درمان عفونت بيمار ويروس HIV براي دومينبار
براي دومينبار از شروع اپيدمي جهاني ايدز، بهانديشه متخصصين ميرسد ابتلاي بيمار به ويروس HIV درمان شده است؛ ويروسي كه باعث بُروز بيماري ايدز ميشود. اين خبر تقريبا ۱۲ سال بعد از درمان اولين بيمار مبتلا به HIV رسانهاي شده است.
پژوهشگران از آن زمان تاكنون، تلاش كردهاند فرايندي را تكرار كنند كه به درمان اولين بيمار منجر شده بود. اكنون بعد از اين موفقيت شگفتانگيز، پژوهشگران معتقدند درمان عفونت HIV گرچه بسيار دشوار، اما ممكن است. اين پژوهشگران قرار است يافتههاي خود را در مقالهاي در ژورنال Nature چاپ كنند و برخي از جزئيات روند درمان را در كنفرانس رتروويروسها و عفونتهاي فرصتطلب در سياتل بهاشتراك بگذارند.
دانشمندان در صحبتها و گزارشهاي خود، اين موضوع را «ريميشن بلندمدت» مينامند؛ اما متخصص كارشناسان در مصاحبههاي خود، آن را درمان HIV معرفي ميكنند. گفتني است ريميشن اصطلاحي است كه براي تعريف دورهي خاموشي نوعي بيماري، مانند سرطان، بهكار ميرود و در اين دوره، حال بيمار روبهبهبودي ميگذارد. درواقع، تعريف اين مفهوم باتوجهبه اينكه تاكنون فقط دو نمونه از آن وجود داشته، دشوار بهانديشه متخصصين ميرسد.
هر دو نمونهي درمان HIV درنتيجهي پيوند مغز استخوان به بيماران مبتلا به HIV بوده است؛ اما هدف از پيوند استخوان در اين افراد درمان سرطان بوده است نه HIV.
البته، بهانديشه متخصصين نميرسد پيوند مغز استخوان به روشي واقعي براي درمان HIV تبديل شود. اين درحالي است كه داروهاي قوي ميتوانند عفونت HIV را كنترل كنند؛ اما پيوند مغز استخوان روشي با درصد خطر فراوان و عوارض جانبي ناگوار آن ممكن است تا سالها گريبانگير بيمار باشد.
بااينحال متخصص كارشناسان ميگويند مجهزكردن بدن بيماران با سلولهاي ايمني مقاومشده به ويروس HIV، ممكن است بهعنوان روش درماني عملي در آينده فراگير شود. دكتر ونسينگ دراينباره ميگويد:
اين موفقيت افراد را به اين موضوع اميدوار ميكند كه درمان HIV ممكن است و ديگر فقط رؤيا نيست.
دكتر ونسينگ يكي از مديران IciStem است. IciStem كنسرسيومي متشكل از دانشمندان اروپايي است كه ازطريق پيوند سلولهاي بنيادي مشغول پژوهش درزمينهي درمان HIV هستند. اين سازمان را مؤسسهي تحقيقات ايدز آمريكا نيز همراهي ميكند.
هويت اين بيمار درمانشده مخفي باقيمانده است و دانشمندان در گزارشهاي مربوطبه تحقيقات خود او را «بيمار لندن» مينامند. بيمار لندن در مصاحبه با نيويوركتايمز گفت:
نوعي احساس مسئوليت دارم تا به پزشكان كمك كنم درياباند چه اتفاقي افتاده تا اين علم را به پيش ببرند. هيچوقت فكر نميكردم كه در طول عمرم، پيداشدن درمان HIV را شاهد باشم.
در سال ۲۰۰۷ در همين كنفرانس سياتل، پزشكي آلماني اولين بيمار درمانشده را «بيمار برلين» ناميد. بعدها اعلام شد اين شخص تيموتي رِي براون ۵۲ ساله اهل پالم اسپرينگ كاليفرنيا است. گزارش درمان بيمار برلين روي پوستري چاپ و به ديوار اتاق كنفرانس چسبانده شده بود و در ابتدا، توجه زيادي را بهخود جلب نكرد؛ اما پس از روشنشدن اين موضوع كه آقاي براون واقعا درمان شده بود، دانشمندان درمان ديگر بيماران سرطاني مبتلا به ويروس HIV را شروع كردند تا شايد نتايج بيمار برلين را بازآفريني كنند.
باوجوداين، در هر نمونه ويروس HIV دوباره ۹ ماه بعد از توقف دريافت داروهاي ضدويروس، بهسراغ بيمار ميآمد يا اينكه بيمار دراثر سرطان درميگذشت. شكستهاي پيدرپي در درمان بيماران، دانشمندان را به اين فكر انداخت كه شايد معالجهي بيمار برلين فقط اتفاقي تكرارنشدني بوده است.
تيموتي ري براون مبتلا به سرطان خون بود و بعد از اينكه شيميدرماني در توقف رشد سرطان ناموفق ماند، دو عمل پيوند مغز استخوان روي او انجام گرفت.
شخص اهداكنندهاي كه مغز استخوان او به بيمار برلين منتقل شد، جهش ژنتيكي در پروتئين CCR5 داشت. اين پروتئين روي سطح برخي از سلولهاي ايمني بدن مينشيند و ويروس HIV با استفاده از اين پروتئين ميتواند وارد سلولهاي ايمني شود؛ اما اين اتفاق در پروتئينهاي جهشيافته روي نميدهد.
براون بعد از پيوند مغز استخوان نوعي داروهاي سركوبكنندهي سيستم ايمني دريافت كرد كه امروزه، منسوخ شدهاند؛ درنتيجه، او تا ماهها بعد از عمل پيوند، به عوارض شديد آن دچار بود. حتي در مقطعي، پزشكان مجبور شدند او را در كماي القاشده قرار دهند؛ بهگونهاي كه براون با مرگ فاصلهاي نداشت.
استيون ديكز، متخصص كارشناس ايدز در دانشگاه كاليفرنيا و يكي از پزشكان تأثيرگذار در دمان تيموتي ري براون، دراينباره ميگويد:
او واقعا زيرفشار فرايند درمان نابود شده بود. واقعا به اين فكر افتاده بوديم كه تمام آن شرايط دشوار و نابودكردن سيستم ايمني بدن براون بود كه باعث شد او از شرّ سرطان و HIV خلاص شود يا نه.
باوجوداين، درمان بيمار لندن به اين پرسش پاسخ ميدهد كه براي درمان HIV، بيمار تجربهي نزديك به مرگ را نبايد داشته باشد.
بيمار لندن مبتلا به سرطان لنفوم هاجكين بود و مغز استخوان پيوندزدهشده به او در سال ۲۰۱۶ نيز از به اهداكنندهي داراي جهش در پروتئين CCR5 تعلق داشت. بيمار لندن نيز پس از عمل پيوند، داروهاي سركوبكنندهي سيستم ايمني دريافت كرد؛ اما اين داروها با داروهايي متفاوت بود كه براون بعد از پيوند دريافت كرد و دُز كمتري داشتند و درواقع، با استاندارد بهروزشده براي بيماران پيوندي مطابقت داشتند.
بيمار لندن در سپتامبر۲۰۱۷، مصرف داروهاي ضد HIV را كنار گذاشت و بعد از تيموتي براون، به اولين بيماري تبديل شد كه يك سال بعد از كنارگذاشتن داروها، هيچ اثري از ويروس HIV در او ديده نشده است.
دكتر راويندا گوپتا، ويروسشناس دانشگاه كالج لندن و ارائهدهندهي اين يافتهها در گردهمايي سياتل ميگويد:
فكر ميكنم اين موضوع ميتواند قواعد بازي را كمي تغيير دهد. همه پس از مشاهدهي مورد بيمار برلين، به اين نتيجه رسيده بودند كه براي درمان HIV بايد تقريبا بميريد؛ اما با معالجهي بيمار لندن نشان داديم كه لازم نيست اين تجربهي وحشتناك را داشته باشيد.
با اينكه وخامت حال بيمار لندن بهاندازهي براون پس از پيوند مغز استخوان نبود، اين فرايند درماني بههمان اندازه مؤثر بوده است. پيوند مغز استخوان توانست سلولهاي سرطاني را كاملا نابود كند؛ بدون اينكه عوارض جانبي وخيمي بههمراه داشته باشد. همچنين، بهانديشه متخصصين ميرسد سلولهاي ايمني پيوندي كه به ويروس HIV مقاوم بودند، كاملا جاي سلولهاي آسيبپذير قبلي را در بدن او گرفتهاند.
بسياري از افرادي كه در پروتئين CCR5 آنها جهش روي داده از تبار اروپايشمالي دارند. اين جهش، جهشي است كه بهنام دلتا ۳۲ شناخته ميشود و درنتيجه، سلولهاي ايمني مقاوم به ويروس HIV دارند. IciStem اكنون ۲۲,۰۰۰ شخص داراي جهش دلتا ۳۲ را شناسايي و اطلاعات آنها را بهمنظور اهداي مغز استخوان جمعآوري كرده است.
تاكنون، پژوهشگران روند درماني ۳۸ بيمار مبتلا به ويروس HIV را دنبال ميكنند كه پيوند مغز استخوان دريافت كردهاند. از اين ۳۸ مورد ۶ مورد سلولهاي مغز استخوان را از شخصي دريافت كردهاند كه جهش نداشتهاند.
بيمار لندن در اين فهرست جايگاه سيوششم را داشت. يك مورد ديگر، شمارهي ۱۹ فهرست بهنام «بيمار دوسلدورف» ۴ ماه است كه داروهاي ضد HIV را كنار گذاشته است. جزئيات درمان اين بيمار اين هفته در كنفرانس سياتل ارائه خواهد شد.
دانشمندان كنسرسيوم IciStem مداوم خون بيمار لندن را بهمنظور شناسايي علائم حضور ويروس HIV آزمايش كردهاند. آنها در يكي از ۲۴ آزمايش خوني نشانههاي ضعيفي از وجود عفونت يافتند؛ اما معتقدند نتايج اين آزمايش ممكن است ناشي از آلودگي نمونه بوده باشد.
بااينحال، حساسترين و دقيقترين آزمايش انجامشده روي بيمار لندن نشان داد در خون او، هيچگونه ويروس HIV وجود ندارد. آنتيباديهاي HIV هنوز در خون او وجود داشتند؛ اما سطح اين آنتيباديها بهمرورزمان كاهش پيدا كرده است؛ همان روند كاهشي در آنتيباديها كه در بيمار برلين نيز مشاهده شده بود.
البته، هيچكدام از اين آزمايشها نميتواند تضمين كند كه بيمار لندن براي هميشه درمان شده است؛ ولي دكتر گوپتا ميگويد شباهت روند معالجهي او به روند درماني تيموتي براون ميتواند دليلي براي خوشبيني باشد. دكتر گوپتا اضافه ميكند:
تنها كسي كه ميتوانيم روند درمان را مستقيما با او مقايسه كنيم، بيمار برلين است. درحالحاضر، او تنها استانداردي است كه داريم.
بسياري از متخصص كارشناسان آشنا با جزئيات اين پژوهش معتقدند مورد بيمار لندن ميتواند نشانگر روند درماني اتكاكردني باشد؛ اما برخي نيز بهطور كلي، به ارتباط اين روش درماني با معالجهي ايدز به ديدهي شك مينگرند.
آنتوني فاوسي، مدير مؤسسه ملي آلرژي و بيماريهاي عفوني ميگويد:
مطمئن نيستم اين دستاورد به ما چه ميگويد. اين روش روي تيموتي براون انجام شد و حالا يك مورد ديگر وجود دارد. خب، از حالا به بعد قرار است چه كار كنيم؟
دكتر ديكز و همكارانش ميگويند يكي از احتمالات اين است كه ميتوان روشي مبتني بر ژندرماني توسعه داد تا پروتئينهاي CCR5 را از سلولهاي ايمني حذف كرد يا در سلولهاي بنيادي سازندهي آنها تغييراتي ايجاد كرد. اين سلولهاي ايمني تغييردادهشده دربرابر ويروس HIV مقاوم خواهند بود و درنهايت، ميتوانند كل بدن را از ويروس پاكسازي كنند.
شايان ذكر است CCR5 همان پروتئيني است كه هي جيانكويي، دانشمند چيني، ادعا كرده با ويرايش آن در دو جنين ازطريق ابزار ويرايش ژنتيكي تلاش كرده آنها را دربرابر ويروس HIV مصون كند. اين آزمايش با اعتراض و محكوميت بينالمللي مواجه شد.
هرآنچه بايد درمورد مولكول DNA بدانيدبخش اولبخش دومبخش سوم
درحالحاضر، چند شركت مشغول توسعهي روشهاي ژندرماني هستند؛ اما تاكنون هيچكدام به موفقيتي دست نيافتهاند. اين نوع از دخالت پزشكي بايد تعداد درستي از سلولها را در مكان درست هدف قرار دهد. براي مثال، بايد فقط سلولهاي مغز استخوان ويرايش شوند نه سلولهاي مغزي و البته، فقط ژنهايي دستكاري شوند كه در توليد پروتئين CCR5 نقش ايفا ميكنند.
مايك مككيون، مشاور ارشد بنياد بيل و ملينا گيتز، در امور بهداشت جهاني ميگويد:
چند سطح از دقت وجود دارد كه هنگام اتخاذ اين روش بايد مدانديشه متخصصين قرار داد. همچنين، نگرانيهايي دربارهي انجام دخالتي نامناسب وجود دارد؛ بنابراين، بهتر است سوئيچ توقف در اين فرايند تدارك ديده شود.
بهگفتهي دكتر مككيون، چند تيم درحالكار روي اين موانع هستند. درنهايت، شايد آنها موفق شوند سيستم انتقال را توسعه دهند؛ بهگونهاي كه بعد از تزريق به بدن شناسايي تمامي گيرندههاي CRR5 را شروع و آنها را حذف ميكند؛ حتي شايد روشي توسعه داده شود كه در قالب آن، سلول بنيادي پيوندي مقاوم به ويروس در بدن به توليد سلولهاي ايمني مقاوم منجر شود.
مككيون ميگويد:
آنچه روي تختهسفيد نوشتهايم، البته رؤيا هستند، درست است؟ تحقق اين رؤياها با بهدستآوردن موفقيتهايي مانند مورد بيمار لندن بيشازپيش ميسر بهانديشه متخصصين ميرسد. درواقع، اين دستاوردها باعث ميشوند بهتر بتوانيم تصور كنيم چه چيزي در آينده ميتوانيم انجام دهيم.
يكي از نگرانيهاي اصلي در هريك از روشهاي درماني احتمالي اين خواهد بود كه برخي از بيماران همچنان درمقابل نوع خاصي از ويروس HIV بهنام X4 آسيبپذير خواهند بود. اين نوع ويروس براي ورود به سلولها از پروتئين ديگري به نام CXCR4 استفاده ميكند.
تيموتي هنريش، متخصص كارشناس ايدز از دانشگاه كاليفرنيا معتقد است:
اين روش فقط در بيماراني متخصصد دارد كه ويروس HIV موجود در بدن آنها براي ورود به سلولها فقط از پروتئين CCR5 استفاده كند كه اين طيف از بيماران درواقع ۵۰ درصد بيماراني را شامل ميشود كه با HIV زندگي ميكنند.
حتي اگر بيمار فقط تعداد اندكي از ويروسهاي X4 در خونش داشته باشد، اين ويروسها در غياب فشار رقابت با ديگر نوع ويروسهاي HIV ميتوانند سريع رشد كنند. حداقل يك مورد وجود دارد كه در آن، بيمار پس از دريافت پيوند مغز استخوان از اهداكنندهي داراي جهش دلتا ۳۲ بارديگر مبتلا به ويروس HIV شده؛ البته از نوع X4. بههميندليل، تيموتي ري براون بهعنوان اقدام پيشگيرانه عليه ويروس X4 از ۱۲ سال پيش، روزانه يك عدد قرص ضد HIV مصرف ميكند.
آقاي براون اميدوار است كه درمان بيمار لندن مانند درمان خود او بلندمدت باشد. او ميگويد:
اگر در دنياي پزشكي اتفاقي يكبار روي دهد، ممكن است بارديگر روي دهد. مدتها بود كه بهدنبال كسي مثل خودم ميگشتم.
هم انديشي ها