چگونه يك رژيم غذايي روي سلامت بدن تاثير مي گذارد؟
از نقطه انديشه متخصصين مباحثه سلامت قلب، مردم تيسماني يك گروه مدل به شمار ميروند. در تيسمانيها كه در كشور بوليوي زندگي ميكنند، تقريبا هيچ بيماري قلبي ديده نميشود. آنها حداقل فشار خون بالا را دارند، شيوع چاقي در ميان آنها كم است و از انديشه متخصصين سطوح كلسترول نيز در وضعيت سالمي به سر ميبرند. به انديشه متخصصين ميرسد كه اين عوامل در اين جمعيت با افزايش سن دچار تغيير نميشوند. در ميان اين مردم فراواني ديابت نوع دوم نيز بسيار ناچيز است.
اين عوامل باعث شده است كه دانشمندان به نقش رژيم غذايي در سلامت قلبيعروقي آنها توجه كنند و نيز اين موضوع را كه چگونه اين جوامع تحتتاثير جهاني شدن و نيروهاي بازار قرار خواهند گرفت، مورد مطالعه قرار دهند. پژوهشگران، بخشي از پروژهي بزرگ مطالعهي تاريخچهي سلامت و زندگي مردم تيسماني هستند كه تحت حمايت موسسههاي سلامت ملي اين پژوهش نخستين مطالعهي سيستماتيكي است كه مطالعه ميكند مردم تيسماني به طور معمول از چه غذاهايي مصرف ميكنند و آن را با رژيم غذايي مردم موستن كه در نزديكي تيسمانيها زندگي ميكنند و داراي قرابت ژنتيكي و تشابه زباني با آنها هستند، مقايسه ميكند.
عادات غذايي و سبك زندگي موستنها بيشتر از تيسمانيها تحت تاثير عوامل بيروني قرار گرفته است. نتايج اين پژوهش در ژورنال American Journal of Clinical Nutrition منتشر شده است. مايكل گورون نويسندهي ارشد مقاله ميگويد:
پژوهش قبلي ما نشان ميداد كه مردم تيسماني نسبت به جمعيتهايي كه تاكنون مورد مطالعه قرار گرفتهاند، داراي سالمترين قلبها هستند. بر اين اساس، اين موضوع طبيعي است كه علاقهي زيادي درمورد درك چرايي و چگونگي اين وضعيت وجود دارد. اولين سوال مهم مورد توجه در اين زمينه، اين است كه آنها چه چيزي ميخورند؟ و آيا آنها هم از همان مواد غذايي استفاده ميكنند كه به تصور ما براي سلامت قلب، بهترين هستند؟ما يك تجزيهوتحليل دقيق از رژيم غذايي مردم تيسماني انجام داديم و آن را با آنچه مردم امريكاي شمالي مصرف ميكنند و با رژيمهاي غذايي كه ادعاي سلامتي قلب را دارند، مقايسه كرديم. شايد تيسمانيها بدون اينكه بدانند، يكي از آن رژيمهاي غذايي را دنبال ميكنند. اين رژيمهاي غذايي (پائلو، اوكيناوان و دش) اغلب بهعلت مزاياي سلامتي كه دارند، ترويج ميشوند. رژيم غذايي پائلو بر اساس اين موضوع ارائه شده است كه بدن انسان براي مصرف انواع خاصي از غذاها تكامل پيدا كرده است.
يكي از رژيمهاي غذايي كه به سلامت سرخرگها كمك ميكند، رژيم اوكيناوان است
مطالعه موستنها مزاياي ديگري به مطالعه اضافه كرد. مردم موستن هر چند از لحاظ زبانشناسي و ژنتيكي بسيار شبيه مردم تيسماني هستند؛ ولي پيوند اين مردم با فرهنگ امروزي بيشتر است. گورون ميگويد كه وضعيت مردم موستن همانند يك پيشبيني درمورد سلامتي مردم تيسماني طي بيست سال آينده است. وضعيت آنها نشاندهندهي اين است كه با گذشت زمان در جمعيتهاي بومي چه اتفاقي ميافتد؟ و تا چه حدي تغيير در رژيم غذايي، موجب افزايش در شيوع بيماريهاي قلبي و ديابت در آنها خواهد شد.
با استفاده از استراتژيهاي اندازهگيري ارائهشده توسط مركز كنترل و پيشگيري از بيماريها در آمريكا، پژوهشگران از ۱۲۹۹ فرد تيسماني و ۲۲۹ فرد موستن در مورد مواد غذايي مصرفي پرسوجو كردند. رژيم غذايي حاوي كالري بالاي تيسماني (۲۷۳۸-۲۴۳۳ كيلوكالري در روز) داراي ويژگي كربوهيدرات و پروتئين بالا و چربي پايين بود (به ترتيب ۶۴، ۲۱ و ۱۵ درصد از رژيم غذايي).
علاوه بر اين، مردم تيسماني در مقايسه با آمريكاييهاي مدرن يا مردم موستن از بسياري از غذاها استفاده نميكردند. تقريبا دو سوم كالري مصرفي آنها حاصل كربوهيدراتهاي پيچيده و به خصوص موز سبز (plantains) و برنج بود. ۱۶ درصد ديگر حاصل بيش از ۴۰ گونه ماهي بود و ۶ درصد از شكار حيوانات به دست ميآمد. آن ها فقط ۸ درصد از رژيم غذايي خود را بازار ميگرفتند.
با وجود تنوع غذايي پايين، كمبودهاي تغذيهاي چنداني در رژيم غذايي مردم تيمساني به چشم نميخورد. هرچند مقدار كلسيم و برخي از ويتامينها (D، E و K) در رژيم غذايي آنها تا حدودي كم بود؛ اما مصرف پتاسيم، منيزيوم و سلنيوم كه داراي ارتباط زيادي با سلامت قلبوعروق هستند، از سطوح موجود در رژيم غذايي آمريكاييهاي مدرن بسيار بيشتر بود. ميزان مصرف روزانه فيبر در اين رژيمها تقريبا دو برابر سطح رژيمهاي غذايي آمريكايي و موستن بود. در طول پنج سال مطالعه، پژوهشگران دريافتند كه ميزان انرژي كل و مصرف كربوهيدرات به ويژه در روستاهايي كه در مجاورت بازارهاي شهري قرار داشتند، افزايش پيدا كرد. در همين حين مصرف افزودنيهاي غذايي (چربي خوك، روغن، شكر و نمك) نيز بهطور معنيداري افزايش يافت. پژوهشگران متوجه شدند كه موستنها نسبت به تيسمانيها از شكر و روغن بيشتري استفاده ميكنند.
بر اين اساس ميتوان گفت يك رژيم غذايي پرانرژي سرشار از كربوهيدراتهاي پيچيده با كاهش خطر ابتلا به بيماريهاي قلبيعروقي همراه است، حداقل وقتي با سبك زندگي فعال از انديشه متخصصين جسمي همراه باشد. افراد بالغ تيسماني بهطور متوسط روازنه ۱۷ هزار قدم بر ميداشتند؛ در حالي كه اين تعداد در مورد آمريكاييها حدود ۵۱۰۰ قدم در روز است.
اجتناب از رژيم غذايي سنتي كه حاوي فيبر بالا و چربي، نمك و قند فرآوري شدهي پاييني است، خطري جدي براي سلامتي جوامعي كه در حال حركت به سمت مدرن شدن هستند، به شمار ميرود. شواهد تغيير رژيم غذايي در اين جوامع بوليوي نشان دهندهي روند روبهرشد مقدار چربي بدن و شاخص تودهي بدني در ميان تيسمانيها است. بر اين اساس شايد ديگر شيوع پايين بيماريهاي قلبيعروقي در اين جوامع تداوم نداشته باشد.
طبق گفتهي گورون، پرهيز از تغيير در رژيم غذايي براي گروههايي نظير تيسمانيها حياتي است. بسياري از ديگر جوامع بومي در آمريكاي جنوبي، آفريقا و جنوب شرق آسيا نيز در موقعيت مشابهي قرار دارند. از طرفي ميزان چاقي، ديابت نوع دوم و بيماريهاي قلبي در گروههايي كه ديگر سبك زندگي سنتي ندارند مانند بسياري از سرخپوستان آمريكاي شمالي و بوميان استراليايي، افزايش پيدا كرده است.
براي تيسمانيها هم اين تغيير چندان دور نيست. در اين منطقه جادهها و حملونقل رودخانهاي در حال پيشرفت است و ديگر مردم اين منطقه حالت ايزوله نخواهند داشت. اين امر با سرعت زيادي اتفاق ميافتد. در اثر اين عوامل، شمار بيماران ديابتي در ميان تيسمانيها نسبت به قبل افزايش پيدا كرده است. اين امر احتمالا ناشي از افزايش مصرف قند تصفيه شده و چربي است كه طي دورهي مطالعه اتفاق افتاد.
با افزايش توانايي مردم تيسماني براي خريد كيسههاي بزرگ شكر و ظرفهاي بزرگ روغن، افزايش ۳۰۰ درصدي در مصرف اين محصولات در ميان اين مردم مشاهده ميشود. مصرف كالري هم در ميان آنها زياد شده است. اما بايد در انديشه متخصصين داشت كه آنها از لحاظ فيزيكي هم بسيار فعال هستند و اين نيز موضوع مهمي است. شما نميتوانيد بدون توجه به كاري كه با بدنتان انجام ميدهيد، در مورد آن چه ميخوريد، فكر كنيد. اگر شما از لحاظ فيزيكي فعال باشيد، احتمالا رژيم غذايي شما ميتواند انعطافپذيري بيشتري داشته باشد.
طبق گفتهي كرافت، ميزان كربوهيدرات بالاي رژيم غذايي تيسمانيها چيز جديدي نيست. يكي از رژيمهاي غذايي ديگر كه به سلامت سرخرگها كمك ميكند، رژيم اوكيناوان از ژاپن است. در اين رژيم غذايي در حدود ۸۵ درصد كربوهيدرات وجود دارد. ويژگي مشتركي كه اين دو رژيم غذايي دارند آن است كه بخش اعظم اين كربوهيدراتها را كربوهيدراتهاي پيچيده تشكيل ميدهند: در رژيم غذايي اوكيناوان سيبزميني شيرين و در رژيم غذايي تيسمانيها موز سبز و كاساوا.
كاساوا يكي از كربوهيدراتهاي پيچيده موجود در رژيم غذايي تيسمانيها
رژيم غذايي موستن حاوي مجموع انرژي و كربوهيدرات كمتري نسبت به رژيم غذايي تيسمانيها است، اما موستنها از انواع مختلفي از غذاها شامل ميوهها، سبزيجات و حبوبات هم استفاده ميكنند. موستنها همچنين بخش بيشتري از غذاهاي خود از جمله سودا، نان، گوشت خشك شده و مواد فرآوريشده را از بازار ميخرند. رژيم غذايي موستنها ميتواند نشاندهندهي آيندهي رژيم غذايي تيسمانيها باشد. گورون ميگويد:
ما هنوز در حال تجزيهوتحليل شاخصهاي سلامتي آنها هستيم؛ ولي انتظار داريم كه موستنها داراي عوامل خطرساز بيشتري در زمينهي ديابت و بيماري قلبي باشند.
پژوهشگران هم چنين خاطر نشان ميكنند كه مردم تيسماني نسبت به موستنها روزانه مقدار كالري بيشتري مصرف ميكنند؛ ولي در عين حال تيسمانيها از انديشه متخصصين فعاليت جسماني فعالتر هستند و كارهاي سنگين زيادي انجام ميدهند. گورون ميگويد:
ما در نقطهي منحصر به فردي در تاريخ هستيم كه بسياري از تصميمات روزانهي ما در مورد اين است كه چه چيزي را نبايد بخوريم. ما بايد تلاش زيادي انجام دهيم كه پرخوري نكنيم. اگرچه در بيشتر دورههاي تاريخ بشر اين موضوع بر عكس بوده و كسب انرژي مورد نياز براي بقا كاري دشوار بوده است.
در مورد تيسمانيها و اشتياق آنها براي گنجاندن اين مواد در رژيم غذايي بايد به اين نكته توجه داشت كه وقتي به دست آوردن غذا غير قابل پيشبيني و روزانه باشد، شايد گفتن اين حرف كه چه چيزي بخورند و يا اينكه اين مواد را مصرف نكنند، آسان نباشد؛ وقتي با تلاش كمتري بتوان كالري ارزانتري به دست آورد، پس چرا نبايد اين كار را كرد؟
هم انديشي ها