پيدا كنند. بااين‌حال، تمام اين فرايندها در معرض نويز يا تصادفي بودن ذاتي در سطح ملكولي قرار دارند. ژن‌ها مي‌توانند قوانين را مشخص كنند اما نتايج گاهي به‌طور قابل‌ملاحظه‌اي متغير خواهد بود. اين موضوع به‌خصوص درمورد مغز به‌علت طبيعت غيرخطي و خودسازماندهي آن كه تفاوت‌هاي كوچك در يك مرحله مي‌تواند پيامدهاي آبشاري داشته باشد و در مراحل بعدي توسعه تكثير شود، واقعيت دارد. حتي در مورد دوقلوهاي همسان كه ساختار مغز آن‌ها بسيار شبيه به هم است، تنوع قابل ملاحظه‌اي بين آن‌ها وجود دارد. اين امر در تفاوت در صفات روانشناختي نظير هوش يا شخصيت منعكس مي‌شود. نكته‌ي كليدي اين است اين تغيير ناشي از عوامل محيطي يا چيزي خارج از فرد نيست؛ اين موردي ذاتي در ارتباط با خود فرايندهاي توسعه‌اي است.

هنگام تولد مغز و ذهن ما نيز منحصر‌به‌فرد است، نه‌فقط به‌علت ژنتيك ما بلكه به‌عنوان نتيجه‌اي از توالي بي‌تكرار رويدادهاي توسعه‌اي كه در مغز ما اتفاق مي‌افتد. اين امر در دقت مرتبط با پيش‌بيني ژنوميك صفات روانشناختي يك محدوديت اساسي ايجاد مي‌كند. ما قطعا مي‌توانيم از ژنتيك براي مطالعه اثرات آماري بين جمعيت‌ها استفاده كنيم اما اين ابزار، پيش‌بيني‌هاي مبهمي در سطح افراد فراهم مي‌كند. مهم نيست كه درك ما از دانش چقدر خوب باشد، ما هيچ‌گاه قادر نخواهيم بود كه هوش افراد را با دقت زياد براساس اطلاعات ژنومي پيش‌بيني كنيم.

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات