دياليز تنها راه زنده ماندن سالمندان مبتلا به بيماري كليوي است؟
جان اوردل بيشتر زندگي خود را با بيماري كليه سپري كرد. او وقتي جوان و در انتظار پيوند كليه بود، براي مدت كوتاهي دياليز انجام ميداد. نزديك هفتاد سالگياش، وقتي اشكال نارسايي كليهي او شديدتر شد، دياليز را بهعنوان راه درمان بيماري خود قبول نكرد. تريكس اوكلي، همسر او گفت:
او مرد بسيار مستقلي بود و براي او مهم بود كه چگونه زندگي ميكند. او نميخواست هر روز به كلينيكهاي دياليز مراجعه كند ، فراز و نشيبهاي مرتبط با دياليز و اتصال به يك دستگاه را دوست نداشت.
اوردل كه سازندهي مبلمان بود، وقتي كه براي نخستين بار به بيماري كليوي خود پي برد، ۳۰ سال داشت. او تا ۶۰ سالگي دو پيوند كليه از خواهر و برادرش دريافت كرد. اما در سالهاي اخير اوردل و همسرش ميديدند كه وضعيت دومين پيوند چندان خوب نيست. نتيجهي آزمايشهاي خون ماهيانهي بد بود؛ او احساس سرما و خستگي ميكرد و دستها و پاهايش شروع به تورم كردند. پزشكان دوباره به وي پيشنهاد دياليز را دادند.
اما بهجاي دياليز، اوردل به كمك همسرش روش درمان «مديريت محافظهكارانه» را برگزيد. روشي كه از سرعت پيشروي بيماري ميكاهد و علايم و عوارض بيماري را درمان ميكند. او يك رژيم غذايي دقيق را دنبال كرد، فشار خون خود را تحت كنترل درآورد، از افزايش وزن خود جلوگيري كرد و براي پيشگيري از كمخوني، هورمون تزريق ميكرد. يكي از خواهرانش كليهي خود را براي سومين پيوند به او پيشنهاد كرد. در همينحال، اوردل و همسرش مسافرتهاي زيادي را تجربه كردند.
دياليز اغلب بهعنوان اقدامي موقتي براي زنده نگهداشتن بيماران كليوي در انتظار پيوند، در آمريكا، در سال ۲۰۱۶ بيش از ۱۰۴ هزار فرد بالاي سن ۷۵ سال دياليز ميشدند. روش مديريت محافظهكارانه يعني مديريت پزشكي بيماري و علايم تحت نظارت و مشورت با پزشك و بدون انجام عمل دياليز، روش جايگزيني است كه در بيشتر موارد مورد توجه قرار نميگيرد.
دياليز طول عمر را افزايش ميدهد اما درعين حال فشار زيادي بر فرد وارد ميكند، مانند رفتن به كلينيك سهبار در هفته براي جلسات چهار ساعتهي همودياليز يا انجام تبادل روزانه مايعات براي دياليز صفاقي. مديريت محافظهكارانه ميتواند به بيماران كمك كند تا از اين موارد رهايي يابند.
علاوهبراين، درحاليكه برخي از مطالعات نشان ميدهند كه بيماران سالخوردهاي كه دياليز انجام ميدهند، نسبت به آنهايي كه از مديريت محافظهكارانه بهره ميبرند، بيشتر زنده خواهند ماند، اما اين تفاوتها در افراد بالاي سن ۷۵ كه معمولا با ديگر اشكالات سلامتي جدي نيز درگير ميشوند، مشاهده نميشود. زنده ماندن تنها ارزش بيمار نيست. مديريت محافظهكارانه ممكن است به فرد آزادي بيشتري بدهد تا بتواند كارهايي كه ميخواهد را انجام دهد حتي اگر براي چند ماه يا چند هفته كمتر زندگي كند. دكتر سوزان وانگ نويسندهي مقاله ميگويد:
دياليز رويدادي است كه زندگي را از جنبههاي مختلف تغيير ميدهد. اين يك فرم بسيار دشوار درمان و همچنين تصميم بزرگي است.
بيماران اغلب به پژوهشگران ميگويند كه در اين زمينه تصميمي نگرفتهاند و با آنها مشورتي نشده است. بيشتر پزشكان انجام دياليز را اجتنابناپذير ميدانند. در يك مطالعه نشان داده شد كه فقط با يكسوم از بيماران درمورد مديريت محافظهكارانه صحبت ميشود. كرن لادين، كه هم با پزشكان و هم با بيماران در اين رابطه مصاحبه كرده است، ميگويد:
بيماران آن را بهعنوان يك انتخاب درانديشه متخصصين نميگيرند؛ آنها ميگويند «پزشك من گفته است كه اگر من دياليز انجام ندهم، خواهم مرد». اين بيماران ميگفتند كه اين انتخاب آنها نبوده است بلكه پزشك آنها اين تصميم را براي آنها گرفته است.
براي مثال شايد لازم باشد به بيماران گفته شود افرادي كه در اواخر دوران زندگي بهجاي دياليز از مديريت محافظهكارانه استفاده ميكنند، احتمال كمتري وجود دارد كه در بيمارستان بستري شوند، كمتر روالهاي تهاجمي پزشكي را تجربه خواهند كرد و به احتمال اندك در بيمارستان ميميرند. طبق مطالعهي جديد دكتر وانگ، پزشكان غالبا در ارتباط با اين تصميم ترديد دارند و موجب تغيير ذهنيت بيماران ميشوند. دكتر وانگ گفت:
بيشتر آنها دچار شك و ترديد بودند. اين يك تصميم غيرمعمول است و ارائهدهندگان آنها درمورد آن شك دارند.
برخي از كشورهاي توسعهيافته بهويژه درمورد بيماران سالخورده، رويكرد متفاوتي دارند. نتايج يك مطالعه بزرگ نشان داده است كه در كانادا از ميان بيماران داراي سن بالاتر از ۸۵ مبتلا به نارسايي كليه، كمتر از ۷ درصد از آنها دياليز ميشوند و اين رقم در استراليا و نيوزلند ۵ درصد است. درمقابل در آمريكا، بيش از ۴۰ درصد از افرادي كه داراي بيماري كليوي پيشرفته و سن بالاتر از ۸۵ هستند، دياليز ميشوند.
ليمان دالي وقتي دچار اشكال نارسايي كليه شد، ۹۲ سال داشت. پزشكان در اتاق اورژانس شروع به دياليز او كردند. بهگفتهي پسر دالي:
پس از يكي دو هفته او گفت كه اين روشي نيست كه من ميخواهم زندگي كنم. اين دردناك و خسته كننده است.
آقاي دالي دياليز را متوقف كرد و به پسرش گفت زندگي فوقالعادهاي داشته است. او دو هفته بعد از دنيا رفت.
بيمههاي پزشكي نيز موجب وابستگي به اين روش درمان ميشوند. دكتر آلوين موس از مدرسهي پزشكي دانشگاه ويرجينيا ميگويد:
مشوقهاي مالي ما همه درجهت انجام دياليز هستند.
اما او و برخي از ديگر پژوهشگران براين باورند كه مديريت محافظهكارانه كمبود مراقبت را با خود به همراه دارد. آنها پيشنهاد كردهاند كه بهتر است نام اين روش به «مديريت محافظهكارانهي فعال» يا «مراقبت حمايتي جامع» تغيير يابد.
البته در حال حاضر بيماران علاقمند به اين رويكرد درماني قادر نيستند كه بهسادگي پزشكان حمايتكنندهي اين رويكرد را پيدا كنند. چندين پزشك متخصص در دانشگاههاي مختلف آمريكا درحال راهاندازي اين سيستم هستند.
مديريت محافظهكارانه موجب آزادي عمل جان اوردل شد. اما بهار گذشته پس از سالها مديريت بيماري، آقاي اوردل ۶۹ ساله بهعلت نارسايي قلبي در بيمارستان بستري شد. نارسايي قلبي يك بيماري رايج در ميان بيماران كليوي است. او پيوند سوم كليه را رد كرد، زيرا كليهي اهدايي قبلي دچار نارسايي شد. اوردل موافقت كرد كه دياليز صفاقي انجام دهد كه متاسفانه دچار عفونتي شديد شد. زمانيكه پزشكان به او توصيه كردند كه به همودياليز روزانه روي آورد، وي موافقت نكرد و گفت زندگي با اين وضعيت را دوست ندارد. اوردل تصميم خود را با پزشكان، خواهران و بهترين دوستش درميان گذاشت. او در ماه مي، دو ماه پس از آمدن به بيمارستان و دو روز پس از رد پيشنهاد دياليز، درگذشت. همسرش گفت كه او پشيمان نبود.
هم انديشي ها