اساس بيولوژيكي بيماري‌هاي رواني چيست

يك‌شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۰
مطالعه 6 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
آدريان ولفسون در مطالعه‌اي به مطالعه نقش تكامل روي بيماري‌هايي مانند افسردگي و اضطراب پرداخته است.
تبليغات

به‌تازگي (۲۰۱۹) راندولف ام. نِسه داتون جزوه رايگاني با عنوان «دلايل خوب براي احساسات بد» به چاپ رسانده است كه در آن درمورد «روانپزشكي تكاملي» مباحثه مي‌كند.

در سرتاسر جهان بار افسردگي و ديگر اشكالات مرتبط با سلامت روان در حال افزايش است. تنها در آمريكاي شمالي و اروپا، بيماري‌هاي رواني مسبب ۴۰ درصد از تمام سال‌ها‌ي ناتواني مردم هستند. پزشكي ملكولي كه موفقيت زيادي در درمان بيماري‌هايي نظير سرطان كسب كرده، موفق به مهار اين روند نشده است.

در جزوه رايگان «دلايل خوب براي احساسات بد»، راندولف نسه‌داتون كه يك روانپزشك تكاملي است، انديشه متخصصينات‌هايي را مطرح مي‌كند كه اساسا موجب تغيير چارچوب بيماري‌هاي روانپزشكي مي‌شود. از انديشه متخصصينات او، ريشه‌ي بيماري‌هاي رواني نظير اضطراب و افسردگي در عملكردهاي اساسي نهفته است كه به‌عنوان واحدهاي ساختماني عملكرد شناختي و رفتاري سازشي تكامل يافته‌اند. علاوه‌بر اين، مانند پاهاي اسب‌هاي مسابقه‌اي اصلاح‌شده كه براي طول پا انتخاب شده‌اند ولي در عين حال دچار ضعف هستند، برخي از جنبه‌هاي ناكارآمدي عملكرد رواني ممكن است حاصل انتخاب براي صفات غيرمرتبطي مانند ظرفيت شناختي باشد. درواقع آسيب‌پذيري ذاتي ذهن انسان ممكن است مصالحه‌اي براي بهتر شدن ويژگي‌هاي غيرمرتبط مهم ديگر باشد.

مرجع متخصصين ايران اشكالات رواني

قبلا هم ايده‌هاي مشابهي در اين زمينه وجود داشته است. براي مثال استفان جي گولد و ريچارد لوونتين، دو تن از دانشمندان شاخه‌ي زيست‌شناسي تكاملي، به‌طور انتقادي انديشه متخصصينيه‌ي سازش‌پذيري تكاملي را مورد مطالعه قرار دادند. مقاله‌ي كلاسيك آن‌ها كه در سال ۱۹۷۹ منتشر شد (با عنوان: اسپاندرل‌هاي سان ماركو و پارادايم پنگلوسين)، اين ايده را كه هر جنبه از موجود زنده توسط انتخاب طبيعي كامل شده است، به چالش كشيد. اين دانشمندان در اين زمينه انديشه متخصصينيه‌ي اسپاندرل‌هاي تكاملي را مطرح كردند. كلمه‌ي اسپاندرل از يك اصطلاح معماري مي‌آيد كه به بخش‌هاي مثلثي شكل بين طاق‌ها در گوشه‌هاي ساختمان اشاره دارد كه معمولا تزئيني بوده و داراي عملكردي حقيقي در ساختار بنا نيستند. اين نوع تزئينات در معماري قرون وسطي و عصر رنسانس رواج داشت.

يك اسپاندرل تكاملي يك ساختار فيزيكي يا خصوصيت رفتاري است كه محصول جانبي سازگاري‌هاي عملكردي ديگر است. اين خصوصيت ممكن است هيچ مزيت سازشي آشكاري نداشته باشد يا حتي موجب ناهنجاري شود. بينش گولد و لوونتين تا حدودي توسط ژنتيك ملكولي تأييد شده است. براي مثال، نسخه‌هاي خاصي از يك پروتئين اوليه‌ي سيستم ايمني به نام 4A به دلايل غيرمرتبط با عملكرد رواني تكامل پيدا كرده و در عين حال با افزايش خطر ابتلا به اسكيزوفرني همراه است.

مرجع متخصصين ايران پزشكي دارويني

چند دهه قبل، جورج سي‌ويليامز، انديشه متخصصينيه‌پرداز تكاملي شايد مبهم‌ترين جنبه از بيولوژي انسان را مورد مطالعه و اكتشاف قرار داد: گرايش ناخوشايند انسان به‌سوي سالخوردگي و مرگ. او در سال ۱۹۵۷ پيشنهاد كرد برخي از ژن‌هايي كه موجب مسن شدن مي‌شوند به اين خاطر تكامل پيدا مي‌كنند كه موجب افزايش شايستگي در اوايل زندگي مي‌شوند. چنين پليوتروپي متضادي كه در آن يك ژن، حداقل يك صفت مطلوب و يك صفت نامطلوب را كنترل مي‌كند، نشان مي‌دهد كه طراحي ساختار بيولوژيكي، يك مسئله‌ي بهينه‌سازي پيچيده است كه بده‌بستان‌هاي متعددي در آن وجود دارد. احساسات و ديگر جنبه‌هاي عملكرد رواني مانند اجزاي ماشين نيستند كه هركدام جداگانه‌ كار كنند بلكه آن‌ها در مسيرهاي بيوشيميايي كه با هم همپوشاني دارند، عمل مي‌كنند.

 تكامل به‌جاي سلامتي و خوشبختي، درجهت موفقيت توليدمثلي انتخاب انجام مي‌دهد

در سال ۱۹۹۴ نسه، همراه‌با ويليامز جزوه رايگان «چرا ما بيمار مي‌شويم» را به‌عنوان بيانيه‌اي درزمينه‌ي پزشكي دارويني نوشت. بينش آن‌ها انديشه متخصصينات‌هاي جديدي درمورد منشا بيماري‌ها به‌وجود آورد و آن‌ها علل تقريبي (كه توسط آناتومي، بيوشيمي و فيزيولوژي كنترل مي‌شوند) و علل نهايي (تكاملي) بيماري‌ها را مورد مباحثه و استدلال قرار دادند. آن‌ها در جزوه رايگان خود به اين موضوع اشاره كردند كه تكامل به‌جاي سلامتي و خوشبختي درجهت موفقيت توليدمثلي انتخاب انجام مي‌دهد و از اينجا است كه بيماري‌ها و اختلالات ظاهر مي‌شوند. آن‌ها همچنين ماهيت تصادفي و گاهي غيرمعقول ميراث‌هاي بيولوژيكي نظير اعصاب و عروق خوني كه در سطح شبكيه‌ي چشم انسان‌ها ديده مي‌شوند را تشريح كردند. چشم سفالوپودها اين «نقص» را ندارد.

جزوه رايگان «دلايل خوب براي احساسات بد» براساس اين انديشه متخصصينات‌ها شكل مي‌گيرد. نسه با انديشه متخصصينات مهندسي درمورد بيماري‌هاي رواني مي‌گويد كه اضطراب اگرچه ظاهرا نامطلوب است ولي يك جزء طراحي با قابليت استفاده در موقعيت‌هاي خاص محسوب مي‌شود؛ براي نمونه يك «شناساگر دود يا دستگاه اعلام خطر حريق» براي رويدادهاي مرگبار به‌شمار مي‌رود.

افسردگي نيز ممكن است عملكردهاي سازشي داشته باشد. اوبري لويس روانپزشك، معتقد است كه سيگنال‌هاي حاصل از افسردگي مي‌توانند موجب جلب توجه هم‌نوعان و كمك به فرد شوند. حتي پيشنهاد شده است كه رفتار افسردگي در ميمون‌هاي وِروِت (Chlorocebus pygerythrus) براي نشان دادن از دست دادن موقعيت و رهايي از حمله‌ي نرهاي غالب تكامل پيدا كرده است.

مرجع متخصصين ايران جزوه رايگان

البته اين حوزه از علم پزشكي سال‌ها است كه پيشرفت برجسته‌ي دارويي را تجربه نكرده است. علل بيولوژيكي مشخص نيستند و ماركرهاي زيستي نيز در مورد اين بيماري‌ها وجود ندارد. در همين حال علم روانپزشكي ازلحاظ تئوري‌هاي پايه‌اي با عدم اطمينان رو‌به‌رو و دچار تزلزل است. اين حوزه از علم هنوز زيرمجموعه‌اي از علم عصب‌شناسي نشده است و شناسايي تنوع‌هاي ژنتيكي رايجي كه داراي اثرات بزرگي روي بيماري‌هاي رواني باشند، به‌سادگي ممكن نيست.

اشكال مختلف جزوه رايگان راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM) كه توسط انجمن روانپزشكي آمريكا منتشر شده است، هماهنگي و عيني‌سازي بيماري‌هاي رواني را ممكن ساخته است. اما در عين حال، DSM منجر به همپوشاني تشخيص‌ها مي‌شود و در برخي از موارد حتي وارد قلمرو عملكرد رواني سالم نيز مي‌شود. آلن فرانسس، رئيس نيروي سادهوهي كه ويرايش چهارم اين راهنما را در سال ۱۹۹۴ برعهده داشت، در جزوه رايگان خود با عنوان «نجات افراد طبيعي»، درمورد تشخيص خارج از كنترل يا درانديشه متخصصين گرفتن افراد سالم به‌عنوان بيمار رواني، اظهار نگراني مي‌كند.

از سازگاري به ناهنجاري

نسه استدلال مي‌كند كه تئوري تكاملي با فراهم آوردن يك اساس تئوريكي قوي براي روانپزشكي مي‌تواند موجب پيشرفت‌هاي درماني شود. او ادعا مي‌كند كه اين موضوع شايد بتواند در ممانعت از برابر فرض كردن علايم روانپزشكي و احساسات پررنگي نظير اضطراب با بيماري و اختلال كمك كند.

نسه همچنين پيشنهاد مي‌كند كه بيماري‌هاي رواني ممكن است حاصل اختلال در تنظيم‌كننده‌هايي مانند سيستم اندوكراين باشد كه موجب حفظ تعادل در بدن مي‌شوند. عملكرد سازشي طبيعي افكار و احساسات مي‌تواند در چنين شرايطي نابهنجار شود.

مرجع متخصصين ايران DNA

موفقيت آينده‌ي روانپزشكي باليني ممكن است در گرو تعريف يك چارچوب تكاملي و تجزيه‌و‌تحليل داده‌هاي كل ژنوم باشد. اين امر مي‌تواند موجب شناسايي جهش‌هاي ژنتيكي شود كه در استعداد فرد براي ابتلا به بيماري‌هاي رواني نقش دارند. باتوجه به سهم ناچيز ژن‌هاي انفرادي و مكانيسم‌هاي گسترده‌اي كه دراين‌ميان نقش دارند، اين امر نيازمند تجزيه‌و‌تحليل ژنوم صدها هزار نفر است.

به‌عنوان پيامدي از گره‌خوردگي‌هاي گسترده و متناقض شبكه‌هاي ژنتيكي، شايد لازم باشد كه در درمان‌هاي آينده مدارهاي رواني به‌صورتي مهندسي شوند كه از بند محدوديت‌هاي تكاملي سخت خود رها شوند.

گوتفريد ويلهلم لايبنيتس در جزوه رايگان تئوديسه (۱۷۱۰) استدلال كرد كه خداوند عالِم بايد هر چيزي را به بهترين حالت ممكن خلق كرده باشد. ۵۰ سال بعد وُلتِر در رمان ساده‌دل، از زبان شخصيتي به نام دكتر پانگلوس مي‌گويد كه نقايص زندگي لازم هستند، درست مانند سايه‌هاي كنتراست كه در نقاشي مهم هستند. گذشته از مفهوم كنايه‌اي آن، اين خوش‌بيني فيلسوفانه ممكن است در علوم معاصر منطقي به‌انديشه متخصصين برسد. به‌همان صورت كه در جزوه رايگان «دلايل خوب براي احساسات بد» ادعا مي‌شود، بسياري از مولفه‌هاي ناسازگار بيماري رواني درنهايت موجب مي‌شوند كه ما انسان باشيم.

جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات