يوتيوب به تأثيرات منفياش بر جامعه اعتراف كرد؛ آيا راهحلي هم براي آن دارد؟
توييتر از همان زمان تأسيس، خود را بهعنوان پلتفرمي مخصوص اخبار معرفي كرد. نقاط عطف تاريخي اين سرويس نيز، يكي بهار عربي و ديگري زمينلرزهي سال ۲۰۱۱ ساحلشرقي آمريكا بود. فيسبوك از سال ۲۰۱۳، خود را بهصورت نوعي روزنامهي شخصي معرفي كرد. البته، آنها در سالهاي اخير فهميدند كه جداكردن تبليغات سياسي از اخبار واقعي، بيش از تصورشان اشكال است.
بههرحال هر دو شبكهي گفتهشده، در چند سال اخير درگير نقشداشتن در بحرانهاي متعدد اجتماعي و سياسي بودهاند. در بسياري از اوقات، اين دو شبكه در انتشار اخبار دورغين و برهمزدن فضاي انتخابات و افزايش فاصله در گروههاي اجتماعي مقصر اصلي معرفي شدند.
در سوي مقابل، سرويس محبوب گوگل، يعني يوتيوب، تاكنون از بسياري از انتقادهاي شبكههاي اجتماعي، در امان بوده است. درنتيجه، مديران آن در درك نقش اين شبكه بهعنوان منبع اخبار و از آن مهمتر، اطلاعات غلط سرعتعمل لازم را نداشتهاند. در آخرين مسئلهي بزرگ شبكههاي اجتماعي، توييتر و فيسبوك در فرضيهي دخالت روسيه در انتخابات آمريكا، دشوارترين سؤالات را به كنگرهي اين كشور پاسخ دادند. درمقابل، از يوتيوب آنچنان بازخواست نشد.
بااينحال، با گذشت زمان روند تا حدودي تغيير كرده و اكنون، يوتيوب هم بايد بهدليل انتقادهاي متعدد، پاسخگوي برخي از مسئوليتهايش باشد. در پي اين احساس مسئوليتهاي الزامي، مديرعامل اين سرويس، سوزان وويچيتسكي، نيز در چند اجلاس مهم مانند South by Southwest شركت كرد. اين حضورها نشان داد كه يوتيوب بالاخره به كيفيت و تنوع اطلاعات عرضهشده به متخصصان اهميتي جدي ميدهد. افزونبراين، مشخص شد كه اين شركت هنوز راه زيادي براي بهبود درپيش دارد.
در سال جاري ميلادي، چند حركت يوتيوب نشان داد كه اين شركت بهمرور، اهميت به محتواي منتشرشده را افزايش داده است. بهعنوان مثال، در ژانويهي۲۰۱۸، يكي از ويلاگرهاي حرفهاي اين سرويس با نام لوگان پال ويدئويي از يك جسد در ژاپن پخش كرد. انديشه متخصصيناتهاي منفي و انتقادهاي تندي به اين ويدئو و پال شد و درنتيجه، گوگل بخشي از قرارداد تبليغات او را لغو كرد. بهعلاوه، پروژههاي پال در سرويس يوتيوب رد نيز لغو شد.
در ماجرايي ديگر، يوتيوب انديشه متخصصيناتها و پيامهاي متعددي دربارهي كارتونهاي نامناسب براي كودكان دريافت كرد كه در پاسخ به پيامها، ۱۵۰هزار ويدئو با اين محتوا را پاك كرد. تعداد زيادي ويدئوي ديگر نيز با هدف آسيب به كودكان وجود داشت كه يوتيوب آنها را پاك كرد. اين اتفاقات يوتيوب را برآن داشت تا هزاران متخصص ديگر براي بخش بازديد محتوا استخدام كند.
انتشار اخبار دروغين و تئوري توطئه، يوتيوب را هم تهديد ميكند
با تمام اينها، اشكال اصلي يوتيوب نيروي انساني نيست؛ بلكه اين اشكالات از آنجا نشئت ميگيرد كه اين شركت، ماهيت كسبوكار و زمينهي مسئوليتش را درك نميكند.
در ماه فوريهي سال جاري ميلادي، الگوريتم يوتيوب ويدئوهاي مرتبطبا تحليل تيراندازي در مدرسهاي در پاركلند فلوريدا را حذف كرد. يك ماه بعد، مدير كانال يكي از اين ويدئوها، الكس جونز اعلام كرد كه يوتيوب قصد دارد كانال او را تعطيل كند. البته، طبيعتا شركت اين ادعا را رد كرد. در همان زمان، رينپ توفكي، يكي از نويسندههاي مشهور دنياي فناوري، يوتيوب را «راديكالكنندهي بزرگ» ناميد. او در مقالهي خود توضيح داد كه الگوريتم يوتيوب چگونه متخصصان عادي را بهسمت افراطگرايي تشويق ميكند.
مديرعامل يوتيوب در كنفرانس South by Southwest با برنامهاي آماده دربارهي رويارويي با ويدئوهاي توطئهآميز حضور پيدا كرد. البته، واكنشها و اتفاقهاي بعدي آن رويداد نشان داد كه ووچيتسكي آنچنان هم آماده نبوده است.
ووچيتسكي در اسلايدي با اشاره به چند ويدئوي اطلاعرساني عنوان كرد كه اثباتهاي اطلاعاتي از آن بهبعد دركنار چنين ويدئوهايي نشان داده خواهد شد. طبق گفتههاي او، اين اطلاعات از ويكيپديا استخراج ميشوند و بهصورت جعبههاي كوچك پايين ويدئو بهنمايش درميآيند. براي مشخصكردن اينكه كدام ويدئو به اطلاعات نياز دارد، يوتيوب از فهرست خود ويكيپديا دربارهي تئوريهاي توطئه استفاده ميكند. درنهايت، مديرعامل اين سرويس نيز اعلام كرد كه آنها به گسترش و بهبود اين فهرست كمك ميكنند.
بنياد ويكيمديا، سازمان غيرانتفاعي مدير ويكيپديا، از اين تصميم يوتيوب كاملا بياطلاع بود. آنها اعلام كردند همكاري رسمي در اين زمينه با يوتيوب ندارند. البته، ويكيپديا اعتراض مستقيمي به استفادهي يوتيوب از محتوايش نداشت. آنها فقط در بيانيهاي بر اين نكته تأكيد كردند كه ويكيپديا، تنها به افراد داوطلب و خيرخواه متكي است و كنترل يا ويرايشي بر محتواي منتشرشده در اين سرويس ندارد.
راهكار مديرعامل يوتيوب براي استفاده از ويكيپديا ناكارآمد بهانديشه متخصصين ميرسد
بهبيان ديگر، شركتي چندينميليارددلاري يا بهعبارتي بزرگترين منبع اطلاعاتي جهان، وظيفهي مبارزه با اطلاعات نادرست در پلتفرمش را بر دوش سازمان غيرانتقاعي متكي بر فعاليتهاي رايگان گذاشته است. بهعلاوه، اين ارائهدهندهي اطلاعات حتي زحمت باخبركردن آن سازمان غيرانتفاعي را نيز به خود نداده است.
حتي اگر يوتيوب اين طرح را بهدرستي اجرا ميكرد، بازهم نميشد كارتهاي اطلاعات از ويكيپديا را راهكاري مناسب براي حل اشكالات دانست. اين روش مشابه راهكار فيسبوك در سال ۲۰۱۶ براي مبارزه با اخبار دروغين بود. البته، فيسبوك بهسرعت و پس از دريافت انتقادهاي فراوان آن روند را متوقف كرد. بههرحال پس از سالها تحقيق و توسعه و سعي و خطا، فيسبوك هنوز هم تأثير زيادي در اصلاح انتشار اطلاعات غلط نداشته است. هرچند راهكارهاي متعدد و همزماني براي افزايش اعتبار اخبار و اطلاعات منتشر شده بهكار گرفته شد.
اشكال ديگر راهكار پيشنهادي يوتيوب، ضعف آن در اتفاقات بزرگ خبري است. بهبيان ديگر، پيش از آنكه اطلاعاتي دربارهي اتفاقات و حوادث بحراني در ويكيپديا وارد شود، ويدئوهاي آن بهسرعت در يوتيوب پخش شدهاند. دراينميان، حتي با وجود فعاليت هزاران مسئول كنترل محتوا، برخي از اين ويدئوها درصدر محتواهاي جديد يوتيوب قرار ميگيرند. درنتيجه، تا پيش از اينكه مديران و ناظران اين ويدئوها را حذف كنند، ميليونها بار ديده ميشوند.
مسئلهي ديگر درمعرض تهديدبودن ويكيپديا مقابل تبليغات سياسي خواهد بود. اين تهديد ماهيت تمام پلتفرمهايي است كه براي توليد و تأمين محتوا به جامعه تكيه ميكنند. بهعلاوه، وقتي اين سرويس منبع رد يا تأييد ويدئوها در يوتيوب شود، تهديد اين نوع تبليغات بيشتر خواهد شد. يكي از ويرايشگرهاي بزرگ ويكيپديا گفته بود اشكالِ اطلاعات غلط در يوتيوب بسيار عميقتر از آن است كه دانشنامه آن را برطرف كند؛ آنهم دانشنامهاي كه نامنظم بهروزرساني ميشود.
مسئولان اين شركت نميدانند ويدئوهاي نامناسب چگونه محبوب ميشوند
نكتهي جالب ديگر اين است كه در همان زمان سخنراني مديرعامل يوتيوب دربارهي راهكار جديد، يكي از سخنگوهاي اين شركت مصاحبهاي درخورتأمل داشت. او به خبرگزاري وايس (Vice) اعلام كرد پلتفرم و دليل و چگونگي محبوبشدن ويدئوي غيرمجاز را نميداند.
در سخنراني ووچيتسكي هم روال بهنفع يوتيوب نبود. نيك تامسون، سردبير وايرد، از مديرعامل يوتيوب دربارهي چگونگي تشخيص قابلاعتمادبودن منابع خبر پرسيد؛ ولي ووچيتسكي پاسخ روشني نداشت و تنها به عبارت «الگوريتمهاي پيچيده» بسنده كرد. اين اصطلاح را فيسبوك سالها استفاده ميكرد تا اينكه منتقدان ديگر پذيراي آن نشدند. مديرعامل يوتيوب البته به چند عامل در اين زمينه اشاره كرد. او تعداد جوايز روزنامهنگاري و ترافيك ورودي ناشر را از عوامل تأييد منبع خبري دانست. اگر اين ادعا صحيح باشد، ميتوان نتيجه گرفت كه واقعا روشهاي مبتديانه براي فيلتر محتوا درانديشه متخصصين گرفته شدهاند؛ روشهايي كه حتي بدتر از روش فيسبوك براي اعتماد به ناشران اخبار هستند.
بهانديشه متخصصين ميرسد يوتيوب بالاخره در مسيري شبيه به فيسبوكِ سال ۲۰۱۶ قرار گرفت؛ مسيري كه در آن، اين غول شبكهي اجتماعي بهدليل انتقادها و حتي فشارهاي داخلي، به اقدامات جدي پس از انتخابات آمريكا محبور شد. بخشي از اين مسير براي يوتيوب، قطعا شامل تواضع بيشتر در اظهارانديشه متخصصينها ميشود. مديرعامل اين شركت در زمان بحران فيسبوك گفته بود كه «آنها بايد دوباره به موضوع انتشار عكس كودكان برگردند». منظور اين اظهارانديشه متخصصين آن بود كه فيسبوك نميتواند مسئوليتهاي پلتفرم خبري بالغ را برعهده بگيرد. با وضعيت موجود، همين عبارت را ميتوان براي يوتيوب بهكار برد؛ فقط بهجاي عكس كودك بايد از عبارت فيلم گربه استفاده كرد!
واقعيت اين است كه هيچكدام از اين دو سرويس به روزهاي خوش ابتدايي بازنخواهند گشت. رسانههاي اجتماعي به منابع خبري اصلي براي بخش عظيمي از جوامع تبديل شدهاند. نسلهاي جوان نيز در خط مقدم اين بخشهاي جامعه قرار دارند. درنتيجه، يوتيوب هم مانند فيسبوك و توييتر با اين اشكال روبهرو خواهد بود كه چگونه اطلاعات را بهنحوي بهتر به متخصصان خود برساند. توجيههايي ازايندست كه اين شركت فعال دنياي فناوري و نه بنگاه خبري است، ديگر خريدار ندارند. ريچارد سالگادو، يكي از مديران گوگل، اين توجيه را براي كنگرهي آمريكا بيان كرد.
درنهايت، درك يوتيوب از وجود اشكال ساختاري جاي اميدواري دارد. قدم بعدي، فهم اين قضيه است كه حلكردن اشكال آسان نيست. بهعلاوه، راهكارهاي سريع نيز اثربخش نخواهند بود. مديران فيسبوك و توييتر پيشازاين پذيرفتهاند حل اشكال پلتفرمهاشيان به برنامهي منسجم طولانيمدت نياز دارد؛ اما بهانديشه متخصصين ميرسد مديرعامل يوتيوب هنوز در ابتداي اين مسير بهسر ميبرد.
هم انديشي ها