بيوگرافي سرگي برين، مؤسس گوگل
سرگي ميخائيلوويچ برين در تاريخ ۲۱ اگوست سال ۱۹۷۳ در مسكو، شوروي به دنيا آمد. والدينش هر دو يهودي و فارغالتحصيل دانشگاه دولتي مسكو بودند. پدرش ميخائيل برين، پروفسور رياضي بود و مادرش يِوگنيا برين متخصص كارشناس رياضيات و دكتراي مكانيك بود و در مؤسسهي تحقيقاتي نفت و گاز كار ميكرد.
زندگي در اتحاد جماهير شوروي، همراه بود با تبعيضات نژادپرستانه شديد عليه يهوديان. در دوران جنگ سرد، ازآنجاكه سلاحهاي هستهاي اهميت زيادي پيداكرده بودند، حزب كمونيست به يهوديان اجازه نميداد وارد رشتههاي فيزيكي دانشگاه شوند و ميخائيل برين به همين علت نتوانسته بود آرزوي خود را براي ستارهشناس شدن پي بگيرد.
به همين دليل او رشتهي رياضي را براي خود انتخاب كرد و پس از فارغالتحصيلي با درجهي عالي، بهعنوان يك اقتصاددان در كميته برنامهريزي دولتي شوروي مشغول به كار شد. او چند سال بعد توانست دكتراي رياضي خود را از دانشگاه خاركف دريافت كند.
پس از كنفرانس رياضيات ورشو در سال ۱۹۷۷، ميخائيل برين متوجه شد كه پسرش در اين كشور هرگز نميتواند پيشرفت كند، به همين دليل خانواده تصميم به مهاجرت گرفت. ولي در پي تقاضاي ويزا، ميخائيل و يوگنيا برين هر دو از كار اخراج شدند. براي مدتي آنها مجبور بودند هر كار نيمهوقتي كه پيدا ميكنند، انجام دهند. در همين دوره پدر سرگي برنامهنويسي كامپيوتري را ياد گرفت.
سال ۱۹۷۹، بالاخره ويزاي آنها تأييد شد و آنها به مريلند آمريكا رفتند، جايي كه ميخائيل برين بهعنوان استاد رياضيات دانشگاه مشغول به كار شد و يوگنيا بهعنوان دانشمند علوم فضايي به عضويت مركز تحقيقات ناسا درآمد.
تحصيلات
سرگي دوران دبستان خود را در مدرسه پينت برنچ منسوري آدلفي، مريلند گذراند. پدرش هم در خانه به او درس ميداد و او را به فراگرفتن پيشرفتهي رياضيات تشويق ميكرد و خانوادهاش به او كمك ميكردند مهارتهاي زبان روسي خود را حفظ كند. سرگي بعدها يكي از عوامل موفقيت خود را تحصيلات ابتدايياش در اين مدرسه و مدير آن پتي برشاي ذكر كرد، چراكه برشاي روابط اجتماعي، اعتمادبهنفس و علاقه به حساب و علوم رياضي را در او تقويت كرده بود.
كلاسهاي مدرسه براي سرگي بسيار آسان و خستهكننده بود. در اوايل دههي ۸۰، هنوز استفاده از كامپيوترهاي شخصي و خانگي زياد معمول نبود. سرگي نه سال داشت كه اولين كامپيوتر كمودور ۶۴ خود را بهعنوان هديه تولد از پدرش دريافت كرد. او خيلي زود معلمانش را با يك پروژهي فوقالعاده كامپيوتري چاپ غافلگير كرد.
سرگي دوران دبيرستان خود را به مدت سه سال در مدرسه الينور روزولت شهر گرينبلت، مريلند گذراند.
دانشگاه
در سال ۱۹۹۰ و پس از اتمام دبيرستان، سرگي برين وارد دانشگاه مريلند شد و تنها سه سال بعد، دو ليسانس خود را در رشتههاي سيستمهاي كامپيوتري و رياضيات با درجهي عالي دريافت كرد. بعلاوه بنياد ملي او علوم به او يك بورس معتبر تحصيلي داد كه به او كمك كرد هزينهي ادامهي تحصيلاتش را بپردازد.
سرگي برين در سال ۱۹۹۳ وارد دانشگاه استنفورد كاليفرنيا شد. او به رياضيات علاقهي خيلي زيادي داشت؛ ولي نميدانست ادامه تحصيل در اين رشته برايش چه سرانجامي خواهد داشت. به همين دليل رشتهي علوم كامپيوتر را انتخاب كرد. سرگي برين از همان ماههاي اول استنفورد، مجذوب فناوريهاي اينترنتي و موتورهاي جستوجو شد و مقالات ارزشمندي درزمينهٔ روشهاي استخراج اطلاعات از منابع غير ساختاري و بازيابي اطلاعات در مجموعههاي بزرگ متون و دادههاي علمي تأليف كرد.
همچنين نرمافزاري توسعه داد كه كارهاي تجربي را با استفاده از يك پردازنده كلمه بهنام TeX، به فرمت HTML تبديل ميكرد. او چندين اپليكيشن متخصصدي هم براي دانشجويان ساخت كه البته يكي از آنها با شكايت برخي دانشجويان بهعلت استفاده از عكسهاي مجلات روز، از وبسايت دانشگاه حذف شد. در كنار فعاليتهاي مبتكرانهاش درزمينهٔ فناوري، سرگي با ليست واحدهاي انتخابي پيشرفتهي شنا، رقص، قايقراني و ژيمناستيك، تعجب اطرافيانش را برانگيخته بود.
آشنايي با لري پيج
مقطع مهم زندگي سرگي در استنفورد، مارس سال ۱۹۹۵ بود؛ زمانيكه او در جلسهي بهاري معرفي دانشجويان آيندهي دكتراي علوم كامپيوتر، با لري پيج آشنا شد. در تابستان همان سال او به پروژهي دانشگاهي پيج پيوست. در ابتداي كار مشترك، آنها در بسياري از زمينهها با هم اختلافانديشه متخصصين داشتند. سرگي برين روي توسعهي سيستمهاي دادهكاوي متمركز بود و لري پيج روي توسعهي ارتباطات صفحات وب با او كار ميكرد و اينكه يك مقاله پژوهشي را چطور ميتوان در مقالات ديگر از طريق لينك معرفي كرد.
بااينحال اختلافانديشه متخصصين آنها زمان زيادي طول نكشيد. هردوي آنها به بازيابي اطلاعات از مجموعههاي بزرگ علاقه داشتند و بعد از اينكه چندين هفته بيشتر با هم وقت گذراندند تا ايدههاي خود را دراينزمينه باهم به اشتراك بگذارند، تبديل به دوستان صميمي شدند.
امكانات موجود براي جستوجو در صفحات وب، آنها را براساس تعداد تكرار يك كلمهي خاص در يك متن ردهبندي ميكرد؛ براي همين هر جستوجو، تعداد بيپاياني از صفحات را به متخصصان پيشنهاد ميكرد كه اغلب با موضوع مورد انديشه متخصصين متخصصان ارتباط كمي داشتند. پيج و برين فكر ميكردند ردهبندي وبسايتها براساس لينكهاي مرتبط آنها با ساير صفحات، ميتواند مبناي بسيار بهتري براي يك موتور جستوجو باشد.
نتيجهي اين مباحثهها و پژوهشهاي مشترك، مقالهاي بود بهنام « آناتومي يك موتور جستجوي بسيار بزرگ فرا متني». آنها در اين مقاله الگوريتمي طراحي كرده بودند كه با استفاده از دادههاي لينك ورودي، وبسايتها را براساس اهميت محتوا درجهبندي ميكرد. اين مقاله همزمان بود با پروژهي دكتراي لري پيج كه BackRub نام داشت.
تحقيقات مشترك سرگي برين و لري پيج مورد استقبال شديد استادان استنفورد قرار گرفت و آنها متوجه شدند كه با توسعهي اين الگوريتم، ميتوانند يك موتور جستجوي واقعي فوقالعاده بسازند. الگوريتم جديدي كه برين پيشنهاد ميكرد، مبتني بر تكنولوژي جديدي بود كه رابطهي پيوندهاي لينك شده به يك صفحهي وب را با هم آناليز و تحليل ميكرد.
توسعهي موتور جستوجو
سرگي و لري براي عملي كردن تركيب ايدههايشان، اتاق لري را در خوابگاه به آزمايشگاه مونتاژ قطعات كامپيوتري ارزانارزش تبديل كردند تا با اتصال اين قطعات دستگاهي بسازند كه بتواند شبكهي جستجوي آنها را - كه هنوز بهنام پروژهي لري پيج يعني BackRub خوانده ميشد - به پهناي باند شبكه اينترنتي دانشگاه استنفورد متصل كند. اين موتور جستجوي اوليه كه با زبان HTML برنامهنويسي شده بود، گرافيكي ساده و عملكردي بسيار عالي و متخصصدي داشت.
در اوت سال ۱۹۹۶، نسخهي اوليهي موتور جستجوي آنها روي وبسايت دانشگاه قرار گرفت. البته در آن زمان BackRub فقط براي دانشجويان استنفورد قابل دسترسي بود؛ ولي ازآنجاكه مورد استقبال شديد دانشجويان قرار گرفت و متخصصان آن در مدت كوتاهي بسيار زياد شدند، آنها به سرورهاي بيشتري نياز پيدا كردند.
در اوايل سال ۱۹۹۷، آمار صفحهي BackRub به اين شرح بود:
- مجموع URL-هاي HTML قابل بارگذاري: ۷۵.۲۳۰۶ ميليون
- مجموع محتواي دانلودشده: ۲۰۷.۰۲۲ گيگابايت
- زبان برنامهنويسي : جاوا و پايتون
موتور جستجوي سرگي برين و لري پيج عملكردهاي اوليه و ويژگيهاي يك موتور جستجوي واقعي را داشت: يك ورودي جستوجو كه موضوع خود را در آن تايپ ميكردند و فهرستي از لينكهاي رتبهبندي شده براساس اهميت دريافت ميكردند. خيلي زود تعداد جستجوي روزانهي آنها به ۱۰ هزار مورد در روز رسيد و برين و پيج متوجه شدند كه توان بالقوهي اين موتور ميتواند خيلي بيشتر از اين باشد. حالا آنها حداقل به بيست هزار دلار احتياج داشتند تا سرورهاي خود را گسترش دهند.
تأسيس گوگل
در پاييز سال ۱۹۹۷، سرگي برين و لري پيج بهدنبال نام جذابتري براي موتور جستجوي خود ميگشتند و دوست آنها، شان اندرسون، Googolplex را پيشنهاد داد كه آنها ترجيح دادند اين نام را به Googol كوتاه كنند. Googol عددي بسيار بزرگ و معادل يك و صد صفر جلوي آن بود و بهنوعي نماد حجم انبوه دادهكاويهاي موتور جستجوي آنها بود. آنها اين نام را براي صفحهي وب خود ثبت كردند با اين توافق دوطرفه كه سرگي برين، رئيس هيئتمديرهي شركت باشد و لري پيج مديرعامل. طبق بيانيهاي كه منتشر كردند، هدف آنها از كار شركت به اين صورت اعلام شد: «سازماندهي اطلاعات جهان و در دسترس نهادن آن براي عموم مردم».
در اين هنگام آنها تحصيلات خود را در مقطع دكترا متوقف كرده بودند، كاري كه اصلاً والدينشان را خوشحال نميكرد.
دفتر ابتدايي شركت آنها، گاراژ يكي از دوستانشان يعني خواهر نامزد سرگي، سوزان ووجچيكي در منلو پارك كاليفرنيا بود. در آن زمان، آنها بهدنبال سرمايهگذاري ميگشتند كه ايدهي آنها را حمايت كند و با كمك او بتوانند سرمايهي اوليهي شركت را تهيه كنند. پس از شكست در جلب انديشه متخصصين مدير آلتاويستا و ياهو، بالاخره مديرعامل شركت سان مايكروسيستمز، براي آنها چكي به مبلغ يك صد هزار دلار بهنام شركت Google نوشت. اشكال اينجا بود كه شركتي بهنام گوگل وجود نداشت و آنها تا چند ماه بعد كه نام رسمي گوگل را براي خود ثبت كردند، نتوانستند اين چك را نقد كنند. به همين دليل مجبور شدند از همهي دوستان ، همكلاسيها، خانواده و حتي استادان خود كمك بگيرند تا با وامهاي كوچك متعدد، مبلغ يك ميليون دلار جمع كنند كه سرمايه و ارزش اوليهي شركتشان باشد.
در سال ۱۹۹۸ شركت گوگل هنوز در آستانهي رشد خود بود كه مجلهي PC، اين موتور جستوجو را در صدر ۱۰۰ وبسايت برتر سال معرفي كرد. چندي بعد كريگ سيلوراشتين بهعنوان اولين متخصص آنها مشغول به كار شد و يك سال بعد آنها توانستند به دفتر ديگري در پالوآلتو نقل مكان كنند.
تعداد متخصصان گوگل بهسرعت در حال افزايش بود و كلمهي گوگل همه جا به چشم ميخورد. آنها به طرح كسبوكار جديدي نياز داشتند تا هم بتوانند سرمايهي بيشتري براي توسعهي كار خود جمع كنند و هم كنترل امور را از دست ندهند. سرگي برين با اين طرح نشان داد كه آنها نهتنها در زمينهي فناوري، بلكه در زمينهي تجارت و كسبوكار نيز راهحلها و رويكردهايي حسابشده دارند.
سياستهاي مالي گوگل
در ژوئن ۱۹۹۹، برين موفق شد دو شركت سرمايهگذاري رقابتي Sequoia Capital و Kleiner Perkins Caufield را متقاعد كند كه مبلغ ۲۵ ميليون دلار روي گوگل سرمايهگذاري كنند.
درحاليكه منبع درآمد اصلي ساير موتورهاي جستجوي آن زمان (مثل آلتاويستا و اكسايت)، استفاده از تبليغات گستردهي تصويري و ويديويي بود، سرگي برين و لري پيج با تبليغات تصويري بزرگ در وبسايت خود مخالف بودند و به طراحي ساده و سبك صفحهي خود افتخار ميكردند.
در پايان سال ۱۹۹۹، گوگل تقريبا در هر روز، ۷ ميليون جستوجو انجام ميداد و در اواسط سال ۲۰۰۰، اين رقم به ۱۸ ميليون جستوجو در روز رسيده بود. هزينههاي عملياتي آنها به ۵۰۰ هزار دلار در ماه مهرسيد و آنها ناچار بودند راهي پيدا كنند كه هم با سياست عدم استفاده از تبليغات تصويري آنها سازگار باشد و هم هزينههاي روزافزون شركت را پوشش بدهد. درنهايت آنها موفق شدند تبليغات متني را بهصورت لينك به وبسايت خود اضافه كنند و در ادامه، در اكتبر سال ۲۰۰۰، آنها Google AdWords را بهعنوان سرويس خدمات تبليغاتي الكترونيك خود معرفي كردند.
در ماه مه سال ۲۰۰۰، تيم گوگل با همراهي يك عنصر قوي جديد يعني مريسا مير، توانست دو جايزهي Webby Award و Choice Award را براي دستاوردهاي متخصص پيشرو خود دريافت كند. يك ماه بعد گوگل با رسيدن به يك ميليارد URL در فهرست خود، رسماً به بزرگترين موتور جستجوي جهان تبديل شده بود.
در سال ۲۰۰۱، همزمان با رشد بالاي سودآوري گوگل، سرگي برين و لري پيج، اريك اشميت، مدير بخش فناوري سان مايكروسيستمز و مدير اجرايي ناول را به سمت مديرعاملي اين شركت برگزيدند. در پي اين انتساب، سرگي برين بهعنوان رئيس فناوري و لري پيج بهعنوان مسئول توسعه محصول، به كار خود ادامه دادند.
در اوت سال ۲۰۰۴، گوگل در اولين عرضهي عمومي سهام خود، حدود ۲۰ ميليارد دلار سهام فروخت و مؤسسين جوان خود را بهعنوان «ميلياردرهاي شايسته و باصلاحيت تكنولوژي» معروف كرد.
توسعهي سرويسهاي گوگل
گوگل از ابتداي تأسيس تاكنون، سرويسهاي جديد زيادي توسعه داده است. مهمترين اين خدمات عبارتاند از:
- Google AdSense: پلتفرمي براي تبليغات هدفمند ناشران و محاسبهي درآمد آنها به ازاي هر كليك
- Google Book Search: پلتفرمي براي جستوجو در جزوه رايگانهاي اسكن شدهي جزوه رايگانخانههاي دانشگاههاي استنفورد، آكسفورد، ميشيگان و جزوه رايگانخانه عمومي نيويورك
- Google toolbar : نوارابزاري براي جستوجو بدون وارد شدن به صفحهي گوگل
- Gmail: خدمات رايگان رايانامه براي همهي متخصصان، با بالاترين حجم ذخيرهي اطلاعات بين سرويسهاي مشابه
- Google Maps: سرويس نقشههاي وب گوگل
- خريداري YouTube به مبلغ ۱.۶۵ ميليارد دلار، سرويس به اشتراكگذاري ويدئو
- +Google : سرويس شبكه اجتماعي گوگل
- Google Earth: سرويس ارائهي تصاوير ماهوارهاي سراسر جهان
بعلاوه در مي سال ۲۰۱۵، سرگي برين مديريت پروژههاي ويژهي گوگل بهنام Google X را به عهده گرفت كه روي طرحهايي با ريسك بالا مثل عينكهاي گوگل، توربينهاي بادي و لنزهاي هوشمند متمركز شده است.
نبرد سانسور در چين
در ژانويه سال ۲۰۰۶، گوگل اعلام كرد كه به قوانين كشور چين احترام ميگذارد و برخي كلمات كليدي را مطابق با خواستهي دولت اين كشور، از دسترس خارج ميكند. اين موضوع انتقادات زيادي در پي داشت؛ چراكه با شعار اوليهي گوگل در تضاد بود. در سال ۲۰۱۰، اين شركت اعلام كرد كه ديگر جستجوهاي متخصصان چيني را فيلتر نميكند. پس از حملهي هكرهاي چيني به اين سرويس با نام Operation Aurora، گوگل از بازار اين كشور خارج شد. در مارس ۲۰۱۰، گوگل تحت سانسور كامل دولت چين بود و در پاسخ به اين ماجرا، تلاش كرد از طريق موتور جستجوي Google China، متخصصان خود را به وبسايت گوگل هنگكنگ هدايت كند. (هنگكنگ تبعهي قوانين چين نبود و دستورها سانسور چين در اين كشور اجرا نميشد.) يك ماه بعد و پس از مبارزات و مجادلات فراوان، گوگل رسماً فعاليت Google China را متوقف كرد و وبسايت بدون سانسور خود را در هنگكنگ ادامه داد. Baidu.com موتور جستجوي ملي چيني است.
آلفابت
در سال ۲۰۱۱، اريك اشميت از مقام مديرعاملي گوگل كنار رفت و لري پيج دوباره به اين سمت برگشت؛ هرچند چهار سال بعد، در اوت ۲۰۱۵، سرگي برين و لري پيج اعلام كردند كه شركت گوگل بهعنوان زيرمجموعهاي از شركت هلدينگ آلفابت درخواهد آمد و آن دو، سرپرستي و مديريت آلفابت را به عهده خواهند داشت. در اين زمان ساندار پيچاي بهعنوان جانشين لري پيج در شركت گوگل انتخاب شد. ساندار پيچاي پيش از اين معاون ارشد پيج در گوگل بود و تواناييهاي خود را در توسعهي خدمات اين شركت ثابت كرده بود. لري پيج و سرگي برين در دسامبر ۲۰۱۹ مديريت آلفابت را نيز به ساندار پيچاي واگذار كردند.
شركت آلفابت، فعاليتهاي گوگل ايكس را تحت عنوان پروژهي ايكس بهطور مستقل زيرمجموعهي خود قرار داده است. بعلاوه بخشهاي تازهي سرمايهگذاري و تحقيقات، تلفنهاي هوشمند، هواپيماي بدون سرنشين و كاليگو (شركتي كه براي بهبود زندگي انسانها تلاش ميكند) هم بخشي از زيرمجموعههاي ديگر هلدينگ آلفابت هستند.
فعاليتهاي ديگر
فعاليتهاي سرگي برين به موتور جستجوي گوگل ختم نميشود. او و لري پيج در تلاش براي حل اشكالات محيط زيست، در حوزهي انرژيهاي جايگزين تجديد پذير نيز سرمايهگذاري كردهاند. در سال ۲۰۱۰، آنها خودرويي بدون سرنشين معرفي كردند كه با بهرهگيري از هوش مصنوعي با استفاده از دوربينهاي ويدئويي و سنسورهاي ردياب خود را كنترل ميكرد. سرگي برين نيز مانند لري پيج در تسلاموتورز سرمايهگذاري كرده است. او همچنين در سال ۲۰۰۸، ۵۰۰ ميليون دلار در شركت گردشگري فضايي ويرجينيا سرمايهگذاري كرد. در سال ۲۰۱۲، سرگي برين مسئوليت پروژه Project Glass را به عهده گرفت. او سال ۲۰۱۷، يكي از افرادي بود كه مخالفت خود را با قانون منع مهاجرت ترامپ اعلام كرد.
زندگي شخصي
سرگي برين در ماه مه سال ۲۰۰۷ با آن ووجچيكي، كارآفرين و آناليزور بيوتكنولوژي در باهاما ازدواج كرد. آنها در سالهاي ۲۰۰۸ و ۲۰۱۱ صاحب دو فرزند شدند. سرگي و آن در سال ۲۰۱۵ از هم جدا شدند ولي اعلام كردند كه همكاريهاي حرفهاي خود را باهم ادامه ميدهند. آنها باهم بنياد Brin Wojcicki را اداره ميكنند.
سرگي برين تاكنون جوايز متعدد معتبري را از آن خود كرده است كه ازجملهي آنها ميتوان به جايزهي بهترين نوآوري در توسعهي نرمافزار در سال ۲۰۰۰، جايزهي بهترين كارآفرين سال در سال ۲۰۰۳، جايزهي بهترين مهندسي از بنياد ماركوني در سال ۲۰۰۴ و جايزهي طلاي Academy of Achievement بههمراه لري پيج در سال ۲۰۰۴ اشاره كرد. در نوامبر ۲۰۰۹، مجله فوربز برين و پيج را در ردهي پنجمين مردان قدرتمند دنيا قرار داد. اين مجله در اكتبر ۲۰۱۶ ثروت سرگي برين را ۳۹.۲ ميليارد دلار اعلام كرد و او را دوازدهمين فرد ثروتمند جهان معرفي كرد.
سخنان مشهور
- اگر مردم به ما اعتماد نداشته باشند، دوام نخواهيم آورد.
- درنهايت شما ميخواهيد همهي دانش جهان را در ذهن خود داشته باشيد.
- ما ميخواهيم گوگل، نيمكرهي سوم مغز شما باشد.
- بديهي است كه همهي مردم ميخواهند موفق باشند. ولي من ميخواهم به شيوهاي بسيار نوآورانه، صادقانه و درستكار در جهان تغييري ايجاد كنم كه زندگي مردم را بهبود دهد.
هم انديشي ها