هك مغز توانايي يادگيري زبان را حداكثر ۱۳ درصد بهبود مي‌بخشد

يك‌شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۰
مطالعه 4 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
در بسياري از موارد، بزرگ‌سالان ازانديشه متخصصين يادگيري زبان جديد با اشكال مواجه مي‌شوند. به‌تازگي پژوهشگران راه‌حلي براي عبور از اين اشكال پيدا كرده‌اند.
تبليغات

پژوهش‌هاي گذشته نشان مي‌دهند يادگيري زبان جديد براي كودكان كم‌سن‌و‌سال درمقايسه‌با والدين يا حتي خواهران و برادران بزرگ‌تر آن‌ها بسيار ساده‌تر است. مطالعه‌ي جديد راه‌حلي براي عبور اين مانع تكاملي ارائه مي‌دهد.

دانشمندان با استفاده از تحريك مغزي نامحسوس ازطريق گوش پيشرفت‌هايي در توانايي بزرگ‌سالان در تشخيص لحن‌هاي زباني مختلف را شاهد بودند. اين اثر حافظه حتي در جريان كارآزمايي‌هايي ادامه داشت كه در آن‌ها تحريك متوقف شده بود. اين هك مغزي الهام‌گرفته از داستان‌هاي علمي‌تخيلي مي‌تواند به بزرگ‌سالان كمك كند تا بر محدوديت‌هاي مغز خود غلبه كنند.

در پژوهش مذكور كه به‌تازگي در مجله‌ي Science of Learning منتشر شده است، نويسندگان توضيح مي‌دهند بخشي از آنچه يادگيري زبان را در مراحل بعدي زندگي دشوار مي‌سازد، آن است كه مغز درمقايسه‌با دوران كودكي، انعطاف‌پذيري كمتري دارد و توانايي‌اش براي تغيير شكل شبكه‌هاي سيناپسي براي سازگاري با اطلاعات جديد تضعيف مي‌شود. پژوهشگران در مطالعه‌ي خود مي‌نويسند: «انسان‌ها يادگيرنده‌هاي ادراكي عالي هستند؛ با‌اين‌حال، استثنائي درخور‌توجه و مستند يادگيري مقولات گفتاري غيربومي در بزرگ‌سالي است.»

پژوهش‌هاي اخير نشان داده‌اند تحريك سيستم عصبي همراه‌با محرك‌هاي رفتاري مي‌تواند به بهبود انعطاف‌پذيري و فراخواني حافظه منجر شود. پژوهشگران براي آزمايش يادگيري زباني دستگاه كوچكي طراحي كردند كه روي گوش بيروني قرار مي‌گرفت تا بدون درد و از روي پوست عصب واگ شركت‌كنندگان را ازطريق پالس‌هاي الكتريكي تحريك كند (تحريك عصب واگ ازطريق پوست: tVNS).

پژوهشگران براي مطالعه اين مسئله كه تحريك عصبي مذكور چگونه ممكن است روي يادگيري زبان اثر بگذارد، گروهي متشكل از ۳۶ فرد بزرگ‌سال را انتخاب كردند كه زبان بومي آن‌ها انگليسي بود و از آن‌ها خواستند به چهار لحن مختلف ماندارين (از زبان‌هاي چيني) گوش دهند و سعي كنند آن‌ها را شناسايي كنند. اين وظيفه‌ خصوصا براي انگليسي‌زباناني دشوار است كه به صحبت‌كردن يا شنيدن زبان نواختي عادت ندارند. زبان نواختي زباني است كه در آن، لحن بيان واژه‌ها معناي آن‌ها را عوض مي‌كند.

فرناندو ليانوس، پژوهشگر دانشگاه پيتسبورگ و نويسنده‌ي اصلي مطالعه، مي‌گويد نشان‌دادن كارايي تحريك عصب واگ ازطريق پوست در اين زمينه مي‌تواند خصوصا براي يادگيري شناختي مفيد باشد. او توضيح مي‌دهد: «نشان‌دادن اينكه تحريك عصبي خارجي غيرتهاجمي مي‌تواند يادگيري زبان را ساده‌تر كند، به‌طور بالقوه راه را رو به بهبود عملكرد شناختي در حوزه‌هاي مختلفي مي‌گشايد.»

پژوهشگران ۳۶ شركت‌كننده‌ را به سه گروه تقسيم كردند:

۱. تحريك هنگام گوش‌دادن به دو لحن دشوارتر ماندارين

۲. تحريك هنگام گوش‌دادن به دو لحن ساده‌تر ماندارين

۳. گروه‌هاي كنترل كه بدون تحريك به لحن‌ها گوش مي‌دادند

از همه‌ي گروه‌ها خواسته شد تا به لحن‌ها گوش دهند و بگويند در حال شنيدن كدام‌يك هستند.

به‌گفته‌ي بهارات چاندراسكاران، يكي ديگر از نويسندگان مطالعه، درس‌هاي آموخته‌شده از آزمايش آن‌ها روي لحن‌هاي ماندارين به زبان‌هاي ديگر نيز تعميم‌دادني است. او مي‌گويد: «ماندارين بستر آزمايشي بزرگي براي مطالعه ميزان دقت اثرهاي تحريك است؛ اما معتقديم اثرهاي تحريك بايد در يادگيري الگوهاي صوتي زبان‌هاي ديگر نيز قابل تعميم است.»

پژوهشگران دريافتند شركت‌كنندگاني كه هنگام دريافت تحريك به لحن‌هاي ساده‌تر گوش مي‌كردند، از گروه‌هاي ديگر بهتر عمل مي‌كردند و از شركت‌كنندگان ديگر ازانديشه متخصصين شناسايي لحن‌هاي مختلف به‌طور متوسط ۱۳ درصد بهتر بودند. نكته‌ي جالب اين است كه گروهي كه همراه‌با تحريك مغزي به لحن‌هاي دشوارتر گوش مي‌دادند و آن‌ها را شناسايي مي‌كردند، در‌مقايسه‌با گروه كنترل پيشرفت چنداني نشان ندادند.

مرجع متخصصين ايران تحريك الكتريكي عصب واگ از مسير گوش بيروني

اين دستگاه ازطريق پالس‌هاي الكتريكي بدون درد كه از گوش بيروني ارسال مي‌كند، عصب واگ مغز را تحريك مي‌كند.

متيو لئونارد، استاديار جراحي مغز و اعصاب در دانشگاه كاليفرنيا و يكي از نويسندگان مطالعه، مي‌گويد نتايج اين مطالعه مي‌تواند شرايط را بين فراگيران بزرگ‌سال داراي توانايي‌هاي زباني مختلف برابر كند. او مي‌گويد: «به‌طوركلي، مردم معمولا از سخت‌بودن يادگيري زبان جديد دل‌سرد مي‌شوند، اما اگر بتوانيد پس از اولين جلسه، به فردي ۱۳ تا ۱۵ درصد نتايج بهتري بدهيد، شايد تمايل او به ادامه دادن بيشتر شود.»

همچنين، پژوهشگران دريافتند گروه آزمايش تحريك و لحن‌هاي آسان قادر بودند حتي بدون تحريك عصبي، مثال‌هاي جديد داراي لحن آسان را شناسايي كنند كه اين امر نشان‌دهنده‌ي تعميم‌پذيري اين رويكرد است. آنان درباره‌ي آنچه در مغز رخ مي‌دهد، چنين فرض كردند كه ممكن است با تقويت موقت بازه‌ي زماني توجه در مناطق بزرگي از مغز ارتباطي داشته باشد و بتواند پردازش محرك جديد را ساده‌تر كند. البته براي اطمينان از اين موضوع به آزمايش‌هاي بيشتر نياز است.

چاندراسكاران مي‌گويد پس از پژوهش‌هاي بعدي و احتمالا دو تا پنج سال آينده، محصولي مبتني‌بر اين پژوهش دردسترس مشتريان قرار خواهد گرفت؛ به‌ويژه كساني كه دچار آسيب مغزي شده‌اند. او مي‌گويد: «گام بعدي ما درك مكانيسم عصبي پشت‌صحنه و ايجاد مجموعه‌اي ايدئال از پارامترهاي تحريك است كه بتواند انعطاف‌پذيري مغز را حداكثر كند. ما تحريك عصب واگ ازطريق پوست را به‌عنوان ابزار قدرتمندي مي‌بينيم كه مي‌تواند توان‌بخشي را در افراد دچار آسيب مغزي تقويت كند.»

جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات