تاثير نوع واكنش به استرس روزانه بر مغز انسان
واكنش انسان در مقابل هرگونه عامل استرسزا در طول روز ممكن است تاثير چشمگيري بر سلامت مغزي او، بهخصوص در سن بالا داشته باشد. اين نتيجه، حاصل پژوهش جديدي است كه روي تاثيرات واكنشهاي استرسي در طول زمان انجام شده است؛ يافتههاي اين پژوهش درخور توجه هستند.
ما هر روزه با انبوهي از عوامل استرسزاي ريز و كوچك روبرو ميشويم و واكنشي به آنها نشان ميدهيم؛ گيرافتادن در ترافيك، انتظار طولانيمدت در صف خريد مواد غذايي، فراموش كردن محل كليدهايمان و موارد بيشمار ديگر. هر مورد استرسزا و واكنش ما به آن، ممكن است بهنوبهي خود ارزشي نداشته باشد؛ اما تمام آنها داراي يك خصوصيت مشترك هستند كه در مجموع داراي اهميت است: ترشح هورمونهاي استرس، و در راس آنها كورتيزول.
پژوهشهاي پيشين پيشنهاد كردهاند كه ترشح بالاي كورتيزول، تاثير منفي بر حافظه دارد. ميزان بالاي آن طي طولانيمدت در دوزهاي پايين با هر واكنش استرسزاي خفيف نيز ممكن است توانايي تمركز و پردازش موثر مغز و ديگر زمينههاي سلامت مغزي را مختل كند.
پژوهشگران در جديدترين مطالعه خود، بهمدت دوسالونيم به ارزيابي سلامت شناختي تعداد ۱۱۱ شخص بين سنين ۶۵ تا ۹۵ سال پرداختهاند. تمام افراد حاضر در پژوهش، هر ۶ ماه يكبار، آزموني استاندارد را ميگذراندند كه براي ارزيابي سرعت و دقت پردازش شناختي آنها طراحي شده بود.
پژوهشگران همچنين از شركتكنندگان خواستند تا عوامل استرسزاي خود در طي روز و عواملي را كه توسط خانواده و دوستانشان ايجاد ميشوند، بيان كنند. شركتكنندگان، عوامل استرسزا و واكنشهايشان در قبال آنها را بر حسب مقياس شدت، برآورد كردند و فهرستي از علائم جسماني مرتبط با استرس را از تصور خود، تكميل كردند. اين روش خودگزارشي در ارائهي دادهها، از جمله محدوديتهاي مطالعه حاضر محسوب ميشود (چرا كه افراد هميشه گزارش دقيقي ارائه نميدهند، حتي اگر در اينباره سعي داشته باشند)؛ اما با در انديشه متخصصين گرفتن شرايط خاص موجود، احتمالا بهترين روش بوده است.
استرس بهدرستي مديريتشده، براي مغز مفيد است
يافتهها نشان دادند شركتكنندگاني كه در مواجهه با استرس، بر خود كنترلي نداشتند؛ نسبت به آنهايي كه استرس خود را در سطح معقولي كنترل ميكردند، از عملكرد شناختي ضعيفتري برخوردار بودند. ارتباط ميان واكنشهاي اضطرابي و سلامت مغزي بهطور قابلتوجهي قوي بودند.
در اين ميان، عامل سن نيز متغير مهمي محسوب ميشود. در اين مطالعه، هرچه سن شركتكنندگان بالاتر بود (افرادي كه در دههي ۷۰ عمر خود يا بالاتر بودند)، واكنشهاي استرسي شديد نيز با عملكرد شناختي ضعيف همراه ميشد. داشتن سن پايينتر در ميان شركتكنندگاني كه اضطرابشان را در سطح معقولي كنترل ميكردند (۶۰ تا ۷۰ سال)، ظاهرا بهنفع آنها تمام ميشد. سود بردن از ميزان خفيفي استرس، ميتواند اين فرضيه را قوت بخشد كه استرس بهدرستي مديريتشده، در حقيقت براي مغز مفيد است. پژوهشگران خاطرنشان كردند كه شركتكنندگان جوانتر احتمالا از توانايي حفظ فعاليت جسماني نيز سود بردهاند؛ بهانديشه متخصصين ميرسد كه اين عامل، در برابر اثرات اضطراب از فرد محافظت ميكند.
انسانها بسيار تحت كنترل عادتهاي خود هستند و از اين رو، طي زمان به روشهاي مشابهي واكنش نشان ميدهند. با توجه به اين امر، نوع واكنش شركتكنندگان به استرس در مطالعه حاضر، بايد نشاندهندهي نحوهي واكنش آنها در بيشتر طول عمرشان باشد. البته اين، نتيجهي مطالعه پژوهشگران نيست؛ بلكه تنها يك نتيجهگيري احتمالي است. (براي اطمينان از اين موضوع، نياز به انجام پژوهشي طولانيتر است. البته مدت دو سال و نيم هم براي تصميم در مورد نحوهي رفتار شركتكنندگان، مناسب و كافي بهانديشه متخصصين ميرسد.) يك نكتهي حائز اهميت اين است كه هرچه زودتر روشهاي سالمتري را براي نوع واكنش نشان دادن به استرس انتخاب كنيم، مغزمان نيز در سلامت بيشتري خواهد بود.
نتيجهگيري دانشمندان از پژوهش حاضر به شرح زير است:
نحوهي واكنش نشان دادن به استرس، بر سلامت شناختي افراد در سنين بالاتر تاثير ميگذارد؛ اين امر احتمالا به دليل اثرات كلي كورتيزول است اما براي اطمينان از آن، نياز به انجام آزمايش خون است.
واكنش نشان دادن، كليد اصلي مباحثه است؛ چرا كه صرفا استرس داشتن، نميتواند نشاندهندهي تحقق يافتن آن باشد. همانطور كه اين مطالعه نشان داد، تجربهي مثبت استرس، امري مفيد است. استرس زماني تاثير خود را نشان ميدهد كه بهدليل ترشح بيشاز حد مواد شيميايي در مغز، از حد خود خارج شود.
رابرت استاوسكي، نويسندهي ارشد اين مطالعه ميگويد:
يافتههاي حاضر نشان ميدهند كه احساسات روزانهي افراد و نحوهي واكنشدهي به عوامل استرسزاي شخصي، نقش بهسزايي در سلامت شناختي دارند. عامل استرسزا، بهتنهايي نميتواند منجر به كاهش سلامت رواني شود؛ بلكه نحوهي واكنشدهي آن شخص نيز بر مغز اثر ميگذارد.
مطالعه حاضر در ژورنال Psychosomatic Medicine منتشر شده است.
هم انديشي ها