داستان برند اريكسون؛ سفري از تلگراف تا 5G و اينترنت اشياء
اريكسون (Telefonaktiebolaget LM Ericsson) شركت سوئدي با حوزهي فعاليت بينالمللي در صنعت شبكه و مخابرات است. دفتر مركزي شركت در استكهلم سوئد قرار دارد. بهصورت كلي حوزهي فعاليت اين غول سوئدي را ميتوان انواع خدمات، نرمافزار و زيرساختهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات براي اپراتورهاي مخابراتي مدرن و سيستمهاي مخابراتي سنتي نام برد. اريكسون تجهيزات مرتبط با شبكههاي اينترنتي، پهناي باند موبايلي و ثابت، سرويسهاي همراهي عمليات و كسبوكار در حوزهي فناوري اطلاعات، تلويزيونهاي كابلي، IPTV، سيستمهاي ويدئويي و بهصورت كلي سرويسهاي نگهداري و تعميرات براي تجهيزات فوق را ارائه ميكند.
برند سوئدي اريكسون يكي از بازيگران اصلي دنياي مخابرات محسوب ميشود و طبق آخرين آمار، حدود ۲۷ درصد از بازار شبكههاي موبايلي 2G/3G/4G را در اختيار دارد. آنها درحال حاضر در رقابت پيچيده با شركتهايي ديگر همچون نوكيا و هواوي تلاش ميكنند تا نقش خود را هرچه بيشتر در توسعهي نسل بعدي شبكهي موبايلي يعني 5G افزايش دهند.
تاريخچهي اريكسون به دهههاي پاياني قرن ۱۹ و صنعت تلگراف باز ميگردد. لارس مگنوس اريكسون، بيانگذار افسانهاي اين شركت بود كه كسبوكار خود را از كارگاهي كوچك و با تعمير دستگاههاي تلگراف شروع كرد. شركتي كه او بنا نهاد اكنون پس از گذشت نزديك به ۱/۵ قرن هنوز در صنعت اصلي خود فعاليت ميكند و از نامهاي مشهور به شمار ميآيد. يكي از مهمترين رخدادهاي تاريخ اريكسون كه نام برند را بيشازپيش به مصرفكنندهها شناساند، همكاري با برند ژاپني، سوني بود كه در حوزهي توليد موبايلهاي موبايل انجام شد و البته در سال ۲۰۱۲ به پايان رسيد. اريكسون اكنون بيش از ۹۵ هزار متخصص دارد و دفاتر بينالمللي آن در ۱۹۰ كشور جهان فعال هستند.
دفتر مركزي اريكسون در استكهلم
تاريخچه تأسيس
لارس مگنوس اريكسون در سال ۱۸۷۶ كارگاهي براي تعمير دستگاههاي تلگراف در استكهلم سوئد راهاندازي كرد. يك سال بعد كه تلفن، اختراع انقلابي قرن، به سوئد رسيد، مدل كسبوكار اريكسون هم تغيير كرد. تعمير دستگاههاي تلفن به تمركز اصلي او و كارگاهش تبديل شد. لارس كه مهندس بااستعدادي بود، يك سال پس از تعمير دستگاههاي تلفن، وارد بازار توليد آنها شد. البته فروش اوليهي دستگاهها مناسب نبود، چون AT&T آمريكايي بهنوعي بازار مخابرات سوئد را در دست داشت و مشتريان را مجبور به خريد تجهيزات خود ميكرد.
شركت آمريكايي AT&T و زيرمجموعههاي آن موسوم به Bell در اولين سالهاي اوجگيري صنعت تلفن و مخابرات، در سوئد و بسياري از كشورهاي اروپايي فرمانروايي ميكرد. سال ۱۸۸۳ اولين تهديدها براي كسبوكار اين شركت توسط يك مهندس سوئدي شكل گرفت. هنريك تور سدرگرن، در آن سال شركتي بهنام Stockholms Allma-a Telefonkatiebolag يا SAT راهاندازي و خدمات تلفني به مشتريان ارائه كرد. او تجهيزات مورد نياز خود را از اريكسون ميخريد. درنتيجه اولين مشتري سازماني و عمده براي شركت اريكسون، متولد شد.
لارس مگنوس اريكسون
اريكسون از همان سالهاي اوليهي فعاليت، حضور در بازارهاي بينالمللي را در دستور كار داشت. البته توسعهي صادرات و بازارهاي بينالمللي در ميانهي دههي ۱۸۸۰ قوت گرفت. اولين فعاليتها كه در سال ۱۸۸۱ شروع شده بود، كوچك و محدود به كشورهاي حوزهي نورديك بودند. درواقع اولين قرارداد بينالمللي اريكسون، در كشورهاي نروژ، روسيه و سوئد اجرا شد. البته توسعهي كسبوكار بهسرعت انجام شد و تا پايان دهه، تلفنهاي اريكسون در غرب اروپا و بريتانياي كبير و روسيه به فروش ميرفت.
اريكسون از سالهاي اوليهي فعاليت، بازار بينالمللي را در اولويت قرار داده بود
انفجار كسبوكار بينالمللي اريكسون، در دههي ۱۸۹۰ رخ داد. مهندس سوئدي، محصولات خود را به سرتاسر جهان از استراليا و نيوزيلند تا آفريقاي جنوبي صادر ميكرد. در همان سالها، محصولات ديگري همچون سوئيچهاي مخابراتي نيز به خط توليد شركت سوئدي اضافه شد. آنها در جريان جنگ بوئر نيز تجهيزات مخابراتي ميدانهاي نبرد را براي ارتش بريتانيا تأمين ميكردند. اولين كارخانهي خارجي اريكسون در سال ۱۸۹۹ در سنپترزبورگ روسيه راهاندازي شد. توسعهي فعاليتهاي بينالمللي تا پايان قرن ۱۹ ادامه داشت و فروش را به چين و جنوب اقيانوس آرام گسترش داد.
با ورود به قرن بيستم، صادرات حدود ۹۰ درصد از فروش اريكسون را تأمين ميكرد (در آن زمان بهنام LM Ericsson شناخته ميشد). از دلايل مهم افزايش صادرات شركت سوئدي ميتوان به كاهش تقاضا در بازار داخلي و افزايش آن در بازارهاي بينالمللي اشاره كرد. شركتهاي Telegrafverket و SAT مشتريان اصلي تلفنهاي اريكسون بودند، اما آنها پس از مدتي كارخانههاي توليدي اختصاصي خود را راهاندازي كردند. بههرحال همانطور كه گفته شد، صادرات بازوي اصلي درآمدزايي اريكسون بود و فروش سالانهي شركت از ۵۰۰ هزار كرون سوئد در سال ۱۸۹۰ به چهار ميليون كرون سوئد در سال ۱۹۰۰ رسيد. در آن زمان تعداد متخصصان شركت به هزار نفر رسيده بود.
اولين نمونه تلفنهاي اريكسون
لارس مگنوس اريكسون تا سال ۱۹۰۰ بهعنوان رئيس هيئتمديره، مدير كل و تنها سهامدار شركت اريكسون شناخته ميشد. او در آن سال از رياست شركت بازنشسته شد و مدير دفتر خود، اكسل بوستروم را بهعنوان جايگزي انتخاب كرد. لارس سال بعد رياست هيئتمديره را هم واگذار كرد و در سال ۱۹۲۶ از دنيا رفت.
اريكسون بدون هدايت بنيانگذار افسانهاي هم بهخوبي مسير خود را در جادهي توسعهي فعاليت و نوآوري ادامه داد. آنها تا شروع جنگ جهاني اول به فتح بازارهاي جديد بينالمللي ادامه ميدادند. فروش تجهيزات در مصر و راهاندازي مراكز توليدي در بريتانيا، ايالات متحده، فرانسه و اتريش-مجارستان، از فعاليتهاي توسعهاي بعدي برند سوئدي بود. راهاندازي شبكههاي مخابراتي و نصب سوئيچهاي ارتباطي، از حوزههاي جديد فعاليت اريكسون بود. اولين پروژهي مهم بينالمللي در اين حوزه، با همكاري SAT و در سال ۱۹۰۵ در مكزيك شروع شد.
اكسل بوستروم
همانطور كه گفته شد، شركت SAT از اولين مشتريان جدي محصولات اريكسون بود كه در سال ۱۸۹۶ با راهاندازي مركز توليدي خود، رابطهاش را با اريكسون كمي كاهش داد. آنها در سال ۱۹۰۱ موفق به اخذ امتياز انحصاري شبكهي تلفن و مسكو و ورشو شدند و مجددا نياز به مشاركت داشتند. درواقع زيرساختهاي توليدي SAT، پاسخگوي بازارهاي جديد نبود. درنتيجه آنها بخش توليد تجهيزات خود را با اريكسون ادغام كردند. درنهايت زيرمجموعهي AB Telefonfabriken در ازاي سهام شركت اريكسون، به برند هموطن فروخته شد.
اريكسون تمركز زيادي بر بازارهاي بينالمللي داشت و يك جنگ جهاني، بدترين اتفاق براي مدل كسبوكاري آنها محسوب ميشد. جنگ جهاني اول، بسياري از بازارهاي بينالمللي برند سوئدي را از بين برد. صادرات آنها به روسيه و كشورهاي بيطرف جنگ محدود شد. بازار روسيه نيز در سال ۱۹۱۸ و با به قدرت رسيدن دولت بولشويك از بين رفت. دولت جديد، فعاليتهاي اريكسون در اتحاد جماهير شوروي را يك صنعت ملي اعلام كرد و ۲۰ ميليون كرون از داراييهاي شركت بلوكه شدند. باوجود تمام چالشهايي كه جنگ جهاني براي برند سوئدي بههمراه داشت، آنها فروش خود را از ۹ ميليون كرون در سال ۱۹۱۳ به ۱۴ ميليون كرون در سال ۱۹۲۰ رساندند.
پتنت تلفن ديواري اريكسون
از مهمترين رخدادهاي جنگ جهاني اول ميتوان به ادغام اريكسون و SAT در سال ۱۹۱۸ اشاره كرد. دو شركت كه از متحدان قديمي بودند، تصميم گرفتند تا در سالهاي جنگ و بيثباتي، داراييهاي خود را با هم تركيب كنند. شركت جديد بهنام Allma-a Telefonaktiebolaget L.M. Ericsson شروع به فعاليت كرد و آرويد ليندمن از اريكسون، رياست هيئتمديرهي آن را برعهده گرفت. دو مدير ديگر از اريكسون و SAT نيز بهعنوان رؤساي كل شركت انتخاب شدند.
تشديد رقابت و بحرانهاي بينالمللي
در سال ۱۹۲۱، صنعت مخابرات جهان در دست چند غول اروپايي و آمريكايي بود. از اروپا، شركتهاي اريكسون و زيمسن و از آمريكا AT&T و ITT براي كسب سهم هرچه بيشتر از بازارهاي بينالمللي تلاش ميكردند. اريكسون در ميان آنها يكي از موفقترين شركتها با بازار بينالمللي بود، اما بحرانها بهمرور بهسمت برند سوئدي حركت ميكردند.
ايوار كروگر، سرمايهگذار سوئدي بود كه بحران بزرگي را با خود به اريكسون آورد. او از سرمايهگذاران و البته كلاهبردان مشهور سوئدي محسوب ميشود كه فعاليت جدي خود را در دههي ۱۹۲۰ و در صنعت توليد كبريت شروع كرد. كروگر تصميم داشت تا به بازيگر انحصاري صنعت در جهان تبديل شود. او با دروغگويي دربارهي داراييها و گسترهي فعاليتهاي مالي خود، اعتبار كسب ميكرد و بهمرور فعاليت خود را گسترس ميداد. كروگر در سالهاي پاياني دههي ۱۹۲۰ تصميم به تنوع دادن به داراييهاي خود گرفت و در اقدامي مهم، سهام عمدهاي را در شركت اريكسون خريداري كرد. تا سال ۱۹۳۰، اريكسون بهنوعي تحت مالكيت كروگر قرار داشت. اگرچه مالكيت او بر فرايندهاي توليد و توسعه تأثيرگذار نبود، اما داراييهاي اريكسون به ابزاري جديد براي كلاهبرداريهايش تبديل شد.
راديولا، از اولين محصولات متفرقهي اريكسون در بازار راديو و خارج از بازار مخابرات
ايوار كروگر سرمايهگذار كلاهبرداري بود كه چند دهه بحران را براي اريكسون ايجاد كرد
ركود بزرگ در دههي ۱۹۳۰، بازارهاي سهام را بهشدت تحت تأثير قرار داد. كروگر مجبور شد تا سياستهايي سختگيرانه را براي حفظ داراييهاي خود پياده كند. او در اولين اقدام، ملاقاتي با رئيس هيئتمديرهي ITT داشت و پيشنهاد فروش سهامش در اريكسون را مطرح كرد. پيشنهاد كروگر شامل فروش سهام كنترلي در اريكسون به ارزش ۱۱ ميليون دلار ميشد. البته شركت آمريكايي پس از مدتي مذاكره بهخاطر شك و شبهههايي كه پيرامون ادعاهاي كروگر مطرح شده بود، از قرارداد صرفانديشه متخصصين كرد. آنها هزينهاي را به سرمايهدار كلاهبردار سوئدي پرداخت كرده بودند و مدتي بعد، درخواست بازپرداخت كردند. كروگر تمام پول دريافتشده را خرج كرده بود و تنها يك بحران براي ITT ايجاد كرد. او در سال ۱۹۳۲ با خودكشي به زندگي خود پايان داد.
اقدامهاي تبهكارانهي كروگر، اريكسون را وارد شرايط ورشكستگي كرد و آنها را در دستان رقيب آمريكايي قرار داد. سه بانك اصلي سوئد، براي نجات يكي از بزرگترين برندهاي كشور خود وارد ميدان شدند و با ITT نيز به توافق رسيدند. البته قانون سوئد هم به آنها كمك كرد؛ قانوني كه امكان رأيدهي سهامداران خارجي را در شركتهاي سوئدي محدود ميكرد. بههرحال ITT چند سال بعد و پس از بازطراحي سهام اريكسون، سهام مناسبي را از آن شركت دريافت كرد.
سيستم دزدگير اريكسون، از ديگر محصولات و سرويسهاي متفرقه
اريكسون پس از بازطراحي ساختار توسط افراد قدرتمندي مديريت شد. والدمر بورگويست، از سياستمداران سابق سوئد به رياست هيئتمديره رسيد و ماركوس والنبرگ، مديريت كميتهي مالي شركت را برعهده گرفت. والنبرگ تا سالها در اريكسون مشغول فعاليت بود و در سال ۱۹۵۳ هم بهعنوان رئيس هيئتمديره انتخاب شد. او بهمرور اريكسون را به بخشي از فرمانروايي خانوادگي والنبرگ تبديل كرد.
فاجعهاي كه كروگر براي اريكسون ايجاد كرد، سالهاي بحران اقتصادي را براي برند سوئدي دشوارتر از قبل كرده بود. آنها بازار بينالمللي را با همكاري و اتحاد با رقبا حفظ كرده بودند و در بازار داخلي هم چارهاي جز كاهش فعاليتها و تعديل نيرو نداشتند. در سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۶، هيچ سود سهامي به سهامداران اريكسون پرداخت نشد.
اولين سوئيچهاي مخابراتي اريكسون موسوم به Switch 500
جنگ جهاني دوم، بحران بعدي بود كه ضربهي سختي به اريكسون وارد كرد. اشغال لهستان توسط آلمانيها، يكي از بزرگترين بازارهاي بينالمللي اريكسون را از بين برد. بار ديگر و در سال ۱۹۳۹، سودي به سهامداران پرداخت نشد. در جريان جنگ، حدود يكسوم از فروش بينالمللي برند سوئدي از بين رفت و همچنين بسياري از داراييها نيز از بين رفتند يا تصرف شدند. ازطرفي، اريكسون با قراردادهاي نظامي و دولتي در كشور خود، درآمد مناسبي كسب كرده بود. آنها انواع تلفن، اسلحه، تجهيزات هواپيمايي و مهمات براي ارتش توليد ميكردند.
صنايع متفرقه همچون راديو و تلويزيون و سيستمهاي هشدار امنيتي، بهمرور از اريكسون حذف شدند
پس از پايان جنگ جهاني دوم، بازسازي اريكسون و ازسرگيري فرايندهاي عادي شروع شد. يكي از فعاليتهاي جديد، توسعهي تحقيقات در صنعت تلويزيون بود. بار ديگر، توليد تلفن به فعاليت اصلي اريكسون تبديل شد و بازارهاي بينالمللي، اهداف اصلي فعاليت بودند. بازار داخلي در طول جنگ، ۸۰ درصد از فروش اريكسون را شكل ميداد، اما از سال ۱۹۴۶ كاهش سهم فروش داخلي شروع شد. تا سال ۱۹۷۳، نسبت فروش داخلي و خارجي كاملا برعكس شده بود و صادرات، ۷۵ درصد از فروش را به خود اختصاص داد. باوجود برخي اشكالات كه در بازارهاي بينالمللي (مثلا مكزيك) ايجاد شده بود، توسعهي اريكسون ادامه داشت و كشورهاي ديگر آمريكاي لاتين و استراليا، فروش خوب را براي برند سوئدي بههمراه داشتند. توسعه در سالهاي پس از جنگ با سرعت مناسبي انجام ميشد.
اريكسون در سال ۱۹۵۱ فعاليت خود را در ايالات متحده گسترش داد و سهم عمدهاي از شركت بحرانزدهي North Electric را در اوهايو به ارزش ۱/۷ ميليون دلار خريداري كرد. فروش شركت آمريكايي در سالهاي ابتدايي دههي ۱۹۶۰ با كاهش شديد روبهرو شد و سوئديها در سال ۱۹۶۶ مجبور به فروش ۵۲ درصد از سهام زيرمجموعهي خود در ايالات متحده شدند كه مشتري اصلي North Electric بود. درنهايت در سال ۱۹۶۸ ساير سهام زيرمجموعهي آمريكايي هم فروخته شد. در همان دهه، والنبرگ با خريد باقيماندهي سهام ITT در اريكسون، شركت سوئدي را از آثار فاجعهي كروگر پاك كرد.
فعاليتهاي متفرقهي اريكسون بهمرور در دههي ۱۹۶۰ از شركت جدا شدند. برند سوئدي در نزديك به ۹۰ سال فعاليت، چند بازار جديد را هم امتحان كرده بود كه در آن دهه تصميم به خروج از آنها گرفت. از فعاليتهاي متفرقهاي كه در دههي ۱۹۶۰ از اريكسون جدا شدند ميتوان به صنعت توليد قفل و فنسهاي الكتريكي و ابزارهاي اندازهگيري برقي اشاره كرد. درمقابل، برند سوئدي در حوزهي توليد سوئيچهاي مخابراتي به نامي بزرگ تبديل شده بود و بهعنوان بزرگترين فعال غير آمريكايي صنعت مخابرات، اعتباري جهاني داشت.
توسعه فناوري و ورود به بازارهاي مدرن
اريكسون در سالهاي پاياني دههي ۱۹۶۰ از لحاظ توسعهي فناوري از رقبايي همچون ITT و GTE و زيمنس عقب افتاده بود. رخداد مهم فناورانهي آنها در سال ۱۹۷۶ و با معرفي سيستم سوئيچينگ AXE اتفاق افتاد. سيستم جديد برند سوئدي، اولين سوئيچ ديجيتالي مخابراتي بود و مكالمههاي صوتي را به زبان باينري قابل پردازش در كامپيوترها تبديل ميكرد. در آن زمان رقبا هنوز از سيستمهاي آنالوگ استفاده ميكردند كه لرزش صداي انسان را به تغيير در جريانهاي الكتريكي تبديل ميكرد.
تلفن اريكسون با طراحي خاص
سيستمهاي نرمافزاري و سختافزاري اريكسون در دههي ۱۹۷۰، بهصورت ماژولار طراحي و ساخته ميشدند. همين ساختار ماژولار، نقطهي تمايز برند سوئدي از رقبا بود كه آزمايش و بهكارگيري و تعمير تجهيزات آنها را آسانتر ميكرد. سيستم جديد AXE تا دو سال پس از معرفي، دستاوردهاي بزرگي را براي اريكسون بههمراه داشت و تقريبا تمامي قراردادهاي بينالمللي را به نفع آنها تمام كرد. بيون سودبرگ، مهندس جوان و مدير تيم توسعهي AXE در سال ۱۹۷۸ بهعنوان رئيس كل اريكسون انتخاب شد.
تلفن تصويري اريكسون
اريكسون در سال ۱۹۸۰ سهام عمدهي كنترلي را در يكي از شركتهاي سوئدي توليدكنندهي كامپيوتر بهنام Datasaab خريداري كرد. شركت مذكور كه در وضعيت مالي مناسبي قرار نداشت، پيش از خريد اريكسون تحت مالكيت مشترك دولت سوئد و Saab-Scania بود. بههرحال اريكسون اين شركت را ابزار خوبي براي وارد شدن به بازار اتوماسيون اداري در آمريكا ميدانست. از فعاليتهاي ديگر براي تكميل خدمات اتوماسيون اداري ميتوان به توليد سوئيچ MD-110 PBX اداري اشاره كرد. اقدام بعدي، همكاري با شركت آمريكايي Honeywell بود تا محصولات و خدمات را به بازار هدف ارائه كند. اريكسون به اين نتيجه رسيده بود كه براي حفظ موقعيت برتر خود در تمامي بازارها، بايد نقش پررنگي در بازار آمريكا داشته باشد.
تلفن لوكس و سنتي اريكسون
فعاليتهاي اريكسون براي ورود به بازار اتوماسيون اداري، عاقبت خوشي نداشت. آنها فروش پاييني را در بازار كامپيوترهاي شخصي تجربه كردند. تنها سه هزار دستگاه در يك سال فروخته شد كه يكپنجم پيشبينيهاي شركت سوئدي بود. ازطرفي سوئيچ MD-110 با چالشهاي متخصص روبهرو شد. درواقع عرضهي اين سوئيچ به بازار، يك تصميم عجولانه بود. درنهايت برند سوئدي مجبور شد تا يكچهارم از نيروي انساني خود در آمريكا يعني ۵۰۰ متخصص را تعديل كند.
سيستم سوئيچ AXE نقش مهمي در پيشرفت سريع اريكسون در صنعت زيرساخت داشت
باوجود چالشهاي دههي ۱۹۸۰ در آمريكا، سيستم AXE هنوز فروش و درآمد خوبي را براي اريكسون بههمراه داشت. يكي از قردادهاي مهم مبتني بر سوئيچهاي مدرن، در سال ۱۹۸۵ و به ارزش ۱۴۰ ميليون دلار با British Telecom امضا شد. بهعلاوه، آنها در سال ۱۹۸۷ با قرادادي با دولت فرانسه، ۱۶ درصد از سهم بازار سوئيچينگ را در آن كشور تصاحب كردند. همكاري با دولت فرانسه، پيروزي بزرگي براي اريكسون بود چون دو رقيب بزرگ بينالمللي يعني زيمنس و AT&T را از رقابت خارج كرد.
سودآوري عظيم كسبوكار سوئيچهاي مخابراتي و مرگ نسبي كسبوكار پردازش داده در دههي ۱۹۸۰ باعث شد تا اريكسون بهطور كامل تصميم به حذt شاخهي دوم و افزايش تمركز روي شاخهي اول بگيرد. آنها در سال ۱۹۸۸ بهصورت كامل فعاليت در بازار كامپيوتر را كنار گذاشتند و بخش ترمينالهاي خود را با ارزش ۲۱۷ ميليون دلار به نوكيا فروختند. فروش و درآمد عظيمي كه در پي آن ايجاد شد، سرعت رشد اريكسون را چندبرابر كرد. در ادامه، شركتهاي منطقهاي بل كه از تجزيهي AT&T در آمريكا ايجاد شده بودند، مشتريان اصلي تجهيزات سوئيچينگ اريكسون شدند كه باز هم به افزايش درآمد برند سوئدي انجاميد.
در دهههاي پاياني قرن بيستم، بازار تلفنهاي همراه بهمرور حركت روبهرشد خود را شروع ميكرد. اريكسون تجهيزات مناسبي را براي شبكههاي جديد توسعه داده بود و توانست ۴۰ درصد از سهم بازار بينالمللي را كسب كند. فعاليت در بازار موبايل در سال ۱۹۸۹ به وضعيت باثباتي رسيده بود. بهعلاوه آنها در همان سال طرحي جديد براي ارتباطهاي راديويي موبايلي ديجيتال ارائه كردند كه ازسوي انجمن صنعتي مخابرات موبايلي بهعنوان استانداردي در آمريكا انتخاب شد و طرحهاي رقيب از AT&T و موتورولا را شكست داد.
از اولين ابزارهاي ارتباط موبايلي اريكسون
سالهاي پاياني دههي ۱۹۸۰ و ابتداي ۱۹۹۰، با گسترش هرچه بيشتر فعاليتهاي اريكسون در بازارهاي بينالمللي و افزايش سوددهي شركت همراه بود. در سال ۱۹۹۰، شركت نيپون، از غولهاي صنعت مخابرات، تصميم به همكاري با موتورولا و اريكسون و AT&T گرفت تا شبكهي موبايلي ديجيتال خود را توسعه دهد. قرارداد مذكور، فرصت ورود به بازار روبهرشد ژاپن را براي اريكسون فراهم ميكرد. يك سال بعد، حضور اروپايي اريكسون نيز با خريد ۵۰ درصد از سهام Oribitel افزايش يافت و در سال بعد هم با خريد سهام عمده در شركت آلماني Fuba Telekom، بيشتر شد.
نسل مدرن تلفنهاي روميزي اريكسون
اريكسون در ابتداي دههي ۱۹۹۰ ديگر بهطور كامل از فاجعهي كروگر نجات پيدا كرده بود. آنها شركتي عظيم با بازار داخلي كوچك و بازار بينالمللي بزرگ بودند كه باسرعت بهسمت قلههاي صنعت مخابرات حركت ميكرد. در سال ۱۹۹۴، اريكسون يكي از بزرگترين توليدكنندههاي دستگاههاي تلفن، ابزارهاي ارتباط راديويي، سيستمهاي سوئيچينگ موبايل و كابل بود. درآمد آنها در سال ۱۹۹۵ رشد ۳۶ درصدي را تجربه كرد و سفارشها، ۲۵ درصد بيشتر شد.
تبليغات اريكسون در بازار عربستان سعودي
سالهاي پاياني قرن بيستم با تلاش براي حفظ پيشگامي در بازار ادامه يافت. اريكسون در سال ۱۹۹۶ دو موبايل موبايل جديد معرفي كرد كه حكم تثبيت فعاليت را در بازار جديد داشت. استاندارد TDMA موبايلهاي جديد نيز حضور جدي در بازار آمريكا را براي برند سوئدي تضمين ميكرد. در همان سال، باقيماندهي سهام شركتهاي Oribitel و Raychem Corp نيز توسط اريكسون خريداري شد و فعاليتهاي بينالمللي باز هم گسترش يافت.
تمركز بر تحقيق و توسعه باعث شده بود تا اريكسون علاوه بر حفظ موقعيت خود بهعنوان فرمانرواي بازار تجهيزات مخابراتي، به رشد و توسعه در بازارهاي جديد ادامه دهد. آنها بزرگترين پايگاه مشتريان را در صنعت مخابرات داشتند و در سال ۱۹۹۶ در درآمد و فروش ركوردشكني كردند. بخش عمدهاي از درآمد سرشار جديد، در بخش تحقيق و توسعه بهكار گرفته شد و هزينهها در آن سال، ۵۰ درصد افزايش يافت. در سال ۱۹۹۶، حدود ۱۸ هزار مهندس تحقيق و توسعه در كارخانههاي متعدد اريكسون در سرتاسر جهان فعاليت ميكردند. برند سوئدي در سال بعد تصميم به تغيير ساختارهاي تمركزي خود گرفت و صنعت موبايل را در اولويت اول فعاليتها قرار داد.
اولين موبايلهاي موبايل اريكسون
توسعهي فعاليتها در صنعت موبايل باعث شد تا اريكسون به يكي از پيشگامان تدوين و توسعهي استانداردها نيز تبديل شود. آنها كه فعاليتي جدي در توسعهي نسل سوم شبكههاي مخابراتي داشتند، استاندارد WCDMA را هم براي تكميل دستاوردهاي خود عرضه كردند. استاندارد مذكور كه بهكمك شركتهاي ديگر به بلوغ رسيد، در نسل سوم شبكههاي مخابراتي در اروپا، ژاپن، كره و ايالات متحده بهكار رفت. از توسعههاي مهم ديگر ميتوان به بلوتوث اشاره كرد كه در همكاري اريكسون با بزرگاني همچون اينتل، IBM، توشيبا و نوكيا انجام شد.
در سال ۱۹۹۸، سون كريستر نيلسون بهعنوان مديرعامل و مدير كل اريكسون انتخاب و لارس رامكويست هم جايگزين سودبرگ در سمت رياست هيئتمديره شد. نيلسون بار ديگر ساختارهاي سازماني اريكسون را تغيير داد و سه بخش شبكه، محصولات مخصوص مصرفكننده (مانند موبايلهاي موبايل) و راهكارهاي سازماني را معرفي كرد. او بهعنوان بخشي از فرايند تغيير زيرساخت، ۱۱ هزار نفر از نيروي كار شركت را هم در مدت دو سال تعديل كرد.
GF768، از اولين موبايلهاي تاشوي بازار
تغيير زيرساختهاي سازماني اريكسون با فرايندهاي خريد و ادغام مهمي همراه بود. آنها در سال ۱۹۹۸ شركت آمريكايي Advanced Computer Communication را خريداري كردند كه از پيشگامان فناوري روتينگ و دسترسي از راه دور بود. در سال بعد، دو شركت آمريكايي ديگر بهنامهاي Torrent Network Technologies و Toush Wave خريداري شدند. در آن سالها يك درگيري حقوقي بين اريكسون و كوالكام هم بر سر فناوري CDMA در جريان بود كه درنهايت به نفع شركت سوئدي تمام شد و به خريد زيرمجموعهي زيرساختهاي وايرلس كوالكام انجاميد.
اريكسون باوجود تمام پيشرفتهايي كه در سالهاي منتهي به قرن ۲۱ تجربه ميكرد، خود را در معرض كاهش فروش و سهم بازار خصوصا در بازار موبايلهاي موبايل ميديد. آنها سهم اعظمي از بازار خود را به نوكيا واگذار كردند كه در آن سالها فرمانرواي بازار موبايل بود. در خلال سالهاي ۱۹۹۸ تا ۱۹۹۹، سهم اريكسون از ۱۵/۱ درصد بخه ۱۰/۵ درصد رسيد. البته سهم آنها در تجهيزات زيرساختي شبكهي موبايل، هنوز قابلتوجه و حدود ۳۰ درصد بود. تا پايان دهه، ۷۰ درصد از درآمد اريكسون از فروش تجهيزات زيرساختي تأمين ميشد و موبايلهاي موبايل تنها ۲۱ درصد از فروش را به خود اختصاص ميدادند. تلاشهاي نيلسون در تغيير ساختارهاي سازماني اريكسون با موفقيت زيادي همراه نبود. او در سال ۱۹۹۹ مجبور به استعفا و كرت هلستروم، مدير سابق عمليات شركت در آسيا، جايگزين او شد.
با ورود به قرن ۲۱، تلاشهاي اريكسون براي تغيير زيرساخت ادامه پيدا كرد كه هزينهاي حدود يك ميليارد دلار را به برند سوئدي تحميل ميكرد. بههرحال تلاشهاي استراتژيك متعددي انجام شد تا شركت به سودآوري در تمامي بخشهاي كسبوكار بازگردد. آنها خانوادهي محصولات WebSwitch 2000 را با هدف ورود به بازار فناوري IP در آمريكا معرفي كردند. بهعلاوه مجددا بسياري از كسبوكارهاي متفرقهي شركت حذف شدند. بههرحال باوجود فشارهاي اقتصادي و رقابتي به اريكسون در آستانهي قرن ۲۱، آنها افزايش فروش و درآمد را تجربه ميكردند. البته ارزش سهام شركت براي اولينبار در يك دهه، سقوط را تجربه كرد.
سوني اريكسون
زيرمجموعهي محصولات مخصوص مصرفكنندهي اريكسون، در سال ۲۰۰۰ خسارت مالي ۲۴ ميليون كرون سوئد را گزارش كرد. اشكالات كيفيتي در محصولات و همچنين آتشسوزي بزرگي در يكي از كارخانههاي توليد قطعات، فشار شديدي به اين زيرمجموعه وارد كرده بود. برند سوئدي در سال ۲۰۰۰ گزارش داد كه تنها ۱۰ درصد از موبايلهاي موبايل بازار برند اريكسون دارند، درحاليكه ۴۰ درصد از آنها از شبكههاي مبتني بر زيرساخت اريكسون استفاده ميكنند.
برند سوئدي از دههي ۱۹۸۰ موبايلهاي موبايل توليد ميكرد، اما با ورود به قرن جديد، خود را بسيار عقبتر از رقباي آمريكايي (موتورولا) و فنلاندي (نوكيا) ميديد. بهعلاوه، همانطور كه گفته شد آتشسوزي در يك كارخانهي فيليپس در نيومكزيكو باعث شد تا زنجيرهي تأمين قطعات اريكسون دچار چالش شود. نوكيا ديگر مشتري آن كارخانه بود كه بهسرعت زنجيرهي تأمين خود را تغيير داد. اريكسون چالشهاي متعددي را تجربهع ميكرد و حتي احتمال فروش بخش موبايل نيز وجود داشت كه هلستروم قويا همهي شايعهها را تكذيب كرد.
اريكسون در سال ۲۰۰۱ اعلام كرد كه توليد موبايلهاي موبايل خود رابه شركت Flextronics International برونسپاري ميكند كه موجب كاهش نيروي انساني بخش محصولات مصرفي از ۱۸ هزار به هفت هزار نفر شد. در همان سال، زمزمههاي همكاري با سوني در توليد موبايلهاي موبايل بهگوش رسيد. همكاري جديد، ادغام فعاليتهاي هر دو شركت را در بخش موبايلهاي موبايل، بههمراه داشت.
شركت سوني اريكسون در يكم اكتبر سال ۲۰۰۱ تأسيس و دفتر مركزي آن نيز در لندن راهاندازي شد. سوني تا پيش از شكلگيري اتحاد با اريكسون، فعاليتي جزئي در بازار موبايل داشت و تنها يك درصد از بازار را به خود اختصاص ميداد. سياست سوني اريكسون از همان سالهاي ابتدايي، بر توليد موبايلهايي با قابليتهاي رسانهاي و خصوصا عكاسي متمركز بود. شركت تا سال ۲۰۰۳ خسارتهاي مالي توسعه را تجربه كرد، اما از آن زمان فروش موبايلها بهميزان قابلتوجهي افزايش يافت. از محصولات مهم و تاريخساز سالهاي ابتدايي ميتوان T610 و K700 و P800 را نام برد.
P990i، موبايل تاريخساز سوني اريكسون
سوني اريكسون در ميانهي دههي ۲۰۰۰ موقعيت خوبي در بازار موبايل داشت و موبايلهاي حرفهاي همچون K750i و W800 (از سري واكمن با قابليت پخش موسيقي تا ۳۰ ساعت) و P990 را معرفي كرد. سيستمعام تقريبا هوشمند UIQ از دستاوردهاي مهم شركت در آن سالها بود كه با P990i در دستان بسياري از متخصصان دنياي موبايل قرار گرفت. تمركز روي كيفيت عكاسي موبايلهاي موبايل، در سالهاي منتهي به دههي ۲۰۱۰ بسيار جدي بود. آنها درسالهاي ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ بهتريتب موبايلهايي با دوربين پنج (K850i) و ۸/۱ (C905) و ۱۲ (Satio) مگاپيكسلي را به بازار معرفي كردند.
سالهاي پاياني دههي ۲۰۰۰ باوجود معرفي دستاوردهاي جديد از سوني اريكسون، با وضعيت مالي مناسبي همراه نبود و غولهايي همچون الجي، فشار زيادي به اين شركت وارد ميكردند. آنها در سال ۲۰۰۸ حدود ۸،۲۰۰ متخصص داشتند كه در سال بعد مجبور به تعديل پنج هزار نفر از آنها شدند و حتي برخي مراكز تحقيق و توسعهي خود را هم تعطيل كردند. در اكتر ۲۰۱۱، اولين زمزمهها از تصميم سوني براس خريد سهام اريكسون به گوش رسيد. تصميم ژاپنيها بالاخره در سال ۲۰۱۲ نهايي شد و شركت مذكور از آن زمان بهنام Sony Mobile Communication فعاليت ميكند كه البته وضعيت مناسبي هم در بازار موبايل ندارد.
سالهاي اخير و وضعيت كنوني برند اريكسون
اريكسون در سالهايي كه كسبوكار مصرفكنندهي خود را در شركتي مجزا دنبال ميكرد، تمركز بيشتري روي كسبوكار زيرساختي خود داشت. فناوري 3G كه اريكسون در خط مقدم توسعهي آن قرار داشت، برند سوئدي را در رتبهي اول بازار تجهيزات مربوطه نشاند. آنها كه بهمدت ۱۰ فصل متوالي ضرردهي مالي را تجربه كرده بودند، در فصل سوم ۲۰۰۳ مجددا به سوددهي بازگشتند و مديرعامل جديد، كارل هنريك سوانبرگ، برنامههاي زيرساختي جديدي براي حفظ سودآوري شركت پياده كرد.
اريكسون هميشه در خط مقدم نوآوري در شبكههاي موبايلي قرار داشته است
پيشرفتهاي صورتگرفته در فناوري GSM، استاندارد اختصاصي اريكسون موسوم به CDMA را تهديد ميكرد. اگرچه آنها سهم مناسبي از بازار اين استاندارد را در آمريكاي شمالي و ژاپن در اختيار داشتند، در سال ۲۰۰۶ بهصورت كامل آن را كنار گذاشتند؛ اما چند سال بعد با خريد زيرمجموعهي CDMA شركت Nortel فعاليت خود را مجددا شروع كردند. در همان سالها، فرايندهاي خريد و ادغام متعددي با هدف افزايش نفوذ شركت در صنعت زيرساخت انجام شد كه از مهمترين آنها ميتوان به شركت Marconi اشاره كرد. تاريخچهي ماركوني به سالهاي ابتدايي ظهور راديو باز ميگشت و شركت مذكور، پورتفوليويي قوي از سرويسهاي فيبر نوري و انتقال راديويي داشت.
ساختمان مركزي سابق اريكسون در استكهلم
توسعهي فناوري WCDMA يكي از اهداف اصلي فعاليت اريكسون در سالهاي مياني دههي ۲۰۰۰ بود. آنها فناوريهاي انقلابي همچون IMS و HSPA را به صنعت شبكه معرفي كردند كه اولين متخصصدهاي جدي آن بهصورت HSDPA در شبكههاي ايالات متحده صورت گرفت.
در سالهاي اخير فرايندهاي خريد و ادغام متعددي در ساختار سازماني اريكسون رخ داده است. بسياري از كسبوكارهاي متفرقه به فروش رفتند و فعاليتهاي همكاري بسياري هم در توسعهي فناوريها انجام شد. از فعاليتهاي مهم اريكسون در سالهاي ابتدايي دههي ۲۰۱۰ ميتوان به تلاش براي ورود به صنعت رسانه اشاره كرد. آنها در سال ۲۰۱۴ شركت Red Bee Media را خريداري كردند در همان سال، خريد زيرمجموعهي مايكروسافت بهنام Mediaroom انجام شد كه در حوزهي خدمات تلويزيوني فعاليت ميكرد. خريد آن زيرمجموعه، اريكسون را به بزرگترين سرويسدهندهي IPTV در جهان تبديل كرد كه بعدها به Ericsson Mediaroom تغيير نام داد. زيرمجموعهي رسانهاي در سال ۲۰۱۷ براي فروش عرضه شد، اما هيچ خريداري پيدا نكرد. درنهايت در سال ۲۰۱۹، ۵۱ درصد از سهام مالكيت آن به One Equity Partners واگذار شد.
شركتهاي نرمافزاري، خدمات ابري و فعالان صنعت اينترنت اشياء، از ديگر اهداف خريد و ادغام اريكسون در سالهاي اخير بودهاند. Apcera از فعالان خدمات ابري، در سال ۲۰۱۴ به اريكسون پيوست و يك سال بعد، Envivio كه نرمافزارهاي رمزنگاري توليد ميكرد، توسط برند سوئدي خريداري شد. زيرمجموعهي شركت نرمافزاري عظيم Ericpol در اوكراين و لهستان، در سال ۲۰۱۶ به اريكسون پيوست. با خريد اين بخش، حدود ۲،۳۰۰ نيروي متخصص توسعهي نرمفزار به داراييهاي اريكسون اضافه شدند كه قدرت اين شركت را در بازار نرمافزار افزايش ميدادند.
از نكات جالب در مطالعه وضعيت كنوني برند اريكسون ميتوان به مجموعهي كامل مقالهها و اطلاعرساني پيرامون دستاوردهاي فناورانه در وبسايت اين شركت اشاره كرد. اريكسون علاوه بر ارائهي تاريخچهاي دقيق از فعاليتها و نوآوريهاي خود، تلاش ميكند تا فناوريهاي روز همچون 5G و اينترنت اشياء را هم بهزباني مرسوم براي مخاطبان شرح دهد.
درحالحاضر روني لتن بهعنوان رئيس هيئتمديره و بورژه اخولم بهعنوان مديرعامل اريكسون فعاليت ميكند. آخرين آمار، درآمد شركت را در سال ۲۰۱۸ حدود ۲۱۰ ميليارد كرون عنوان ميكند و تعداد متخصصان نيز جدود ۹۵،۳۰۰ نفر گزارش ميشود.
هم انديشي ها