هر آنچه بايد در مورد دوپينگ ژني ورزشكاران بدانيد
سازمان جهاني مبارزه با دوپينگ (WADA) در پي يافتن راهكاري براي شناسايي و مبارزه با نوع جديد و پيچيدهاي از دوپينگ است كه در آن با ايجاد تغييراتي در ژنهاي يك ورزشكار، توانمنديهاي وي افزايش پيدا ميكند. اين سازمان، قانون منع دوپينگ از طريق ويرايش ژنتيكي را كه از سال ۲۰۰۳ ميلادي اجرايي و ابلاغ شده، تمديد كرده است؛ اما چگونگي اجراييشدن آن هنوز مشخص نيست. در سال ۲۰۰۰، جري لانگمن مقالهاي در روزنامهي نيويورك تايمز نوشت و در آنجا سوالاتي را عنوان كرد كه مباحثههاي متعددي را در كميتـهي بينالمللي المپيك و سازمان مبارزه با دوپينگ به راه انداخت. او در اين مقاله سؤال كرد:
آيا در آينده ممكن است با تزريق ژني به عضلات ورزشكاران، تارهاي انقباضي عضلهي آنها را افزايش داد، و دوندهي سرعتي را قادر ساخت تا مسافت ۱۰۰ متر را در ۶ ثانيه بدود، يا از طريق همين روش بـا تزريق ژني ديگـر ظرفيت حمل اكسيژن را در ورزشكاران را طوري افزايش داد كه يك دوندهي ماراتون مسافت ۲۶/۲ مايل را در كمتر از يك ساعت و نيم بدود؟
پيش از اين، كميتهي بينالمللي دوپينگ هر نوع دخالت در ساختار ژنتيكي انسان را كه موجب افزايش توانمنديهاي انسان شود، ممنوع كرده بود. از سال ۲۰۱۸ استفاده از هر نوع ژن ويرايش يا طراحيشده براي تغيير توالي ژنوم، تنظيم رونويسي، توليد مصنوعي بيان ژنهاي انساني بهكلي ممنوع شده است. دوپينگ ژنتيكي در تعريف علمي به ايجاد تغييرات در ژنهاي انسان و افزودن ژنهاي جديد به بدن يك فرد، گفته ميشود. اين فناوري از سال ۲۰۱۲ با جهشي خيرهكننده و سريع روبهرو بوده و با بهرهگيري از روش كريسپر (CRISPR) بهسادگي امكانپذير شده؛ آزمايشهاي رسمي نخستين نمونهي انساني نيز در حال انجام است. در همين زمينه مگي دوراند سخنگوي كميتهي بينالمللي دوپينگ اعلام كرد:
افرادي كه از اين روش درماني استفاده ميكنند، در رقابتهاي ورزشي از توانمندي و استقامت بيشتري برخوردار خواهند بود. ميزان و اندازهي اين توانمنديها به نوع روش درماني استفادهشده مرتبط است.
بهطور كلي افزايش عملكرد توسط دوپينگ ژني، فراتر از توانايي عادي فرد است و در واقع امكان اثبات اين نوع از دوپينگ اصلا آسان نيست. در دوپينگهاي غيرژنتيكي اغلب مواد پروتئيني مانند اريتروپويتين (Erythropoietin) به ورزشكاران تزريق ميشود كه هورموني طبيعي در بدن است و از كليه ترشح و باعث افزايش سلولهاي قرمز خون و افزايش اكسيژنرساني به عضلات ميشود و بدون ترديد با افزايش غلظت خون شخص را مستعد بيماريهايي مانند گرفتگي عروق و سكته، ميكند. در دوپينگ ژنتيكي، با وارد كردن مواد پيشساز غيرپروتئيني يعني RNA و DNA، سعي ميكنند توان فيزيكي ورزشكاران را افزايش دهند.
مواد غيرپروئتيني مانند كد دستوري عمل ميكند و بايد طي يك سري مراحل در سلول به پروتئين ترجمه شود. كنترل ورود اين مواد به سلولهاي خاص، تنظيم و ترجمهي آنها كار سختي است و ممكن است عوارض آنها خيلي بيشتر از مواد دوپينگ پروتئيني باشد. دوپينگ ژنتيكي با تجويز مستقيم مواد ژنتيكي به شخص يا بيوپسي بخشي از سلولهاي شخص و اضافه كردن مواد ژنتيكي به سلولها و بازگرداني آنها به بدن ميتواند انجام بگيرد. از جمله روشهاي تشخيص آن رديابي پروتئينهاي نوتركيب است كه حاصل ترجمهي اين مواد ژنتيكي يا رديابي حامل آنها است.
از سال ۲۰۱۸ استفاده از دوپينگ ژني بهطور كلي ممنوع شده است
بخش مهمي از عملكرد هر شخص در ورزش تحت تأثير ژنوم او است. بهطور معمول ۵۰ درصد از تفاوتهاي افراد در استعداد ذاتي يا نحوهي پاسخ او به تمرينها، ميتواند توسط ژنتيك توضيح داده شود. در هر زمينهي ورزشي، دادن بهترين نسخه از هر ژن، عملكرد ورزشكار را بهطور قابل توجهي افزايش خواهد داد. حتي بهتر از آن اگر بتوانيم بهراحتي ژنها را دستكاري كنيم (كه اين عمل با ظهور تكنولوژي كريسپر بهسادگي انجامپذير خواهد بود) ميتوانيم حتي نسخهاي بهتر از حالت طبيعي ژن بسازيم، بدين ترتيب مقدار فرافيزيولوژيكي از محصولات يك ژن كليدي را به ورزشكار دادهايم. به عبارتي ميتوانيم ورزشكاراني با تواناييهاي ابرانساني بهوجود آوريم.
نتيجهي اصلاح ژنتيكي بستگي به نوع ژني دارد كه به بدن شخص منتقل ميشود، بنابراين انتخابهاي فراواني وجود خواهد داشت. درواقع، دوپينگ ژني براي تمامي رشتههاي ورزشي قابل استفاده است و ميتواند توانايي ورزشكار را در زمينههاي متعدد افزايش دهد. با كشف تكنيك كريسپر، پژوهشها روي ايجاد جهش در ژنها با اين روش آغاز شد و دانشمندان بهجاي اضافه كردن مواد ژنتيكي به فكر تغيير ژنتيك خود فرد افتادند. اين كار گرچه روشي ساده و سريع به انديشه متخصصين ميرسد؛ اما عوارض آن هنوز كاملا شناختهشده نيست و به زمان بيشتري براي پژوهشها نياز دارد. ارو مانتورانتا، اسكيباز فنلاندي برندهي هفت مدال المپيك، در گيرندهي اريتروپويتين خود يك جهش ژنتيكي (بيماري پليسيتمي) داشت كه باعث افزايش توان بدني او ميشد.
تشخيص جهشهاي ژنتيكي ارثي و غيرارثي ممكن است با روش جديد سخت باشد، ولي كسي كه جهش ارثي دارد اغلب اين جهش را در تمام سلولهاي بدن دارد ولي كسي كه دوپينگ ژنتيكي انجام داده است تنها در بخش كوچكي از سلولهايش آن جهش را خواهد داشت. به هرحال انجام اين روش دوپينگ سخت و پرمخاطره و تشخيص آن امكانپذير است. امروزه مشخص شده است كه ژنهاي متعددي با انجام ورزش مرتبط هستند (حدود ۹۰ ژن) كه با توجه به گسـترهي ورزش و علاقهي روزافزون جهاني به آن، استفاده از اين ژنها براي دوپينگ ژني دور از انتظار نيست.
از فناوري ژني ميتوان بهرههاي ارزشمندي نيز برد، مثلا براي درمان آسيبهاي ورزشي شديد كه ميتواند باعث كنارهگيري ورزشكار از صحنهي ورزش شود. مواد نيروزا ميتوانند قدرت و استقامت ورزشكاران را بالا ببرند، با اين وجود استفاده از اين مواد خطرات زيادي به همراه دارد. اخيرا پژوهشگران در حال انجام پژوهشهايي روي دوپينگ ژنتيكي هستند تا ببينند آيا اين تغييرات ژنتيكي روي انسان قابل انجام است يا خير. اگر هيچ محدوديتي براي استفاده از داروهاي نيروزا وجود نداشت، بدن انسان تا كجا پيش ميرفت؟ اين سوالي است كه هنگام بازيهاي المپيك مطرح شد.
گلن گاسمن، يكي از پزشكان يونان باستان به اين اكتشاف خود كه كارايي ورزشكاران با خوردن بعضي گياهان بالا ميرود، افتخار ميكرد. اما حتي با استفاده از بهترين مواد نيروزا تا چه حد ميتوان پيش رفت؟ با بالا رفتن هورمونها ميتوان تا چهار درصد توانايي در دويدن را افزايش داد كه همين تفاوت ميتواند نفر اول و دوم را در مسابقات دوي ۱۰۰ متر جابهجا كند. در ورزشهاي استقامتي قضيه متفاوت است، قدرت در اين ورزشها زياد مهم نيست و با مواد نيروزا استقامت افراد بالا برده ميشود؛ اين داروها ميتوانند تا ۳۴ درصد استقامت را بالا ببرند. گلن و همكارانش در دانشگاه زوريخ دريافتند كه اريتروپوييتن روي مغز تأثيرگذار است و ميتواند انگيزهي فرد براي دويدن را افزايش دهد. ارنست، فيزيولوژيست ورزش از دانشگاه باث ميگويد:
مواد نيروزا باعث سنتز ATP ميشود و در نتيجه كارايي هشت درصد بالا ميرود؛ با اين وجود همهي اين مواد عوارض جانبي دارند.
در آينده ممكن است از روشهاي دوپينگي تشخيصناپذير استفاده شود
استروييدها بهطرز خطرناكي فشار خون را بالا ميبرند كه باعث اشكالات قلبي - عروقي ميشود، همچنين اين مواد روي اندامهاي جنسي نيز تأثيرات مخربي دارند. بيشتر از ۱۰ سال است كه صحبت از دوپينگ ژنتيكي است، به اين ترتيب كه با دستكاري ژن ورزشكاران كارايي آنها را بالا ببرند. پژوهشگران كه در حال انجام پژوهش روي موشهاي آزمايشگاهي هستند، توانستهاند با دستكاري ژن موشها قدرت عضلاتشان را تا ۱۴ درصد افزايش دهند، اما پياده كردن اين تغييرات روي انسانها كار سادهاي نيست، زيرا تغذيه و بسياري از فاكتورهاي ديگر روي انسانها تأثيرات بيشتري دارد.
ممكن است در آيندهاي نهچندان دور، ورزشكاراني كه امروزه سعي در بالا بردن كارايي آنها است، از ابتدا بهوسيلهي تغييرات ژنتيكي كارايي بالايي پيدا كرده باشند. كامل شدن پروژهي ژنوم انساني در سالهاي اخير و شـناسايي بـيش از ۲۰ تا ۲۵ هزار ژن مختلف و وظايف آنها، همچنين پيشرفتهاي انجامشده در زمينهي ژندرماني، عرصهي تازهاي از روش دوپينـگ ژني را در جوامع پيشـرفته بهويژه آمريكا پديد آورده است كه سبب بالا بردن توان و قدرت بدني و افزايش عملكرد جسماني ورزشكاران بهمقدار بسيار زياد و بـاورنكردني شده است.
در چند سال گذشته در كشور آمريكـا نـوعي از دوپينگ بـا مصرف مادهاي شناساييناپذير بهوجود آمده است كه به رسوايي چند ورزشكار بزرك انجاميد. يك شركت آزمايشگاهي در كاليفرنيا با نام بالكو، شروع به ساختن هورمونهاي استروئيدي طراحيشـدهاي بـراي ورزشكاران مطرح جهان كرد كه در آزمايشهاي دوپينگ قابل شناسايي نبودند. بهدنبال افشاي اين قضيه، معلوم شد كه بسياري از ورزشكاران معروف آمريكا در رشتههاي دوميداني و بيسبال از اين ماده استفاده كردهاند.
تخلفهاي ورزشكاران نشان ميدهد كه در آيندهاي نزديك، ممكن است از روشهاي دوپينگي كه در آزمايشها قابل تشـخيص نيستند، به عرصهي ورزشي راه يابد و بهطور غيراخلاقي باعـث برتري استفادهكنندگان در مسابقات ورزشي شوند. با توجه به غيرقانوني بودن ژندرماني براي بالا بردن توان جسمي و عضلاني و با تاكيد بر احتمال بروز حوادث جدي، به برخي از خطرات ايجادشده در پي انجام دوپينگ ژني در ورزشكاران در زير اشاره ميشود:
۱. احتمال ايجاد شوكهاي شديد يا خفيف ايمني يا سمي در پي استفاده از ناقلهاي ژني و يا حساسيت به روش انتقال ژن.
۲. افزايش غيرطبيعي اريتروپويتين در افراد سالم ممكن است سبب بالا رفتن خطر بروز حملههاي قلبي شود، زيرا افزايش گلبولهاي قرمز باعث تغليظ خون ميشود و احتمال ايجاد لختههاي خوني در رگها را بيشتر ميكند.
۳. در كساني كه از روش دوپينگ نوع دوم براي تقويت ماهيچههاي خود استفاده ميكنند، ماهيچهها بهطور غيرطبيعي بزرگ ميشوند و تاندونها و استخوانها را احاطه ميكنند كه ممكن است سبب پارگي يا شكستگي آنها شود.
۴. ژن انتقاليافته امكان دارد به درون DNA بيمار رسوخ كند و با تحريك پروتوانكوژن يا مختل كردن ژن سركوبگر تومور به ايجاد تومور منجر شود. البته بيان غيرمجاز يك ژن سرطانزا با نسل كنوني ناقلهاي ويروسي كه توانايي پروموترشان براي به حداقل رساندن بيان ژن هاي مجاور ميزبان تغيير يافتهاند، چندان محتمل نيست.
۵. غيرفعالسازي تواليهاي رمزكننده ميتواند يك عملكرد ضروري ژن ميزبان را مختل كند. البته اين حالت فاقد اثر چشمگير است، زيرا چنين جهشهاي كشندهاي نادر هستند و فقط يك سلول را از بين ميبرند. بهدليل اينكه محل اتصال يك ناقل ويروسي كم و بيش اتفاقي است، احتمال كمي وجود دارد كه يك ژن در بيش از يك سلول مختل شود.
اليزابت پريش از شركت ضدپيري بايوويوا (BioViva) ادعا ميكند كه دو نوع ژندرماني روي خودش انجام داده است كه يكي از آنها مانع از تحليل بافتهاي ماهيچه ميشود. به عبارت ديگر، حتي اگر ورزش نكنيم، ماهيچههايمان قدرتمند باقي ميمانند و اگر ورزش كنيم زودتر رشد ميكنند. معلوم نيست كه آيا پريش واقعا چنين كاري را كرده است يا نه. با اين حال، بايوويوا از همين حالا تماسهاي زيادي از طرف ورزشكاران دريافت كرده است كه ميخواهند اين نوع ژندرماني را امتحان كنند.
متخصص كارشناسان ژندرماني كه روي روشهايي ژندرماني كار ميكنند ميگويند كه اغلب اوقات چنين تماسهايي دارند. هنوز هيچ موردي از ورزشكاري كه به روش ژنتيكي بدنش را قويتر كرده باشد، مشاهده و تأييد نشده است، اما شايد علت اين موضوع اين باشد كه هيچ يك از اين روشها هنوز آزمايش نشدهاند. مقامهاي ورزشي نسبت به اين اقدام احتمالي كاملا جدي هستند.
ژندرماني زمينهي آغاز دوپينگ ژني
با ظهور تكنولوژي ژندرماني امكان درمان هرگونه وضعيت خطرناك يا كشندهي باليني، از راه توليد ژنهاي مرتبط در بافت زندهي درون بدن و انتقال مواد بيوشيميايي شامل پروتئينها و هورمونها به بافـت آسيبديده و معيوب امكانپذير شد. بهدنبال اين پيشرفتها، بحـث در مـورد دوپينگ ژني در سال ۲۰۰۱ آغاز شد. يعني زماني كـه كميسـيون پزشكي كميتهي بينالمللي المپيك، گروه متخصصان ژندرمانگر را براي برگزاري جلسهاي در مور تأثير ژندرماني بر آيندهي ورزش فراخوانـد. خلاصهي مطالب گفتهشده در اين جلسـه به اين صـورت بـود: گـروه ژندرماني، اسـتفاده از ژندرمـاني را بـراي جلـوگيري و درمـان برخـي از بيماريهاي انساني تأييد ميكنند، هرچند اين واقعيت را نميتوان انكار كرد كـه ايـن روش ممكن است مورد سواستفادهي ورزشكاران قرار بگيرد. اين گروه در تلاش هستند با طراحي شيوههايي از سواستفاده از اين روش جلوگيري كنند.
دوپينگ ژني بر پايهي ژندرماني غيراخلاقـي است و پيامـدهـاي خطرنـاكي به همراه دارد
در ســال ۲۰۰۲ نيــز سازمان مبارزه با دوپينگ، كنفرانسي را در رابطه با موضوع دوپينگ ژني برگزار كرد. همچنين اين موضوع يكي از مباحثههاي اصلي كنگرهي اروپا در مورد برنامههاي آينده در سياست ضددوپينگ در آرنهم هلند بود. در اين كنگره مسئولان به اين نتيجه رسيدند كه براي اقـدامات پيشـگيرانه در مورد اين روش جديد دوپينـگ، همـهي دانشـمندان، پزشـكان معـالج، دولتها، سازمانهاي ضددوپينگ و صنايع دارويي بايد تلاش كننـد و تمام اطلاعات موجود شامل هم انديشي ها يادگيريي، مقررات، نتايج پژوهشـي و روشهاي تشخيصي بين اين مراكز رد و بدل گردد.
كميتـهي بينالمللـي المپيـك (IOC) روش دوپينـگ ژنـي را در سال ۲۰۰۳ در ليست طبقهبنديشده مواد و روشهاي ممنوعهي خود قرارداد. بعد از اين تصميمگيريها، پژوهشهاي زيادي در زمينهي عملكرد ورزشـي و علم ژنتيك انجام شد كه دستاوردهاي متعددي را بهدنبال داشت. فرايند شناسايي و تفكيك ژنهاي مـورد نظـر بـراي ويژگـيهـاي مرتبط با اجراي ورزشي در طي سالهاي اخير شـتاب گرفـت و از سـال ۲۰۰۱ با پژوهشهاي مختلف بـه روز شـد. طـرح بررسـي نقشـهي ژنـوم انساني مرتبط با اجرا و آمادگي و همچنين بهداشت بين سالهاي ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴ زمينههاي متعددي از ارتباط ژنها با عملكـرد ورزشـي را نشـان ميدهند.
درست است كه دوپينگ ژني بر پايهي ژندرماني بنا شده و يك روش درمان باليني و مستلزم استفاده از اصلاح ژني در بيماران است؛ اما در هـر حـال غيراخلاقـي است و پيامـدهـاي خطرناكي را بـه دنبال خواهد داشـت. به دليل مرگ چند نفر و آسيبهايي كه در پي ژندرماني رخ داده است، ژندرمـاني خودبهخود خطرات بالقوهاي را بهدنبال دارد، بهطور مثال مرگ نوجوان ۱۸ ساله كه بيماري كليـوي داشـت و در دانشـگاه پنسـيلوانيا گلسينگر تحت ژندرماني قرار گرفت، تـاكنون هـيچ پروتكـل ژندرمانياي براي عمل باليني بـه تأييـد و تصـويب سازمان غذا و داروي آمريكا (FDA) نرسيده است.
طبق انديشه متخصصين متخصص كارشناسان، ژندرماني را ميتوان اين طور تعريـف كـرد: انتقال مادهي ژنتيكي به سلولهاي انساني بـراي درمـان يـا پيشـگيري از بيماريها و ناهنجاريها كه اين مواد ميتوانند شامل DNA يا RNA يا سلولهاي تغييريافته از انديشه متخصصين ژنتيكي، باشند. با توجه بـه ايـن تعريـف ژندرماني را ميتوان از طريق سه روش انجام داد، اين روشها عبارتنـد از:
انتقال مستقيم ژن، ساده است ولي كارايي كمي دارد و محدود به سلولهاي خاصي اسـت. اسـتفاده از ويـروس كـارايي بسـيار بالايي دارد چون همهي انواع سـلولهـاي بـدن قـادر بـه دريافـت DNA مصنوعي هستند ولي اثرات جانبي بيشتري را بهدنبال دارد. هر كدام از روشهاي بالا ممكن است در دوپينگ ژني استفاده شود و از آن طريق ورزشكار توانايي خود را افزايش دهد. همانطور كه گفته شد، حدود ۹۰ ژن با توان ورزشي ارتباط دارند و اسـتفاده از ايـن ۹۰ ژن به منظور دوپينگ ژني ميتواند بهطور بالقوه خطرناك باشند. با ايـن حـال تنها برخي از اين ژنها بيشتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند كه در اينجا به توضيح برخي از آنها ميپردازيم.
۱. عامل بيانكنندهي اندورفين (اندورفين و انكفالين)
درد عاملي هشداردهنده است كه نبايد از آن چشمپوشي كرد. خسـتگي مفرط عضلاني منجر به افـزايش اسيديتهي خون ميشـود؛ عـوامل اسيدي و توليدات جانبي سيستمهاي انرژي، باعث توليـد درد ميشـوند كه رهايي از آن ميتواند به ورزشكاران در اجراي بهتر يا طولانيتر فعاليت ورزشـي كمك كند. اكثر ورزشكاران از برخي تسكيندهندههاي موجود، براي رهايي از درد استفاده ميكنند كه اندورفين و انكفالين ميتوانند جايگزيني براي اينگونه داروهاي شيميايي باشند. ژن بيانكنندهي ايـن عوامل ضددردي ممكن است براي رهـايي از درد سـودمند باشـد.
مطالعات جانوري پيشباليني، نشان ميدهد كه كـد كـردن اين پپتيدها، اثراتي بر درك دردهاي التهابي دارد. البته استفاده از ژنهاي اندروفين براي رهايي از درد در مراحل ابتدايي است و زمان زيادي بـاقي مانده تـا از اين ژنها براي كاهش فوري درد بيماران مبتلا به دردهاي شـديد اسـتفاده شود. ژنهـاي بيـانكننـدهي انـدورفين و انكفـالين عوامـل مسـدودكننـدهي گيرندههاي درد را بيان ميكنند. اين عوامل با مسدود كـردن گيرنـدههـاي درد، سطح تحمل فردرا افزايش ميدهند و باعث تسكين درد ميشوند.
۲. ژن بيانكنندهي هورمون اريتروپوئتين (EPO)
در سال ۱۹۶۴، مانتيرانتا توانست دو مدال طـلا را در بازيهاي اسكي نورديك المپيك اتريش دريافت كند. بعدا مشـخص شـد كه او بهطور طبيعي با جهش در ژن بيانكننـدهي اريتروپـوئتين بهدنيا آمده است. اين ويژگي باعث شده بود كه سلولهاي قرمـز خـونش بـه ميزان ۲۵ تا ۵۰ درصد بيشتر از ورزشكاران ديگـر باشـد و از ايـن طريـق ظرفيت انتقال اكسيژن او نيز افزايش يابد. اين كار ممكـن اسـت بـا وارد كردن يك كپي از ژن بيانكنندي EPO به داخل بدن يـك فـرد بـهمنظـور افزايش گلبولهاي قرمز خون نيز انجام شـود.
زو و همكارانش براي اولينبار بهطور موفقيتآميـزي توانستند ژن بيـانكننـدهي اريتروپوئتين را به سلولهاي ميمونها و موشها وارد كنند كه در نتيجه، هماتوكريت (نسبت حجم گلبولهاي قرمز به حجم سلولهاي خـوني) اين حيوانات تا ۸۰ درصد افزايش يافت بهطوري كه آنها مجبور شدند براي جلوگيري از تلف شدن حيوانات خون آنها را رقيق كنند. بيماراني كه از كمخوني شديد رنج ميبرند، مثل بيماران ايدزي و سرطاني بعد از شيميدرماني، يا بيماراني كه دچار نقايص حاد كليوي هستند، بهدليل اينكه بدن آنها بهمقدار كافي گلبول قرمز توليد نميكنـد، ممكـن اسـت از ايـن روش درماني بهرههاي زيادي ببرند. حال ممكن است برخـي از ورزشـكاران نيـز بهطور ناعادلانه براي افـزايش ظرفيـت انتقـال اكسـيژن خـود از ايـن ژن استفاده كنند.
۳. ميوستاتين بلاكرها
ميوستاتين تنظيمگر منفي رشد عضلاني است و بهوسيلهي سـلولهـاي عضلاني سنتز ميشود و بهصورت پاراكرين و اتوكرين در قلب و عضلات اسكلتي عمل ميكند. نقش كامل فيزيولوژيكي آن هنوز بهطور كامل شناخته نشده است، ولي عاملي است كه از رشد و توسعه بافت عضلاني جلوگيري ميكند. بهتازگي برخي از پژوهشـگران دسـتهاي از مـواد مسدودكنندهي ميوستاتين را توليده كردهاند كه از عمل اين فاكتور ضدرشدي، جلوگيري ميكند و باعث افزايش بسيار زيادبافت عضلاني از طريـق هايپرتروفي، هايپرپلازي، كاهش چربي و بافت پيوندي در عضله ميشوند.
۴. عامل رشد اندوتليال عروق (VEGF)
اين عامل با گسترش دادن شـبكهي عـروق محيطـي مـيتوانـد باعـث افزايش خونرساني به بافتها، افزايش فراهم اكسيژن و ديگر مواد مغذي، بهتر كار كردن عضلات قلب، ريه و ديگر بخشهاي بدن شود. همهي اين عوامل باعث به تعـويق افتادن خستگي و افـزايش اسـتقامت فـرد ميشـوند. البته اين عامل در اصل بهمنظور كمك به بيماراني كه دچار ايسكميك قلبي شدهاند، براي ترميم و گسترش عروق كرونري ساخته شده است. همچنـين اين ژن ممكن است به افراد مسني كه دچار بيماريهـاي عـروق محيطـي هستند كمك كند.
۵. عامل رشدي شبهانسولين (IGF-1)
براساس پژوهشهاي اخير، پژوهشگران براي درمان برخي از بيماريهـا، مثل ديستروفيهاي عضلاني، دوشـن كـه موجـب ضـعيف شـدن عضلات فرد ميشوند، برخـي از فاكتورهـاي ژنـي رشـددهنده عضـلات را كشف كردهاند. البته با پا گذاشتن به سنين ۷۰ الي ۸۰ سالگي، بهطور طبيعـي بافتهاي عضلاني ضعيف ميشوند كه يكي از دلايل اصلي آن ناتواني بدن در فعال كردن فاكتورهاي رشددهندهي عضلاني مثل IGF1 اسـت. ايـن فاكتور رشد ارتباط تنگاتنگي با هورمـون رشـد دارد و بـراي بـروز اثـرات هورمون رشد، نقش واسطهاي ايفا ميكند.
IGF1 از كبد، بافت عضـلاني و مغز ترشح ميشود و طبق پژوهشهاي انجامشده، تزريق آن به عضله (همـراه با فعاليت ورزشي حدود ۴۰ درصد، بدون فعاليت ورزشي حـدود ۱۵ درصـد) باعث افزايش تودهي عضلاني ميشود. علاوه بر ايـن امـروزه عملكردهاي ديگري را براي اين عامل رشدي برشمردهاند كه ميتوان به ارتباط آن بـا فراينـد پيـري، اسـترس و افسـردگي، درمـان برخـي از بيمـاريهـا مانند MS، آتروفي عضلاني-نخاعي، آلزايمر، سـكته و صـدمات مغـزي اشاره كرد.
شبيهسازي ورزشكاران
فنـاوري شـبيهسـازي بـراي نخسـتين بـار در اوايـل سـال ۱۹۹۷ بـا ايجـاد گوسـفندي بـه نـام دالي اتفاق افتاد كـه از نظـر اخلاقـي سؤالات گـونـاگوني را بـراي مـردم جهـان مطـرح كـرد و بـا اعتراضـات وسيع مواجـه شـد. بـهطـوري كـه سـازمان جهـاني فنـاوري پـس از آن، شـبيهسـازي در انسـان را محكـوم كرد و آن را عملـي غيـراخلاقـي خوانـد. بعدا هم انديشي ها متعددي در جهان مطرح شد، يكي از آنها انديشه متخصصينيهي آزادي در توليدمثل اسـت. ايـن انديشه متخصصينيـه ممكـن اسـت منجـر به انواع مختلف شبيهسازي شود كه از انديشه متخصصين روبرتسون اين مـوارد شامل شبيهسازي جنينهاي جفتي، شبيهسـازي كودكـان، شـبيهسازي پارتيز (شبيه مدال طلاآوران المپيك) و شبيهسازي خود فرد است.
فنـاوري شـبيهسـازي بـراي نخسـتين بـار بـا ايجـاد گوسـفندي بـهنـام «دالي» اتفاق افتاد
مباحثههـاي مختلـف و مشـكلات متعـددي بـا هـر يـك از ايـن شبيهسازيها همراه است. به همين دليل مسؤليت بر دوش اشخاص مسؤل يعني زوجها و وابستگان آنها است. يك فـرد شـبيهسـازيشـده درك طبيعـي و همچنين پدر و مـادر نـدارد. از سـوي ديگـر شـبيهسـازي ممكـن اسـت ورزشكاراني با تواناييهاي ذاتي بيشتر و نخبهي استثنايي را با توانايي مـا فوقانساني به وجود آورد. تصور ميكنيد ورزشكاران متقلب هرگز موفق نبودهاند اما تعدادي از آنها از جمله لنس آرمسترانگ هفت مرتبه در «دوچرخهسواري تور دو فرانس» برنده شد.
ماني راميرز دو دوره برندهي مسابقات قهرماني بيسبال جهان شد و بن جانسون نيز يك بار توانست برندهي مدال طلاي المپيك دوي سرعت شود. اما در نهايت مقامات به تقلب آنها و استفاده از داروهاي نيروزا پيبردند و آنها را جريمه كردند هرچند برخي ورزشكاران هم نجات پيدا كردند و كسي متوجه تقلب آنها نشد. دانشمندان بهتازگي گفتهاند در آيندهاي نه چندان دور ورزشكاران ميتوانند بدون اينكه كسي متوجه شود از داروهاي نيروزا براي برنده شدن استفاده كنند بهطوري كه كسي متوجه اين كار نشود.
دانشمندان بهعنوان مثال براي تغيير ژنهاي گياهي از نوعي ويروس براي تزريق ژن مفيد استفاده ميكنند. آنها در تئوري ميتوانند چنين فرايند مشابهي را براي بهبود ژنتيك ورزشكاران مورد استفاده قرار دهند. پژوهشگران، ويروسي را داخل يك ژن تزريق ميكنند كه بدن را به توليد پروتئين اريتروپويتين ترغيب ميكند كه اين پروتئين كار اكسيژنرساني را به بافت انجام ميدهد. تشخيص تزريق اين پروتئين ساده است و متخصص كارشناسان با آزمايشهايي كه انجام ميدهند بهراحتي ميتوانند وجود آن را شناسايي كنند، اما تشخيص حجم بالاي اين پروتئين كه بدن توليد ميكند بسيار دشوارتر است.
مقامات مسئول براي شناسايي پروتئين اريتروپويتين مطالعه كپيهاي بيشتري از اين ژن در خون و ساير نمونههاي بيولوژيكي بدن ورزشكاران نياز دارند. اين كار در صورتي امكانپذير است كه آنها به كدهاي ژنتيكي تغييريافته ورزشكاران آگاه باشند. برخلاف تغيير ژنتيكي كه شامل افزودن ژنها است، ويرايش ژنتيكي تنها روي برش و اتصال ژنهايي تمركز ميكند كه فرد از قبل داشته است. ژن ويرايششدهي ورزشكار، هيچ ژن اضافي ندارد كه مقامات بتوانند آن را پيدا كنند. سازمان مبارزه با دوپينگ براي مقابله با اين مسئله، از تمام ورزشكاران المپيك خواسته است تا كپي تمام كدهاي ژنتيكي خود را ثبت كنند.
البته درخواست اين سازمان مانع از تغييرات ژنتيكي درتمام ورزشها نميشود زيرا پژوهشگران پيش از اعمال تغييرات ژنتيكي در انسانها، به كپيهاي كد ژنتيكي هر ورزشكار نياز دارند. اين سازمان آزمايشهاي علمي دقيقي براي كنترل ورزشكاران در اختيار دارد. متخصصان اين سازمان پيوسته روشهاي تازهاي براي رديابي مواد نيروزا پيدا ميكنند. مواد نيروزا به شكلهاي مختلف مصرف ميشوند و كساني كه براي موفقيت در مسابقات ورزشي با استفاده از اين مواد بهصورت خوراكي، تزريق عضلاني، داخل وريدي يا بهصورت شياف بهدنبال افزايش نيروي بدني خود و موفقيت بيشتر هستند، كم نيستند.
مواد نيروزا امور مختلفي را در بدن تحت تأثير قرار ميدهند، بهعنوان مثال، دوپينگ هورموني موجب افزايش رسوب چربي در عضلات قسمت بالا تنه ميشود. اين سازمان آزمايشهايي در اختيار دارند كه رد اين مواد را در خون پيدا ميكند. البته توليدكنندگان مواد نيروزا هم بيكار نميمانند و با استخدام متخصصان ماهر، تركيبات تازهاي تهيه و توليد ميكنند. دستهاي از اين مواد هورمونهاي رشد هستند كه با دستكاري ژنتيكي برخي از بافتهاي بدن ميتوان ترشح آنها را افزايش داد.
هورمونهاي دوپينگي رشد
گروهي از پژوهشگران بلژيكي موفق شدند با دستكاري ژنتيكي عضلات گوساله، رشد اين عضلات را تا جايي تحريك كنند كه به رشد خود ادامه دهند و در نهايت بسيار تنومند شوند. در مقابل، گروهي از پژوهشگران آلماني كه با سازمان مبارزه با دوپينگ همكاري ميكنند روشي براي پيداكردن رد اين هورمون رشد پيدا كردند كه در اثر دستكاري ژنتيكي توليد آن افزايش پيدا كرده است. پروفسور پريكلس سيمون از مركز پژوهشي دوپينگ در دانشگاه ماينز ميگويد:
ما ميتوانيم رد هورمونهايي را كه ترشح آنها افزايش يافته است پيدا كنيم. يعني رد هورمونهايي كه پس از دستكاري ژنتيكي يك عضله، بيشتر شدند. با اين روش، حتي ماهها بعد هم هورمونها در خون قابل رديابي هستند.
به انديشه متخصصين ميرسد روشي كه پژوهشگران آلماني ابداع كردهاند راه مطمئني براي كنترل هورمونهاي رشد در خون ورزشكاران است. البته نكتهي قابلتوجه اينجا است كه اين روش تنها براي رديابي يك نوع از صدها نوع دستكاري ژنتيكي ممكن در عضلات، تهيه شده است. در نتيجه، بهعقيدهي متخصصاني مانند پروفسور پاتريك ديل، نميتوان از يك آزمايش مطمئن و راهحلي قطعي صحبت كرد. پروفسور پاتريك ديل، متخصص بيوشيمي است و با مدرسهي ورزش شهر كلن همكاري ميكند. او ميگويد:
با اين روش، اشكال پيدا كردن دوپينگ ژنتيكي حل نشده است. در اين روش تنها يك مدل از ژن دستكاريشده در عضلات كشف ميشود. از آن مهمتر اينكه ما هنوز هيچ نشاني از موفقيتآميز بودن استفاده از آن نداريم.
مسئله اين است كه دستكاري ژنتيكي عضلات، تاكنون تنها در آزمايش روي حيوانات موفقيتآميز بوده است. در نتيجه، ابتدا بايد مراحل عملي آزمايش آن روي انسان طي شود. گام بعد، صدور مجوز قانوني است كه در مجموع چندين سال طول خواهد كشيد. پروفسور پاتريك ديل ميگويد كه در مورد رديابي هورمونهاي رشد بايد بگويم كه براساس تجربهي ما، از زمان ابداع يك روش براي پيداكردن رد اين هورمونها در خون، تا مرحلهي صدور مجوز، حداقل هشتسال طول ميكشد.
ژندرماني ورزشكاران و اشكالات اخلاقي آن
در طول دو دههي گذشته درمان آسيبهاي ورزشي، بهوسيلهي برنامههـاي بازتواني نوين، روشهاي آزمايشگاهي جديـد و پيشـرفتهـاي صـورتگرفته در پژوهشهاي بيومكانيكي، توسعه پيدا كرده است. بهدليل ظرفيت محدود تـرميم برخـي از آنهـا ماننـد پـارگي مينيسـك داخلي، لهيـدگي غضـروف و شكسـتگيهـاي اسـتخواني، درمـان ايـن آسيبها با محـدوديتهـايي روبهرو اسـت و در برخـي از مـوارد باعـث كنارهگيري مادامالعمر ورزشكاران از صـحنه ورزش مـيشـوند. به همين علت روشهاي درماني جديد سعي دارند تا فراينـد تـرميم را بـا فـاكتورهـاي رشدي تسريع بخشند.
در آينـده ممكـن اسـت ورزشكاران بهبهانهي درمان آسيبهـاي ورزشـي، از دوپينگ ژني استفاده كنند
يكي از اين روشهاي درماني، ژن درماني است كـه امكـان درمان آسيبهاي شديد و در برخي مواقع غيرقابل برگشـت ورزشـي را بهوجود آورده است. اخيرا پژوهشگران ژندرماني توانسـتهانـد از طريق تزريق فاكتورهاي رشد (BFGF، NGF، BMP-2، IGF-1، TGF-beta، EGF، 24 CDMP، PDGF-AB) به بافــتهــاي آسيبديده به درمان آنها كمك زيادي كننـد. هـماكنـون در سراسـر جهان مراكـز درمـاني متعـددي هسـتند كـه بـراي كمـك بـه درمـان بيماريهاي لاعلاجي مانند سـرطان خـون، ديسـتروفي عضـلاني، بيماري شديد وابسته به كرومواخبار تخصصي X همراه بـا بيمـاري نقـص سيسـتم ايمني و بيماران هموفيلي B، در دست مطالعههاي گستردهاي در آزمايشگاهها روي حيوانات هستند كه برخـي از ايـن پـژوهشهـا بـه درمـان منجـر شـدهانـد.
در آينـده اي نـه چنـدان دور ممكـن اسـت ورزشكاران نيز براي درمان آسيبهـاي ورزشـي خـود از تكنولـوژي ژندرماني استفاده كنند و به بهانهي استفاده درماني از اين تكنولـوژي بـراي افزايش اجراي خود نيز از آن استفاده كنند يا مسـئولان ورزشـي يـك كشور با آگاهي از اين موضوع و بـدون اطـلاع از عواقـب خطرنـاك آن براي ورزشكار، جامعهي ورزشي، رقابتهاي ورزشي و ورزشـكاراني كـه از اين روشها استفاده نميكنند، از اين روشها بـراي كسـب مـدالهـاي بيشتر، بهرهمند شوند.
اشكالات تشخيص دوپينگ ژني و موضوعات اخلاقي
مهمترين سوالي كه در اين ميان مطرح ميشود، سازوكار اجرايي سازمان مبارزه با دوپينگ براي شناسايي اين نوع از دوپينگ است، زيرا تشخيص استفاده از روش ويرايش ژنتيكي بسيار دشوار است و امري پيچيده محسوب ميشود. اين سازمان هنوز به اين سؤال كه آيا امكان تشخيص اين نوع دوپينگ وجود دارد يا نه، پاسخي نداده است؛ به باور متخصص كارشناسان، انجام اين محدوديت و كنترل آن بسيار دشوار است. همچنين اين سازمان از يك دهه پيشتر مطالعات مربوط به شناسايي و تشخيص اين روش دوپينگ را آغاز كرده است.
با وجود تلاشهاي زياد، نمونهگيري ژنتيكي از ورزشكاران تنها از چند سال پيش شروع شد. در اين فرايند، از نمونههاي خون ورزشكاران كه در المپيك سال ۲۰۱۶ ريو حضور داشتند آزمايش گرفته شد و مواردي مانند افزوده شدن هورمونها يا ويرايش ژنتيكي در آنها مطالعه شد و هنوز هيچ نمونهي مثبتي شناسائي نشده است. بهگفتهي دانشمندان اين موضوع بسيار پيچيده است و امكان ايجاد تغييري كوچك در ژنهاي انسان بهگونهاي وجود دارد كه شناسايي آن ممكن نيست يا بهسختي ميتوان شواهد آن را پيدا كرد اما اين تغييرات كوچك ژنتيكي منجر به افزايش بسيار زياد عملكرد انسان شود.
در تئوري، گذرنامههاي بيولوژيكي كه توسط سازمان جهاني مبارزه با دوپينگ در سال ۲۰۰۹ معرفي شده است، ميتواند تغييرات غيرمنتظره را در بدن ورزشكار نشان دهد، حتي اگر ژن تغييريافته قابل شناسايي نباشد، ميتوان شواهد انجام اين عمل را شناسائي كرد. سازمان بهداشت جهاني (WHO) كه يكي از نهادهاي سازمان ملل متحد است، در تلاش است تا از كارهاي دانشمندان در زمينهي تغيير ژنوم انساني سر در بياورد تا بتواند از انجام آزمايشهاي ژنتيكي غيرمجاز در زمينههاي انساني جلوگيري كند.
سازمان بهداشت جهاني اخيرا اعلام كرد كه كميتهي مشورتي، دستور منع پژوهشهاي ژنتيك انساني را اعلام نكرده، اما معتقد است كه پژوهشگران بايد قبل از شروع آزمايش، آزمايش خود را به ثبت برسانند. بسياري از توصيههاي اين سازمان، نشاندهندهي روشهاي پژوهشي باليني هستند كه در حال حاضر در ايالاتمتحده مديريت ميشوند و دانشمندان مجبور هستند تاييديهي اين سازمانهاي نظارتي را بهدست بياورند و مجوز انتشار مطالعات خود را در يك پايگاهدادهي قابل دسترسي دريافت كنند. تدروس آدامان گبريسوس، مدير كل سازمان جهاني بهداشت، در اين رابطه ميگويد:
ويرايش ژنها تحولات باور نكردنياي را براي سلامتي انسانها بههمراه خواهد داشت، اما از انديشه متخصصين اخلاقي و پزشكي خطراتي را نيز به همراه دارد.
گبريسوس در ادامهي سخنانش ميگويد كه سازمان بهداشت جهاني در اين راستا به نتايج مختلفي دست يافته و از دانشمندان خود خواسته است تا بهطور موقت پژوهشهاي خود را در زمينهي ژنتيك انساني متوقف كنند؛ بنابراين رهبران در اين زمينه ميتوانند راههاي مسئولانه و اخلاقي را در پيش بگيرند تا از ممنوع شدن دائم اين نوع پژوهشها جلوگيري شود، اما اين بدان معني نيست كه سازمان جهاني بهداشت ميخواهد دانشمندان تمام پژوهشهايشان را تعطيل كنند. مارگارت هامبورگ، مامور كميتهي پژوهش، در نشست خبري گفت:
كميته بر اين باور است كه در حال حاضر عملكرد هر كسي كه از عمليات باليني ويرايش ژنوم زايشي انسان فراتر رود، غير معتبر خواهد بود؛ هرچند اين توصيهها ممكن است تغيير كنند. متخصص كارشناسان در طول دو سال آينده، به مشورت با ساير متخصص كارشناسان و رهبران براي مطالعه نحوهي ويرايش ژنوم انسان خواهند پرداخت تا بتوانند مجموعهي نهايي استانداردهاي بينالمللي را در اين زمينه اعلام كنند.
يكـي از چـالشهاي اخلاقي دوپينـگ ژني، روشهاي تشــخيص آن است كه بهاندازه ي كافي كـارايي ندارنـد و بسـيار مشـكل هسـتند. از طرفي، همواره پيشرفت فناوري داروها و روشهاي افزايشدهنده جلــوتر از روشهــاي تشــخيص هستند. بــهگفتــهي لاري بــاورز، كارشـناس تشـخيص دوپينـگ آژانـس و رئيس بخش سـمشناسـي مبارزه با دوپينگ آمريكا، با فناوريهاي موجـود، تشـخيص دوپينـگ ژنـي كـار بســيار مشــكلي اســت كــه يكــي از دلايل آن شــبيه بــودن بافــت اسـت.
در اصـل، يكـي از مـواردي كه باعث ميشود توجه ورزشكاران به دوپينگ ژني جلب شـود، سـخت بودن تشـخيص آن اسـت و در صـورت انجـام آن توسـط ورزشـكاران، سلامتي آنها به خطر خواهد افتاد، درست مانند پيامـدهـايي كـه بـراي برخي از حيوانات سالم آزمايشگاهي در حين ژن درماني به وجـود آمـده است. از عواقب وخيم اسـتفاده از ناقـل آدنـوويـروس (rAd) و ناقل همراهبا آدنوويروس (rAAV)، پاسخهاي ايمني و ايمنـي-هومورال است كه در پي تزريق درونغـدهاي، درونپوسـتي و درونشـرياني، غلظت پـادتني سـرم بـه ميـزان ۱۰ تـا ۱۰۰۰ برابـر يـا بيشـتر در پـي تزريق rAAV و به ميزان ۴ تا ۱۷۰۰ برابر بعـد از تزريـق rAd، افـزايش پيدا ميكند.
در سالهاي اخير پژوهشهاي گسـتردهاي بـراي يـافتن راههاي تشخيص دوپينگ ژني صورت گرفته است. از ويژگيهاي مهمي كه هر يك از روشهاي تشخيصي بايد داشته باشـند ايـن اسـت كه به آساني در دسترس، تا حد ممكن غير تهاجمي، نسبتا سريع و ايمن باشند، همچنين بايد بين ورزشكاراني كه به دليـل تركيـب ژنتيكـي، تركيب ژنتيكي تغييريافته بهدلايل طبيعي، تركيب ژنتيكي اصلاحشده با دخالت بشر، داراي ظرفيت افزايشيافته بـراي اجـراي ورزشـي هستند، تفاوت قائل شوند، اما رعايت همهي اين موضوعات كـار آسـاني نيست و هزينه و تلاش زيادي را ميطلبد.
روشهاي تشخيص دوپينگ ژني بسيار گرانارزش است و به متخصصان ماهر نياز دارد
بهطور خلاصه ميتوان كليه روشهاي تشخيص دوپينـگ ژنـي را بـه دو دسـتهي كلـي تقسـيم كـرد: روشهاي تشخيصي مستقيم و غيرمستقيم. روش مستقيم عبارت است از: تشـخيص پروتئين تراژني و تشخيص ناقل (شـامل ويـروس ضعيفشده يا آدنوويروسها و ناقلهاي پلاسميدي). روش غيرمستقيم نيز شامل اندازهگيري اثرات دوپينگ ژني بر سلولها، بافتهـاي هـدف يـا همگي اندامها هستند.
حال هر يك از اين روشها ممكن اسـت مشـكلاتي را بـه همـراه داشته باشند، مثلاً براي تشخيص مستقيم نياز به نمونهبـرداري از بافـت عضلاني است و با توجه به اين موضوع كه همهي ورزشكاراني كه تحـت اين آزمايش قرار ميگيرند ممكن است اصلا دوپينگ نكرده باشند، ايـن روش تهاجمي ممكن است به توان ورزشي آنها صدمه وارد كند كه اين كار نيز غيـراخلاقـي اسـت.
از طرفـي روشهاي تشخيص دوپينگي هنـوز در مراحـل آزمايشگاهي هستند و تا اثبات بيخطري آنها و وارد شـدن بـه ميـادين ورزشي، راه درازي در پيش است. همچنين اغلب اين روشها به تجهيزارت گرانارزش و هزينههاي جانبي بسيار زياد و متخصصان كارآزمودهاي نياز دارد و زمانبر هستند كه اين ويژگيها با اصول اوليهي گفتـهشـده در مـورد هـر يـك از روشهـا مغـايرت دارنـد. در نتيجه چـالشهـاي تشخيصي مرتبط با دوپينگ ژني، هنوز به قوت خود بـاقي هسـتند و بـا وجود پيشرفتهاي انجامشده در اين زمينه، هنوز تشخيص دوپينگ ژني كار بسيار اشكالي است.
در نتيجه با توجه به مباحث گفتهشده و براساس نظــر سازمان مبارزه با دوپينگ، دستكاري ژنتيكي در ورزش اگـر بـا هـدف افـزايش توانايي ورزشكار و كسب پيروزي در رقابـتهـا انجـام شـود، مغـاير بـا ارزشهاي اخلاقي، حقـوقي و اجتمـاعي در ورزش است و بايد ممنوع شود و سلامتي ورزشكاران يكي از مواردي است كه بهدليل آن حتما از بهكارگيري دوپينگ ژنـي جلـوگيري و بـا آن مبـارزه شود. هر چند كه ممكن است بهعلت استفادههاي مفيدي كه در آينـده از دستكاري ژني براي رفع آسيبهاي ورزشي انجام شود، تبصرههـايي براي اين موضوع در انديشه متخصصين گرفته شود كه البته تـاكنون اين امر تحقق نيافته است.
تشخيص دوپينگ، هميشه چالش بزرگـي پـيش روي مجـامع ضـددوپينگ بوده و است، زيرا همانطور كه گفته شد، همـواره روشهـاي دوپينگـي جلـوتر از روشهاي تشخيصي هستند. در مورد دوپينگ ژني نيز به خاطر نو بودن، مطمئنا همين مسئله وجود خواهد داشت مگر بـا كمـك فنـاوريهـاي موجود، تا حدودي قبل از شيوع زياد آن روشهايي كشف شـوند تـا از بروز اين روش دوپينگي جلوگيري كنند. با اين حال آزمـايش ژنتيكـي و نمونهگيري عضلاني (بيوپسي) از ورزشكاران، خود معضل اخلاقي اسـت كه اغلب ورزشكاران به انجام آن تن در نميدهند و چون اين كـار يـك روشي تهاجمي است، ممكن است به توان ورزشكاران صدمه وارد كنـد.
بدون ترديد چالشي كه دوپينگ ژني به وجود آورده و خواهد آورد، چهرهي ورزش را خدشهدار مـيكنـد و در صـورت بـروز ايـن مشـكل در آينـده، شركتهاي ساخت ورزشكار هسـتند كـه بـا هـم رقابـت مـيكننـد نـه ورزشكاران. در اين صورت اخلاق، برابري و عدالت در ورزش جايگاهي نخواهد داشت.
هم انديشي ها