مقاومت ضدميكروبي موجب مرگ ۱۰ ميليون نفر در سال خواهد شد
مركز پيشگيري و كنترل بيماريهاي ايالات متحده ادعا ميكند كه مقاومت آنتيبيوتيكي يكي از بزرگترين چالشهاي سلامت عمومي زمان ما محسوب ميشود كه البته ادعايي درست است. باكتريها، ويروسها و انگلها بهطور مداوم در حال كسب مقاومت دربرابر داروهايي هستند كه براي مبارزه با آنها توسعه پيدا كرده است. درواقع اين مقاومت (مقاومت ضدميكروبي) در سرتاسر جهان تبديل به يك كابوس وحشتناك سلامتي عمومي شده است. ساليانه، حداقل ۷۰۰ هزار نفر در نتيجهي بيماريهاي مقاوم به دارو جان خود را از دست ميدهند و اين رقم انتظار ميرود درصورتيكه هيچ اقدامي در اين جهت صورت نگيرد، تا سال ۲۰۵۰ به ۱۰ ميليون نفر در سال افزايش يابد.
بهدليل فوريت اين مسئله، سازمان ملل متحد يك گروه هماهنگي بين سازماني براي مقاومت ضد ميكروبي (IACG) ايجاد كرده است و با همكاري سازمانها و متخصصان بينالمللي گزارشي را منتشر كرده كه نشان ميدهد بدون اقدام فوري جهاني، بحران ويروسها و باكتريهاي مقاوم به دارو ميتواند موجب يك فاجعهي اقتصادي شده و تا سال ۲۰۳۰ موجب فقر ۲۴ ميليون نفر شود.
در كشور آمريكا، مقاومت ضدميكروبي ساليانه موجب بيش از ۲ ميليون عفونت و ۲۳ هزار مرگ ميشود كه معادل سقوط يك بوئينگ ۷۴۷ در هر هفته است. طبق برآوردهاي سال ۲۰۰۸، آمريكا بهعلت دستمزد از دست رفته، ماندن در بيمارستان و مرگ زودهنگام مرتبط با عفونتهاي مقاوم به آنتيبيوتيكها، در حدود ۳۵ ميليارد دلار را از دست داد و اين رقم همچنان رو به افزايش است. متاسفانه بهانديشه متخصصين ميرسد كاهشي در اين روند در كار نباشد، چرا كه هر سال بر تعداد آنتيبيوتيكهايي كه اثربخشي خود را از دست ميدهد، اضافه ميشود. دلايل بسياري براي اين بحران وجود دارد ازجمله: تجويز بيش از اندازهي دارو، وجود عفونتهاي زياد در بيمارستانها و استفادهي مكرر از آنتيبيوتيكها براي درمان افرادي كه در بيمارستان هستند، آلودگيهاي آب و گياه و عدم انجام پژوهش هاي جديد.
بيمارستانها يكي از علل اصلي ايجاد باكتريهاي مقاوم دربرابر آنتيبيوتيك هستند و بر اين اساس، بسياري از افراد، استفاده بيش از حد از داروهاي ضد ميكروبي و ضد قارچي را علت افزايش مقاومت سرزنش ميدانند. اما باتوجهبه تنوع زياد ضد ميكروبها كه شامل آنتيبيوتيكها، ضدويروسها، ضدقارچها و ضد مالارياها هستند، درك نحوهي عمل آنها ميتواند براي افراد غير متخصص دشوار باشد. علاوهبراين، پزشكان اغلب درجهت تجويز ارزانترين داروهاي عمومي موجود در بيمارستان تشويق ميشوند و استفاده بيش از حد از اين داروها است كه موجب افزايش مقاومت ميشود. داروهاي جديد با اينكه شانس بيشتري براي درمان يك عفونت مقاوم به دارو دارند، گرانتر بوده و كمتر شناخته شدهاند و بهراحتي در سيستمهاي ثبت الكترونيكي سلامت قابل دسترسي نيستند.
همچنين بسياري از ضدميكروبها در بخش كشاورزي روي گياهان و دامها استفاده ميشوند و ما از راههاي مختلفي با آن مواجه ميشويم. بهعنوان مثال، كشاورزان در فلوريدا براي مبارزه با يك بيماري باكتريايي دو آنتيبيوتيك را روي درختان مركبات خود استفاده ميكنند كه البته از سوي سازمان حفاظت از محيط زيست تأييد شده است. در سطح جهاني، اين امر چالشهاي سياسي بهدنبال دارد زيرا مقاومت به پاتوژنها در كشورهاي كمدرآمد در حال توسعه است. براي مثال، كشوري نظير هند آنتيبيوتيكهاي عمومي زيادي توليد ميكند و باقيماندههاي آنها را اغلب روانهي رودخانهها ميكند. اين بدان معنا است كه تمام افراد آن منطقهي جغرافيايي احتمالا در ايجاد مقاومت دارويي نقش خواهند داشت. چند روز پيش، سناتور چاك شومر از نيويورك از CDC خواست كه به خاطر شيوع سريع كانديدا آريس، قارچ مقاوم به دارويي كه بيش از ۶۰۰ شهروند نيويوركي را در مراكز سلامتي عفوني كرده است، وضعيت اضطراري اعلام كند. در نيويورك، دولت در تلاش است كه نه با تغييرات بيمارستاني يا زيستمحيطي بلكه با تكنولوژي با اين اشكال مبارزه كند. ايوان جونز مدير اجرايي OpGen، يك شركت ژنوميك و انفورماتيك كه با ادارهي بهداشت نيويورك همكاري ميكند، ميگويد:
باتوجهبه هزينهاي كه صرف مبارزه با اين ارگانيسمهاي مقاوم به دارو ميشود و اينكه دولتها هزينهي بيماران را پرداخت ميكنند، منطقي است كه در راستاي ابتكاري براي ذخيرهي پول، روي تكنولوژيهاي ژنوميك و انفورماتيك سرمايهگذاري شود.
هدف اين شركت، ارائهي يك پلتفرم نظارتي است كه اطلاعات مربوطبه پاتوژنهاي مقاوم به دارو را از تمام بيمارستانها جمعآوري كند. اين اطلاعات را ميتوان در سيستمهاي سلامتي به اشتراك گذاشت تا بهتر بتوان خطر شيوع بيماريها را پيشبيني كرد، دورههاي درماني مناسب ارائه داد و از انتقال بيماري و درگيري بيماران كم كرد.
البته چالش كنوني، بزرگتر از موضوع روشهاي برخورد با اين اشكال است. چالش مهم مربوطبه عدم انجام پژوهش و توسعه در خطوط توليد دارو است، زيرا بخش خصوصي مشوقهاي مالي خود را براي توليد آنتيبيوتيكهاي جديد، از دست داده است. سرعت جهش و تغيير اين موجودات زياد است و همراه شدن با اين تغييرات هزينهي بسياري بههمراه دارد. در حال حاضر در شركتهاي دارويي مشوق مالي براي سرمايهگذاري در بخش توسعهي داروهاي ضدميكروبي وجود ندارد. اين وضعيت نامناسب با ضعف شديد بخش پژوهش و توسعه و نيز خروج شركتهاي دارويي بزرگ از بازار تشديد شده است. درواقع، تنها تعداد اندكي از ۵۰ شركت دارويي برتر جهان هنوز در حال توسعهي داروهاي ضدميكروبي هستند. آنتيبيوتيكها جذب تجاري آهستهاي دارند و بازگشت سرمايه در آنها چندان رضايتبخش نيست. حتي بروز مقاومت سريع نسبتبه آن دارو ميتواند موجب توقف فروش قبل از رسيدن به اوج درآمد شود؛ چيزي كه تاكنون موجب ورشكستگي شركتهاي كوچك زيادي شده است. آشكار است كه براي حل اين اشكال بايد مدلهاي توليد و توزيع دارو تغيير كند.
يكي از پيشنهادهاي مطرح شده در اين زمينه، گسترش زمان حق انحصار دارو است يعني بهجاي حق انحصار ۵ ساله براي توسعهي يك داروي جديد، شركتها براي مدت بيشتري حق انحصار خود را حفظ كنند تا بخشي از هزينههاي صرف شده آنها برگردد. بااينحال هنوز يك تبصره ۲۲ در جهان پژوهش و توسعهي داروهاي ضدميكروبي وجود دارد : هرچه كمتر از يك دارو استفاده شود و آن دارو براي افراد كمتري تجويز شود، ميزان اثربخشي آن دارو بيشتر خواهد بود.
فراهم كردن اعتبارات مالي براي تأمين هزينهي آزمايشهاي باليني داروهاي واجد شرايط بيماريهاي عفوني و آزمايشهاي تشخيصي سريع، استفاده از تكنولوژيهايي براي كاهش زمان ماندن بيمار در بيمارستان و نيز كاهش طول مدت آزمايشهاي فردي از كارهايي است كه ميتوان در اين راستا انجام داد. با انجام چنين كارهايي ما ميتوانيم چندين روز را در بيمارستان ذخيره كنيم و از آن زمان و پول ذخيره شده درجهت استفاده از بهترين آنتيبيوتيك ممكن براي هر فرد بهره ببريم.
هم انديشي ها