ادوارد اسنودن، مروري بر افشاگري‌ها و تاثير متخصص سابق NSA بر محيط و فرهنگ آمريكا

پنج‌شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۰
مطالعه 22 دقيقه
مرجع متخصصين ايران
ادوارد اسنودن در پنج سال گذشته به چهره‌اي سرشناس در زمينه‌ي افشاگري عليه شركت‌هاي دنياي فناوري و دولت‌هاي بزرگ جهان تبديل شده است.
تبليغات

تابستان امسال، پنجمين سالگرد افشاگري‌هاي به‌يادماندني ادوارد اسنودن در مورد سازمان امنيت ملي آمريكا NSA بود. پنج سال گذشته، سال‌هايي طولاني بودند اما در آنها، اثري از افزايش اطلاعات مردم، شفاف‌سازي يا كنترل بيشتر بر داده‌هاي شخصي نبود. در سال‌هاي گذشته، ما نه تنها از به اشتراك گذاشتن اطلاعات توسط شركت‌ها با سازمان‌هاي دولتي آگاه شديم، بلكه استفاده‌ي آنها از اين اطلاعات براي مقاصد شخصي نيز اثبات شد. در اين سال‌ها، مردم بيش از پيش در مورد اهميت كلان‌داده و اهداف نهايي آن اطلاع كسب كرده‌اند و روز‌به‌روز، به ارزش افشاگري‌هاي اين متخصص سابق NSA پي برده‌اند.

البته نمي‌توان گفته كه اطلاعات مردم در مورد انگيزه‌هاي اسنودن نسبت به سال ۲۰۱۳ تغيير زيادي كرده است. در اين سال‌ها به دفعات در مورد جاسوسي اسنودن براي روسيه، سؤالاتي مطرح و مباحثه‌هاي متعددي انجام شده است و در عين حال هيچ مدركي دال بر جاسوسي اسنودن براي روسيه يا چين در اين سال‌ها كشف نشده است. از طرفي، اسنودن نگراني اصلي خود را افزايش نظارت بر شهروندان آمريكايي عنوان كرده، اما هيچ‌يك از اسنادي كه او دزديده بود، ارتباطي با اين نگراني نداشتند.

بايد به اين نكته اشاره كرد كه درصد كمي از اسناد فاش شده توسط اسنودن، اطلاعاتي در مورد برنامه‌هاي داخلي ايالات متحده‌ي آمريكا داشت. مقامات آمريكايي معتقدند اسنودن به ۱.۷ ميليون سند دسترسي داشته و تنها درصد كمي از آنها را منتشر كرده است. به‌عنوان مثال در ميان اين اسناد، اشاره‌هايي به برنامه‌ي نظارت بدون اجازه‌ي تصويب شده توسط جورج دبليو بوش‌ با نام Stellar Wind شده بود كه زيرساخت‌هايي قانوني را براي فعاليت‌هاي بعدي باراك اوباما در اين زمينه فراهم كرد. در اين ميان، تعداد زيادي از اسناد به نظارت خارجي و سلاح‌هاي سايبري اشاره داشت. در نتيجه، حدس و گمان‌ها در مورد جاسوسي اسنودن براي سازمان‌هاي خارجي، افزايش يافت.

پديده اسنودن

پديده‌ي اسنودن، (صرف‌انديشه متخصصين از قصد شخصي او) بسيار بزرگتر از خودش و اسناد منتشر شده بود. با نگاهي به گذشته، متوجه مي‌شويم كه اين پديده، نشانه‌هايي از يك تغيير اساسي ايدئولوژيك را نمايان كرد. در پي اين تغيير، سياسيون افراطي چپ و راست با تمام عقايد متفاوت خود، با هم به همگرايي رسيدند. به‌علاوه، اين پديده مداخله‌هايي را در جنگ اطلاعاتي نمايان كرد كه ما متخصصان بدون اطلاع، درگير آن بوديم. پس از اين پديده، مردم آمريكا نيز بيش از همه‌ي مردم، مجبور شدند تا به فهمي از اين جنگ دست پيدا كنند.

مرجع متخصصين ايران ادوارد اسنودن

در سال ۲۰۱۳، افراد از گروه‌هاي مختلف در پاسخ به اين پديده به صف شدند. در آن سال‌ها هنوز پديده‌ي مبارزه با تروريسم در صدر نگراني‌ها و مباحثه‌هاي سازمان امنيت ملي آمريكا بود. اين پديده باعث شده بود تا شك و ترديد در مورد بسياري از مردم عادي آمريكا به اوج خود برسد. شك و ترديدي كه پيش از آن تنها در مورد مقامات دولتي وجود داشت. اين ترديدها، نياز به نظارت دقيق روي مردم را افزايش مي‌داد. در واقع، دشمن جديد آمريكايي‌ها (و شايد اكثر مردم جهان) جهالت، تعصب و افراط‌گرايي بود كه تقريبا در همه‌جا ديده مي‌شد. در اين ميان، اينترنت به مجموعه‌هاي اطلاعاتي، ظرفيت و در برخي اوقات مجوزهاي قانوني را براي ورود به هر خانه‌اي در آمريكا را مي‌داد.

اسنودن به آمريكايي‌ها نشان داد كه همه‌ي مردم تحت نظارت هستند

اسنودن در آن سال‌ها ظهور كرد و به تمام مردم نشان داد كه همه‌ي آنها، گناهكار و بي‌گناه، بدون مجوز قانوني تحت نظارت هستند. در اين وضعيت، دو گروه و دو انديشه متخصصينيه وجود داشت. اولي كه امنيت را مهم‌تر قلمداد مي‌كرد، تروريست‌ها را دشمنان اصلي و مخفي مي‌دانست. گروه دوم كه آزادي را در اولويت قرار داده بود، دولت مخفي ناظر بر مردم را دشمني بزرگ و هميشه حاضر مي‌ناميد. اگرچه اكثر مردم در آن زمان اهميتي به انديشه متخصصينات هيچ‌كدام از گروه‌ها نمي‌داند، اما آزادي‌خواهان چپ و راست، اسنودن را يك قهرمان مي‌دانستند. آلان روسبريجر، سردبير آن زمان مجله‌ي گاردين در مورد او نوشت:

انگيزه‌هاي او قابل توجه هستند. اسنودن رفتار واقعي آژانس امنيت ملي را فاش كرد. شواهد نشان مي‌دهد كه او علاقه‌اي به پول ندارد و همچنين، وابستگي به گروه‌هاي چپ و ماركسيست و ضديت با آمريكا نيز در رفتار او مشاهده نمي‌شود. در مقابل، او اعتقاد و علاقه‌اي عميق به قانون اساسي آمريكا دارد. به علاوه او مانند هر «هكتيويست»* ديگر، طرفدار سياست‌مدار آزادي‌خواه يعني ران پائول است. انديشه متخصصينيات ران پائول نيز بسيار به طيف جمهوري‌خواه نزديك است.

*هكتيويست‌ها كساني هستند كه از نفوذ، هك و دسترسي به اسناد براي مقاصد اجتماعي يا سياسي استفاده مي‌كنند.

مرجع متخصصين ايران ادعاي هك كردن NSA

در آن سال‌ها لقب وطن‌پرست راستي و چپي‌هاي نگران ارتباطات بين‌المللي در ميان سياستمداران آمريكايي رايج بود. در اين ميان اسنودن كه يك كپي از قانون اساسي آمريكا را در ديسك خود در سازمان NSA نگهداري مي‌كرد، از سمت طرفداران به‌عنوان يك ميهن‌پرستِ تنها، در زمينه‌ي مبارزه براي آزادي شناخته مي‌شد.

آن گروه مرموز

قطعاً كارهاي اسنودن يك حركت فردي نبود. او نمي‌خواست مانند افشاگراني همچون مارك فلت يا دنيل الزبرگ باشد. او مي‌خواست به نماد رهبري در اين زمينه تبديل شود و در نهايت نيز موفق شد. در پنج سال گذشته، شخصيتي كه او از خودش در ذهن جامعه بنا كرد، مخالفت‌ها با دولت مخفي و نظاره‌گر آمريكا را افزايش داد. البته او تنها بخشي از اين حركت بود چرا كه بخش عظيمي از اين حركت، توسط يك فيلم مستند برنده‌ي جايزه‌ي اسكار با حضور او، يك فيلم داستاني به نيروي سادهداني اليور استون و كليپ‌هاي ويديويي كه منبع درآمد اصلي او بوده‌اند، انجام شده است.

ادوارد اسنودن اكنون در توييتر حدود ۳.۸۳ ميليون فالور دارد. او يك شخصيت تأثيرگذار است و قدرت زيادي نيز در اين تاثيرگذاري دارد. در نتيجه، هرگونه ارزيابي در مورد تأثير عملكرد او، نه تنها بايد اسناد منتشر شده را مطالعه كند، بلكه بايد نمايش شخصي او را نيز در انديشه متخصصين داشته باشد.

در حقيقت، اكثر آن نكاتي كه عموم مردم در مورد اسنودن مي‌دانند، در نمايش‌هاي منتشر شده از او و توسط گروهي كوچك از اطرافيان و متحدانش فيلتر شده‌اند. در زمان انتشار اسناد اوليه، تمام متحدان اسنودن، طرفداران ويكي‌ليكس بودند كه ارتباطي دولبه، دشوار اما صميمي با او داشتند. اسنودن ادعا كرده كه ابتدا قصد انتشار اسناد در ويكي‌ليكس را داشته است. اما در سال ۲۰۱۲ كه جوليان آسانژ تحت نظارت شديد در سفارت اكوادور در لندن به سر مي‌برد، دسترسي به او دشوار بوده و اين انتشار غيرممكن شده است.

پس از نااميدي از آسانژ، اسنودن تصميم گرفت تا با يكي از طرفداران پروپاقرص ويكي‌ليكس يعني گلن گرينوالد، يك خبرنگار مستقل، ارتباط برقرار كند. وقتي ارتباط با گرينوالد هم غيرممكن شد، اسنودن با فيلم‌ساز مستند، لارا پويتراس تماس گرفت. پويتراس، پيش از آن يك مستند در مورد يكي از بادي‌گاردهاي اسامه بن‌لادن ساخته و توسط دولت تحت بازرسي قرار گرفته بود. گرينوالد در آن زمان نيز از اين مستندساز دفاع كرده بود. نكته‌ي قابل توجه اين است كه نظارت‌هاي دولتي در سال ۲۰۱۱ و پس از تصميم پويتراس به ساخت فيلمي در مورد ويكي‌ليكس، به آزار و اذيت تبديل شدند.

مرجع متخصصين ايران جوليان آسانژ

جوليان آسانژ

پويتراس ابتدا عضو پروژه‌ي تور بود كه مرورگر مشهور و ناشناس تور را توسعه دادند. او از سال ۲۰۱۰ با جيكوب اپلبام از اعضاي مهم پروژه‌ي تور و ويكي‌ليكس آشنا شده و در نهايت دوست و متحدي نزديك با آسانژ شد. به‌علاوه، گزارش منتشر شده در مجله‌ي وايرد توسط كوين پولسن نشان مي‌دهد كه اسنودن نيز از سال ۲۰۱۲ و در همان زمان استخراج اسناد، با اعضاي پروژه‌ي تور و خصوصا رونا سندويك در ارتباط بوده است. او و سندويك در دسامبر سال ۲۰۱۲ يك انجمن رمزنگاري را در هونولولو راه‌اندازي كردند و اسنودن در آنجا جلسه‌ي يادگيري راه‌اندازي سرورهاي تور را برگزار كرد.

ارتباط اسنودن با پويتراس از طريق همان انجمن و جلسه‌ها و با واسطه‌ي ميكا لي از اعضاي انجمن تور انجام شد. پويتراس براي آزمودن اهداف اسنودن، به اپلبام مراجعه كرد. در نهايت با توجه به هم‌پوشاني انجمن تور و وبسايت ويكي‌ليكس به اين نتيجه مي‌رسيم كه اسنودن در زماني كه به‌عنوان پيمانكار NSA مشغول به فعاليت بوده، با ويكي‌ليكس نيز ارتباط داشته است. فراموش نكنيد كه اسنودن كار در NSA را براي دزديدن اسناد انتخاب كرده بود.

اطرافيان اوليه‌ي اسنودن، از اعضاي انجمن تور يا وبسايت ويكي‌ليكس بودند

در سال ۲۰۱۴ كه مستند اين اتفاق با نام Citizenfour پخش شد، افراد كمي از ارتباط عميق پويتراس با ويكي‌ليكس و تور و هم‌چنين نزديكي عقايد او با آسانژ اطلاع داشتند. در اين ميان، گاردين نيز خبرنگار باتجربه‌ي خود يعني اوان مك‌آسكيل را به‌همراه پويتراس و گرينوالد به هنگ‌كنگ فرستاده بود و در نتيجه، اين تصور به‌وجود آمد كه اقدامات اسنودن، بيشتر ژورناليستي است تا ايدئولوژيكي.

فيلم Risk، اثر پويتراس است كه در سال ۲۰۱۶ و با محوريت عملكرد ويكي‌ليكس منتشر شد. در اين فيلم، نشانه‌هايي از رابطه‌ي پيچيده‌ي اين مستندساز با آسانژ، به دفعات ديده مي‌شود. البته اين فيلم، محصول مورد انديشه متخصصين پويتراس نبوده است. فيلم اصلي با نام Asylum در سال ۲۰۱۷ و در جشنواره‌ي كن به نمايش درآمد. استيون زايتچيك منتقد لس‌آنجلس تايمز اين فيلم را اثري در ستايش آسانژ و با هدف نشان دادن او به‌عنوان قهرمان ناميده بود. اما در فيلم ريسك، ما جنبه‌هايي ديگر از شخصيت آسانژ و خوشيفتگي او و ارتباطات نامناسبش با زنان را مي‌بينيم. در همين فيلم، پويترياس نيز بخش‌هايي از يادداشت‌هاي فيلم‌سازي خود را مي‌خواند كه نشان‌دهنده‌ي دمدمي‌مزاج بودن آسانژ است.

مرجع متخصصين ايران wikileaks

آسانژ در بين اين دو فيلم تعداد بسيار زيادي از طرفداران خود را از دست داد. يكي از مهم‌ترين دلايل اين اتفاق، تأثير او و ويكي‌ليكس در انتخابات سال ۲۰۱۶ آمريكا بود. تأثيري كه با انتشار رايانامه‌هاي ‌هيلاري كلينتون در اين سايت گذاشته شد. متخصص كارشناسان امنيت معتقدند اين رايانامه‌ها توسط هكرهاي روسي در اختيار ويكي‌ليكس قرار گرفته‌اند.

البته در مورد پويتراس به‌انديشه متخصصين مي‌رسد روي برگرداندن از آسانژ بيشتر شخصي باشد تا سياسي. اگرچه رفتار آسانژ با پويتراس مناسب نبوده و او با بي‌احترامي درخواست حذف صحنه‌ايي از فيلم را داشته است، اما ناراحتي پويتراس از او تنها شخصي است. در نهايت او اعتقاد دارد كه انتشار رايانامه‌ها در ويكي‌ليكس با همان اهداف هميشگي ژورناليستي بوده و هدفي براي بردن جنگ اطلاعاتي يك طرف درگير در انتخابات، نداشته‌اند.

فيلم‌هاي مستند و درام در مورد او، تأثير زيادي بر افزايش نفوذش داشته‌اند

پويتراس در مورد اولين تماس از سمت اسنودن مي‌گويد كه ابتدا تصور را بر برنامه‌ريزي و حيله‌ي FBI براي دستگيري او، اپلبام يا آسانژ گذاشته است. او اين صحبت‌ها را در فيلم ريسك بيان مي‌كند. پويتراس ادعا مي‌كند كه سفرش به هنگ‌كنگ بدون اطلاع ويكي‌ليكس بوده است؛ اما ميكا بام و اپلبام ادعا مي‌كنند كه از منبع او مطلع بوده‌اند. به‌هرحال، او ادعا مي‌كند كه آسانژ از در اختيار نگذاشتن اسناد در دستان ويكي‌ليكس (توسط او) عصباني بوده است.

در ادامه اگرچه پويتراس خود را فردي بي‌طرف در اين داستان مي‌داند، در زمان فيلمبرداري از اسنودن در هنگ‌كنگ، در مورد فراهم كردن پناهگاهي براي او با آسانژ تماس مي‌گيرد و در نهايت نيز او را به دست افراد ويكي‌ليكس مي‌سپارد. در پايان اگرچه ارتباط پويتراس و آسانژ تيره و تار شد، اما او در پروژه‌ي تور و ارتباط با اپلبام، باقي ماند. نكته‌ي جالب اين است كه او در فيلم خود اشاره‌اي هم به اتهامات آزار و اذيت جنسي عليه اپلبام مي‌كند.

مرجع متخصصين ايران NSA Quantum Computer

پويتراس در صداگذاري بعد از ساخت كه روي فيلم Risk لحاظ شده، مي‌گويد:

وقتي آنها اين نشت اطلاعات را مطالعه كنند، داستاني مي‌سازند و آن را توطئه مي‌خوانند. آنها هيچ‌گاه نمي‌فهمند كه دقيقاً چه اتفاقي افتاده است. آنها نمي‌فهمند كه همه‌ي ما، اطلاعات را از يكديگر مخفي مي‌كرديم.

اگرچه منظور او به‌طور واضح در اين متن مشخص نيست، اما مي‌توان گفت كه منظور از «همه‌ي ما» مجموعه‌اي از افراد مستقل با عقايد مشابه بوده است. افرادي كه هركدام احتمالاً انگيزه‌هاي بلندپروازانه‌ي خود را دارند و ارتباطات شخصي پيچيده و سري با هدف حكمراني با يكديگر داشته‌اند. در نهايت، اين اسنودن بود كه تصميم گرفت خود را در دستان اين افراد قرار دهد.

اسنودن و اطرافيانش، ايدئولوژي سياسي مشخصي ندارند

آمريكايي‌ها در مورد ايدئولوژي سياسي اين گروه كوچك از افراد، به نتيجه‌ي مشخصي نرسيده‌اند. عقايد اوليه‌ي آنها بيشتر به چپ‌ها نزديك است؛ پايگاهي سياسي كه انتقادها نسبت به عملكرد آژانس ملي امنيت از آنجا شروع شد. اما هريسون يكي از ويراستارهاي ويكي‌ليكس و مشاور آسانژ پيش از سفر به هنگ‌كنگ، كمپيني انتخاباتي براي نماينده‌ي راست‌گراي سناي استراليا برگزار كرده بود. اين كمپين، توسط حزب ويكي‌ليكس در استراليا حمايت شده اما در نهايت موفق نبود.

در داستاني ديگر، حزب ويكي‌ليكس در استراليا تحت مديريت پدر آسانژ، جان شيپتون با رئيس‌جمهور سوريه يعني بشار اسد‌ ديدار داشته است. شيپتون در اين ديدارها، عملكرد روسيه را در اين منطقه، در برابر آمريكا تأييد و تحسين كرده است. همه‌ي اين رفتارها، جهت‌گيري راست‌گراي ويكي‌ليكس را تا حدودي تأييد مي‌كند.

مرجع متخصصين ايران julian assange

تاريخ‌نگار سياسي شان ويلنتز در مقاله‌اي در سال ۲۰۱۴، يكي از معدود منتقدان عملكرد آسانژ، اسنودن و گرينوالد بود. او مدعي بود كه كارهاي اين گروه، چيزي بيشتر از چند ايده نبود و بدون انسجام خاص، تنها باعث ايجاد چند حركت سياسي شد. او نتيجه‌ي اين اتفاق را با عبارت آزادي‌خواهي از روي ترس تشريح كرد. در واقع با كمي تأمل در ارتباطات اوليه‌ي اين چند نفر نيز به نتيجه‌اي مشابه مي‌رسيم. هدف اصلي آنها، دورويي دولت آمريكا بود كه هميشه ادعا بر پيروي از قوانين بين‌المللي و احترام به حقوق بشر داشت؛ اما اين داستان نشان داد كه دولت آمريكا، استانداردها و ارزش‌هاي ادعا شده توسط خودش را نيز زير پا مي‌گذارد.

آمريكا در عملكردهاي اين‌چنيني سابقه‌ي روشني داشته است. جنگ عراق يكي از اين نمونه‌ها است كه با دروغ، حقايق ساختگي و دستكاري واقعيت‌هاي جنگ، باعث مرگ صدها هزار انسان و شكنجه‌ي متهمان جنگي در زندان‌هاي مخوف CIA در خليج گوانتانامو شد. در واقع با اين جنگ، انديشه متخصصينيه‌ي جنگ‌هاي پيشگيرانه و مفهوم پكس امريكانا به‌معناي صلح جهاني به خاطر سلطه‌ي آمريكا، احيا شد.

حاكميت قانون

نكته‌‌ي قابل توجه در اين بخش، مفهوم حاكميت قانون است. در يك سو، افشاسازي عملكرد دوگانه‌ي دولت، تأثير گرفته از اين انديشه متخصصينيه است كه يك حكومت ليبرال دموكرات، بايد به ارزش‌ها و ايده‌هاي خود پايبند باشد. در اين ارزش‌ها، مسئوليت‌پذيري دولت با استفاده از آگاهي عمومي، تأسيس انجمن‌هاي نظارتي، انتخاب سياست‌مداران فعال و استفاده از همه‌ي مكانيزم‌هاي دموكراسي براي جلوگيري از تصويب قانون‌هاي خودسرانه يا مطالعه نشده، لحاظ شده است. دراين ارزش‌ها، ابزارهايي همچون تظاهرات، نافرماني‌هاي مدني و افشاسازي عملكردهاي اشتباه دولت‌ها، ابزارهاي كارآمدي هستند.

چالش اصلي در افشاگري‌ها، زير سؤال بردن حاكميت قانون در آمريكا بود

اما در سوي ديگر اين نبرد، قانون به‌عنوان همان سياست‌ها اما با پوشش ديگر، شناخته مي‌شود. در اين انديشه متخصصينيه، قانون توانايي مشخص كردن فرآيندهاي گسترده‌اي را دارد اما چگونگي اجراي آنها در موقعيت‌هاي به‌خصوص را مشخص نمي‌كند. در واقع، انسان‌ها تصميم به چگونگي اجراي اين رويكردها را مي‌گيرند و در نهايت،‌ تصميم‌گيرندگان همان افراد قدرتمند هستند.

مرجع متخصصين ايران ويكي ليكس

در فيلم ريسك، آسانژ در يك تماس صوتي با اشاره به قانوني بودن فعاليت‌هاي ويكي‌ليكس در آمريكا مي‌گويد:

ما معتقديم كه متمم اول قانون اساسي از ما حمايت مي‌كند. اما اين مسئله سياسي است. قوانين توسط قاضي‌ها تفسير مي‌شوند.

او همواره به اين نكته اشاره داشته است كه مفهوم قانوني بودن تنها يك ابزار سياسي است. او خصوصا اين انديشه متخصصينيه را در زماني كه مورد اتهامات قانوني باشد، بيان مي‌كند. اما بدبيني افراد اطراف اسنودن از نگاه كلي آنها به قانون و چشم‌اندازي شبيه به اشميت دريافت نمي‌شود. بلكه آنها آمريكا را به‌عنوان يكي از بزرگترين نمايندگان حاكميت قانون، به‌خاطر سوءاستفاده از تعابير و پوشش گذاشتن بر علكمردهاي مخفيانه‌ي دولت در سايه، مورد انتقاد قرار مي‌دهند.

برخي او را جاسوس و برخي شجاع‌ترين وطن‌پرست آمريكايي مي‌دانند

در اين ميان، اسنودن به‌عنوان يك فرد مخالف سياست‌هاي سازمان امنيت ملي، از طرف خبرنگاري همچون روسبريجر به‌عنوان يك وطن‌پرست شناخته مي‌شود؛ اما متحدانش، او را معتبرترين افشاساز سياست‌هاي دوگانه‌ي آمريكا مي‌دانند.

فعالان ويكي‌ليكس معتقدند ايده‌ي ليبرالي حاكميت قانون، هم در داخل و هم خارج از آمريكا، تنها دروغي است كه به قدرت مسئوليت‌ناپذير اجازه مي‌دهد تا به نيرويي بزرگ و حاكم بر جهان تبديل شود. سارا هريسون يكي از نيروهاي ويكي‌ليكس بوده كه در جريان پناه دادن به اسنودن نيز دخالت داشته است. او معتقد است آمريكا به‌همراه متحدانش يك تور بزرگ و جهاني از اطلاعات، ديپلماسي و ابزارهاي نظامي ايجاد كرده است كه در تلاش براي ديدن، شناختن، فرمانروايي و تصميم‌گيري براي همه‌ي مردم جهان است.

مرجع متخصصين ايران نظارت بر نيروي سادهان

هريسون معتقد است تور ساخته‌شده توسط آمريكا به همه‌ي مردم دسترسي دارد اما از قانون مبرا است. او اين پديده را قدرتمند‌ترين نيروي بدون مسئوليت جهان مي‌داند كه شامل ايالات متحده‌ي آمريكا و دموكراسي غربي است. گرينوالد نيز كم‌كم به همين انديشه متخصصينيه رسيده است. او كه ابتدا از جنگ‌هاي افغانستان و عراق حمايت كرده بود، پس از مدتي با ديدن كشته شدن و شكنجه‌ي مردم بي‌گناه انديشه متخصصين خود را تغيير داد و اين سوال را مطرح كرد:

چه كسي در ۶ دهه‌ي گذشته بيش از سازمان امنيت ملي آمريكا، در جهان مرگ و رنج و استبداد ايجاد كرده است؟

گرينوالد پس از مدتي به قدري آمريكا را در تمام حوادث جهان مقصر و بدطينت مي‌داند كه هيچ انتقادي به عملكردهاي اشتباه دولت‌هاي ديگر ندارد. وقتي از او در مورد حملات تروريستي دولت‌هاي ديگر سؤال مي‌شود، تنها به اين نكته اشاره مي‌كند كه آمريكا نيز اقداماتي مشابه دارد.

پس از گذشت مدت طولاني از افشاگري‌هاي اسنودن، يك نتيجه‌گيري براي آمريكايي‌ها واضح شده است. آنها معتقدند افشاگري‌هاي بزرگ اين مأمور سابق، درمورد برنامه‌ي نظارتي آژانس امنيت به‌نام PRISM به‌درستي تفسير نشده‌اند. در واقع، اطلاعات در زمان افشا شدن توسط گرينوالد و بارتون گلمن از واشنگتن پست به‌گونه‌اي تفسير شد كه كل فعاليت NSA را غيرقانوني نشان مي‌داد. نكته‌ي قابل توجه، فشار زياد اسنودن بر گلمن بوده تا اسناد را پيش از ويراستاري‌هاي نهايي واشنگتن پست به‌سرعت چاپ كند. اين حقيقت در جزوه رايگاني از گرينوالد فاش شده است.

افشاگري‌هاي اسنودن ابتدا به طور ناقص و غلط تفسير شدند

داستان اوليه كه توسط گرينوالد و گلمن منتشر شد به اين نكته اشاره داشت كه سازمان‌هاي NSA و FBI تحت برنامه‌ي PRISM، به سرورهاي ۹ شركت بزرگ دنياي فناوري دسترسي دارند. اين شركت‌ها مايكروسافت، ياهو، گوگل، فيسبوك، پال‌تاك،‌ AOL، اسكايپ، يوتيوب و اپل بودند. در واقع، عبارت «دسترسي مستقيم» دقيق نبود و اين حس را القاء مي‌كرد كه اين سازمان‌ها در هر زماني توانايي ورود به سرورهاي اين شركت‌ها را داشته و نياز به هيچ مجوز قانوني ندارند.

مرجع متخصصين ايران نرم افزار جاسوسي

اگرچه اصلاحيه‌هايي بر اظهارات قبلي به‌سرعت منتشر شد، اما تأثير ذهني ايجاد شده به‌خاطر آن روي ذهنيت عموم جامعه، هيچ‌گاه به‌طور كامل پاك نشد. اسنودن نيز هيچ‌گاه از طريق پلتفرم خود نسبت به اصلاح اين تفسيرها اقدام نكرده است. چارلي سوج نويسنده‌اي است كه جزوه رايگاني مرتبط با اين موضوعات منتشر كرده و در آن، به تفسير اشتباه برنامه‌ي PRISM‌ اشاره كرده است. اين جزوه رايگان، Power Wars: The Relentless Rise of Presidential Authority and Secrecy نام دارد.

برنامه‌ي PRISM تحت سيستم FISA كار مي‌كرد كه طي آن، يك همكاري امن بين شركت‌هاي اينترنتي و NSA وجود داشت. طبق اين برنامه، هرگاه فردي به عضويت در گروه‌هاي تروريستي مظنون مي‌شد، NSA مي‌توانست پيام‌هاي او را از سرورهاي شركت‌ها درخواست كند. بسياري از آمريكايي‌ها هنوز اين برنامه را نوعي تجاوز غيرقابل مطالعه به حريم خصوصي مي‌دانند. در اين ميان متخصص كارشناسان رسانه‌اي آمريكا معتقدند برنامه‌ي PRISM نشان‌دهنده‌ي يك دولت در سايه و با عملكرد مستقل از حاكميت قانون نيست.

متخصص كارشناسان معتقدند پيروي سازمان‌هاي اطلاعاتي از قانون، شوخي بيش نيست

سوماس ميلن كه در آن زمان يك خبرنگار نشريه‌ي گاردين بود، متني با انديشه متخصصين به افشاگري‌هاي اسنودن منتشر كرد و به‌طوركلي، تبعيت از قانون توسط دولت‌هاي آمريكا و بريتانيا را به سخره گرفت. او معتقد بود تلاش براي پاسخگو كردن سازمان‌هاي اطلاعاتي و خارج كردن آنها از روندهاي مخفي و تاييديه‌هاي داخل سازماني، كاري بيهوده است.

ميلن معتقد است از آنجايي كه سازمان‌هاي دموكراتيك توانايي مسئوليت‌پذير كردن آمريكا و ديگر دولت‌هاي غربي را در زمينه‌ي فعاليت‌هاي اطلاعاتي و نظامي ندارند، اين مسئوليت برعهده‌ي افشاسازان اطلاعات است. بقيه‌ي مردم نيز بايد تلاش كنند تا شجاعت اين افراد بيهوده تلقي نشود. البته از آنجايي كه او اعتقادي به سازمان‌هاي دموكراتيك نداشته است، بخش آخر سخنان تاحدودي مبهم مي‌ماند.

متحدان آسانژ كه ميلن هم جزو آنها است، به‌روشني نشان داده‌اند كه اعتقادي به ليبرال دموكراسي و ارزش‌هاي آن ندارند. آنها در مبارزه با دورويي اين سياست‌ها، حتي از نيروهاي اقتدارگرا نيز كمك گرفته‌اند. به‌عنوان مثال ميلن يكي از مهمانان هميشگي جلسات دوره‌اي پوتين و دستيارانش در ارتباط با سياست خارجي بوده است.

مرجع متخصصين ايران اطلاعات با ارزش ترين منبع

از طرفي، آسانژ نيز كه زماني ليبرال بود، اكنون روسيه‌ي تحت حاكميت پوتين را يك جبهه‌ي مقاوم در برابر امپرياليسم غربي مي‌‌داند. به‌علاوه، روسيه تاكنون كمك‌هاي مالي زيادي به ويكي‌ليكس كرده و آسانژ نيز از حاميان آنها در سياست‌هاي خارجي خصوصاً در سوريه است. فعاليت آسانژ و تيمش در سال ۲۰۱۶ در جهت افشاسازي رايانامه‌ها نيز با وجود تأييد نشدن دست داشتن دولت‌ها در آن، عملكردي به نفع روسيه و بر ضد دموكراسي آمريكايي بوده است.

گرينوالد نيز رفتارهاي مشابهي دارد و در بسياري از اوقات، اخبار منتشر شده در مورد دست داشتن روسيه در انتخابات آمريكا را ترسي واهي از روسيه دانسته است. او در مصاحبه‌اي با RT و پس از ملاقات با اسنودن در مسكو در سال گذشته، با اشاره به دو اعتراض تاريخي صورت گرفته در آمريكا (Tea Party و جنبش وال‌استريت)، آنها را مشترك و بر ضد حاكميت شركت‌ها بر مردم دانست. او ترامپ را نامزدي دانست كه با اين سلطه‌ي شركت‌ها مبارزه مي‌كند.

نقش روسيه و بهره‌برداري از اتفاقات

در ميان تمام كشمكش‌هاي پيش‌آمده به انديشه متخصصين مي‌رسد رئيس جمهور روسيه، ولاديمير پوتين بيشترين بهره‌برداري را از اين موضوع داشته است. او با استفاده از حقيقتي كه پويتراس به آن اشاره كرد (بي‌اطلاع گذاشتن افراد حاضر در دايره‌ي اطرافيان اسنودن)، بهترين مزيت‌ها را متوجه خود و دولتش كرد. اگرچه اسنودن ادعا مي‌كند كه تمام كارهايش بيش از روسيه، به نفع ايالات متحده‌ي آمريكا بوده است، آما طرز تفكر ايجاد شده به‌خاطر افشاگري‌هاي او، بيش از همه به نفع رئيس جمهور روسيه تمام شده است. در واقع، اين تفكر عمومي از خود اطلاعات منتشر شده باارزش‌تر است.

در اين ميان، پوتين خود را قهرمان دنياي آزاد معرفي كرده است

دولت‌هاي بسياري در جهان (خصوصاً روسيه) از افشاگري‌هاي اسنودن براي گسترش برنامه‌هاي نظارتي خود استفاده كردند. به‌علاوه آنها تلاش براي رقابت هرچه بيشتر با قدرت سايبري آمريكا را نيز بيش از پيش افزايش دادند. به‌عنوان مثال پوتين از برنامه‌ي PRISM استفاده كرد و با مطرح كردن انديشه متخصصينيه‌ي دولت در سايه، اينترنت را نقشه‌اي از طرف سازمان سيا اعلام كرد.

مرجع متخصصين ايران ولاديمير پوتين

پوتين با استفاده از اطلاعات منتشر شده توانست به شركت‌هاي بزرگ رسانه‌اي آمريكا حمله كند. او طرفداري شديد از سيليكون ولي را هدف قرار داد و در نهايت با انتقاد از شركت‌هاي اين منطقه، انديشه متخصصينيه‌ي حاكميت دولت‌ها بر فضاي سايبري را مطرح كرد. انديشه متخصصينيه‌اي كه طبق آن، هر ملتي كنترل جريان اطلاعات در داخل قلمرو خود را خواهد داشت.

روسيه از مدت‌ها پيش در جنگ اطلاعاتي كشورهايي همچون اوكراين و منطقه‌ي بالكان شركت داشته است. آنها تلاش مي‌كنند تا تأثيرات خود بر دنياي ديجيتال را نيز بيشتر كند. يكي از ابزارها براي افزايش اين قدرت، ضعيف كردن اثر جهاني شركت‌هاي فناوري است كه قدرت سايبري زيادي را به آمريكا داده‌اند. در اين مبارزه، پوتين بيش از همه از ظاهر حمايت‌گر خود در قبال اسنودن استفاده كرده است. در واقع او را قهرمان بزرگ دنياي آزاد نشان داده است.

اسنودن از عواقب جنگ اطلاعاتي ايجاد شده آگاه است

از طرفي اسنودن هميشه تلاش كرده است كه خود را فردي مستقل و حتي دلسوز براي آمريكا نشان دهد. او در برنامه‌اي تلويزيوني كه توسط پوتين برنامه‌ريزي شده بود، از پوتين در مورد اجراي نظارت‌هاي دولتي سؤال پرسيد اما پاسخ منفي دريافت كرد. او چندي پيش دولت روسيه را در توييتي، پر از فساد خوانده بود. البته برخي معتقدند كه پوتين در زمان‌هاي تصميم‌گيري براي حذف برخي فعالان دولت، از اين سياست استفاده مي‌كند.

در نهايت، نتيجه‌گيري در مورد اين رفتارهاي اسنودن، به اعتماد مردم و خصوصاً آمريكايي‌ها به او باز مي‌گردد. آنها مي‌‌توانند او را يك بازيچه‌ي روسيه قلمداد كنند يا يك وطن‌پرست افشاگر كه تنها در برخي موارد، تفسير اشتباهي از حوادث داشته است. اسنودن از جنگ اطلاعاتي به خوبي اطلاع دارد. او با هوشمندي پيام‌هايي را براي فالورهاي خود ارسال مي‌كند. اين متخصص سابق NSA براي افشاگري‌هاي خود نيز نيويورك‌تايمز را انتخاب نكرد چرا كه از به تعويق انداختن اظهاراتش در اين رسانه، مي‌ترسيد.

مرجع متخصصين ايران ادوارد اسنودن

ادوارد اسنودن در انتخابات اخير آمريكا نيز اظهاراتي داشته است. او سياست را ابزاري براي كمتر شيطاني نشان دادن يكي از طرفين سياسي مي‌داند. او در مورد انتخابات سال ۲۰۱۶ گفته بود كه هيچ‌گاه اميدي به وجود گزينه‌اي سوم در اين سياست وجود ندارد.

تأثير جهاني

به‌هرحال توييت‌ها و سخنراني‌هاي اسنودن تأثيري جهاني دارند. پس از افشاگري‌هاي او، متخصصان سرويس تور از يك ميليون به ۶ ميليون رسيدند. او همواره به فالورهاي خود مي‌گويد كه از مرورگر تور يا پيام‌رسان Signal استفاده كنند. موتور جستجوي پيش‌فرض مرورگر تور، DuckDuckGo نام دارد. اين موتور ادعا مي‌‌كند كه از تركيب اطلاعات متخصصان استفاده نمي‌كند. كاري كه موتورهاي جستجوي ديگر براي بهبود نتايج جستجو انجام مي‌دهند. پس از افشاگري‌ها، استفاده از اين موتور جستجو نيز افزايش ۶۰۰ درصدي داشت.

يكي از شركاي موتور جستجوي مذكور، موتور ياندكس است كه به‌عنوان موتور جستجوي روسي تحت مديريت دولت اين كشور شناخته مي‌شود. البته اين شركت ادعا كرده كه اجازه‌ي دسترسي يا اشتراك اطلاعات متخصصان را به شركاي خود نمي‌دهد. در نهايت بايد به اين نكته توجه كنيم كه تأييد كردن اين سرويس‌ها توسط اسنودن، باعث افزايش علاقه‌مندي بي‌چون و چراي متخصصان به آن‌ها شده است.

اسنودن در سال ۲۰۱۶ به‌عنوان مدير سازماني انتخاب شد كه با نام بنياد آزادي رسانه‌ (Freedom of the Press Foundation) در سال ۲۰۱۲ تأسيس شده است. اين سازمان با هدف ممكن ساختن پرداخت‌هاي حاميان مالي ويكي‌ليكس توسط سرويس‌هاي مستركارت، ويزا و پي‌پال تأسيس شده است. اين سرويس‌ها، پرداخت‌هاي متخصصان به حساب‌هاي ويكي‌ليكس را مسدود مي‌كنند.

مرجع متخصصين ايران Signal

اسنودن در سال ۲۰۱۴ به‌همراه پويتراس، گرينوالد و لي به‌عضويت هيئت مديره‌ي اين سازمان درآمد. دوست قديمي او يعني رونا سندويك از پروژه‌ي تور نيز جزو مشاوران متخصص اين سازمان است. اين سازمان تا ابتداي سال ۲۰۱۸ از ويكي‌ليكس حمايت مي‌كرد و پس از اختلاف انديشه متخصصين پيرامون اظهارات و عقايد آسانژ، هيئت مديره‌ي آن از هم جدا شدند. اين گروه از زمان تأسيس، بخش اعظمي از بودجه‌ي سالانه‌ي ۲ ميليون دلاري خود را براي توسعه‌ي نرم‌افزارهاي رمزنگاري براي رسانه‌ها اختصاص داده است.

بزرگترين موفقيت آنها، توسعه‌ي سيستمي با نام SecureDrop بر پايه‌ي تور بوده است كه توسط رسانه‌هاي بزرگي همچون گاردين، نيويورك تايمز و واشنگتن پست استفاده مي‌شود. اين رسانه‌ها از سرويس مذكور براي دريافت اسناد افشاگرهاي اطلاعاتي استفاده مي‌كنند.

اكثر مردم دنيا امروز مي‌دانند كه اسنودن، قهرمان بي‌عيب و نقص نبوده است

با توجه به تمامي موارد گفته شده، اين سؤال مطرح مي‌شود كه آيا اسنودن، برند قابل اعتمادي است؟ او هميشه ادعا كرده كه گفتگويي جديد در مورد نظارت اينترنتي در آمريكا شروع كرده است. باراك اوباما نيز از عملكرد او در ايجاد اين مباحثه و گفتگوي عمومي تشكر كرده بود. از انديشه متخصصين او، اين گفتگوها باعث قانونمندتر شدن ابزارهاي مورد استفاده‌ي دولت مي‌شود.

البته اسنودن هيچ علاقه‌اي به اين سياست‌ها از خود نشان نداده است. او از هواداران خود مي‌خواهد كه تكيه كردن بر ليبرال دموكراسي به‌عنوان ابزاري براي بهبود اوضاع را پايان دهند. او مي‌خواهد خود طرفداران حركتي انجام دهند و سياستمداران آمريكايي را تنها ابزارهايي خوانده كه آنها را از مسير دور مي‌كنند. او براي اثبات ادعاي خود، اتفاقات تاريخي را مثال مي‌زند و در نهايت معتقد است كه فناوري با قانون‌گذاري ميانه‌ي خوبي ندارد.

در پايان با نگاهي به پنج سال گذشته از افشاگري‌هاي اسنودن، مسيرهاي محدودي را براي آمريكايي‌ها مي‌توان متصور شد. آنها كه اكنون تحت حاكميت رئيس‌جمهوري اقتدارگرا هستند، تغييراتي در سيستم‌هاي قانوني و فعاليت‌هاي نظارتي خود داشته‌اند اما هنوز نيز نياز به تغييرات بزرگ در آن حس مي‌شود. متخصص كارشناسان رسانه‌اي و فناوري آنها و منتقدان عملكرد‌هاي اشتباه شركت‌هاي فناوري، به اين نتيجه رسيده‌اند كه فناوري آنها را نجات نخواهد داد و اسنودن نيز قهرمان بلامنازع اين نبردها نخواهد بود.

تبليغات
جديد‌ترين مطالب روز

هم انديشي ها

تبليغات

با چشم باز خريد كنيد
اخبار تخصصي، علمي، تكنولوژيكي، فناوري مرجع متخصصين ايران شما را براي انتخاب بهتر و خريد ارزان‌تر راهنمايي مي‌كند
ورود به بخش محصولات