تأثير رفتارهاي غذايي سالم دوران كودكي بر كاهش خطر چاقي و بيماري قلبي در بزرگسالي
براساس بيانيهي علمي جديد انجمن قلب آمريكا با عنوان «تأثيرات مراقب روي رفتارهاي غذايي كودكان»، نحوهي تغذيهي كودكان ممكن است درست بهاندازهي نوع غذاي آنها اهميت داشته باشد. اولينبار است كه اين انجمن در بيانيهاي بر ارائهي استراتژيهاي مبتنيبر شواهد براي والدين و مراقبان بهمنظور ايجاد محيط غذايي سالمي براي كودكان كمسنوسال تأكيد ميكند كه از توسعهي رفتارهاي تغذيهاي مثبت، حفظ وزن سالم در كودكي، كاهش خطرهاي اضافه وزن و چاقي و بيماري قلبي عروقي در مراحل بعدي زندگي حمايت ميكند.
اگرچه بسياري از كودكان با توانايي ذاتي دستكشيدن از غذاخوردن هنگام سيري به دنيا ميآيند، آنها تحتتأثير جوّ عاطفي كلي، ازجمله خواستهها و تقاضاهاي مراقب در جريان وعدههاي غذايي نيز قرار ميگيرند. اگر كودكان در واكنش به خواستههاي مراقب براي خوردن غذا احساس فشار كنند، ممكن است برايشان توجه به نشانههاي دروني فردي دشوارتر شود كه به آنها ميگويد چه زماني سير هستند.
طبق بيانيهي نويسندگان، اجازهدادن به كودكان دربارهي اينكه چه غذايي و خصوصا چقدر بخورند، درون محيطي متشكل از گزينههاي سالم، آنها را ترغيب ميكند دربارهي غذاهاي خود تصميم بگيرند و ممكن است به آنها در توسعهي الگوهاي غذايي مرتبط با وزن سالم براي يك عمر كمك كند. الكسيس وود، رئيس گروه صادركنندهي بيانيه گفت:
والدين و مراقبان بهجاي تمركز بر قوانين سختگيرانه دربارهي نوع غذا و مقدار غذايي كه كودك بايد بخورد، بايد ايجاد محيط غذايي مثبت را با تمركز بر عادات غذايي سالم مدانديشه متخصصين قرار دهند.
بيانيهي مذكور اظهار ميكند والدين و مراقبان بهجاي ايجاد محيطي متمركز بر كنترل رفتارهاي غذايي كودكان يا تأكيد بر وزن بدن، بايد با ايجاد محيطي ايفاي نقش كنند كه نشانگر و حامي گزينههاي غذايي سالم باشد. والدين و مراقبان بايد از راههاي زير كودكان را به خوردن غذاهاي سالم ترغيب كنند:
- فراهمكردن زمانبندي منظم براي وعدههاي غذايي؛
- اجازهدادن به كودكان تا بتوانند از ميان گزينههاي سالم، غذاهاي دلخواهشان را انتخاب كنند؛
- سروكردن غذاهاي سالم يا جديد دركنار غذاهايي كه كودكان از آنها لذت ميبرند؛
- خوردن غذاهاي سالم و جديد دركنار كودك و نشاندادن لذتبردن از اين غذاها؛
- توجه به نشانههاي گرسنگي و سيري كلامي يا غيركلامي كودك؛
- اجتناب از زيرفشار قراردادن كودك براي خوردن چيزي بيشازحد ميلش.
وود خاطرنشان كرد برخي والدين و مراقبان ممكن است اين كار را اشكالساز ببينند كه به كودكان اجازه دهند گزينههاي غذايي خود را انتخاب كنند؛ بهويژه اگر كودكان به امتحان غذاهاي جديد بيميل يا بدغذا شوند. اين رفتارها رايج است و در اوايل كودكي و سنين يك تا پنج سالگي طبيعي در انديشه متخصصين گرفته ميشود؛ زيرا كودكان در حال يادگيري مزهها و بافت غذاهاي جامد هستند.
تحميل قوانين سخت و مستبدانه دربارهي غذاخوردن و استفاده از تاكتيكهايي نظير پاداش و تنبيه ممكن است در كوتاهمدت موفقيتآميز بهانديشه متخصصين برسد؛ هرچند پژوهشها از اين رويكرد حمايت نميكند و اين رويه ممكن است پيامدهاي منفي و بلندمدتي داشته باشد. محيط تغذيهاي مستبدانه به كودك اجازهي رشد مهارتهاي تصميمگيري مثبت را نميدهد و ميتواند موجب كاهش احساس كنترل آنها شود كه فرايندهاي توسعهاي مهمي براي كودكان محسوب ميشوند.
علاوهبراين، رويكرد مستبدانه با اين مسئله همراه بوده است كه احتمال غذاخوردن كودكان درصورت گرسنهنبودن و نيز خوردن غذاهاي كمتر سالم و احتمالا داراي كالري بيشتر افزايش يابد و اين موارد خطر اضافهوزن و چاقي يا بروز اختلالات خوردن را افزايش يابد.
درمقابل، رويكردي بخشنده كه در آن به كودك اجازه داده ميشود هر زمان تمايل دارد هرچه ميخواهد بخورد، مرزهاي كافي براي كودكان فراهم نميكند تا عادات غذايي سالمي ايجاد كنند. پژوهشها همچنين اين رويكرد بيقيدوبند را با خطر بيشتر اضافهوزن يا چاقي در كودكان مرتبط كردهاند.
پژوهشها نشان ميدهد درصورتيكه كودكان دربارهي غذاها رفتار انتخابي يا ايرادگير داشته باشند، برخي راهبردها در سالهاي ابتدايي ميتوانند تنوع رژيمي آنها را افزايش دهد. ارائهي منظم طيفي از غذاهاي سالم به كودك، بهويژه وقتي كه آن غذاها با غذاهاي دلخواه كودك سرو شود، احتمال پذيرش آنها را افزايش ميدهد. علاوهبراين، مراقبان يا والديني كه با اشتياق غذايي را ميخورند، ممكن است به كودك در پذيرش غذا كمك كنند. الگوبرداري خوردن غذاهاي سالم از اطرافيان راهبرد خوبي براي كمك به كودك براي پذيرش طيف وسيعتري از گزينههاي غذايي است. وود گفت:
رفتارهاي غذايي كودكان تحتتأثير افراد زيادي در زندگي آنها قرار ميگيرد؛ بنابراين بهطور ايدئال، ميخواهيم تمام اعضاي خانواده عادات غذايي سالمي نشان دهند.
توجه به اين نكته ضروري است كه تمامي راهبردها براي همهي كودكان اثربخش نيست و والدين و مراقبان نبايد بهخاطر رفتارهاي غذايي كودكان احساس استرس يا خود را سرزنش كنند. كاملا آشكار است كه هر كودك همگام با رشد، در گرايش به اتخاذ تصميمات سالم دربارهي غذاها متفاوت عمل ميكند. طبق نتيجهگيري وود، بههميندليل تمركز روي ايجاد محيط براي تشويق مهارتهاي تصميمگيري و فراهمكردن رويارويي با انواع مختلف غذاهاي سالم و مغذي را در طول دوران كودكاني و بيتوجه بيمورد به تصميمات فردي كودك مهم است. مراقبان ميتوانند نيروي قدرتمندي در كمك به توسعهي عادات غذايي در كودكان باشند؛ اما نقش آنها بهوسيلهي عوامل ديگر محدود ميشود.
نويسندگان سياستهايي را ترويج ميكنند كه به موانع برسر راه اجراي توصيههاي بيانيه درون چهارچوب اجتماعياقتصادي وسيعتري بپردازد كه عوامل تعيينكنندهي اجتماعي سلامتي نظير وضعيت اجتماعي اقتصادي، ناامني غذايي و... را شامل ميشود. درحاليكه تلاشهاي مراقبان براي فراهمكردن محيط تغذيهاي سازمانيافته و واكنشي ميتواند يكي از مؤلفههاي مهم كاهش چاقي و خطر اشكالات قلبي متابوليكي در سرتاسر زندگي باشد، پژوهشگران خاطرنشان ميكنند اين رويكردها بهعنوان بخشي از استراتژي پيشگيري چندمؤلفهاي و چندسحطي بيشترين اثر را خواهند گذاشت.
هم انديشي ها