الكسا و گوگل اسيستنت بهدنبال خلق شخصيتهاي طبيعي
امروزه دستيارهاي هوشمند صوتي به اعضاي ثابت بسياري از خانهها در سرتاسر جهان تبديل شدهاند. آنها انواع توانايي از كنترل كردن نور چراغهاي خانه تا رزور بليط هواپيما و خريد مايحتاج روازنه را دارند. ازطرفي بسياري از مردم در اولين مواجهه با يك دستيار صوتي، درخواستهايي انسانيتر از آن دارند و بهنوعي بهدنبال جلوههايي از رفتار انساني در آنها هستند. بهعنوان مثال شايد در اولين برخورد با دستيار هوشمند، احوالپرسي يا حتي ابراز علاقه يا حتي درخواست تعريف كردن يك لطيفه را مطرح كنيم.
كاربران سؤالهاي عجيب و غريب زيادي از دستيارهاي هوشمند ميپرسند. بهعنوان مثال ما متخصصان از آنها درخواست لطيفه كرده و دربارهي جزوه رايگانهاي مورد علاقه يا حتي وصيت از آنها سؤال ميكنيم. چنين سؤالهايي شايد مضحك و بيفايده بهانديشه متخصصين برسند، اما بههرحال توسعهدهندهها ميدانند كه ما چنين سؤالهايي خواهيم پرسيد؛ درنتيجه آنها دستيارهاي صوتي را براي پاسخگويي به هرگونه سؤال، آماده ميكنند.
گوگل اسيستنت را ميتوان طبيعيترين دستيار هوشمند كنوني در دنياي فناوري دانست. البته نه اين دستيار و نه الكسا و سيري توانايي رسيدن به جملهبندي و صحبت كردن شبيه به شخصيتهاي كامپيوتري در فيلمهايي همچون Her را ندارند. آنها توانايي تبديل شدن به دوست و همراه نزديك يا حتي دشمن (مانند اكثر فيلمهاي علمي تخيلي) را ندارند. البته ارتباط شما با دستيارهاي هوشمند، شايد عواقب و تأثيراتي بيش از آنچه تصور ميكنيد، داشته باشد.
نكات و قابليتهاي مخفي
مقالهها و اخبار گوناگوني در سرتاسر اينترنت ديده ميشوند كه قابليتهاي مخفي (Eater Eggs) دستيارهاي هوشمند را شرح ميدهند. برخي از آنها پاسخهاي دستيار هوشمند را به پرسشهاي عجيب توضيح ميدادند كه در نگاه اول شايد تنها ايدهي خلاقانهي توسعهدهنده براي پاسخ به خلاقيت يك متخصص بهانديشه متخصصين برسد. درحاليكه چنين قابليتهاي مخفي، درواقع اولين مراحل از توسعهي شخصيتپردازي در دستيارهاي هوشمند بودهاند. اليسون تينتل مدير نوآوري الكسا در مصاحبه براي مقالهي حاضر ميگويد:
كاربران بهدنبال انديشه متخصصينسنجي از الكسا دربارهي مسائل گوناگون بودند و اين رفتار براي ما بسيار جذاب بود. بهعنوان مثال متخصصان انديشه متخصصين او را دربارهي رنگ يا حيوان موردعلاقه ميپرسيدند. درواقع مشتريان بهدنبال تفريح كردن با الكسا بودند.
تينتل اعتقاد دارد نسبيت در الكسا يكي از جنبههاي اصلي جذابيت او محسوب ميشود. درواقع احساس نزديكي متخصصان با دستيار هوشمند باعث ميشود تا به آن جذب شوند. آنها در زمان پرسيدن سؤالهاي عجيب، مانند زمان پرسيدن سؤالهاي متخصصدي، احساس راحتي دارند. چنين رفتاري براي دستيار هوشمند گوگل هم صادق است.
گوگل اسيستنت توانايي پاسخ به انواع سؤالها را با انواع روشها دارد. درواقع پاسخدهي دستيار هوشمند گوگل ديگر يك قابليت آنچنان مخفي نيست. جذابترين نكته دربارهي گوگل كه از همهي پاسخها به پرسشهاي عجيب، جذابتر بهانديشه متخصصين ميرسد، شيوهي مكالمه و ارتباطي بوده كه اين دستيار هوشمند ميآموزد و پرورش ميدهد. درحاليكه سيري هنوز در خواندن متون از صفحات وب هم مهارت زيادي ندارد و الكسا رشتهي پرسشها را از دست ميدهد، گوگل اسيستنت آنچنان پاسخدهي عالي انجام داده كه طرفداران بسياري را براي آن بههمراه داشته است.
دستيار صوتي هوشمند گوگل، يك دستاورد بينقص نيست، اما با هر بار ارتباط با آن متوجه برنامههاي بلندپروازنهي گوگل براي توسعههاي آتي ميشويد. گوگل اسيستنت علاوه بر پاسخهاي هوشمندانه، از قابليتهاي ديگري همچون جلوههاي صوتي و مطرح كردن پرسش متقابل بهره ميبرد. بهطور خلاصه دستيار گوگل تلاش ميكند تا ارتباط خود را از ارائهي صرف اطلاعات، به مكالمههاي ادامهدار توسعه دهد.
بازي ادامهدار
متخصص كارشناسان اين سؤال را مطرح ميكنند كه آيا واقعا رفتارهاي انساني و شخصيتپردازي در دستيارهاي هوشمند متخصصد دارد؟ وقتي يك دستيار صوتي ميتواند اطلاعاتي همچون زمان نمايش فيلم و ساعت پروازها را جستوجو و پيدا كند، چه اهميتي دارد كه توانايي تعريف كردن لطيفه هم داشته باشد؟ سيري و بيكسبي كه هردو دستيارهاي صوتي متخصصدي هستند، بهاندازهي الكسا و گوگل اسيستنت توانايي برقراري ارتباط طبيعي را ندارند؛ اما آيا واقعا اين توانايي اهمين دارد؟
گوگل و آمازون تيمهاي اختصاصي براي شخصيتپردازي دستيارهاي صوتي دارند
موفقيت آمازون و گوگل در توسعهي رفتار طبيعي در دستيارهاي صوتي، اتفاقي نيست. تينتل ميگويد آمازون گروهي نويسنده با علايق و خصوصيتهاي متنوع دارد كه تلاش ميكنند تا پاسخهاي الكسا، هرچه بيشتر طبيعي و جامع باشند. گوگل نيز تيمي اختصاصي دارد كه بهصورت ويژه روي شخصيتپردازي گوگل اسيستنت كار ميكنند.
گوگل اسيستنت و الكسا نهتنها در سالهاي گذشته توانستهاند قابليتهاي مكالمهاي خود را توسعه دهند، بلكه قابليتهاي ديگر همچون امكان صداي اشخاص مشهور و حتي تنظيم لحن صحبت كردن هم دارند. گوگل حتي تلاش ميكند تا خصوصيتهاي فرهنگي را در دستيار صوتي خود توسعه دهد. با چنين قابليتي، دستيار صوتي در كشورهاي گوناگون با زبان مشترك، لحن و پاسخگويي متفاوت خواهد داشت. تمامي برنامههاي انجامشده در مسير توسعهي ارتباط هستند. بالاخره صدا ارتباطي آشناتر را نسبت به تايپ كردن ايجاد ميكند، اما درنهايت متخصصان آنچنان با آن راحت نيستند.
كريستن هانيش، تحليلگر شركت Park Associates، از فعالان تحقيقات بازار در صنعت لوازم خانگي، دربارهي شخصيتپردازي در دستيارهاي هوشمند ميگويد:
يك دستيار هوشمند مبتني بر فعاليتهاي صوتي بايد هوشمندتر، فعالتر و باهوشتر از يك صفحهي صرف نتايج جستوجو باشد. ارائه كردن پاسخهاي متخصص بهصورت يك متن صوتي، تجربهي كافي ايجاد نميكند، درعوض دستيار صوتي بايد پاسخهاي صحيح را به روشي شخصيتر و معنادار ارائه كند.
وقتي سيري متن يك صفحهي وب را براي شما ميخواند، هيچگونه ارتباط و اعتمادي را ايجاد نميكند. درواقع تفاوت زيادي بين نتيجهي خواندهشده با نتايجي كه بهطور مرسوم در صفحات وب ميبينيد، وجود ندارد. درمقابل، گوگل اسيستنت و الكسا با تركيبي شخصيتر با استفاده از منابع موجود در وب، پاسخهاي طبيعيتر ارائه ميكنند.
وقتي دستيارهاي صوتي بتوانند ارتباطي طبيعي را ايجاد كنند، ساختار فناوريهاي خانهي هوشمند وارد مرحله و حالت جديدي ميشود. درواقع سيستمهاي عامل مبتني بر دستورهاي صوتي بهمرور پيشرفت ميكنند و به جبههاي جديد در دنياي فناوري تبديل ميشوند.
صداي يك نسل
تلاش شركتها براي توسعهي هرچه بيشتر دستيارهاي صوتي و سرمايهگذاريهاي عظيمي كه روي آنها انجام ميشود، بيشازپيش اطلاعاتي را دربارهي خود ما انسانها فاش ميكند. در دنيايي كه ارتباطهاي اينترنتي، پيامدهايي همچون تنهايي و دوري از اجتماع را بههمراه دارد، انسانها هنوز بهدنبال ارتباطهاي طبيعي هستند. آنها حداقل بهدنبال ظاهري از يك ارتباط طبيعي ميگردند. بههرحال غولهاي دنياي فناوري همهي تلاش خود را بهكار ميگيرند تا اين نياز و جستوجوي بشر را برطرف كنند. ازطرفي نميتوان ادعا كرد كه محصولات بهتر در حوزهي ارتباط صوتي، بهمعناي خروجي و پيامدهاي اجتماعي بهتر باشند.
پيشرفت فناوري سريعتر از تحقيقاتي است كه عواقب آن را بر جامعه تحليل ميكند
فيسبوك و ديگر غولهاي شبكهي اجتماعي، پيشرفتي عالي در متصل كردن ما به يكديگر داشتهاند. امروز متخصصان با هزاران كيلومتر فاصله، ارتباطهاي صوتي و تصويري با يكديگر برقرار ميكنند. ازطرفي بسياري از تحقيقات علمي نشان ميدهند كه تأثير چنين ارتباطهايي روي ذهن و رفتار ما، كاملا منفي بوده است. شركتهايي همچون اپل و مايكروسافت، در مسير مشابه سرمايهگذاريهاي عظيمي در دنياي تبلتها انجام دادهاند و بهدنبال پيادهسازي هرچه گستردهتر اكوسيستمهاي مرتبط در مدارس هستند. امروز نسل كاملي از والدين نيز وجود دارند كه استفادههاي علمي از تبلت و دستگاههاي مشابه را براي اهداف يادگيريي، تحسين ميكنند. با اين وجود، تحقيقات جديد ادعا ميكنند كه چنيني سبكي از يادگيري، روي پيشرفتهاي ذهني كودكان در سطوح متعدد همچون يادگيري زبان و توسعهي ذهن، تأثير منفي دارد.
والدين از سالها پيش نگراني خود را از وجود دستيارهاي صوتي در خانهها ابراز كردهاند. نگرانيهايي كه بيشتر پيرامون حريم خصوصي و تربيت كودكان شكل ميگيرد. ازطرفي نكتهي مهم اين است كه جهل ما نسبت به دستيارهاي صوتي، بيشتر از دانشمان بهانديشه متخصصين ميرسد. دستيارهاي صوتي هم مانند تبلتها وضعيت مشابهي از لحاظ عواقب و پيامدها دارند. درواقع توسعهي آنها نسبت به درك پيامدها با سرعت بيشتري صورت ميپذيرد. ازطرفي ترس نبايد جلوي نوآوري را بگيرد، اما درنهايت نگرانيهاي طبيعي بايد باعث شود تا ما مصرفكنندهها، تعاملي عاقلانهتر با فناوريهاي پيرامون داشته باشيم.
دستيارهاي صوتي روزبهروز حضور خود را در زندگي ما افزايش ميدهند. رويكرد انساني و طبيعي آنها نيز بخشي از مزيت رقابتي و توسعهي فناوري محسوب ميشود. درمقابل، تأثيري كه فناوري مذكور روي ما (و از آن مهمتر روي كودكان) دارد، هنوز ناشناخته است. درنهايت بسياري از متخصصان با رويكرد عقلانيتر، بهدنبال تعادلي بين استفاده از دستيارهاي صوتي (و هيجانزدگي از تواناييهاي آنها) و تأثيرهاي روحي و اجتماعي آنها هستند.
هم انديشي ها